مسابقه طناب کشی

نوشته شده در ساعت 2:30 بعداز ظهر شنبه در حاليکه 50 تا کامنت در مدح داشتن يا نداشتن بکا*رت رو خوندم و سپس افاضات کردم.
اگه بخوام نظر شخصيم رو در مورد داشتن يا نداشتن بازگو کنم. چون صاحب تريبونم يک جورايي تخطئه و محکوم کردن نظر مخالفم ميشه ، پس ترجيح ميدم در اين مورد هيچ اظهار نظري نکنم و فقط دعا کنم خدا جسارت لازم رو بهمون بده تا تک تکمون به اون چيزي که اعتقاد داريم بدون سرشکستگي عمل کنيم.
خب چيزي که مسلمه اينه “نظر هر فرد محترمه” روي سخن امروزم با بچه هايي که موضعشون کاملا مشخص و شفافه نيست کساني که رک گفتن اعتقاد به داشتن بکا*رت دارن و يا خير… منم در حد و اندازه ايي نيستم که در جهت تغيير نظر کسي بخوام حرف بزنم.
چيزي که توجه ام رو جلب کرد و در اکثر نوشته ها هم بازتاب داشت حالا چه خانم و چه آقا … اين بود که گفتيد من حفظش مي کنم يا توقع باکر*ه بودن رو از طرف مقابل دارم چون خودم هم هيچ عمل ج ن سي انجام ندادم و خودم و تا لحظه آخر حفظ کردم.
مي دوني فکر مي کنم آدم بايد به درجه ايي برسه که هرکار يا تصميم و نظري داره فقط و فقط براي شخص خودش باشه، نه در ازا فلان کار توقع بيسار کار رو از طرف مقابل داشته باشه(واي توضيح درست دادن و رو کاغذ آوردنش نفس گيره) … يعني يه جور گرو کشي … وقتي اينطوري فکر کني و توقعت برآورده نشه به شدت مغموم ميشي … يه مثال ساده وقتي به کسي محبت مي کني و سرويس ميدي، در ازا اينکه عين همون رو دريافت کني و اينطور نشه .خب چي مي مونه غير سرخوردگي؟ اينطوري بيست و چهار ساعته حواست پي حساب کتابه که عوض محبتت رو گرفتي يا نه؟
حالا اعتقاد داري بايد باکر*ه باشي(چه مرد و چه زن) باش … خيلي هم قابل احترام و ستودنيه … ولي وقتي مي خواي باشي ولي در ازا باکر*ه بودن طرف مربوطه … اونوقت که ببيني نيست( بدون وجود هيچ آثار ظاهري، يعني ظاهر گواهي بده که آره باکر*ه است) يهو مي افتي تو قهقرا که عجب اشتباهي کردي و عمري بي خودي بي خودي ازت تلف شده.
نمي دونم مي تونم منظورم رو برسونم يا نه؟
وقتي فردي خودش رو دوست داره و مي پذيره، پذيرش يک نفر ديگه هم براش راحته به Virginity اعتقاد داره بر اساس تفکرات خودش ولي اگه همسرش اين مورد رو نداشت ولي پشت حرف و عملش استدلال محکم و تفکر نهفته بود … ميپذيره چون خودش هم صاحب فکر و انديشه است و تفکري رو انتخاب کرده نه صرف تاثير گرفته شده از جامعه و سنت.
منظورم اينه زندگي کن بر اساس اعتقادات خودت و روشون پافشاري هم داشته باش اينطوري ديگه برات مهم نيست طرف مقابل چه جوريه … اينطوري گزينه براي انتخابت هم بيشتر و راحتره چون شرط اما و اگر نذاشتي … چون خودت همون چيزي بودي که مي خواستي باشي فقط براي خودت و نه شخص ديگه.
بازم ممنونم از تمامی بچه هايي که تو بحث ديروز بدور از لودگی و توهين شرکت کردن.:hug:love
پ.ن1:بحث ديروز يه جورايي زير پوست شهر چه خبر است بود:teeth
پ.ن2:اگه تعداد نظرات پايين با تعداد کامنت ها نمی خونه، بخاطر اينه که تعدادی کامنت خصوصی دارم که فرستنده نخواسته در معرض ديد عموم قرار بگيره… به گيرنده هاتون دست نزنيد.
پ.ن3: اگه تو کامنتتون کلمات کليدی مورد دار بکار می بريد:eyebrow لطفا ظاهرش رو از املا صحيح تغيير بديد که نزنن تير تپرمون کنن…ممنون.
پ.ن:چيزی که واضح و بديهی اينه که ما فقط خواننده نظرات همديگه بوديم و نه تصميم گيرنده صرف در مورد ديگران.
اينم فايل صوتی متن؟البته نه عين متن.Shockh

**حذف شد**


نظرات شما


  1. باهاتون موافقم …..که هر شخصی باید به مرحله ای برسه که “هرکار يا تصميم و نظري داره فقط و فقط براي شخص خودش باشه، نه در ازا فلان کار توقع بيسار کار رو از طرف مقابل داشته باشه ….”


  2. مستانه در 08/04/05 گفت :

    ديدگاهت خيلی قشنگ بود. تا حالا اين طوری به اين قضيه نگاه نکرده بودم


  3. سينا در 08/04/05 گفت :

    بحثی که از ديروز تا حالا داره انجام ميشه اين خوبی رو داره که آدم می تونه تو ذهن خودش يه آماری بگيره که جامعه ای که داريم توش زندگی می کنيم در مجموع چه جوريه.
    مطلب امروزت تا حد زيادی تأييد کامنت خصوصي ديروز منه و من چيز ديگه اي براي اضافه کردن ندارم.
    #smile #flower


  4. پاني در 08/04/05 گفت :

    ويولت جان نه در اين بحث خاص بلکه کلا تو همه زندگي اين بحث طناب کشي رو به شدت قبول دارم که اگر هم رعايت نشه بيشترين ضربه رو خود آدم ميخوره و خيلي زود رشته زندگيش پاره ميشه


  5. لئون در 08/04/05 گفت :

    ما که زياد حاليمون نبيده! ولی من خودم يه سوالی مطرح بود که دو نفر که از هر لحاظ همديگرو پسنديدن اگه بخوان حفظ بکارت برقرار باشه يعنی بعد از ازدواج بايد بفهمن که تو حيطه ی سليقه ی س.ک.س همديگه هستن يه نه ؟ خوب پس فکر کنم بيخيال بکارت!


  6. خانمه در 08/04/05 گفت :

    ويلی يه آماری بده ببينيم اين تحقيقات ميدانیت چقدر نظر موافق و مخالف داشت .
    دستتت درد نکنه #heart


  7. راحله در 08/04/05 گفت :

    بحث ديروز نشون می ده که هنوز اين مسئله مهمه! و به نظر می رسه ريشه اش تو حسادت بشره! کی می تونه ادعا کنه کسی رو خيلی دوست داره و روی اون آدم حسود نباشه! حد اقل خود ما زنها که اينجوری هستيم. اما به نظرم صادقانه برخورد کردن با مردها کار بيهوده ای است و اونا هرگز نمی تونن بفهمن موضوع چيه و اينکه ب ک فابريک هست يا نه و يا اينکه بودن يا نبودنش تو اصل زندگی چقدر تاثير داره؟ يعنی هيچ باک…ای تو زندگيش مرتکب خ ی ا ن ت نشده و نمی شه؟ موضوع خيلی خيلی پيچيده است و به نظرم سنجیدن جوانب مختلفش می تونه و بايد در زمان طولانی انجام بشه.


  8. ويولت در 08/04/05 گفت :

    توجه داريد که شايد اولين باره کسی اول يا دوم نکرد#winking و جدی بودن#smug
    به خانمه:
    من در حد و اندازه ايی نيستم که آمار بگيرم …خوندن خود کامنت ها گويا خيلی از مسائل هست#smile
    به لئون:
    اين چيزی که تو می گی بر ميگرده به ديدگاهت که اون عضو کوچولو رو جنبه کاربردی بهش نگاه می کنی#thinking متاسفانه برای روشن شدن موضوع دلم نمی خواد صحبتی بکنم#devil هرچه لازم بود گفته شده


  9. بب در 08/04/05 گفت :

    در مورد اینکه در هیچ کاری اما و اگر نکنیم صددرصد باهات موافقم غالب مشکلات جماعت ما از این دسته توقع ها هست و گذاشتن ترازو بین ادم ها#flower


  10. شادی در 08/04/05 گفت :

    خانم گل باید بگم که این مورد هم مثل ملاک های دیگه تو ازدواج مطرح می شه و اگه من نوعی چه به لحاظ احساسی چه اعتقادی موضعم اینه که باید دست نخورده بمونم طبیعیه که از طرف مقابل هم همین انتظار رو داشته باشم، اصولا اگه شما عمیقا به صداقت اعتقاد داشته باشی میری با یه آدمی که دروغگویی و کلک بودنش برات مسلمه ازدواج کنی ؟ واضحه که نه!
    ولی این که برای هر کسی چقدر این مسئله ارزش یا ضد ارزش به حساب میاد و تا چه اندازه می تونه با نظر مخالف کنار بیاد متفاوته


  11. مژگان در 08/04/05 گفت :

    #grin قربون اون تيرتپرمون گفتنت برم#hug من حرفتو فهميدم کاملا هم فهميدم ….ميدونی تو ابراز علاقه کردن ومحبت کردن وسرويس دادنهای مادی ومعنوی به دوستام من يه همچين حسی رو داشتم يعنی نمی دادم که بخوام برام برگرده…..البته ناگفته نماند که الان بخصوص تو شروع سال جديد خودمو اصلاح کردم …اخه همه ازم متوقع شده بودن …حالا که اون کاررا رو نمی کنم يا يه عده ايشون از کنارم رفتن يا يه عده ايشون هم ادعا می کنن که عوض شدم يعنی دلشون ميخواد هنوز بهشون سواری بدم !…البته اين حس ربطی به حسی که از نوشته هات گرفتم نداشت….کاش مردها هم بفهمن البته بعضياشون#eyelash که ما هم مثل خودشون احساس داريم واگه تا سی سالگی همچنان با *کره مونديم بدونن اصلا يه چيزمون ميشه که به اين نياز طبيعی تونستيم پشت کنيم#thinking


  12. ويولت در 08/04/05 گفت :

    شادی جان ببين من هم زورم اين بود که توضيح بدم باکر*ه نبودن با هر*زه گی دو مقوله کاملا جداست( نمی دونم تونستم منظور درست رو برسونم يا نه)
    يک نفر چه مرد و چه زن می تونه باکر*ه نباشه به هزار و يک دليل که هو*س بازی توش جايی نداره و برای نبودنش هم دليل محکم و قانع کننده ايی داره.
    حالا شما نوعی که به اصل بکا*رت( به مفهوم پاک بودن نه حفظ ظاهری يه تيکه گوشت) معتقدی؛ با شنيدن توضيحات و اعتراف طرف مربوطه قبل انجام هر عمل جن سی(يعنی کلاه گذاری اصلن؛ بلکه شنیدن حرف راست و تصميمگيری در اين مورد) نظرت عوض ميشه؟ و ميگی چون طرف تجربه جن سی داشته ؛بی خيالش؟ گور بابای خودش و روح و قدر تصميمش کرده؟#thinking


  13. دريا در 08/04/05 گفت :

    سلام ويولت عزيزم
    بحث خوبی رو ايجاد کردی اما متاسفانه تو ايران همه چيز تحت تاثير فرهنگ غلط سنتی قرار ميگيره. من خودم تا قبل از اينکه فرد مورد نظرم رو نديده بودم ؛ با کسی ارتباط جن.سی نداشتم و اعتقاد داشتم که اين روابط بايد همراه با دوست داشتن باشه. ( البته آقايون اين طور فکر نميکنن اين زنا هستن که همه چيز رو به دوست داشتن ربط ميدن) و زمانی که مطمئن بودم با اين شخص ميخوام زندگی کنم باهاش ارتباط داشتم قبل از عقد و اين جور مراسم . به اعتقاد من زمانی که دو نفر همديگه رو واقعا دوست دارن به هم محرمند . و عکسش هم حتی در زندگی مشترک صادقه. من به همسرم گفتم که اگه يه روز حس دوست داشتنم نسبت بهت از بين رفت به هر دليلی ديگه هيچ محرميتی بين ما وجود نداره.و اعتقاد به کاغذهای امضا شده ندارم . با اينکه خانواده معتقدی هم دارم. همه اين مسائل بايد قبل از ازدواج خيلی رک و پوست کنده مطرح شن.


  14. مريم در 08/04/05 گفت :

    چه صدای نازی داری#kiss با نظرات موافقممممممممممممم کا ملا#smile


  15. شادی در 08/04/05 گفت :

    به نظرم گفتم که نمیشه یه رای کلی صادر کرد و این مسئله بسته به اشخاص متفاوته و انعطاف پذیری افراد هم نسبت به این مسئله مختلفه، بدترین قسمتش هم تو کامنتها بهش اشاره شده بود (این که دو نفر هم سطح نیستند میتونه مشکل آفرین باشه)
    پاینده باشی #flower


  16. دهاتی در 08/04/05 گفت :

    بعنوان يک پسر گاها مواجه ميشوم با مردان دهان دريده ای که به گمان خود صحبت ميکنند از فجر آفرينيهای ظفر مندانه شان و …!!
    حسب اينگونه مردان که تعدادشان کم شما هم نمی باشد مرا بد گمان ساخته به جنس مخالف.
    آب رفته قبل از ازدواج را به هيچ روی نميتوان به جوی باز گرداند.
    لذا دغدغه ای که ذهنم را مشغول ساخته اينکه چگونه ميتوان به همسر آينده اعتماد کرد ؟؟. يک مرد چگونه زنده گئی بايد فراهم آورد برای براورده نمودن خواسته های همه جانبه همسر خود؟؟
    موفق و پاينده باشيد#flower #flower #flower


  17. ساتين در 08/04/05 گفت :

    من تو اين نظر پرسی شرکت نکردم حالا چيکار کنم؟#cry
    يه کامنت مفصل فرستاده بودم يا داشتم می فرستادم دستم خورد ناقص پست شد بعد ديدم که اصلا نيست#brokenheart
    بهرحال حالا که به نتيجه گيری رسيده بگم:
    من ۳۳ سالمه ایران زندگی می کنم زن هستم و متاهل
    با*کره بودن چه از نظر جسمی و چه از نظر روحی يعنی کاملا دست نخورده دست نخورده بودن و با پرونده سفيد به زندگی مشترک پا گذاشتن (خودم اينطوری بودم و حتی با شوهرم هم در حد تلفن هم دوست نبودم)
    به هيچ عنوان لزوما تضمين کننده وفاداری و عدم خيانت در آينده نيست(آقايون توجه کنند)
    من با توجه به وضعيتم که در بالا گفتم توقع خاص نمی تونم بگم داشتم از طرفم اما اگر برام می گفت که قبل از ازدواج من به کسی علاقه داشته عاشق شده برام قابل قبول بود و اينکه در جريان اين علاقه چه اتفاقاتی افتاده برام پذيرفتنی بود.اما اگر می گفت من قبل تو هيچ کس رو دوست نداشتم اما با خيلی يا حتی يه دونه دختر رابطه جن*سی داشتم بدون احساس علاقه و حس می کردم وقتی داره از اون دختر ميگه نسبت به اون دختر احساس تعلق نداره و به چشم موجود سهل الوصلی می بينتش که بهش سرويس داده و بین اون و منی که دست کسی بهم نخورده از نظر ارزش گذاری تمایز قائل میشه من نظرم راجع به اون شخص تغيير می کرد و اونو لايق زندگی با خودم نمی ديدم. من با کسی که ارتباط های جن*سی خودشو بدون حس تقدس برای اينکار انجام داده کاری ندارم گيرم که منو از توع ديگه ای ببينه.
    بقول ويولت خدا کنه منظورمو تونسته باشم بفهمونم.
    يه بحث ديگه که شايد بعد ها در شرايط ديگه ای بازش کردم:
    گاهی فکر می کنم از آخرين بازمانده های طرز تفکری هستم که الان کم پيداست. احساس دايناسوری می کنم#silly


  18. فلفل بانو در 08/04/05 گفت :

    منظورم اين بود از خانم روانشناس که روانشناسها از اين طرز فکرها دارند و اينطور بحث ها رو پيش ميکشن البته ميشه بهت جامعه شناس هم گفت#grin


  19. ستاره در 08/04/05 گفت :

    سلام ويولت عزيز. نمی‌دونم چيزی که می‌خوام مطرح کنم بحث رو به حاشيه می‌کشه يا اصولا جز چه دسته‌ای قرار می‌گيره اما گفتم حالا که دوستان دارن نظراشون رو می‌گن و بحث کمی باز شده شايد مطرح کردنش بد نباشه. نمی‌دونم تازگی‌ها سری به چت رومهای غير تخصصی زدین يا نه. صرف حدود پنج شش دقيقه وقت کافيه تا مشخص شه که محور اکثر حرف‌ها همون ه*ات چت‌ها و دنباله اون‌هاست. نمی‌دونم به نظر شما میشه خيلی‌هایی رو که به خاطر تبعات بعدی که ممکن براشون به وجود بياد پی اين روش‌ها می‌رن، واقعا با*کره دونست؟ يا مثلا اينجور راه‌ها رو ميشه جزئی از کنجکاوی‌هایی دونست که هزينه‌ای نداره؟ يا يه سوالی داشتم از آقايونی که اين مساله براشون مهم هست، آيا صرف همين بودنِ فيزيکی، دیگه وجود چنين مسائلی مطرح نميشه براشون؟ یعنی اینجور وقتا فقط داشتن یا نداشتن رابطه فیزیکی مهمه و اتفاق‌هايی که شايد رد پايی ازشون رو تن باقی نمی‌مونه نديد گرفته ميشن؟
    خيلی شبيه ای- ثک*ی که تو فيلم کلوزر يا خيلی‌های ديگه هست.


  20. من در 08/04/05 گفت :

    می گن هر كسي چوب طرز تفکرشو می خوره .
    اصولا پسرهای ايرانی عادت دارن با دوست دختر های دیگرون ازدواج می کنن. وقتی با دختری هستند بعد از مدتی می گن این که با ما بوده پس با صد تا دیگه هم می ره .بعد می رن یه دختر باکره به خیال خودشون می گیرن دختر باکره می خوان اونم گيرشون می ياد حالا اون قبلش پيش چندنفر خوابيده معلوم نيست.
    من خودم خیلی دوست داشتم که اولین کسی که بهم دست می زنه یا با هم س..س داریم شوهرم باشه ولی وقتی آدم تا سن ۳۰ سالگی مجرده اونم کسی که مثل من ادم س..سی هست چیکار می کردم می رفتم خود ارض.. یااینکه فورا به اولین خواستگار جواب بله می دادم که مشکل سک.. حل کنم اونوقت هزار تا مشکل دیگه داشتم ولی با این احوال فقط با اونیکه دوستش داشتم و عاشقش بودم س//س داشتم و تو دوستی بک..مو از دست دادم . ولي اصلاپشيمون نيستم.حتي اگه با هم ازدواج هم نمی کرديم و تا اخر عمر مجرد می موندم سر طرف مقابل کلاه نمی ذاشتم .
    اما خيلی ها می خوان که سرشون کلاه گذاشته بشه .


  21. من در 08/04/05 گفت :

    بازم بگم
    من کسيومی شناسم که از فقر مالی تو دوبی خودفروشی می کرده و به همه هم می گفت تو يک شرکت بازرگانی کار می کنم . بعداز چند سال به ايران برگشت يه ماشين خوب وجهيزيه و سر وضع خوبی هم به هم زده بود با ۴۰۰ تومن هم خودشو دوخت و الان با يه آقائی از اينا که مامانشون می گن واسه پسرم يه زن گرفتم ماه پولدار خوشگل هنرمندکارمند دختر ازدواج کرده .
    بعد اين آقای همسر يه دوست داره تا وقتی مابا هم دوست بوديم و بيرون می رفتيم اين همش با يه فردجديد می اومد هر روز بايه دختر بود . بعدبا يه دختر باکره افتاب مهتاب نديده ازدواج کرد خودش ۳۲ سال دختره ۱۷ سال . شايد جسمی دختر باکره بود ولی با اينکه ازدواج کرده باکره هم بوده چادری هم هست (البته بالاجبار شوهر) وقتی با هم تنها می ريم بيرون خريد فقط از حرکاتش کم می مونه مغازه دارها در رو ببندند نگهمون دارند اون تو
    خيلی روده درازی کردم #kiss


  22. اميرطلا در 08/04/05 گفت :

    نکته مهم همونه که گفتی ((داشتن جسارت لازم تا تک تکمون به اون چيزي که اعتقاد داريم بدون سرشکستگي و گرو کشی عمل کنيم و نظر ديگران رو هم محترم بدونيم))! خيلی ساده است… ساده ای که سخته در عمل! يعنی می رسه اون روز؟!


  23. زهرا در 08/04/05 گفت :

    من فکر می کنم همه ما آدما يا حداقل اکثرمون نه تنها فقط تو اين زمينه بلکه تو خيلی مسائل ديگه هم چشممونو رو خيلی چيزا می بنديم و ترجيح می دونيم واقعيتو ندونيم حتی با اينکه ته دلمون يه جورايی مطمئنيم داريم خودمونو گول می زنيم. فقط مساله اينه که تا کجا بتونيم اين کارو ادامه بديم. در مورد بكا*رت هم فكر كنم براي همه روشنه كه داشتن فيزيكي اون (در مورد دخترا) معنيش اين نيست كه با هيچ كسي رابطه اي در هيچ حدي نداشتي ولي معمولا تو جامعه ما همه سعي مي كنن بدون اين كه خيلي پاپيچش بشن و خودشونو اذيت كنن يه دودوتاچارتاي شايد بچه گانه كنن و داشتن اونو به حساب آفتاب مهتاب نديده بودن دختر بذارن حتي اگه هميشه يه جايي ته دلشون مطمئن باشن كه خودشونو گول مي زنن. ندونستن واقعيت يه موقها خيلي كمتر درد داره!


  24. يه دختره به قول ديگرون زيبا و مهربون در 08/04/05 گفت :

    سلام ویولت جان نگفتی حالت چطوره؟#heart
    من يه بار اين مسئله داشتن س *کس و نظر آقایون در مورد خانمی هایی که قبلا س کس داشتن رو با يه مشاور که گاهی توی برنامه به خانه برميگرديم میاد (دکتر غفاری) مطرح کردم با اينکه اصلا از مشاورش راضی نبودم و به نظرم فقط تئوریک نظر می داد ولی در اين مورد يه حرف بسيار زيبا و علمی گفت و اونم اين بود که ما ايرانی ها از درون کاملا شرقی و از بيرون غربی هستيم و دوست دارم مثل روشنفکرها حرف بزنيم و رفتار کنيم ولی ته دلمون يه چيز ديگه است و باور هامون در عمل جور ديگه ايه
    ايشون با اينکه می گفت بايد رابطه داشته باشيد و توصیه های ویژه در این مورد میکرد ز اون طرف هم می گفت مردهای ايرانی اين مسائل براشون جا نيفتاده و اگه خودشون بخوان به نظرشون س کس مسئله ای نيست و نیاز طبیعی و غریزیه ولی اگر متوجه شن خواهرشون با کسی س* ک* س داره خيلی براشون مسئله بزرگيه
    (اگه به نظرتون مشکل داره می تونيد اسم مشاور رو حذف کنيد)


  25. بادیس در 08/04/05 گفت :

    دختر تو مگه نگفتی مهمون داری و اردیبهشت سرت شلوغه؟#thinking پس این بحثهای جنجالی چیه راه انداختی؟!! بابا برو به خوشی هات برس این پرده ملت رو هم ولش کن خودشون هرجور دلشون میخواد آویزونش کنن یا بزننش کنار تا باد بیاد…#heart مواظب خودت هم باش خوش صدا#flower


  26. لئون در 08/04/05 گفت :

    #grin اوه! يعنی من اشتباه ميکنم که کاربرديه؟يعنی غيرکاربرديه ؟مثلا انتزاعيه؟بدرد مواقع خيال پردازی می خوره ؟ اهان! حواسم نبيد! نمی خوای بگی چون قبلا گفته شده! ميشه بگی کی کجا چی جوری گفته؟!


  27. يه دختره به قول ديگرون زيبا و مهربون در 08/04/05 گفت :

    ببخشيد انتخاب اين نام حمل بر خود ستايی نباشه چون با توجه به کامنتی که در پست قبل گذاشته بودم دوباره اين نام مستعار رو اینجا هم گذاشتم تا ربطش به کامنت پست قبل رو متوجه شيد #blush


  28. نوید در 08/04/05 گفت :

    ویلی این بخش از نوشته ات خیلی شعاری بود:
    “مي دوني فکر مي کنم آدم بايد به درجه ايي برسه که هرکار يا تصميم و نظري داره فقط و فقط براي شخص خودش باشه، نه در ازا فلان کار توقع بيسار کار رو از طرف مقابل داشته باشه”
    خودت هم حتما قبول داری که وقتی آدم خیلی واسه دوستی مایه بذاره و در ازاش کمتر محبت ببینه اون رابطه خواه ناخواه از بین میره. درسته تو زندگی آدم باید واسه دل خودش کارها رو انجام بده ولی توی رابطه های آدم ها حتما باید بده بستون وجود داشته باشه.
    بعد گفتی:
    “اينطوري بيست و چهار ساعته حواست پي حساب کتابه که عوض محبتت رو گرفتي يا نه؟”
    درسته اگه کسی 24 ساعته فکر کنه آيا عوض محبتش رو گرفته غلطه ولی توی ناخودآگاه آدم این حساب پیش میاد.
    تازه این بحث چه ربطی به توقع شخص بکر به ازدواج با یه نفر بکر دیگه داره؟ شادی درست نوشته این موضوع به اعتقادات دو طرف و اینکه دوطرف ازدواج باید اعتقاداتشون تقریبا یکی باشه مربوط میشه. این موضوع ربطی به بده بستون و مسابقه طناب کشی نداره.


  29. نوید در 08/04/05 گفت :

    نوشتی:
    “منظورم اينه زندگي کن بر اساس اعتقادات خودت و روشون پافشاري هم داشته باش اينطوري ديگه برات مهم نيست طرف مقابل چه جوريه ..”
    اگه منظورت از طرف مقابل دوست و آشنا یا حتی خانواده هست این حرفت کاملا درسته. مثلا من اصلا واسم مهم نیست رفیقم تو مسائل جنس/ی چه اعتقادی داره ولی در مورد ازدواج واقعا مهمه اعتقادات دو نفر در این مورد چیه.
    چند نکنه هم به ذهنم میرسه:
    به نظرم باک/رگی فیزیکی چندان اهمیتی نداره چون کسی میتونه تعداد زیادی رابطه جن/سی داشته باشه و باکرگیش رو حفظ کنه کسی هم ممکنه باوجود پاکی کامل براثر حادثه باک/رگیش رو از دست داده باشه. به نظر من مهم رابطه جن/سی خارج از ازدواجه نه ب/کارت.
    ساتین عالی گفته:
    “اگر برام می گفت که قبل از ازدواج من به کسی علاقه داشته عاشق شده برام قابل قبول بود و اينکه در جريان اين علاقه چه اتفاقاتی افتاده برام پذيرفتنی بود”
    اگر دو نفر واقعا عاشق هم باشن و بخوان باهم ازدواج کنن میتونه رابطه جن/سیشون هم قابل قبول باشه.


  30. نوید در 08/04/05 گفت :

    این اعتقاد و سلیقه در مورد مسائل جن/سی متاسفانه چیزی نیست که بشه با استدلال و دلیل عوضش کرد. این چیزا براساس تربیت خانوادگی و محیط اجتماع از کودکی چنان توی ذهنمون شکل میگیرن که حتی اگه خودمون هم بخوایم خیلی سخت میتونیم عوضشون کنیم.
    نظر من اینه که توی جامعه ما یه دختر آروم و قابل اعتماد نمیره باکسی رابطه جن/سی برقرار کنه. دختری که این نرم اجتماعی رو بشکنه واقعا هیچ بعید نیست که در مورد وفاداری به همسرش هم نرم جامعه رو بشکنه. بذارید راحت بگم دختری که انقد بی حیا باشه ازش هیچ کاری بعید نیست. البته اینم مثل بقیه چیزهای دنیا نسبیه. جوامعی هم هستن که دخترهای خیلی موئدب و مبادی آداب هم میتونن رابطه جن/سی برقرار کنن بدون این که خللی توی خوبیشون وارد بشه. مسئله اینه که توی جامعه ما توی ذهن حتی دخترها هم این هست رابطه جن/سی خارج از ازدواج کار بدیه بنابراین دختری که این کار رو میکنه حتما آمادگی پذیرش کار بد رو داشته. توی جوامعی اصلا این چیزا بد نیست که این مسئله توشون صادق باشه. این مسئله در مورد پسرها هم صدق میکنه. صد حیف که ما توی اون جوامع نیستیم که راحت باشیم!#winking #blush


  31. سارا در 08/04/05 گفت :

    به نطر من در جامعه ما خيلی برای زن و مرد تبعيض قائل اند.
    در خصوص مسائل ج ن س ی هم که ديگه اخر تبعيضه.مرد مختاره که هر گونه ارتباطی رو تجربه کنه اما زن هر چقدررررررررررررررر هم که ازاد باشه >يک اپسيلون از ازادی مرد رو نداره.
    وتا زمانی که طرز تفکرات به اين شکل باشه اين مسائل اصلا و ابدا حل شدنی نخواهند بود.
    چون متاسفانه زن هميشه جنس دوم و ضعيف بوده و هست و مرد هم جنس اول باقی خواهد ماند.
    بنابرابن برابری اين دو به خصوص در اين مسائل کاری بس دشوار و نشدنی است.
    داشتن س ک س قبل از ازدواج برای زن بالاخره روزی بر سر او کوبيده خواهد شد.


  32. الناز در 08/04/05 گفت :

    سلام راستش خيلی برام جالب بود وقتی پست قبلی تون و ديدم و هم چنين نظرات حق با شماست اين انتخاب يه مسئله ی شخصيه ولی يه شرط هايی هم درش وجود داره من خودم به شخصه اعتقادم اينه که س ک س رابطه ای است که اگر به صورت صحيح اعمال بشه باعث پايداری بنيان خانواده ها ميشه صد البته اين هم انکار نميکنم که حس ش ه وت سراغ همه ی انسان ها مياد !
    ما ايرانی هستيم با اعتقاداتی که از کودکی جاری بوده کمتر خانواده ای تو ايران پيدا ميشه که سر ميز شام راجع به اين موضوع بحثی داشته باشه يا مادری که مستقيما به بچه هاش توضيح بده اين چه حسيه که من اين روند رو به هيچ وجه نمی پذیرم چون اطلاع داشتن خیلی خوبه در هر موردی.از معرفی خودم هم گریزی ندارم من خودم تو ایران به دنیا اومدم و بزرگ شدم همه ی خانواده ام هم تهران هستند الآن تقریبا یه ساله که برای ادامه ی تحصیل اومدم بلژیک ۲۰ ساله ام هست خوشبختانه خانواده ی من همیشه با مسائل روشن برخورد داشتن و دارند من ۱۴ ساله بودم وقتی مادرم برام یه رزومه ی کامل از شرایط و گفت وقتی که تمام دوستان و هم کلاسی های من سر درگم بودن و خیلی هاشون هنوز هم هستند شنیدم مادر یکی از دوستانم بهش گفته بود س ک س شیطانه روح انسان رو به فنا میکشه ازش دوری کن چه اعتقاد هجر زده ای!!!!
    نمیگم که من تا به حال دلم نخواسته که س ک س رو تجربه کنم ولی چیزی به اسم کنترل هم وجود داره و هر کس نسبت به واکنشهای خودش حق انتخاب داره مگه نه؟
    نمیتونم راحع به عکس العملی که فرداها خواهم داشت امروز نظر بدهم همه میدونیم تنها چیزه ثابت تغییره!!!!در مورد ب ک ا رت هم بگم که یه سری تو ایران هستند که فکر میکنند این مسئله فقط تو کشور ماست در صورتی که من اینجا دختر ۲۴ ساله ای رو میشناسم که نه مسلمونه نه مسیحی بلژیکی الاصل هم هست ولی انتخاب کرده اولین رابطه ی ج ن سی اش رو با همسرش داشته باشه هیچ کس هم بهش نمیگه امل ! چند وقت پیش هم نمیدونم خوندید تو خبرهای یا نه زنهای روسپی باکره ی مصری رو که باهاشون مصاحبه کردند اکثرا گفته بودند ما اینکار و برای مدتی کوتاه انجام میدهیم و ب ک ا ر ت مون و نگاه میداریم چون مردها همسرانی باکره میخواهند!
    من متعقدم تمامی منافع جسمی برای آقایون وجود داره از همین مسئله ی ب ک ا رت بگیرید تا قدرت بلند کردن یه گونی ۴۰ کیلویی شاید هم اینی که به خنده میگم درست باشه که خدا مرد می باشد(قصد بی احترامی یا گفتن کفر ندارم ….) به هر حال اگر هزاران بار دیگه هم متولد شم باز آرزو دارم زن متولد شم .
    من اعتقاد هیچ کس رو محکوم نمیکنم و کاملا می پذیرم که هر نظری مخالفی هم داره ضمنا دروغ هم خوب نیست به هیچ وجه حتی مصلحتی اش اگه فقط میتونستیم بهم دروغ نگیم دنیا بهشت میشد!
    خیلی نوشتم ولی خوب بازهم میشه بحث رو ادامه داد
    موفق باشید


  33. فرزام در 08/04/05 گفت :

    سلام ويلی جون#grin چرا فکر کردی من ناراحت شدم؟ بابا من خودم اند شوخی ام. نيگا به متنهای مرگم ننداز که همه اش چس ناله اس. اين هفته خيلی خرکی بود. و اما در مورد بکارت. منکه خودم حفظش کردم#laugh ولی خدايی اش اصلا تحمل دختری رو که من اولين مرد زندگيش باشم ندارم. خيلی بی غيرتم نه؟ چاکرتیم آبجی


  34. به در 08/04/05 گفت :

    ویولت جان اين درجه ای که ازش حرف می زنی (آدم بايد به درجه ايي برسه که هرکار يا تصميم و نظري داره فقط و فقط براي شخص خودش باشه)،نمی دونم اسمش چيه نفس مطمئنه یا چیز دیگه. آدمهای زيادی نيستن که به اين درجه می رسن. اصلا از عموم مردم نمی شه چنين انتظاری داشت. البته که بايد اينطور باشه و ايده آله که اينطور باشه ولی نيست. من در مورد خودم می دونم که نيست. ما تو جامعه مون با واقعيتعا سروکار داريم نه ايده آلها.


  35. يکی در 08/04/05 گفت :

    بحثای جالبيه. زياد تو مود نظر دادن نيستم وگرنه خيلی جای حرف داره…تنها چيزی که مي خوام بگم اينه که با توجه به بالا بودن سن ازدواج به خصوص تو آقايون خيلی شک برانگيزه. من اگه يه مرد بالای ۳۰ سال ببينم که س ک س نداشته شک ميکنم شايد ه م ج ن س باز باشه….


  36. مريم در 08/04/05 گفت :

    دقت کردی هر وقت صدات رو يا عکست رو ميذاری تو وبلاگت گيس و گیس کشی کمتر میشه ؟ #grin
    من خودم تا حالا رابطه ی جنسی نداشته ام ، تا قبل از ازدواج هم هرگز با کسی هیچگونه رابطه ای برقرار نخواهم کرد … دوستی معمولی يا عاطفی چرا اما سک س نه !
    کسی هم که بخوام باهاش ازدواج کنم فکر نکنم به اين که رابطه داشته يا نه اهميت بدم‌!
    در مورد سن هم که پرسيدی … من ۱۹ سالمه #winking
    اينم که گفتی باکره گی = پاک بودن نيست ، کاملا درسته چون راههای ديگه ای هم برای برقراری رابطه ی جن سی هست که پرده پاره نشه.


  37. ياسمن در 08/04/05 گفت :

    فايل صوتی ات باز نميشه بازم اشکال از گيرنده ها نيست؟#surprise


  38. عمه خانم در 08/04/05 گفت :

    دروغگویی و کلک بودن با دست نخورده بودن فرق داره قربونتم ,
    بعدم من نفهمیدم این از نظر روحی منظورتون چیه ?! آیا یعنی هیچوقت عاشق نشده یا هیچوقت به جنس مخالف فکر نکرده یا در عالم خواب یا خیال یا تفکر (بقولی شماها ) س ک س نکرده ,اصلن نفهمیدم چرا با اینهمه اصرار در صجبت راجع به این موضوع هیچکس کلمات رو درست نمینویسه !!!
    عزیز جون لطفن روشنم کن…
    من البته مال نسلی هستم که همه چیزرو آزاد میخواست تو ایران و تو دنیا خیلی بعد از هیپی ها , شاید زمان پانکها و گروه عجیب غریب Kiss””


  39. رز در 08/04/05 گفت :

    به نظرم همه کسایی که یه جورایی به خودشون محرومیت و حریم می دن در انتظار پاداشی این کارو می کنن ! مثل کسی که به خودش سختی میده و درس مي خونه تا رشته بهتری قبول بشه ! حفظ بکارت یه نوع محرومیت کشیدن و روزه داریه !


  40. برگ بيد در 08/04/05 گفت :

    سلام
    مسئله ب*ک*ارت و اهميتش در جوامع سنتی قديمی و تکراريه …يه سرچ بکنيد کلی مقاله پيدا می کنيد.
    ارزش کار شما خانم ويولت اينجاست که فرصت نظردهی رو ايجاد می کنيد.
    نظر من:
    خلاصه می گم:
    به نظر من برای ازدواج چيزهايی مهمتر از اين مورد وجود دارن که بايد به اونها توجه کرد.
    اولا: داشتن بک*ارت دلیل بر عدم ارتباط ج*ن*سی دختر نیست(راههای دیگری هم برای ار*ضا هست)
    ثانیا: با یک عمل ساده براحتی پ*رده پاره شده می تواند برگردد.
    مهمتر از ب*ارت به نظر من روح دختر یا پسر است که باید باکره باشد. اگر در گذشته ارتباطی داشته مهم نیست مهم این است که اکنون تصمیم به ازدواج با فرد دیگری گرفته و باید گذشته را فراموش کند. دوست پسر یا دوست دختر سابقش فرقی با یک غریبه نداشته باشد و روح و جسمش را با همسرش شریک گردد.
    به نظر من نداشتن ب*کارت دليل عدم نجابت نيست. ممکن است ب*کارت در حين يک اتفاق ساده (غير جن*سی) زايل گردد.
    عدم نجابت وقتی مصداق می يابد که زن شوهر دار به مرد ديگری فکر کند که به نظر من آينه کاملی از فاح*شگی است.
    با احترام


  41. hossein در 08/04/05 گفت :

    #thinking #thinking #thinking


  42. pasargadae در 08/04/05 گفت :

    ویولت عزیز من همیشه سر به وبلاگت می زنم ولی حالا برای اولین بار می خواهم نظر بدم البته اگه بشه چون با فیلتر شکن اومدم . حالا تست می کنم اگه ثبت شد نظرمو می گم


  43. برگ بيد در 08/04/05 گفت :

    خانم ساتين کامنت شماره ۱۷
    مطلب عجيبی نوشتيد
    نوشتيد که براتون مهم نيست که همسرتون قبلا عاشق شده و در جريان اون عشق چه اتفاقاتی افتاده
    ولی اگه همسرتون س*کس داشته و بی علاقه اين کار رو کرده فقط می خواسته خودشو ارضا کنه و الان هم بين شما و اون فرد تفاوت ميذاره براتون مهمه و نمی تونيد چنين فردی رو بپذيريد؟
    واقعا عجيبه
    ميشه بیشتر توضيح بديد.
    در ضمن با اون حرفتون که ب*کارت تضمين کننده وفاداری و عدم خيانت در آينده نيست کاملا موافقم


  44. ويولت در 08/04/05 گفت :

    به نويد:
    اعتراف می کنم که وقتی اسمت رو تو کامنت گذارها ديدم پشتم لرزيد#surprise … گفتم ای دل غافل صاحبش اومد ؛دريم#grin … اومده دوام کنه که اين مزخرفات چيه بلغور کردی#worried الانه که سايت رو فيلتر کنن … بعدشم کتک وگريه بعد کتک#sad
    ولی ديدم نه بابا ننه اهل حاله#kiss سه تا کامنت بلند بالا در قضاوت افاضات من گذاشته#grin
    خوب حقيقتا يکی از سخترين نوشته های اين چند سالم بود چون اينقدر مطلب گسترده است و فرصت توضيح دهی و ابزار دم دستت محدود … که هيچ بعيد نيست حرفام جنبه شعار هم پيدا کرده باشه#worried
    ولی در عوض بعضی کامنتها عجيب جای تعمق و تفکر داره … اين به اون در
    ممنون از همه که الکنیم تو توضیحات رو تحمل کردن#heart


  45. pasargadae در 08/04/05 گفت :

    اینجا نظریات متفاوتی مطرح شده و همش هم محترم هست. من چند نکته را در مورد نظرات اگه اجازه بدین بگم.
    5) نظر من: تا زمانی که اکثریت جامعه به نداشتن رابطه اهمیت میدن و داشتن رایطه جنسی خارج از ازدواج مجازات جبران ناپذیر داره من هم دوست داشتم طرف مقابل هم این طور باشه. اگر زمانی داشتن رایطه مجازات نداشته باشه و از نظر جامعه به رسمیت شناخته بشه برای من هم هیچ اهمیتی نداره حتی بعد از ازدواج هم هر کاری خواست بکنه!
    1) به اونایی که گفتن گذشته مهم نباید باشه بایستی گفت که آینده ادامه گذشته است و وقتی کسی از گذشته طرفش می پرسه می خواد آینده اونو پیش بینی کنه. از این نظر هست که اگه مخالف دلخواهش بود نگران آینده میشه
    2) اونهایی که از صداقت حرف زدن آیا گفتن که ب ک ا ر ت دارن یا نه؟ واقعیت جامعه با ایدا آلها خیلی فاصله داره و کسی فکر نکنم حاضر باشه آینده و زندگیشو در این جامعه سنتی و بسته به خاطر ایده آل هاش به خطر بندازه
    3) من به عنوان یک مرد 37 ساله که در سن 30 ازدواج کردم و قبل از آن با هیچ دختری هیچ رابطه ای نداشتم به آنهایی که این را دلیل بر بیماری می دانستند باید بگم که من خودم هیچ نوع اعتقاد دینی ندارم باید بگم که خیلی هم از س ک س خوشم میاد اما به دلیل شرایط جامعه نه فرصتی برای من پیش آمد و نه حاضر بودم ریسک آن را در این جامعه سنتی قبول کنم. لذا نیایستی به راحتی بقیه را متهم کرد.
    4) نظر من اینه که بدن هر کسی مال خودش هست و هر جور که دوست داشت باید از آن لذت ببره ولی واقعیت های زندگی فراتر از این حرفهاست. اگر دختری بدونه که به دلیل نداشتن ب ک ا ر ت در ازدواج و آبروی خانوادگی و … مشکلاتی جبران ناپذیر براش پیش میاد نباید حفظ ب ک ا رت را به حساب عقب افتادگی و امل بودنش گذاشت. و همین طور هم اگر دختری ب ا ک ر ه نبود دلیل بر هیچ چیزی نیست. به امید آن روز که این مساله برای همیشه حل بشه و همه (چه مرد چه زن) بتونن از زندگیشون لذت ببرن و نگران از بین رفتن آینده به خاطر این پرده ناچیز نباشند.


  46. غضنفر در 08/04/05 گفت :

    اين صرفا توقع نيست. وقتی تو خودت سراغ کاری يا رد شدن از مرزی يا شکستن حريمی نرفتی٬ قرينه ای از شخصيت و تفکرات توئه. مثل تحصيلات٬ سطح فرهنگی٬ سطح اقتصادی و خيلی چيزای ديگه باورها هم تو ازدواج یا پیدا کردن شریک مهمه. نگه داشتن یا نداشتن بکارت میتونه نشون دهنده سطح جسارت٬ اعتقادات مذهبی٬ پایبندی به عواطف شخصی و خیلی چیزای دیگه باشه. مساله رو من هم میتونم ساده کنم و بگم این فقط یه تیکه بافت همبندیه اما به نظرم تو ازدواج دو نفر باید تفاوت معنی داری تو سطح تجربیات پیش از ازدواج نداشته باشن؛ چه جنسی چه تحصیلی چه … دفعه پيش هم به من جواب دادی که اين منم که مشکل اعتماد به نفس دارم. سايد داشته باشم ولی ربطی نداره به برداشتم از اين موضوع.


  47. ويولت در 08/04/05 گفت :

    به غضنفر:
    دوست عزيز فرمايش امروز شما هم متين…
    من برای قسمتی از کامنت شما فتوا بالا بردن اعتماد به نفس رو صادر کردم؛ که شما افاضات فرموديد اگه طرف باکر*ه نباشه يعنی تجربه جن سی قبل ازدواج داشته باشه ناخودآگاه با خودم فکر می کنم دارم مقايسه می شم… اينجا بود که من بخت کور دهان چون هميشه بی موقع باز کردم و گفتم اعتماد به نفس رو به بالا لطفا
    وگرنه که ما کاری با شما نداشتيم
    بعدشم در جواب کامنتی که به کامنت من گذاشتی بايد بگم؛آه اه اه اينقدر بدم مياد از اين ته جدولی ها#grin در ضمن حسود حسود هرگز نياسود( اگه اين ونمی گفتم غمباد هم می گرفتم علاوه بر عيوب ديگه)


  48. فريد در 08/04/05 گفت :

    سلام
    موضوع جالبیه
    من پسری ۲۹ ساله از ایران:
    اولا که هزار و یک راه برای ص-ک-ص بدون از بین رفتن ب-کا-ر-ت وجود داره
    و همین طور عمل جراحی سر پایی که میتونه در بعضی موارد موثر باشه
    پس داشتن بکارت هیچ دلیل محکمی نمیتونه باشه
    دوم اینکه ماشالاه فعلا نوع ارتجاعیش اپیدمی شده!!!!!
    سوم اینکه نمیدونم واقعا خدا هدفش از افرینش این یه تیکه گوشت چی بوده ؟؟؟؟
    اخه خدا که کار بیهوده(خدا بدور) انجام نمیده


  49. ويولت در 08/04/05 گفت :

    به من:
    بعضی از قسمتهای کامنتت بدجوری هستم#winking


  50. امير در 08/04/05 گفت :

    واقعا اين نوشتهات خوب از آب در نیومد (میتونستی خوب بنویسی عجله کردی درسته؟#winking ) ولی کامنتايی که بر وبچ گذاشتن وخودت هم جوابايی دادی هی ميشه به جمعبندی رسيد#flower
    *************
    آره دیدی یک موقع هایی یه چیزی تک زبونته ولی هرچی زور می زنی نمی تونی منظورت رو بیان کنی … این نوشته دقیقا همچین سرنوشتی داشت
    الانم سعی می کنم کمتر اظهار نظر کنم و بیشتر خواننده باشم…مطمئنم هرچی بگم موضعم رو بغرنجتر می کنه و سوتفاهم پیش میاره


  51. امير در 08/04/05 گفت :

    اگه الا ن ان لاين هستی ميتونی چت کنی؟ يا نه؟ چند تا مطلب هست ميخوام بگم بهت خصوصيه اينجادنميشه گفت ممنون ميشم


  52. سلام عليکم
    برای من آدمشه که مهمه، بهضی ها بايد داشته باشن، بعضی ها هم نداشته باشن مهم نیست!


  53. امير در 08/04/05 گفت :

    نميخواستم بفرستم شرمنده اشتباهی شد#blush


  54. ساتين در 08/04/05 گفت :

    به نويد:
    بازم تکرار می کنم صرف با*کره بودن از هر لحاظ وفاداری بعدی و حيای بعدی رو تضمين نمی کنه بخدا. خودم از نوع آفتاب مهتاب نديده بودم از هر نظر پس می تونی اطمينان داشته باشی اينو برای خراب کردن اينجور دخترا نمی گم.
    بعضی ها بعد از چند سال ازدواج يهو يک شناگرهايی ميشن که صد رحمت به دخترهای همه فن حريف.
    آقايون مطمئن باشيد وفادار نبودن و خيانت بعد از ازدواج عوامل بسيار مهم تری داره. اين که ميگم بسيار بسيار مصاديقشو مخصوصا تو شهرستان ها ديده ام.


  55. ساتين در 08/04/05 گفت :

    به غضنفر:
    با شما موافقم اين مسئله می تونه توقع نباشه بلکه هم کفو بودن و همخوانی باشه. مثل همون که برای ازدواج دقت می کنيد که از نظر برخی چيزها مثل عقايد و مذهب و سطح تحصيلات و سطح فرهنگی شخصی رو متناسب با خودتون انتخاب کنيد.
    در اين مورد هم آدم می گرده جفت خودشو پيدا کنه و چون به ديدگاه آدم ها بر می گرده به نظرم می تونه مايه توافق های بعدی هم باشه


  56. ساتين در 08/04/05 گفت :

    به پاسارگاد : (اگه اسمتونو درست متوجه شده باشم)
    دقيقا اين قسمت مطلبتونو تائيد می کنم:
    من به عنوان یک مرد 37 ساله که در سن 30 ازدواج کردم و قبل از آن با هیچ دختری هیچ رابطه ای نداشتم به آنهایی که این را دلیل بر بیماری می دانستند باید بگم که من خودم هیچ نوع اعتقاد دینی ندارم باید بگم که خیلی هم از س ک س خوشم میاد اما به دلیل شرایط جامعه نه فرصتی برای من پیش آمد و نه حاضر بودم ریسک آن را در این جامعه سنتی قبول کنم. لذا نیایستی به راحتی بقیه را متهم کرد
    منم اعتقادات مذهبی ندارم به هيچ وجه اما نه در مورد دختر ها و نه در مورد پسر ها اين قضيه رو رد نمی کنم.
    لزوما هم به معنی آنورمال بودن نيست اين واقعا ممکنه بحث خويشتن داری و مشکل پسندی و شرايط زندگی بسیار منضيط از نوع خود خواسته و نه تحمیلی و رفت و آمد های حساب شده باشه. بنابراين برای افراد آتشين مزاج هم مقدوره . خوش حالم که همسرم و خودم هم مثل شما بوده ايم.
    البته من به هيچ عنوان روش های ديگه دوستان رو محکوم نمی کنم خواستم بگم اسمشو بيماری نگذاريد.


  57. ويولت در 08/04/05 گفت :

    به امير:
    من اصولا آن لاين نيستم و چت نمی کنم ولی اگه خيلی کارت ضروری بود با ايميل بهم بگو واگه لازم بود قرار بعدی رو ميگذاريم برای چت


  58. ساتين در 08/04/05 گفت :

    به برگ بيد:
    حدس زدم که نتونستم حرفمو روشن بيان کنم.
    شايد هم عقيده من عموميت نداره و چيز عجيبيه
    ببين من وقتی با يکی به چيزی به اهميت ازدواج فکر می کنم برام مهمتر از هر چيز خودش و افکار و عقايدش هستند.از نظر من عشق يک چيز محترم والا و انسانيه . خوش بحال هر کسی که تو زندگيش اينو تجربه کرده باشه. اينکه همسر من تا به سن سی و دو سالگی برسه براش پيش اومده باشه که قلبش لرزيده باشه و عاشق دختری شده باشه برام يک اتفاق انسانی و بخاطرش اونو تحقير نمی کنم بلکه می ستايم. حالا ممکنه به دلايلی بعد ها جدايي پيش اومده باشه . اصلا ممکنه بعد از يه مدتی حس کرده باشه اشتباه کرده و اين آدم اونی که فکر کرده بود نيست.اين اتفاقات ممکنه ولی در حين علاقه داشتن به کسی حالا اگه به هم نزديک هم شدن من اينو می فهمم چون معنی هماغوشی با عشق می دونم چيه و به نظرم اصلا چيز زشتی نيست بلکه کاملا انسانيه. حداقل اين احساس منه.
    و فکر می کنم کسی که عاشق شدن بلد بوده بازم می تونه عاشق بشه.من اينو از نحوه گفتنش از احساس و تجربه قبليش می فهمم که چه ديدی داشته.
    دوست دارم با کسی ازدواج کنم که مثل من اين قضيه رو مقدس بدونه حتی س*ک*سشو.
    اما کسی که می بينم دخترهايی که باهاش نزديک ترين رابطه جسمی رو داشتن تحقير می کنه و از نوع پست می دونه به نظر من خبر نداره که در اون عملی که به نظرش عامل بی ارزش شدن دختره خودش فاعل بوده و اگه نتيجه اون عمل بی ارزش شدنه خودش هم بی ارزش شده. حق نداره با چنین دخترانی حشر و نشر بکنه ولی خودشو برتر از اونها بدونه .من با صاحب اينجور تفکر کاری ندارم
    با صاحب تفکری که س*ک*س رو مثل يه سرويس دريافت کرده و در اعماق ذهنش سرويس دهنده رو آدم بدی می دونه نمی تونم ازدواج کنم حتی اگه منو به عنوان یه دختر پاک و دست نیافتنی تاج کنه بگذاره رو سرش. بین این دو آدم تفاوت از زمین تا آسمانه.
    خوشحالم که مردی رو يافتم که مثل خودم فکر می کنه . البته اينهايی که گفتم فقط و فقط برای ازدواج بود وگرنه من برای هر نوع تفکری نهايت احترام رو قائلم.
    ببخشيد خيلی پرحرفی کردم#blush
    ******************************
    ممنون ساتین جان که اینقدر زحمت کشیدی و جواب تک تک رو دادی #kiss


  59. نوید در 08/04/05 گفت :

    از نوید به ساتین:#winking
    آره بک/ارت تضمین کننده وفاداری نیست ولی دختری که بک/ارت نداشته باشه معلومه سر و گوشش بدجوری میجنبه و احتمال وفادار نبودنش بیشتره.#winking


  60. سپيده در 08/04/05 گفت :

    سلام ويولت جون می خواستم راجع به بحث قبلت داشتن يا نداشتن پرده بگم
    اما مثل اينه اونجا نشد
    من ۲۳ سالمه از مشهد
    اصلابرام داشتن يا نداشتنش مهم نيست
    اما بدنم را با ادمی که دوست دارم تقسيم ميکنم
    کسی که لايق باشه
    نه يک پسری که
    چی بگم اگر سر کلاس اخلاق يا از اين چرنديات بری حتما می بينيشون
    همين طور که دخترهايی از اين جنس را هم خواهی ديد
    موفق باشی عزيزم روز به روز سالمتر بشی عزيزکم#flower #hug #hug


  61. ويولت در 08/04/05 گفت :

    به نويد:
    با همه احترامی که برات قائلم ولی اين حرفت رو دليل بر بی تجربگيت می دونم و اصلا اصلا موافقش نيستم …


  62. ويولت در 08/04/05 گفت :

    چون هيچ راه تشخيص ديگه ايی برای محک زدن نجابت يک آدم بخصوص از نوع خانمش پيدا نمی شه ، یعنی می دونی چیه سخته یک کم هم آوردن و تفحص و غور تو شخصیت طرف لازمه که حالشو هر کسی نداره پس چه راحتر که بند کنن به جای دیگه … همه ترجيح ميدن برن سراغ آزمايش راحتر و کلاه شرعی معروف يه مثقال گوشت رو بچسبن ………ای بابا هی ميام حرف نزنم نميذارن#nottalking


  63. امير در 08/04/05 گفت :

    ساتين خيلی عالی بود همين طور سپيده


  64. من دختره 26 ساله در 08/04/05 گفت :

    ویولتم
    من در خصوص پست قبلیت می خوام بنویسم.
    من یه دختر 26 سالم که شاید تا 2 سال پیش هیچ چیزی راجع به س ک س نمی دونست. اطلاعات محدودم هم از طریق دوستام بود که تعریف می کردن. اینم به خاطر این بود که محیط خانوادم طوری نبود که بخواد این امر برام اهمیت پیدا کنه برم سراغش.
    برای همین همیشه آرزو داشتم شوهری پیدا کنم که همه چی بلد باشه به منم یاد بده چون برام چیز غریبی به نظر می اومد.
    تا اینکه سه سال پیش با یک نفر آشنا شدم که قصد ازدواج داریم. ایشون قبلا به علت پول زیاد که خودش می گه فساد میاره (اشتباه نشه منظور پول خیلی خیلی زیاد که شاید 10 نفر تو ایران این میزان پول نداشته باشند) و اینکه کلا قید خداو پیغمبر رو زده بود روابط جنسی زیاد داشته. اما همیشه کارشو می کرده و طرف رو می فرستاده می رفته. اینکه با طرف ور بره از این حرفا دوست نداشته.
    اون زمان تو ذهنش بوده که دوست دارم با همسرم یک رابطه کامل رو داشته باشم.
    اما حالا به دلیل یکسری وقایعی که تو زندگیش رخ داده شدیدا معتقد شده.
    الان از گذشتش بشدت پشیمونه. اما همیشه یکی از دلایل انتخاب من رو باکره بودنم می دونه که می گه کم پیدا می شه.
    اینم بگم شاید قبلا اگر می گفتن با همچین مردی ازدواج می کنی مخالفت می کردم اما الان چون شناخت دارم و شدیدا دوسش دارم گذشتش رو قبول کردم.


  65. ... در 08/04/05 گفت :

    ببخشيدا من دير نظرم اومد. ميشه اينجا هم نظر داد؟
    من دختر ۲۶ ساله ام و مجرد
    رابطه ای هم تا به حال نداشتم
    وتا به حال هم نظرم اين بود که اين رابطه رو نگه ميدارم فقط برای کسی که به عنوان همسر ميپذيرم
    البته الان فکر ميکنم اين تفکر اشتباهه
    الان شايد نزديک به يک ساله که نظرم عوض شده
    ترجيح ميدادم در فرهنگی بزرگ شده باشم که اين کار رو قبيح ندونن تا با ازادی و بدون فشار تصميم می گرفتم که چطور باشم
    ولی در اين فرهنگ و با اين اداب و تربيت ما ميدونم که نه جسارتش رو دارم و نه اگر هم بخوام اين کار رو بگنم با ارامش و خيال راحت ميکنم.
    ميدونم که در اون حال فشارروحی زيادی رو خواهم داشت
    برای خودم اين تغيير تفکر م جالبه چون واقعاْ تا پارسال مثل همه دوستانی که اينجا با قدرت از وفاداری به شريک آينده ای که نديدنش دفاع کردند فکر ميکردم. کاملاْ هم بهش معتقد بودم ولی الان نه. فکر مکينم تربيت درست و آموزش مناسب به بچه ها کمک ميکنه که تعادل رو رعايت کنند و اين تجربه رو هم داشته باشند در شرايطی که بهشون آسيب نزنه
    البته واضحه که از پنهان کردن اين مساله برای شريک آينده زندگيم به شدت متنفرم چون قبل از هرچيز صداقت رو در هر رابطه ای مهم ميدونم و طبيعيه که در اين صورت اصلا؛ نميشه با کسی که اين باور رو نداره و بر عکس من فکر ميکنه و اين کار رو قبيح ميدونه شريک زندگی شد
    البته اگر تجربه اش ر وميداشتم که حالا ندارم#grin


  66. کیارش در 08/04/05 گفت :

    19 سالمه و تهرانم
    در روابط جنصی با طرف مقابلم برای من دو حالت هست :
    1) اینکه بخوام این رابطه رو فقط برای لذتش انجام بدم _ مثل رابطه با یک فاح ش ه –
    2) علاقه مند به طرف مقابلم باشم ، که فکر میکنم در اون صورت انقدر اون علاقه و شاید عشق قوی باشه که مسئله ی مزحکی مثل باک..گی حتی ارزش فکر کردن رو هم نداشته باشه
    همین از این دو حالت نمیتونه برای من خارج باشه و اینکه یه عده دنبال مرد یا زن باک ره هستن هم به نظر من یه نوع خود گول زدنه که میخوان به خودشون بقبولونن که زوجشون فقط اونا رو دوس داشته و داره و خواهد داشت مثل یه داستان عشقی ! #flower


  67. دخترجون! در 08/04/05 گفت :

    ویولت عزیز ،اول اینکه ممنون از مطالب خوبتون.
    من برای مطلب قبلیتون کامنتی نذاشتم ولی الان فقط دوست دارم خانوما و مخصوصا آقایون به این حرفی که می زنم فکر کنن:
    شما دوتا خواهر دوقلو(منظور داشتن شرایط یکسان هست)رو در نظر بگیرید که اولی توی مجردیش فرضا دوتا دوست پسر داشته و خیلی هم دختر خوبیه(به لحاظ اخلاقی و انسانی) و با هر دو هم ث#ک*ص! داشته و دختر دوم هم دختر ی بوده که با خیلیا ث*ک#ص داشته ولی نه به صورتی که به ب*ک*ا*ر#تش آسیبی برسه یعنی از طریق دیگه که حالا نمی خوام اسم بیارم و خلاصه از لحاظ اخلاقی و انسانی خیلی کثیف بوده و تنش کلا می خاریده!حالا تصور کنین وقتی دختر اول می خواد ازدواج کنه کسی قبولش نکنه و برعکس دختر دوم به راحتی ازدواج کنه و تازه شوهرش خیلی هم خوشحال باشه که بله!خانوم من موقع ازدواج دختر بوده!
    می خوام بگم آیا واقعا بودن یا نبودن یه تیکه گوشت یا بافت! نشون دهنده خوب یا بد بودن افراد می تونه باشه؟
    سوال بعدی که توی ذهن من هست و دوست دارم شما هم بهش فکر کنین اینه که مگه نه اینکه ما می گیم خداوند عادله؟خوب اگر این پرده نشانه پاک بودن یا ناپاک بودن اشخاص هست(از نظر خدا)پس چرا خداوند شرایط مشابهی رو توی بدن مرد ایجاد نکرده که از روش بشه فهمید اونها پاک هستن یا ناپاک!!
    برای خدا که آفریدنش کاری نداشته.
    می خوام بگم که پس حتما این تیکه گوشت از نظر اونی که مارو آفریده نشونه پاکی یا ناپاکی نیست وگرنه عدل اون (که درش هیچ شکی نیست)ایجاب می کنه که شرایط مشابهی رو هم برای مرد بذاره.ممنون که پرحرفیه من رو تحمل کردین.#flower


  68. شيما در 08/04/05 گفت :

    سلام
    مطلب و کامنتهای قبيليتون رو خوندم و برام خيلی جالب بود نظرات آدمهای مختلف. و ديدگاههای که داشتند. به نظر من داشتن و نداشتن مهم نيست چيزی که مهمه اينکه بعد از ازدواج دو طرف به هم وفادار بمونند. و گذشته هر فردی به خودش مربوطه. حالا گيريم طرف دست نخورده بود حالا چه دختر چه پسر ولی بعد از ازدواج وفادار نباشه چی؟ به نظرم چون با ازدواج آدم يه مسئوليتهای رو قبول می کنه و بايد به مسائلی پايبند باشه اگه بعد از ازدواج وفاداری نباشه قضيه مشکل پيدا می کنه و همه چيز می لنگه ولی قبل از ازدواج چون طرف به کسی تعهدی رو نداده داشتن رابطه جن سی با کسی زياد مهم نيست. البته منظورم رابطه های زياد و با افراد مختلف نيست. نمی دونم منظورم رو خوب گفتم يا نه.


  69. کيانا در 08/04/05 گفت :

    سلام
    من کامنتای اون پست قبلی رو خوندم اما وقت نشد اينو بخونم
    من۱۹ سالمه از ايران
    در مورد اين مطلب زياد خوندم ما بهش می گيم پرده هايمن(البته اگه اشتباه نکنم چون هنوز درسمون نرسيده!)
    کلی هم مدل داره و در اثر حتی يه پريدن ساده هم ممکنه پاره بشه به نظرم مهم نيست البته من هنوز جوجه ام اما فکر کنم من دوست دارم فقط با شوهرم باشم تازه من که عمرا نمی تونم بفهمم اون تا حالا با کيا بوده


  70. کيانا در 08/04/05 گفت :

    البته اگر منو واسه ازدواج و بودن تا همشه باهاش انتخاب کرده پس يعنی منو ميون اون همه که باهاش بودن واسش پر ارزش بودم
    خوب اونم همينو بايد بفهمه
    بابا اصلا اگه منو دوست داشته باشه واسش مهم نيست
    حالا با هرکی بودم قلبم که الان مال اونه


  71. ساتين در 08/05/05 گفت :

    ويولت يه توضيحم می تونم اضافه کنم؟
    اون وقتی که من دختر بودم و بکارت جسمی و روحيمو حفظ می کردم فکر اين نبودم که يه روزی باید اونو تقديم به همسر آينده ام بکنم يادمه هميشه طرفدار زندگی مجردی بودم و از ازدواج فراری . اين بکارت به اين دليل حفظ شد ( بدون اينکه من کوچيکترين زحمتی در راه حفظش بکشم و متحمل سختی بشم) که روش زندگی و رفتارم با مردم اينو ايجاب می کرد. کسی هم نتونست آنچنان منو دلباخته و دیوانه ی خودش بکنه که از ارزش های خودم عدول بکنم. می خوام بگم آک بند بودن هميشه بخاطر جناب شوهر نيست من هيچوقت همسرمو مالک خودم ندونستم .


  72. آسمان در 08/05/05 گفت :

    ديره واسه اينگه دربارهء پست قبلی نظر بديم؟در مورد اين يکی باهات موافقم.خود من يه زمانی اگه کاری ميکردم در عوض توقع داشتم همون چيز رو ببينم و هميشه اذيت ميشدم.اما از وقتی که بدون هيچ توقعی کارهايی که دوست دارم رو برای ديگران انجام ميدم خيلی حسم بهتره.


  73. ستاره در 08/05/05 گفت :

    ویولت عزيز
    راستش من هيچ دليلی برای پنهان کردن اسم يا آدرس خودم نميبينم چون در پست قبلی نوشته بودی که ميشه در اين بحث با اسم يا بی اسم و آدرس شرکت کرد
    فقط برای من عجيبه که تو با وجود مشکلاتی که در مورد بيماريت داری چرا تازگيها از موضوعی که من فکر می کنم با توجه به اسم وبلاگت بايستی به اون به پردازی اينقدر دور شدی من که با توجه به شرايطم سرگرمی ديگه ای غير از کامپيوتر ندارم در مورد بسياری از خوانندگان وبلاگت کنجکاوی کردم درصد زيادی از اونها که اصلاْ نمی دونن ام اس يعنی چی و خيلی که لطف کنن يا بهت دلداري ميدن يا مدال شجاعت .(البته غیر از این سوژه که نسبتاْ جدیده و برای خیلی ها مثل همه موضوعات ممنوعه که در ایران معمولاْ درباره اش صحبت نمیشه جذاببه نظر من عنوان کردن معضلات اجتماعی و به بحث گذاشتن اونها نه تنها بد نيست بلکه خيلی هم خوبه و چشم گوش خيليها رو باز می کنه
    خود من بکارت سفيد داشتم چيزی که شايد خيلی ها درباره اون و مشکلاتی که برای بسياری از دختران هم در خانواده خودشون و هم در مقابل شوهرشون فاجعه آفريده به هر حال از پر چونگيم عذر ميخوام به نظر من يا اسم وبلاگت رو عوض کن که کسانی مثل من به اميد پيداکردنیه همدرد يا راهنمايي شدن سراغش نيان يا يه وبلاگ ديگه مثلاْبا عنوان ويولت و معضلات اجتماعی باز کن


  74. نگین در 08/05/05 گفت :

    اين اولين بار که دارم برات پیغام میذارم با وجوداینکه ۲ ساله همراهتم ..چون دیشب تا صبح تو خوابم بودی…


  75. پريدخت در 08/05/05 گفت :

    بکا*رت
    اسمی ست مقدس!!!!!!!
    پس
    لطفا
    با سلام و صلوات اين اسم را بر زبان برانيد

    قال پری عليه الرحمه


  76. زری در 08/05/05 گفت :

    ساتين عزيز کاملا با صحبت ها و عقايدتون موافقم و تبريک می گم به اين بيان رسا تون که کاملا منطقی و بدون کوچکترين بی احترامی به کسی نظراتتون رو بيان کرديد#kiss #applause #applause
    واقعا در اين جامعه با بافت کاملا سنتی وليکن در ظاهر کاملا مخالف سنت بهترين راه برای داشتن امنيت روانی و آرمش روحی در زندگی کنترل روابط است
    ويولت عزيز حالت چطوره؟