آیا تو همون خدای منی؟

به دوستي گفتم چقدر شلوارت شيکه! چقدر رنگ تي شرتت با پوست صورتت هم خوني داره و بعد به رسم شيطنت اضافه کردم؛ هر وقت خواستي بري دختر کُشي همين رنگ رو انتخاب کن …. جواب داد: اي بابا اين روزا ديگه کسي براي مدل شلوار و رنگ تي شرت براي آدم نمي ميره و دل نميده.
همين سبب شد فکر کنم به گذشته ها به زماني که مي خواستم انتخاب کنم …براي من چه مردي تو زمانهاي دور داراي جذابيت بود و يا کشش ايجاد ميکرد؟
يک زماني فکر مي کردم معيارهاي ظاهري خيلي برام مهمه. اينکه طرف حتما قد بلند باشه با بدني پر و ترجيحا موهاي بلند( خوب چيه؟ من عاشق موهاي بلند يک مَردم، هنوزم خوشم مياد) … ولي بعدا به يکي دونفر از خداهاي گذشته ام! که فکر کردم ديدم هيچکدوم از ملاکهاي ظاهري مورد نظرم رو نداشتن.
مثلا قدش شايد چند سانتي از خودم بلندتر باشه( که خود من آدم بلند قدي نيستم) بابدني نحيف …ولي به شدت يک آدم خاص کسي که وقتي نگاهت ميکنه تا عمق روحت سوراخ ميشه، صداي نافذ و تاثير گذار (من به شدت رو صداي افراد حساسم) وهنرمند. نه که ادا باشه يک هنرمند واقعي.
يا اون يکي. يک مرد کچل وقتي ميگم کچل يعني دريغ از يک لاخ مو رو سر اين بنده خدا با صدايي به شدت قوي و زيبا و خوش بو. يعني ادکلن مصرفيش عجيب سازگار بود با پوست بدنش و روي پوستش مي نشست اصن چرا لقمه رو بچرخونم؟ بعضي افراد پوست خيلي خوشبويي دارن يعني حتي اگه گلاب هم مصرف کنن فکر مي کني طرف بهترين عطر يا ادکلن از بهترين برند اروپا رو مصرف کرده اين بنده خدا هم جزو اين افراد خوش شانس بود…
واين افراد در حاليکه با ملاکهاي ظاهري من چندين سال نوري فاصله داشتن برام پر کشش و جذاب بودند.
زماني که ازدواج کردم، همسرم هر دوي خصوصيت ها رو داشت يعني هم از لحاظ ريخت و قيافه مطابق سليقه من بود و هم از لحاظ اخلاقي يک آدم خاص بود و اين براي من کششي بس مطبوع به همراه داشت … البته در گذشت زمان متوجه شدم هيچکدوم به دردم نميخوره و حتي خاص بودنش هم يک جورهايي اذيتم ميکنه.
انتخاب اميد كه ديگه خط بطلاني بود بر همه اون ملاك ها… فقط همينقدر بگم که بودنش و آرامشش واسهء من اصغر ترقه!!! بسيار غنيمته.
هنوزم صداي افراد برام پاشنه آشيله يعني اگه هيچ چيز اون آدم برام جذابيت نداشته باشه و گيرايي برام ايجاد نکنه ولي صداي گرمي داشته باشه سبب ميشه سنسورهاي حرارتيم بکار بيفتن.
حالا با حرفي که اين دوست عزيز زد، رفتم تو فکر … که واقعا الان ملاک قوي و پررنگ براي انتخاب يک شريک ( چه دوست و چه همسر) چي مي تونه باشه؟
ثروت؟ تحصيلات؟ آداب اجتماعي؟ کتاب خونده و پر از معلومات؟ ظاهر؟ فيزيک بدن؟ صکسي بودن؟

لطفا براي جلوگيري از زدن هر لاف احتمالي، بدون بجا گذاشتن نامي که بهش شناخته مي شيد يکبار هم شده با خودتون رو راست باشيد و ملاک واقعي انتخابتون رو بگيد و يا اگه با ملاک خاص پيش رفتيد و بعد پشيمون شديد، اينجا هيچ کس قصد به محکمه بردن فرد ديگه رو نداره… راست حسيني ملاکتون رو بگيد… فقط با قيد جنسيت و سن و سالتون.
بی ربط به نوشته بولد شده نيست:
می دونی چی و می خوام بدوم؟حقيقت رو … چيزی که حتی به خودت هم دروغ نگی.
مثال می زنم يه بنده خدايی رو می شناسم که هميشه ميگه و گفته من يک دختری رو می خوام بگيرم که خونشون جگوزی( يا به قول خودش جا گوزی!!) داشته باشه
اين آدم تکليفش معلومه حالا چه شوخی چه جدی معلومه که دنبال يه دختر ثروتمنده حالا يا خودش داشته باشه يا باباش
يا اون يکی ميگه طرف از لحاظ بدنی بايد حرف اول رو بزنه
برای همين بود که پيشنهاد دادم با اسم مستعارتر کامنت بگذاريد که راست حسينيش رو بهم بگيد … وگرنه که اگه بخوايم ملاکهای افلاطونی و دريافت شده از فک و فاميل و دوست و آشنا رو رديف کنيم … کتاب هم برای مطالعه زياده
چرا آمار طلاق بالاست؟ چون ۱٪ از اين ملاکها هم دردی از کسی دوا نکرده
من دنبال اينم که ببينم زير پوست شهر واقعا چه خبره ؟
خواهش می کنم يکبار هم شده با خودت صادق باش
نه واسه من می خوای زن بگيري و نه شوهر کنی.
وقتی چيزی که واقعا دلت می خواد رو بندازی دور و بری سراغ ملاکهای زيبا و بی ايراد …آمار خيانت و طلاق و روابط موازی بالا ميره
چون هميشه دلت مثلا زن صکسی می خواسته ولی رفتی يه زن پر از معلومات و چه می دونم مثلا دکتر گرفتی … معلومه که تو دراز مدت ميری سراغ رابطه موازی که جواب داده بشه به اون خواسته هميشگيت
اووووووووو ف چقدر بايد توضيح داد:whew
پ.ن: اگه مثل دفعه قبل همکاري کنيد. به اين بحث ها ادامه مي ديم.


نظرات شما


  1. پ از نپتون در 08/27/05 گفت :

    ادامه از قبل….
    درواقعيت: وقتى كسى هستى چون من وقتى كه يك تربيت دخترنه روى شما اعمال ميشود وقتى كه قيد بند هاى اخلاقى و خصوصيت بشدت خجالتى دارى ديگه تواناييشو از دست ميدى كه به جنس مخالف يك چشمك بزنى چه برسه بخواى باهاش صحبت كنى وحتى از نظر رشته دانشگاهى وشهرى كه براى قبول ميشى هم شانس نميارى وهمه عوامل دست به دست هم ميده تا از جنس مخالف دور بيفتى ( توى اين سن كلمه آفتاب مهتاب نديده تنها وتنها و تنها روى من صادقه )رفته رفته حتى ازش ميترسى از برقرارى ارتباط تا تصور به خواستگارى رفتن…. ادامه دار


  2. غريبه در 08/27/05 گفت :

    من يکی رو می خوام مثل تو :
    بی حيا
    دريده
    با تجربه
    نترس
    کاملاس.ک.س.ی
    و باحال ..
    برای انکه باهاش بخوابم ئ بک… ئ کیف کنیم . همین
    *************
    چرا شکسته نفسی می فرمایید! شما که خیلی آشنایی غریبه چرا؟ چیزی که الان زیاده آشغالهای آشنایی مثل تو که همه رو با ذهن کثیف و دریده خودشون محک میزنن


  3. امير در 08/27/05 گفت :

    داشتم نظرات دوستانو ميوخوندم الان ۱۶ رو تموم کردم ولی ساتين عزيز خيلی عالی نوشته بود .من تا حالا همچين طرزفکراز يه خانم نديدم( من نديدم شايد بقيه …) برم بقيشو بخونم دوباره نظر ميدم


  4. آ.ک در 08/27/05 گفت :

    فکر می کنم بايد يه چيزهايياضافه کنم…آيييييييييی من بدم مياد کسی موقع غذا خوردن انگشتش رو تو دهنش کنه…به خدا اگه هر کار هايی باشه….از چشمم می افته!!
    يه چيزی بگم…من اونقدر که به اين موضوع های کوچيک اهميت ميدادم…چيزهای ديگه رو نمی ديدم…
    مثلا اگه طرف موسيقی خوب گوشميداد ..برام مهم نبود که داره بم خيانت ميکنه…يه دوستی داشتم …خيلي اهل موسيقي بود…اما عجيب دروغ می گفت…بعد ۴ سال به سختی گذاشتمش کنار!!
    اينکه شوهر گرامی اهل موسيقی نيست خيلييييييييييييييييييييييييی اذيتم ميکنه….يه بار در سالن وزارت کشوراز من پرسيد آقای ایکس (حالا داریممیریم کنسرت همونآقای ایکس!!) چی ميزنه؟؟؟!!!
    بد اعصابم خورد شده بوووود..می خواستم برگردم…
    يه بار هم وسط کنسرت خوابش برد!!! کاردم می زدی خونم نمی اومد…باعث شد دو باره برم همون کنسرت!!! بس که اون شب حرص خوردم…حالا شما حساب کنيد مثلا کنسرت شجر يان!!! که بليطش اون جوری گير ميااااااااااد !!#sick
    ولی خيلی انسانه!!!خيلی….نميشه اين خوبيش رو ناديده گرفت…همين باعث شد باش ازد واج کنم…اما هنوز هم وقتی وسط يه قطعه موسيقی حرف می زنه…دلم می خواد کله اش رو بکنم!!!#devil #devil


  5. پ از نپتون در 08/27/05 گفت :

    ادامه از قبل….
    از همه بدتر در دوران نوجوانى وقتى كه مو به صورتت نروييده به عنوان يك پسر كمى تپل و سفيد و خوش چهره يك طعمه س ك س ى ميشى حتىبراى آقامعلمت تو سال اول دبيرستان …. اتفاقاتى از اين دست شايد بتونم اسمشو تعهد بذارم در شما تقويت ميكنه كه حتى به مورچه هم آزار نرسونى حتى اگه كسى بهت يه پيشنهاد كوچيك بده از خجالت مثل لبو سرخ ميشى از محل كه از خودت فرار ميكنى
    وتنهايى به خرخرت ميرسه و لحظه به لحظه شكننده تر ميشى
    اون وقته كه عاشق يك پسر ميشى يك سال از خودت مسن تر باچشماى گود افتاده و قد كوتاهتر
    ادامه د
    *********************
    منظورت از عاشق یک پسر می شی؟ خودته یا اون دختر خانم؟


  6. دختر/۲۲ در 08/27/05 گفت :

    اول از همه اینکه آم فهمیده‌ای باشه،یه جوری که بشه با هم حرف بزنیم و حرف هم رو بفهمیم و تمام مکالماتمون حول رنگ لباس و جورابمون نچرخه! ظاهر هم برام بی اهمیت نیست، اما مهم‌تر از خوش‌گل بودن،برای مهمه که همیشه حمام رفته باشه و بوی خوب بده و مسواک هم بزنه مرتب!
    (اینقدر به شکل عمومی پسر هایی که می‌بینم بوی بد می‌دن ،بوی خوب برام معیار شده!)
    الآن هم دوست‌پسرم همه این‌‌ها رو داره…


  7. ستاره نقره ای در 08/27/05 گفت :

    زن- متاهل-۴۰ ساله
    ۱- صداقت داشته باشه
    ۲- تودار نباشه. حرف دلش و مشکلاتش را به همسرش بگه و همسرش هم بتونه حرف دلش را به اون بزنه.
    ۳- برای همسرش و به جای او تصميم نگيره.
    ۴- باور داشته باشه که زن و مرد با هم برابرن. (من می تونم هر کاری بکنم چون مردم نباشه)
    ۵- مسئوليت پذير باشه
    ۶- در رابطه جنسی بتونه همسرش را ارضا کنه
    ۷- آينده نگر باشه
    ۸- حسود نباشه
    ۹- منظم باشه
    ۱۰- آرامش دهنده باشه
    ۱۱- دهن بين نباشه
    ۱۲- قادر باشه از لحظات زندگيش لذت ببره


  8. پ از نپتون در 08/27/05 گفت :

    ادامه از قبل….
    ولى دوتاگوش و يك دنيا حوصله داره براى شنيدن و بخاطر مطالعه فراوان صاحب بيان زيبا با صداى لطيف
    و وقتى ازش دور مى افتى ……
    الان ازدواج كرده گاهى باهاش تلفنى تماس ميگيرم اميدوارم خوشبخت بشه
    (خيلى وراجى كردم شرمندهام روى جاى بدى دست گذاشته بوديد )
    موفق و پيروز و پاينده باشيد


  9. شادی در 08/27/05 گفت :

    شما تو این چند وقته عجب بحث های چالش داری رو انتخاب ميکنی#smile
    راستش من اينا برام مهمند:
    ۱-اينقد دوسم داشته باشه که حاضر نشه خواسته يا نا خواسته ناراحتم کنه و منم اينقد دوسش داشته باشم که اگه اشتباهی کرد بتونم ازش بگذرم
    ۲-دروغگو(از هیچ نوعش)- سيگاري -پرمدعا- شلخته-ظاهربين-متعصب-بدبین-دختر باز-کینه ای نباشه
    ۳- آداب معاشرت با خانم ها رو بلد باشه
    ۴- به لحاظ تحصيلی شغلی خانوادگی ظاهری و اعتقادی اختلاف فاحشی با من نداشته باشه اون قدری که بتونم به عنوان همراه به دوستام معرفی ش کنم
    ۵-بتونه موقعيت ها رو تجزیه تحلیل کنه
    فعلا اينا به ذهنم رسيد
    پیروز باشی#flower
    دختر ۲۴ مجرد


  10. سرخی در 08/27/05 گفت :

    من هميشه يه مرد ميخواستم که قدش بلند باشه و لاغر و تحصیل کرده. ولی ۳ سال با کسی دوستم که نه بلند نه لاغر و شايد اگر به دعواهای من نبود درسش هم ادامه نميداد. ميدونی من عاشق اين شدم که اون عاشق منه خيلی بده. اول که حاليم نبود ولی بيشتر که خودم رو شناختم فهميدم ته وجودم بخاطر خاطرات بچگيم و اين چيزا فکر ميکنم که ارزش دوست داشته شدن رو ندارم. وقتی کسی دوستم داره يعنی لطف بهم کرده. اينا رو راستش ميگم ميدونم هم ربطی نداره ولی دلم پره. حالا ميخوام تمومش کنم ولی نميتونم ميترسم قلبش رو بشکنم اذيتش کنم. به نظر تو چی کار درسته؟؟؟ ميگم نکنه امروز تمومش کنم فردا کسی پيدا نشه صادقانه دوستم داشته باشه؟؟؟ شايد اونم فکر ميکنه نکنه تموم کنم فردا کسی پيدا نشه که هيکلش خوب باشه امريکا باشه خانواده دار باشه ؟؟؟؟؟؟
    دروغ نميگم با اينکه احساس پاينی ميکنم که ظاهر مهم باشه برام. ولی دوست دارم همسرم قدش بلند باشه مهربون و جدی. بدم مياد از مردايی که به هر کی ميگن سلام فوری شوخی ميکنن و ميشن دلقک مهمونی. دلم ميخواد سنگين باشه خداييش ميدونم شايد يه کم رويايی باشه ولی من دايی هام و پسر داييی هام رو ديدم. دلم ميخواد چشمش دنبال اين و اون نباش و سرش به زندگی باشه. ويولت ادما از کجا ميدونن همديگرو واقعا دوست دارن؟؟ جدی واقعا احتياج به کمک دارم البته اگر وقت و حوصله اش رو داری. مرسی.


  11. سرخی در 08/27/05 گفت :

    شايد اينی که بهت بگم ناراحتت کنه ولی از تو ميپرسم از تو کمک ميخوام چون تو يه جوری هميشه تو حال زندگی ميکنی. نميدونم اون دنيای رويايی بقيه ماها رو نداری. البته با احترام به بقيه. يه جوری منطق و احساس رو کنار هم ميزاری و يه معجون بدون مشکل درست ميکنی. نميدونم چه جوری بگم. فقط مرسی. حتی اگر به سوالم جواب ندی و وقت نکنی کمکم کنی مرسی از اينکه اجازه ميدی يکی مثل من بياد تو کامنت دونيت درد و دل کنه.
    ***************
    نوشته فردام رو هم بخون یک جواب کلی دادم شاید جوابت رو بگیری#kiss


  12. کامليا در 08/27/05 گفت :

    من با ساس ازدواج مخالفم
    چه برسه به معياراش
    ولی انسانيت و صداقت بزرگترين معيار من برای دوستيه فرقی نمی کنه مونث باشه يا مذکر….


  13. سحر(با سحر) در 08/27/05 گفت :

    سلام.
    اول حالتو بژرسم ويلی مهربونم و بعد برم سر بحث.خوبی گلم.؟
    بوس بوس


  14. فرنگيس در 08/27/05 گفت :

    راستش قيافه واسه من مهم نبود همين که گودزيلا نباشه کافيه!قدش هم بلند باشه . اين از ظاهرش اما بافيش يه مقدار زيادی ادم باشه دو زار فهم شعور.متوقع نباشه .مهربون باشه.راستی من يه دفتر داشتم تو نوجوونی تمام خصوصياتی که ميخواستم مينويشتم بايد يه نگاهی توش بندازم.


  15. سحر(با سحر) در 08/27/05 گفت :

    و اما من الان شدم يه سحر رو راست رو راست رو راست.#grin
    من کلا دختر بلند پرواز و پر انرژی هستم و هميشه دلم خواسته که بزرگ فکر کنم و چيزی که دلم می خواد و براش تلاش کنم تا بدستش بيارم و معمولا عادت ندارم که از ايده ام دست بکشم و با حرف و نصيحت يا حتی با زور ازش منصرف شم .البته اين فقط در مورد مسائل و تصميمات کاملا شخصيمه يه موقع فکر نکنيد که در هر موردی پامو توی يه کفش ميکنم و به زمين می کوبم که می خواااااااااااام.نه.
    خب با اين توصيفاتی که از خودم داشتم بزرگترين و مهم ترين چيزی که بهش فکر ميکنم اين که يه همراه باشه برم طرفم و اين که يا بال پروازم بشه و دوش به دوشم بياد و يا اگه نمی خواد لا اقل مانع منم نشه و يه زنجير به پام نبنده کلا منظورم اينه که اونم مثل خودم پايه باشه.نشينه يه جا و بی حرارت و جنب و جوش يه زندگی عادی رو ادامه بده و بی هيچ تنوعی روزو شب کنه و شب و روز.
    خب اين از اين.
    مسئله بدی که البته در بعضی مواقع قبل از مورد بالا قرار ميگيره#grin مسئله ظاهر و قيافه است.داشتن تیپ خوب که البته اصلا صرفا منظور صورت و چهره قشنگ نسيت هم ملاک مهميه برام.خوش لباس بودن و آراسته بودن طرف و به قول خودت خوش بو بودن.خوب حرف زدن و اجتماعی بودن.مرتب و تميز و دوش گرفته از خونه بيرون رفتن…خب اينم برام مهمه.
    هميشه دوست داشتم طرفم از خودم حداقل ۱۰ سانتی بلند تر باشه.چهار شونه و تو پر چون خودم تو پر و قد بلندم.
    خانواده خوب…کم تعداد بودن بچه ها چون اصلا عادت به شلوغی ندارم.
    يه کم با نمک و با حال چون خودم به گفته دیگران هستم و اکثرا از من در فامیل و دوستان و آشنایان از زلزله یاد می شود #grin
    يه ۶ سالی ازم بزرگتر باشه.درسم خونده باشه حالا نميگم دکترا نه در حدی که توی فاميل کم نياره.
    اهل سفر باشه عين خودم.
    وااااااااااااای ويلی منظورم اينه که کلا پايه باشه.آخه من خيلی وروجکم نياد بزنه تو ذوقم که بد غصه می خورم#brokenheart
    می فهمید که نه؟
    #worried #worried


  16. سحر(با سحر) در 08/27/05 گفت :

    تازه ويلی جون کلی چيز ديگه هم هست که نگفتم#grin می دونم الان داری ميگی چه خوش اشتها خب به من چه از اين مدليا می خوام.
    به قول بابام از اينا خواستی که تا حالا موندی#winking
    و اما برای ختم کلامم يه جمله بگم که به جون خودم اصلا جنبه تبليغاتی نداره :
    چون من می دونم که توان خوشبخت کردن يه آدم ديگه رو دارم و اين موضوع رو واقعا حس ميکنم و بهش ايمان دارم پس دنبال کسی هستم که ارزش و لياقت داشته باشه و پا به پای من برای خوشبختیمون قدم برداره.
    ویلی من الان زندگی فوق العاده آروم و راحتی دارم به خاطر همین نمی خوام با یه اشتباه همه چیز و خراب کنم.نه برای خودم نه خونوادم.همین
    قربونت برم.
    سرتم درد آوردم.
    بوس


  17. دخترجون! در 08/27/05 گفت :

    ویولت عزیز ، من دخمل/26 ساله و مجرد هستم و قبل از گفتن معیارهام می خواستم بگم همونطور که یکی از خانوما در یکی از کامنتهای قبلی گفتن ، من با اینکه دختر هستم اما از صداتون(تو پادکست تبریک عید شنیدم)خیلی خوشم اومد و به نظر من صدای گیرا و جذابی دارین#flower و اما سلیقه من:
    چون اولین چیزی که می بینیم ظاهره ،باید به دل بشینه،صدای قشنگ مهمه برام.سنش بالای 30 سال باشه(سن برام خیلی مهمه،هم به لحاظ پختگی و تجربه و هم مردونه بودن ظاهر برام مهمه) ،کمی مغرور! ولی مهربون باشه،اگه پزشک باشه خیلی خوشحال می شم!#winking و ترجیحا ریش و سبیل دار باشه(پروفسوری)#grin .خوش اخلاق و گرم باشه.وارد معیارهای افلاطونی نمی شم چون اونا رو که همه دوست دارن.


  18. شادی در 08/27/05 گفت :

    آقا من يه چيزی رو که خيلی برام مهمه يادم رفت بگم:
    حقوق کاملا مساوی برام قائل باشه و حاضر باشه کتباْ اين حقوق رو متعهد بشه


  19. هانيل در 08/27/05 گفت :

    اسم مهمه ؟؟؟
    چه فرقی ميکنه به هر حال اعتقاده آدمه
    من اول از همه به اخلاق اهميت ميدم بنابراين حتما بايد طرف رو از قبل بشناسم که می شناسم به ايمان خيل ياهميت ميدم البته نه اينکه نماز بخونه و ريش بذاره ها…. به اعتقادات و کلا اينا مسائل ذاتيه که توضيحش سخته و در اخر که اين يکی هم خيلی مهمه اين که به هات س. ..س بودن طرف هم خيلی خيلی اهميت ميدم


  20. هر چي دوس داري در 08/27/05 گفت :

    بابا من فك ميكردم من مشكل دارم كه صداي كسي مي تونه رو من تاثير بزاره حتا در حد عاشق شدن(كه خدارو شكر اين شكمم بر طرف شد) البته اينم بگم كه تا حالا به يه صدا قشنگ كه رو من بتونه تاثير بزاره بر نخوردم بعدش اين كه من شخصن معيارم براي انتخاب طرف مقابلم اينه كه طرف فهميده باشه به مفهومه واقعيه كلمه بعدش اينكه از نظر ظاهري كچل باشه چون اين ريسك پذيري اونو نشون ميده يه چيز ديگه كه اصله كاريه از لحاظ مادي روبرا باشه و ترجيحن قد بلند خب ديگه عرضي نيس باي


  21. با سلام . خواهشمند است ايميلتان را چک بفرماييد . (در رابطه با نظرسنجی پرشين وبلاگ )


  22. يه آشنای قديمی در 08/27/05 گفت :

    دروغ چرا من هيچوقت تحصيل برام ملاک نبود با وجوديکه خودم از خونواده تحصيلکرده ميام و برای خونوادم خيلی مهم بود خدائيش برای من پول خيلی مهم بود بدم هم نميومد شوهرم کاسب باشه مث فرش فروش يا يه شغل پول درآر مستقل هيچوقت آرزو دکتر مهندس نکردم برام هم اصلا مم نبود راستش بعضی وقتا هم بدم نميومد اختلاف سنی زياد داشته باشم يعنی از مدل مردای مسن و با شخصيت پولدار مث فيلم پيشنهاد بيشرمانه. اينو راست و حسينی گفتم هر چند با شوهرم اصلا جور در نمياد


  23. يه آشنای قديمی در 08/27/05 گفت :

    دروغ چرا من هيچوقت تحصيل برام ملاک نبود با وجوديکه خودم از خونواده تحصيلکرده ميام و برای خونوادم خيلی مهم بود خدائيش برای من پول خيلی مهم بود بدم هم نميومد شوهرم کاسب باشه مث فرش فروش يا يه شغل پول درآر مستقل هيچوقت آرزو دکتر مهندس نکردم برام هم اصلا مم نبود راستش بعضی وقتا هم بدم نميومد اختلاف سنی زياد داشته باشم يعنی از مدل مردای مسن و با شخصيت پولدار مث فيلم پيشنهاد بيشرمانه. اينو راست و حسينی گفتم هر چند با شوهرم اصلا جور در نمياد


  24. يه آشنای قديمی در 08/27/05 گفت :

    دروغ چرا من هيچوقت تحصيل برام ملاک نبود با وجوديکه خودم از خونواده تحصيلکرده ميام و برای خونوادم خيلی مهم بود خدائيش برای من پول خيلی مهم بود بدم هم نميومد شوهرم کاسب باشه مث فرش فروش يا يه شغل پول درآر مستقل هيچوقت آرزو دکتر مهندس نکردم برام هم اصلا مم نبود راستش بعضی وقتا هم بدم نميومد اختلاف سنی زياد داشته باشم يعنی از مدل مردای مسن و با شخصيت پولدار مث فيلم پيشنهاد بيشرمانه. اينو راست و حسينی گفتم هر چند با شوهرم اصلا جور در نمياد


  25. يه آشنای قديمی در 08/27/05 گفت :

    دروغ چرا من هيچوقت تحصيل برام ملاک نبود با وجوديکه خودم از خونواده تحصيلکرده ميام و برای خونوادم خيلی مهم بود خدائيش برای من پول خيلی مهم بود بدم هم نميومد شوهرم کاسب باشه مث فرش فروش يا يه شغل پول درآر مستقل هيچوقت آرزو دکتر مهندس نکردم برام هم اصلا مم نبود راستش بعضی وقتا هم بدم نميومد اختلاف سنی زياد داشته باشم يعنی از مدل مردای مسن و با شخصيت پولدار مث فيلم پيشنهاد بيشرمانه. اينو راست و حسينی گفتم هر چند با شوهرم اصلا جور در نمياد


  26. سارا در 08/27/05 گفت :

    من مثل اکثر بهمنی ها به آزاديم فوق العاده اهميت ميدم و مردی رو که آزاديم رو ازم بگيره ازش متنفرم! مثلا نذاره فلان ساعت برم بيرون يا با فلانی نگردم يا با فلانی حرف نزنم يا … خوب من خودم شعور دارم و لازم نيست کسی بهم ديکته کنه!!!


  27. سارا در 08/28/05 گفت :

    بعد از اون سطح تحصيلات و ثروت واسم فوق العاده مهمه . من هميشه دوست داشتم همسرم دکتر باشه! خرجم اينقدر بالاس که نمی تونم به حقوق کارمندی قانع باشم و هميشه دنبال موقعيت های مناسبم !


  28. سارا در 08/28/05 گفت :

    هميشه واسم جای سوال بوده که چرا فقط مردهان که به هيکل دختر توجه می کنن؟! يعنی يه زن نبايد از بدن مردش خوشش بياد و فقط بايد نيازگوی خواهش مرد باشه؟ چرا نبايد وقتی بدن همسرت رو می بينی و لمس می کنی ازش خوشت بياد و بهش افتخار کنی درست همونجوری که يه مرد از خوش هيکلی يه زن لذت ميبره؟ يه بدن ورزيده و سک سی باعث بوجود اومدن کشش و رابطه ی عميق ميشه که واسه من خيلی مهمه


  29. سارا در 08/28/05 گفت :

    جدا از همه ی اين معيارها عشق و محبت يه مبنای اساسيه. اينکه طرفت رو دوست داشته باشی و حاضر باشی واسه در کنارش بودن دنيا رو بدی خيلی رويايی و ايده آله . گرچه معتقدم ازدواج عشق رو به گند می کشه ولی بدون عشق هم نميشه سالها مردی رو تحمل کرد


  30. يه آشنای قديمی در 08/28/05 گفت :

    آها يه چيز يادم رفت: اهل شوخی نباشه تو جمع يعنی ننر بازی در نياره سنگين رنگين باشه از همونا که بعضيا بهش میگن يبس. توی جمع بادم برای آدم احترام قائل باشه يعنی کسی بزنش بياحترامی کرد براش مهم باشه نه اينکه بی خيال مث شوهر الانم که میگه تو بافلا نی مشکل داری بمن چه که خونش نرم يا بيخيالش شم. که هميم خيلی تو زندگيم مسئله ساز شده.نه اينکه دعوا راه بندازه ولی از نظر روحی هر انسانی خوشحال ميشه که احساس کنه برا يکی مهمه. نميدونم خوب منظورمو رسوندم يا نه


  31. يه آشنای قديمی در 08/28/05 گفت :

    آها يه چيز يادم رفت: اهل شوخی نباشه تو جمع يعنی ننر بازی در نياره سنگين رنگين باشه از همونا که بعضيا بهش میگن يبس. توی جمع بادم برای آدم احترام قائل باشه يعنی کسی بزنش بياحترامی کرد براش مهم باشه نه اينکه بی خيال مث شوهر الانم که میگه تو بافلا نی مشکل داری بمن چه که خونش نرم يا بيخيالش شم. که هميم خيلی تو زندگيم مسئله ساز شده.نه اينکه دعوا راه بندازه ولی از نظر روحی هر انسانی خوشحال ميشه که احساس کنه برا يکی مهمه. نميدونم خوب منظورمو رسوندم يا نه


  32. يه آشنای قديمی در 08/28/05 گفت :

    آها يه چيز يادم رفت: اهل شوخی نباشه تو جمع يعنی ننر بازی در نياره سنگين رنگين باشه از همونا که بعضيا بهش میگن يبس. توی جمع بادم برای آدم احترام قائل باشه يعنی کسی بزنش بياحترامی کرد براش مهم باشه نه اينکه بی خيال مث شوهر الانم که میگه تو بافلا نی مشکل داری بمن چه که خونش نرم يا بيخيالش شم. که هميم خيلی تو زندگيم مسئله ساز شده.نه اينکه دعوا راه بندازه ولی از نظر روحی هر انسانی خوشحال ميشه که احساس کنه برا يکی مهمه. نميدونم خوب منظورمو رسوندم يا نه


  33. يه آشنای قديمی در 08/28/05 گفت :

    آها يه چيز يادم رفت: اهل شوخی نباشه تو جمع يعنی ننر بازی در نياره سنگين رنگين باشه از همونا که بعضيا بهش میگن يبس. توی جمع بادم برای آدم احترام قائل باشه يعنی کسی بزنش بياحترامی کرد براش مهم باشه نه اينکه بی خيال مث شوهر الانم که میگه تو بافلا نی مشکل داری بمن چه که خونش نرم يا بيخيالش شم. که هميم خيلی تو زندگيم مسئله ساز شده.نه اينکه دعوا راه بندازه ولی از نظر روحی هر انسانی خوشحال ميشه که احساس کنه برا يکی مهمه. نميدونم خوب منظورمو رسوندم يا نه


  34. katy در 08/28/05 گفت :

    salam ,hamishe veblagetunu mikhunam va lezat mibaram ,ghablanha melakam dark shodan va fahmidegiye ye mard bud inke moteaseb nabashe va be man aramesh bede badeha fahmidam hich kas nemitune toro sadatmand kone va aramesh bede balke khodet bayad be in aramesh beresi rastesh alan fizike mard va sexi budanesh baram moheme hata har cheghadr sadeter bashe behtar aslan delam marde pichide nemikhad, ye javade sexi#laugh


  35. Darya در 08/28/05 گفت :

    del#flower


  36. گمنام در 08/28/05 گفت :

    ويولت خيلی کامنت های اين پست مفيده. ای ول راهش انداختی.


  37. گمنام در 08/28/05 گفت :

    ويلی جونُ من تا کامنت ۵۰-۶۰ خوندم چشام سياهی رفت. می شه زحمت بکشی خلاصه کنی معيار ها رو؟
    مال مجردها به درد نمی خوره که همه اش خياله. مال متاهل ها ارزش داره که از کوره بيرون اومده و جوابش رو پس داده.


  38. شارونا در 08/28/05 گفت :

    ملاکهای ظاهری هميشه برای من مهم بودن اما هربار هم ناديده گرفتمشون و تو انتخابم خيلی از تصوراتم دور شدم.همينطور مسائل مالی!!اما چيزی که واقعا برام خيلی مهمه اينه که از نظر احساسی و جسمی باهم کوک باشيم و هيچ جوری هم نمی تونم يه مردی که اهل هنر نباشه رو تحمل کنم!


  39. oldtiger در 08/28/05 گفت :

    سلام
    تو سن ۱۷-۱۸ سالگی که اصلا عقل کار نمی کنه! وقتی الان به اون موقع فکر میکنم دچار وحشت میشم! خدا رحم کرد که هیچکدوم از روابط اون دوره منجر به ازدواج نشد.
    نکته جالبی که به عنوان یه قانون برای خودم در اومد این بود که اگه یه دختری برای بیش از یه ماه تو دلم جا داشت قضیه رو جدیتر پیگیری کنم. جالبتر اینکه این دل هوسباز من حداکثر ۲ هفته در بند کسی میموند. به جز اینها معیارهای به زعم خودم احمقانه ای هم داشتم که وقتی با همسرم ملاقات کردم کاملا رنگ باختن.
    همسرم تنها زنی بوده که علیرغم ۱۰ سال زندگی مشترک هنوز هم برام جذابه و هیچوقت ازش سیر نمیشم.
    در کل معتقدم که قبل از ازدواج باید آشنایی چند ماهه ای باشد تا طرفین از احساس خود مطمئن بشم.
    یه چیز جالب دیگه: همیشه آدمهای خوب و اخلاقی بهتر همسر یا دوست نیستند! گاهی اوقات شما از کسی خوشتون میاد که شاید از نظر عرفی آدم خوبی نباشه ولی برای شما جذابه.
    در مورد دوستی هم که فکر میکنم غرایز و ایجاد اون جرقه معروف خواستن مهمه و البته پایدار نیست.
    مرد، ۳۲ ساله، دکترا و متاهل


  40. نگار در 08/28/05 گفت :

    سلام … چه فرصت خوبی !
    من يک دختر ۱۸ساله م.راستش خيلی به اين قضيه فکر می کنم و مرد موردعلاقمو تجسم می کنم.از لحاظ فيزيکی بی نهايت دلم ميخواد هيکل پروقوی داشته باشه و از مردايی که شونه هاو سينه ی ستبر (بقول معروف!)دارن خوشم مياد.درواقع يک هيکل محکم و قد حدود۸۵-۱۸۰.من خيلی از چهره ی مردايی که بطور طبيعی کمی اخمو هستن و ته ريش هم بهشون مياد #grin خوشم مياد.
    از نظر روحی اولين ملاک برای من قدرته (هم قدرت روحی هم جسمی).واينکه درکش بايد خيلی بالا باشه.مثل همون دوستی که گفت به يک نگاه حس منو درک کنه.دقيقا همين.وصداقتش خيلي مهمه.درنهایت باید ارزش های منو بشناسه و منو بخاطر اونها بخوادو درهمه حال بتونه منو حمایت کنه.(اینم راست و حسینی !)
    ولی راستش می ترسم این معیارهای فیزیکی منو یه کم تو انتخاب شریک به دردسر بندازه !
    #worried بهرحال ممنون از اين کار باحالت …
    موفق باشی.#flower


  41. نگار در 08/28/05 گفت :

    راستی …
    درک اعتقادات همديگه و احترام به اون ودرواقع تفاهم داشتن برسر مسايل مذهبی و اخلاقی خيلی برام مهمه.(يعنی عمرا اگه خشکه مذهب باشه شما رو بخير مارو به سلامت) یعنی آزادانديش باشه و مغزش منجمد نباشه.من بدبينی و شک روهم واقعا نميتونم تحمل کنم.درواقع به من اعتماد و اطمينان کافی داشته باشه.
    والبته مرد بی غيرت هم که به درد لای جرز ميخوره(نه که شعبون بی مخ باشه#grin )و آرامش رو بتونه درخونه حکم فرماکنه تا بتونيم پا يه پای هم زندگيمون رو بسازيم.
    از آدمهای پولدار هم راستش خوشم نمياد چون اولا هميشه به همه از بالا نگاه می کنن(باتوجه به اينکه من از يه خانواده ی متوسطم)وفکر ميکنن خدا چيزی بيشتر به اونها داده .بعد هم وقتی ازاول زندگی همه چی داری به مرحمت جيب بابای شوهرجون پس تلاش برای هدف مشترک چی ميشه؟آدم کجا نتيجه ی زحمت و همراهيشو ببينه و اصلا چه تلاشی بکنه؟
    ببخش … کامنتای بقيه روکه خوندم خيلی چيزا در ذهنم جمع و جور شد.
    بای#kiss


  42. سونامی در 08/28/05 گفت :

    همیشه دوست داشتم همسر آیندم خیلی خوش تیپ باشه . خیلی لباس و شلوار داشته باشه . لباسهای زیرش همیشه سفید و مرتب و نو باشه . دندوناش سفیدو مسواک زده باشه. دوست داشتم همیشه و به موقع حموم بره . لباساش بود ادکلن هم نده بوی بدی ازشون نیاد . یعنی هر روز لباساشو عوض کنه .
    خیلی صدا برام مهمه . اگه نتونم ارتباط تلفنی با صداش بر قرار کنم نمی تونم خیلی حرفام رو بزنم. همیشه دوست داشتم در طول روز زیاد بهم تلفن کنه . از حالم همه جوره با خبر باشه . خیلی روزا دنبالم بیاد هر جایی که هستم .
    براش روابط کاری من تعریف شده باشه و بتونم باهاش جلوی همه راحت باشم . که بتونم همونجوری باشم که وقتی نیست هستم .
    همیشه دوست داشتم بعضی موقع ها اون غذا درست کنه حداقل یکبار در ماه حتی شده تخم مرغ .همیشه دوست داشتم جمعه ها یه روزهایی هم اون صبحانه رو درست کنه و منو صدا کنه .
    گاهی وقتها برام خرجی بگذاره .با اینکه نیازی به اینکارش ندارم ولی نیاز روحی شدیدی به اینکار دارم . گاهی ببرتم خرید تا یک چیزی رو خودش برام بخره .یه شبایی شام بیرونم ببره. یک روزهایی سینما بریم .
    گاهی فقط وقت بگذاره برای خودم . برای احساسام برای اینکه بدونه من در چه حالیم . از چه آهنگی خوشم میاد .چه فیلمی نگاه می کنم . اصلا تو چه حال و هوایی هستم . به چی فکر می کنم .
    قبول کنه که وقتی منم پا به پای اون کار می کنم و با هم می رسیم خونه . منم مثه اون حق دارم فقط نیم ساعت استراحت کنم . یا گاهی خسته باشم !
    در کل اینها منو جذب می کنن نه ظاهر و شکل یک مرد .


  43. پ از نپتون در 08/28/05 گفت :

    اولا بايد تشکر کنم از بحثی که ديروز راه انداختيد و از فضولی بی حدی که در بخش نظرات وب شما کردم مستفیض شدم
    ثانیا بايد بگويم که خودم عاشق اون پسره شدم
    ثالثا احتياجی به شرلوک هلمز نيست تا متوجه شود که شما ديشب چقدر پشت کامپيوتر نشستيد مراقب خود باشيد تعطيلاتی در پيش است برنامه يک سفر را بچينيد
    پاينده و پيروز وشاد باشيد#flower #flower #flower
    ضميمه : ازاينکه که رنج خود را درمورد کامنت های افراد بی شعور ولايعقل به اشتراک ميگذاريد خرسندم (باشما هم دردی ميکنم)


  44. هانی در 08/28/05 گفت :

    زمانی که من ازدواج کردم ملاکهام افلاطونی بود .
    دوست داشتم همسرم زيبا باشه . تحصيل کرده باشه و ….
    حالا بعد از ۵ سال تازه ميفهمم که با خودم روراست نبودم و ملاکهای غلط و اشتباهم باعث شد که الان از زندگيم راضی نيستم .
    اگه الان ميخواستم ازدواج کنم ملاکهام اينا بود :
    ۱- باهوش باشه و حداقل تو عمرش يک انتگرال حل کرده باشه يا اينکه به خودش دردسر بده و به مسايل اطرافش فکر کنه
    ۲- اهل کتاب و روزنامه باشه .از به روز بودن لذت ببره و بخواد که طرفش هم به روز باشه .از مطالعه لذت ببره و بذاره که طرفش هم لذت ببره .
    ۳- توی سکس همکاری کنه
    ۴- با ادب باشه و با بقيه طوری رفتار کنه که دوست داره که بقيه هم باهاش همون رفتارو داشته باشن .
    ۵- بايد رفتار مادرش با پدرش رو ديد و سنجيد .روابطی که پدر و مادر با هم دارن خيلی رو فرزند موثره .
    ۶- حداقل تا سن ۱۵ سالگی پدر بالا سرش باشه و ببينه که يک مرد چه خلق و خويی داره و چه نيازهايی
    ۷- اگر از نعمت پدر داشتن محرومه مادری داشته باشه که کاملا اين موارد رو براش روشن کرده باشه .
    ۸- اينکه بدونه هرکسی چه مرد و چه زن بعضی وقتا نياز داره به تنهايی .
    ۹- در درجه اول به به روح و روان همسرش فکر کنه و بعد به جسم . من از گرسنگی نميميرم چون اونقدر توان دارم که يه چيزی پيدا کنم برا خوردن . ولی از عدم آرامش برای يک لحظه هم ميميرم .


  45. زن در 08/28/05 گفت :

    ۲۷ ساله-۲سال و نیم که ازدواج کردم
    ۴.۵ سال قبل از ازدواج با هم دوست بودیم..دوست داشتم طرفم فهم لباس پوشیدن داشته باشه-تا یه حدی داشت
    ۲.قیافه مردونه شیک و مغرور داشته باشه-در نگاههای اول خیلی معمولی بود.اما انگار بعدا به خاطر مهربونی و عاشق پیشگی ظاهرش کلی برام مطلوب شد!
    ۳.دوست داشتم هنری ترین وفلسفی ترین کتابای دنیا رو خونده باشه …بابا حداقل بتونه اسم ببره!همین طور در مورد فیلم(برام مهم بود که رومن پولانسکی یا بونویل رو بشناسه!)-هیچ کدومو نه می شناخت نه می خواست بشناسه..کتاب رو هم که کلا فراموش کن.
    ۴.صداش تاثیر گذار باشه-بود خیلی زیاد
    ..طولانی…بگم همشو؟