شانه های صیاد !

مطالب زيادي توي ذهنم بود كه دلم مي خواست از فرصت پيش اومده استفاده كنم و اينجا بنويسم ولي كامنت جالب خانم ثابتي عزيز براي پست قبل ذهنم رو برد به يه سمت و سوي ديگه اي. البته قبل از هر چيز از اينكه ممكنه بدليل بيسوادي مزمني كه ازش رنج مي برم و همينطور دلمشغولي هاي روزمره و … مطالبم از انسجام لازم برخوردار نباشه و يا اصلا به علت طولاني بودن و … به مذاق بعضي از خوانندهاي اين وبلاگ خوش نياد پيشاپيش عذرخواهي مي كنم.
خانم ثابتي من رو قهرماني خاموش در داستان هاي ويولت عزيز دونستن كه مي تونه اينجا خودي نشون بده و به تعبير ايشون خودش رو به صدا در بياره…و از شانه هايي بنويسه كه تونستن حال بد ويلي را در انتهاي يك جاده به سرخوشي وجود پرمهر اميد تبديل كنن…
خوب، شايدم بد نباشه كه با توجه به مباحثات و مجادلات چند وقت اخير اين وبلاگ و به چالش كشيده شدن بعضي موضوعات من هم به عنوان يه مرد مطالبي رو از يه ديد گاه ديگه مطرح كنم، تا چه درنظر آيد و چه مقبول افتد…
پس من از اون قهرمان خاموش و اون شانه هاي معجزه گر مي نويسم و شما به قضاوت بنشينيد:
1- من مرد هستم:
دنيا پر شده از آدمايي كه نصف اونا ادعا مي كنن مرد هستن. بله درسته… فقط ادعا مي كنن…
يادمه وقتي كوچيكتر بودم از كلمه مرد يه برداشت ديگه داشتم… مرد يعني كسي كه دست زنها و بچه ها رو مي گيره و كمك حالشونه. توي خوشي ها چتربالاي سرشونه و توي ناخوشي ها تكيه گاه وعصاي دستشون. حرفش حرفه و قولش قول. حلال و حروم سرش ميشه و به معني واقعي لوطي صفت و پهلوون مسلك. هميشه هم برام نمونه همچين مردايي فردين و اون نقش هاي مردونه ش توي فيلم هاي آبگوشتي بود… هنوزم وقتي ياد شونه هاش مي افتم كه تكيه گاه زنهاي بي پناه و زجر كشيده و…بود پشتم ميلرزه…
بزرگتر كه شدم فهميدم كه مرد از نوع فردينيش فقط توي فيلم ها پيدا مي شه و بس و نمونه واقعيش دوهزار سال قبل از دايناسورها منقرض شده و رفته پي كارش!
مرد امروز از مردي فقط مردسالاري ، تبعيض جنسي ،استفاده (سوء استفاده ) از زنها رو بلده و پايمال كردن حقوق اونها رو نه تنها حق قانوني بلكه وظيفه شرعي خودش مي دونه. البته نوع نگرش سطحي و برخورد منفعلانه بعضي از اناث هم در اين احساس تكليف بي تاثير نيست. ضمن اينكه مشكلات زندگي مدرن هم باعث تشديد اين امر شده و ارزش خانواده ، ارزش فرزند و كيفيت تربيت براي جامعه پايدار هر روز كمرنگ تر ميشه.
سهم زن ايراني در فعاليت هاي اقتصادي – اجتماعي خارج از منزل حدود 28 درصد برآورد ميشه (يك سوم مردان) و اين درحاليه كه اين موضوع در كشورهاي عربي 31 ، در كشورهاي درحال توسعه 56 و در كشورهاي شرق آسيا 73 درصده. حتي در كشور به شدت سنتي ژاپن هم اين عدد بيشتر از 50 درصده در حاليكه پايبندي به سنت ها هم به خوبي حفظ شده. ما در ايران وزير زن نداريم و تنها 5/0 درصد از سطوح مديريتي دولت در اختيار زن ها قرار داره (تقريبا معادل عربستان ، عراق و يمن) درحاليكه در فنلاند 37درصد وزراي كابينه 16 درصد معاونين وزير و 21 درصد سطوح مديريتي در اختيار خانم هاست.
اين گوشه كوچكي از معامله ناعادلانه ايست كه من به عنوان مرد ايراني با نيمه ديگر جامعه خودم يعني زنان انجام دادم…
هنوز هم فكر مي كني بايد به شانه هايم افتخار كنم؟
2- خانم هاي هميشه ناراضي:
درسته كه بر اساس يه اصل ثابت شده همه انسانها در جوامع درحال توسعه ناراضي به دنيا ميان، ناراضي زندگي ميكنن و ناراضي از دنيا ميرن ، ولي زنان در اين ميون سهم بيشتري از نارضايتي رو دارن و دليلش چيزيه كه بهش ميگن تبعيض جنسيتي…
مواردي مثل محدوديت در انتخاب شغل، عدم استقلال مالي، عدم برابري دستمزدها ، عدم تامين مالي پس از مرگ همسر، قوانين ناعادلانه طلاق، عدم برابري مرد و زن در محيط هاي كاري ، عدم بهره مندي برابر از امكانات تفريحي و ورزشي ، محدوديت در انتخاب پوشش ظاهري ، قوانين تبعيض آميز ارث ، اختلاف ديه مرد و زن و … باعث احساس نارضايتي ذاتي و ناخودآگاه در زنان ايراني مي شه كه خودش رو به شكل پرخاشگري ، مرد ستيزي و گرايشات فمينيستي نشون مي ده.
هنوز فكر مي كني بايد به شانه هايم …؟
3- من امنيت مي خوام:
زنان عليرغم پيشرفت هاي تحصيليشون در طول سال هاي اخير، اونطوري كه بايد و شايد در فعاليت هاي اقتصادي به بازي گرفته نشدن. بطوريكه سهم زنان ايراني از بازار كار از 5/9 درصد در سال 1335 به 5/14 درصد در سال 1385 رسيده … يعني فقط 1/0 درصد رشد سالانه در طول 50 سال اخير!!! طبق آمار رسمي مالكيت زنان بر زمين هاي كشاورزي كمتر از 2 درصد !!! و مالكيت اونها بر دام هاي زنده كشور زير 5 درصد !!! اعلام شده.( و متاسفانه در بعضي استان ها مثل هرمزگان اين عدد معادل صفره).
مسائلي مثل محدوديت زنان در مالكيت زمين هاي كشاورزي (در محيط هاي روستايي) و خريد و فروش اموال منقول و غيرمنقول بدون اجازه شوهر و …. باعث شده تا زنان دست به نوعي مبارزه بزنن. از نظر تاريخي و جامعه شناسي اين پديده رو “تئوري جبران” ميگن. پديده هايي از قبيل “طلا دوستي” و ” بانك گريزي” در نتيجه همين ساختار مالكيت بوجود اومدن.
درحقيقت، فقدان مالكيت زنان رو تا حد شهروندان درجه دو تنزل داده…
هنوزم فكر مي كني بايد به …؟
4- فقر زنانه:
اكثر 2 ميليارد نفري كه با يك دلار يا كمتر در روز زندگي مي كنن زنان هستن. ضمن اينكه شكاف بين زنان و مردان در دهه گذشته گسترش پيدا كرده و پديده اي به نام “زنانه شدن فقر” رو بوجود آورده.
زناني كه در فقر زندگي مي كنند غالبا از دسترسي به منابع حياتي ازقبيل اعتبار، زمين و ارث محرومند. از نيروي كارشون به درستي استفاده نمي شه و از نظر مراقبت هاي بهداشتي و تغذيه در اولويت نيستن.به خدمات آموزشي و ورزشي دسترسي ندارن و در تصميمات داخل و خارج از منزل حداقل دخالت رو دارن.
فقر و جنسيت رابطه مستقيمي به نفع مردان و به ضرر زنان دارند. يعني مردان فقر را به زنان هديه كرده اند.
هنوز هم فكر مي كني…؟
5- مظلوم ولي مادر:
عليرغم همه مصائب و شدائد ، بخشي از زنان مسئوليت سنگيني به نام مادري رو هم به دوش مي كشن. مادران كارگران بي جيره و مواجب خانواده هستن. زنان در دو سنگر خانواده و جامعه مشغول توليدن. توليد كالاي خانگي و توليد كالاي بازاري. منظور از توليد خانگي ، تربيت فرزندان و ديگر فعاليت هاي زن در خونه ست كه تابعي از وقت زن و درآمد خانواده ست. خانواده با محدوديت مواجه و اون اين كه زمان اختصاص يافته براي اشتغال، تهيه كالاي خانگي و رفاه نمي تونه از كل وقت شبانه روز تجاوز كنه. محدوديت ديگه ، درآمد خانواره كه نقش مهمي در تصميم گيري درباره زمان اختصاص يافته به هر فعاليت داره و اينجاست كه زن بايد تركيب مناسبي بين اشتغال و كارهاي خونه (دو نقش خودش) انتخاب كنه تا به حداكثر مطلوبيت دست پيدا كنه. مسلما اين تركيب هم ثابت نيست و در طول زندگي و به فراخور وضع مالي خانواده ، سن بچه ها ، پيشرفت تكنولوژي و … تغيير مي كنه.
بد نيست بدونين كه 45 درصد از زنان جامعه مون خونه دار هستن و هيچ دستمزدي به فعاليت هاي روزمره شون تعلق نمي گيره!
هنوز هم فكر…؟
6- سهم فرشته از زمين:
گرچه به نظر من به همه زنان دنيا ، كم يا زياد ظلم روا شده ، ولي سهم زنان و مادران خانه دار از همه بيشتر بوده. زن خونه داري كه غيبت يا كسالت و بيماريش مي تونه باعث لنگيدن همه امور منزل بشه ، چه سهمي از زندگي داره؟
زن خونه داري كه در گذشته با بالا رفتن سنش بر منزلت و اعتبار اجتماعيش افزوده ميشد، امروزه نگران سال هاي پيري خودشه. نگهداري از سالمند به عنوان يه معضل اجتماعي دراومده و اين مسئله در مورد زنان خونه دار شهرنشين كه بازنشستگي و تامين اجتماعي ندارن شديدتره. زن خانه دار امروزي كه تو سن فعاليت بايد كارآمد و فعال باشه ، در سنين پيري پاداش مناسبي نمي گيره. عاقبت اون يا زندگي توي خانه سالمندان و يا در بهترين حالت ، بعد از مرگ شوهر، زندگي با پسر يا دختريه كه دائما با اون به عنوان” موجودي زيادي” برخورد مي كنن. خوب در ساختار خانواده هسته اي ، جايي براي سالمندان نيست.
به قول يكي از جامعه شناسان سرشناس غربي:
“يك مادر خوب ، زني است كه براي نابودي خود تلاش مي كند”
هنوز هم …؟
7- به چه افتخار كنم؟
هرگز صرفا به اينكه از نظر فيزيولوژيك يه مرد هستم افتخار نمي كنم. من نه به شانه هايم، كه به قلبم افتخار مي كنم. به عشقي كه قلبم را از درون شعله ور مي كنه و در لبان تبدارم متبلور مي شه. به عطشي كه مردمك چشمانم براي ديدن يك لبخند دارند و به …
آري … به شانه هايم هم افتخار خواهم كرد، اگر مثل شاخه هاي يك درخت تنومند جاي امني براي دمي استراحت پرستوي مهاجري خسته از پرواز باشند…ولي نه به شانه هاي صيادي كه صيد از سر استيصال به آن ها پناهنده شده باشد!
من به تو و همه زنان و مادران كشورم افتخار مي كنم كه به من فرصت زندگي كردن داديد….


وقتي خدا مادران را مي آفريد در روز ششم تا ديروقت كار مي كرد.
فرشته‌اي اومد و پرسيد: چرا اينقدر روي اين يكي وقت مي ذاري؟
و خدا پاسخ داد :
مي دوني چه خصوصياتي در نظر گرفتم تا درستش كنم ؟
بايد قابل شستشو باشه ولي پلاستيكي نباشه. بيش از 200 قسمت قابل حركت داشته باشه كه قابل تعويض باشند. و بايد بتونه از همه جور غذا استفاده كنه. .بايد بتونه هم زمان سه تا بچه رو در آغوش بگيره . با يه بوسه كه از زانوي زخمي تا قلب شكسته رو شفا بده. و همه اينها رو بايد فقط با دو تا دست انجام بده.
فرشته تحت تأثير قرار گرفته بود .
فقط دو تا دست غير ممكنه . مطمئني اين يك مدل درست و استاندارده ؟
اين همه كار براي امروز زياده بقيه‌اش رو بگذار براي فردا و تكميلش كن
نمي تونم ديگه آخراي كارمه. چيزي نمونده كه موجودي را كه محبوب قلبم هست رو كامل كنم.
وقتي بيمار مي شه خودش، خودش رو معالجه مي كنه و مي تونه 18 ساعت در روز كاركنه .
فرشته نزديكتر اومد و زن رو لمس كرد:
اين كه خيلي لطيفه!!
بله لطيفه. ولي خيلي قوي درستش كردم . نمي توني تصور كني چه چيزهايي رو مي تونه تحمل كنه و بر چه مشكلاتي پيروز بشه.
فرشته پرسيد : مي تونه فكر كنه ؟
خدا پاسخ داد : نه تنها فكر مي كنه مي تونه استدلال و بحث و گفتگو كنه .
فرشته گونه زن رو لمس كرد: ”خدا فكر كنم بار مسئوليت زيادي بهش دادي ! سوراخ شده و داره چكه مي كنه !”
خدا اشتباه فرشته رو تصحيح كرد : چكه نمي كنه – اين اشكه .
فرشته پرسيد :به چه دردي مي خوره ؟
اشكها روش او هستند تا غمهاش، ترديدهاش، عشقش ، تنهائيش، رنجش و غرورش را بيان كنه .
فرشته هيجان زده گفت :خداوندا تو نابغه اي فکر تمام چيز هاي خارق العاده رو براي ساختن مادرها کرده اي ..


نظرات شما


  1. وفا در 08/11/05 گفت :

    بسيار لذت بردم متن کامل و جامعی بود اميدوارم هميشه شعله اين عشق در دلت فروزان باشه تا بتوانی از لذت عاشق بودن بهره ببری .
    همیشه خواندن یک متن قوی من رو شارژ میکنه و الان شارژ شارژم .
    ممنون


  2. متولد ماه مهر در 08/11/05 گفت :

    به به .ميبينم که اول شدم….
    آفرين به شما که اينقدر واقع بين هستی.من از طرف ويلی به خاطر اينهمه شعور از شما متشکرم…#applause


  3. نخل در 08/11/05 گفت :

    اول #flower


  4. گیتی در 08/11/05 گفت :

    … امروز این نوشته فوق العاده بعد از مدت ها همه وجودم رو پر از اشک و آرامش کرد … پر از اشک و آرامش…


  5. سارا در 08/11/05 گفت :

    ويلی جون می تونم يه سوال در مورد ام اس ازت بکنم؟
    همين جا بهم بگو


  6. نخل در 08/11/05 گفت :

    ببخشید به اشتباه افتادم مثل اینکه تنها من هم فکر نکردم که اول شدم .
    از متن زیبایتان تشکر می کنم #flower


  7. شکيبا در 08/11/05 گفت :

    سلام #smile
    مطلب طولانی بود ولی ارزش خوندن داشت. قبلا هم به ویلی به خاطر داشتن شما تبريک گفتم.
    #flower #flower


  8. زری در 08/11/05 گفت :

    سلام
    در مقابل درک و بینش واقع بینانتون سر تعظيم و احترام فرود ميارم
    متاسفانه چه کمند مردانی که از تفاوتهای اوليه بين زن و مرد اطلاع دارند و وقتی مردی اين ها رو بيان می کنه حس امنيت به انسان دست ميده. #applause


  9. ايدن در 08/11/05 گفت :

    خيلی عالی بود .از خوندنش لذت بردم ولی (شاید متاسفانه) اصلا حس نکردم که از زبان یک مردِ . کمتر مردی هست که این طرز تفکر رو داشته باشه که اگر بود بخش زیادی از مشکل حل شده بود.
    بازم ممنون
    #flower


  10. تارا در 08/11/05 گفت :

    اگه همه حرفاتون واقعی باشه و فقط يک شعار زيبا نباشه !شما خارق العاده ايد!#applause


  11. ساتين در 08/11/05 گفت :

    مطلب جامع و جالبی بود.
    #smile


  12. m.e.f در 08/11/05 گفت :

    فقط ميتوانم آفرين بگويم.


  13. #thinking می انديشيم که چگونه بود اگر تمام مردان ايران زمين چنين می انديشيدند#sad
    افسوس#worried
    کاش ….
    هر جا که هستيد با قلب عاشقتان که بدان افتخار می کنيد پاینده باشيد#party


  14. مهسا در 08/11/05 گفت :

    #applause #applause #applause


  15. شادی در 08/11/05 گفت :

    تو جامعه ای که ظلم هاشو بر شمردید ، شنیدن این حرفها از یک جانب یک مرد میتونه شادی آفرین باشه ، هر چند تعدادشون از انگشت های یک دست هم تجاوز نکنه #applause


  16. نسیم در 08/11/05 گفت :

    به خاطر متن تحلیتون ممنون اما بگم خیلی ز زنای امروز این سهم را حتی حق خودشون نمیدونند


  17. مريم در 08/11/05 گفت :

    #applause #flower


  18. کتی در 08/11/05 گفت :

    تا وقتی پای منافع در میون نیومده همه بلدن حرف قشنگ بزننن ولی همینکه بحث انتخاب بین پیشرفت خودت و پیشرفت زنت مطرح بشه و این وسط نیاز به فداکاری یکی باشه بصورت پیش فرض بدیهی این وظیفه زنه که گذشت کنه و اگه نخواد یا تو زندگیش دچار مشکل میشه یا تا ابد سرش منت هست که خونه من آدم شدی!


  19. زهرا در 08/11/05 گفت :

    مرسی ويلييييييييييييييييی


  20. پارميس در 08/11/05 گفت :

    همه حرفا قشنگه. ولیکمی بوی تزویر میده. اگه واقعا در مقام انتخاب قرار بگيريد به همين راحتی و قشنگی و روانی قلم می تونيد تمام حق رودو دستی
    تقديم همسر کنيد؟
    سوئتفاهم نشه،نمی خوام ادای آدمهای همیشه مخالف رو در بیارم.ولی واقعا در موضع قدرت بودن و تکیه بر مسند قدرت زدن،حرفهای زیبا زدن رو راحتر نمی کنه؟


  21. آورا در 08/11/05 گفت :

    #applause
    فکر ميکنم با تمام اين چيزهايی که گفتی باز هم بايد به خودت افتخار کنی. و حتما اين کار را بکن.


  22. سلام
    بعد از خوندن اين متن به انتخاب ويلي احسنت ميگم ،‌فكر مي كنم همه زنها چه مادر و چه فرزند از وجود چنين مردي در كنار خودشون احساس غرور كنند.
    مردي كه قلب را مايه افتخار بدونه و نه شانه هاي آرامش دهنده قلب را


  23. دوره گرد در 08/11/05 گفت :

    با خوندن نوشته‌های ویولت در مورد شما، حدس می‌زدم که همچین آدمی باشید! #smile


  24. اصلان در 08/11/05 گفت :

    نوشته شما بسيار پخته و حساب شده بود. ولی زمانی که برای حجت گفتار به آمار متوسل ميشيم بايد مرجع اين آمار هم مشخص باشه. تقريبا از ۷ بند نوشته شما ۵ بند مبتنی بر آماری بود که مرجع صحه گذاريش مشخص نيست.
    در عين حال ، اين قضيه نافی حقيقت بارزی که شما قصد رسوندن اون رو داشتيد نيست. اين حقيقت که مردها و زنهای ايرانی بايد در نوع نگاه خودشون به تفکيک جنسيتی تجديد نظر اصولی و بنيانی داشته باشن.
    به اميد ياری حق تعالی


  25. سمیه در 08/11/05 گفت :

    سلام. امیدوارم که هم شما و هم ویولت از زندگی تون نهایت لذت رو ببرین. واقعاً که متن جالبی بود اما… حس میکنم توش ترحم بیشتر وجود داشت تا ادای دین به زن
    چرا باید یه زن بهره مندی از حقوقش رو آرزو بکنه ؟ حق مال منه بی چون و چرا اما تو این کشور باید برای داشتن حق ! جنگید ، یه عمر تحقیر شد و بعدشم …. همیشه باید تاوان اشتباهات مادران و مادران مادرانمون رو بدیم که حقوقشون رو دو دستی تقدیم پدرانمون کردن ! نه ؟


  26. سينا در 08/11/05 گفت :

    #applause
    آفرين. با همه حرفاتون موافقم . منهم هميشه در زندگي به سهم ناچيز خودم تلاش کردم که همدست و همجرم تبعيض گذاران جنسيتي نباشم. خانمهايي که در مقاطع مختلف زندگي با من برخورد داشتند مي تونن اين رو شهادت بدن.


  27. مهدی در 08/11/05 گفت :

    سلام آقا امید
    حرف های جالب زدید و بسیار قابل تامل ولی بدون تعارف باید بگم تو حرف خیلی قشنگن ونه تو عمل. اون هم نه بخاطر حس برتری جویی مردانه قسمت قابل توجهی هم شامل رفتار خانم هاست
    متاسفانه از دید شرقی برخلاف غربیش ما همیشه گناهکار آفریده شدیم و باید استغاثه کنیم هم از دید مذهبی که بیشتز دعاها شامل طلب بخشش از گناهایی بیشماریه که حتی کودک 5 ساله هم باید ازش طلب مغفرت کنه چه برسه به ما که سراپا تقصیریم. از دیدگاه آدم های غیر مذهبی هم خیلی فرقی ندیدم(شاید من ندیدم) شاید منظورم رو خوب بیان نکرده باشم ولی اون حسی که غربی ها همش به بچه شون القا می کنن تو مهمی تو تک هستی رو تقریبا نداریم.(مقدمه بود)
    من کاملا باهات موافقم که به زن ها خیلی بیشتر از مرد ها ظلم شده و خیلی جاها جلوی پیشرفتشون رو ما مردها گرفتیم. حقیر بودن خودمون رو با قلدر بودن و حرف حرف منه به زنامون نشون دادیم. (که البته این مختص ایران نیست ولی شاید ما جزء بدترین هاش باشیم.)
    ولی اگر تو این کار رو نکردی سعی کردی فقط برای یک نفر فقط فقط ویلی پس آره باید به شونهات افتخار کنی و هم به قلبت. اگر هر مردی باعث شده که زنی وقتی سرش رو روی شونش می ذاره احساس آرامش کنه و انتهای خیابون حالش خوب بشه باید به خودش افتخار کنه (نه از نوع از خود راضی بودن) ما که به گناه پدرانمون نباید مجازات بشیم!
    ولی شما خانم های محترم و عزیز که هم مادرید و هم همسر و بعضا شاغل قبول کنید اوضاع نسبت به قبل تغییرات اساسی کرده البته فقط تو شهرهای بزرگ. مردهایی که هنوز صدای بلندشون و بازوی قطورشون نشونه مرد بودنشونه زیادند ولی چند نفر زن سراغ دارید که می تونه موقعی که مردش(چه شوهر چه دوست پسر) دلش تنگه، شونه ای می خواد برای گریه اون شونه امن رو بده و بفهمه غم مردش رو.
    قبول کنید که این یکی هم مثل مرد از نوع امیدش کمیابه
    چند وقته پیش ویلی یک متنی داشت که در مورد این بود که تو زمان زن بودن کاملا زنه با همون ناز و طنازی ها و … موقعی هم که لازم باشه کارهای به اصطلاح مردونه رو انجام میده.
    امید جان چند درصد زنامون اینطورین؟ باز هم نایاب شد نه؟
    کلام آخر اینکه نمونه آماری من که شاید خیلی هم نمونه خوبی نبوده باشد اینه که خانم های عزیز هم که من مخلصشون هستم به این نگاه مرد سالارنه جامعه عادت کردند و خیلی وقت ها حتی با همراهی مردشون هم نمی خوان تغییری به خودشون بدن و برداشتشون از جامعه بدون تبعیض اینه که هر حرفی زدند آقا بگه چشم یعنی این اند آزادی و پیشرفته؟!
    معذرت اگر حرف هام باعث توهین به کسی بوده باشه


  28. مهسا در 08/11/05 گفت :

    خيلی جالب بود. اصلا فکر نميکردم مردی وجود داشته باشه که بتونه حتی يک درصد از مشکلات زنان رو درک کنه(خيلی خيلی بدبينانه!)
    شايد هم خيلی از مردها به سادگی چشمشون رو روی همه اين مسايل واضح ميبندن تا مجبور نباشن که يه کم از اون اريکه قدرتی که برای خودشون و راحتيشون درست کردن يه ذره! حتی يه ذره! پايينتر بيان.
    تبريک ميگم به درک و فهمت!
    به شجاعتت!
    و به مردونگيت!


  29. سارا(مامان هدیه) در 08/11/05 گفت :

    مرسی فقط می تونم بگم ممنون#flower


  30. یاس در 08/11/05 گفت :

    خوب چی باید بگم. معلومه! خوب بود دیگه.
    ویلی کوش؟؟؟؟؟؟؟؟؟#cry #worried


  31. سحر در 08/11/05 گفت :

    واقعا خوشحال شدم و به وجود شما به عنوان يک مرد ايرانی افتخار ميکنم.
    برای ويلی عزيزم خيلی خوشحالم که یک چنین انسانی رو در کنارش داره و صد البته به شما هم تبریک میگم که ویلی عزیز و مقاوم و …(کم نظیر) شما رو برای ادامه راه انتخاب کرده


  32. ياسمن در 08/11/05 گفت :

    ويلی کجايی؟
    #cry


  33. يک مامان در 08/11/05 گفت :

    خوشحالم که شما که خوبيد در کنار ويولت هستيد.من با تمام وجود درک می کنم که در حالت عادی ديدن يه قلب مهربون چقدر لازمه چه برسه به زمان بيماری!و باز خوشحالم که موقع بيماری خودم قلب مهربونی کنارم می تپيد که شايد بدون وجودش الان زنده نبودم!


  34. رها در 08/11/05 گفت :

    به نظر من خيلی خيلی بی ربط بود به اصل جريان که چی ميشه يه آدم می ذاره اين طوری باهاش برخورد بشه


  35. مهر در 08/11/05 گفت :

    دنيامون تقسيم شده به دنيايی مردانه و زنانه
    يعنی روزی ميرسه که آدمها از جايگاه فقط انسان بودن بررسی بشن


  36. راحله در 08/11/05 گفت :

    ارادتم به شما چند برابر شد آقای جوان
    مطلق.


  37. رويا در 08/11/05 گفت :

    اميد خان حرفهاتون خيلی آرمانی بود .اميدوارم روزی برسه تا همه زنان بودن در اين شرايط کنونی رو فقط به صورت يک خاطره و يا شايد يک افسانه برای دخترانشون تعريف کنن که يکی بود يکی نبود ،يه مملکتی بود که زناش…………………و الی آخر
    و حرفی کوتاه و دوستانه با دوست عزيز اصلان خان:
    دوست عزيز چه مرجع موجه تری از نارضايتی زنان از وضع موجودشان و آينده ای متزلزل و نا امن.آيا فریاد زنان
    برای داشتن آينده ای روشن و بدون نگرانی و تبعيض ،خود گواه بر اين حقیقت نيست؟پس لزومی به آمار و ارقام ويا صحه گذاری بر اين ارقام نيست که خود ما همه شاهدان عينی هستيم.


  38. آسٍت در 08/11/05 گفت :

    عجیب و زیبا کلمات را به رقص نوشتار گرفتی برادر.
    ارادتمند و آرزومند آرزوهایت


  39. لیلا در 08/11/05 گفت :

    اين خانم ثابتی عزيز کامنتاش هميشه با مسما و زيباست #winking . اگه کامنتدونی رو چک می کنند می خواستم بابت کامنتای پر محتوا ازشون تشکر کنم مخصوصا کامنتايی که واسه سی و پنج درجه ميذارن حرف نداره #applause نوشته های وبلاگشون هم جالبه . از نوشته حضرت اميد هم لذت بردم و ممنون #flower


  40. توتیا در 08/11/05 گفت :

    آقا امید گل جای ویلی سبز باشه راستش برایم جالب بود نوشته انتخابی می خواستم بگویم فکر نکنید خارج از ایران هم بین مرد و زن فرق هست چه در کار چه در پست کاری چه در بقیه موارد فقط کم رنگتر هر کجا بروی آسمان همین رنگ است فقط پیاز داغش کم و زیاد میشه


  41. کامليا در 08/11/05 گفت :

    #flower
    کاش اينطور نبود
    ببخشيد قصد جسارت ندارم


  42. مژگان در 08/11/05 گفت :

    خوشبحال من وويلی…. باباااااااشک نکن…منم يکی عين شما رو دارم#smug #grin


  43. مونس در 08/11/05 گفت :

    اگرچه فردين مرد ولی اميد زنده است! موفق و سلامت باشی هميشه#flower


  44. Shakhe Nabat در 08/11/05 گفت :

    Be Omide roozi ke ma Zanha va Mardane Irani kenare ham va na moghabele ham betoonim mamlekati azad va barabar besazim ta digar bachehaye ma in masael ro tajrobe nakonan va betoonan ba khateri azad be chizhaye bozorgtar va mohemtar fekr konan va pishraft konan,albate ma zanan ham bayad dast az aghayede pooche ghadimi bardarim va khodeman ham hes konim va bavar konim ke hoghooghe barabar darim va be haman andaze masooliat va bedoonim ke baraye barabari lazem nist lebase mardane bepooshim va kare mardane bokonim ya adaye mardane darawarim balke sereshte ma motefavet az mardan ast va in neshane zaf nist balke faghat tafavote bine do jens dar khelghat ast ke albate bad nist choon agar hame mesle ham boodim zendegi hayajani nadasht.va bedanim mishavad motefavet bood vali barabar va bayad khodemoon ham ino neshoon bedim,sai nakonim modam donbale mardii baraye khar kardan va savar shodan bashim ta betavanim tamame bare zendegi ro roo dooshesh bezarim va talabkarane edea konim :cheshmesh koor shoharame ya doostame vazifashe bayad hame kar bokone !chera choon marde.ke agar chenin mardi vojood dashte bashe motasefane benazare man matarsaki bish nist ke nakhesh daste zane va in bichare bayad tawane hame nabarabarihaye bashariat ro bede. pas doostan biaiid das dar daste ham talash konim in afkare pooch va ghalato az bin bebarim va dar bahshaii inchenini ke dar posthaye ghabl be chalesh keshide shod va be birahe raft haryek nazarat va aghayede digari ra ehteram bogzarim va vaghegeratar bashim va sai dar pidakardane rahehal konim na ke ba dawa va giskeshi badtar khahad shod ke bahtar nemishavad.ba arze mazerat ke toolani shod man modatie bahsha ro donbal mikonam vali ta konoon nazar nazashtam vali emrooz ke poste jaleb va jedie Omid ra didam ehsas kardam vaghteshe ke in haghir ham ezhare nazari bokonam.
    ba behtarin Arezooha baraye hamegi


  45. بانو در 08/11/05 گفت :

    بابا دست مريزاد آقا اميد! اگه همه آقايون مثل شما فکر می کردند همه چيز يه جور ديگه می شد ها! خوش به حال خانوم ویولت . من که حسابی بهش حسودیم شد!


  46. آنارام در 08/11/05 گفت :

    #smile
    قبل از هر چيز بخاطره قلمه جذاب و تاثيرگذارت بهت تبريک ميگم #applause


  47. آنارام در 08/11/05 گفت :

    بعدش بابت طرزه فکرت#smug
    البته اين تيکه اشو با اکراه گفتم #tongue
    نه که فکر بد کنی #nottalking نه
    راستش با خودم فکر کردم#thinking من اگه بودم دوست نداشتم کسی فکر کنه اين حرفا رو واسه تاييد شدن از طرف بقيه ميزنم #nottalking
    ولی بعد ديدم در عين حال دوست داشتم بابته طرزه فکرم تشويق بشم #blush


  48. آنارام در 08/11/05 گفت :

    يه چيزه ديگه
    خوش به حاله ويلی #blush
    از طرف من بهش بگين يکی از خوش شانسترين زنايه دنياس #smug
    قدر خودش و شما رو بدونه #smug
    از طرفه منم لطفا واسه خودتون اسپند دود کنيد #winking
    آنارام و سرافراز باشيد
    #kiss #heart #kiss #heart


  49. shadi در 08/11/05 گفت :

    Omide aziz. Baraye violet khoshhalam va baraye to, ke hamdeegar ra peyda kardeed. Keyf kardam. what a genleman


  50. آسمان در 08/11/05 گفت :

    اميد جان خيلی خيلی خيلی زيبا نوشته بودی.واقعاً به اينهمه صداقتت و درستی‌ت تبريک ميگم.حتماً تو از اون دسته از مردهايی هستی که ميشه به شونه‌هاش تکيه کرد وگرنه ويولت با اين ديد خوب و روح وسيعش نميتونست تو رو دوست داشته باشه.تفاوتهايی هستSmileتوام اگه بخوای بنويسی خوب مينويسی#winking


  51. م.م در 08/11/05 گفت :

    سياه بازی #angry


  52. مجبورم کمی پر حرفی کنم اجازه هست؟
    اول آنکه آقای اميد عزيز منظور من از قهرمان در متن به معنای معمول آن در خارج متن می باشد. اصلاح قهرمان ، تمام شخصیت هایی اطلاق میشود که در یک متن ادبی حضور دارند. بگذریم. من اگر بخواهم نوع حضور شما را در کنار ویلی تصویر کنم بیشتر مایلم بگویم شما بید مجنونی هستید که شاخه های خوشبوی یاس ویلی بر شانه هایتان آویخته.
    ۲- تلاش شما را در نوشتن این پست به دیده ی منت می گذارم. سعی می کنم بی اعتنا از کنار ساخت زیبا و محتوای ارزشمندش نگذرم. گفتم ساخت و فرم زیبا؟ بله آقای امید عزیز. نگاه کن چه شعر قشنگی با فرو کاستن قدرت از مفهوم با به زیر کشیدن کلمه از جمله ایجاد کرده ای.
    هنوز هم فكر مي كني بايد به شانه هايم افتخار كنم؟
    هنوز هم فكر مي كني بايد به شانه هايم …؟
    هنوز هم فكر مي كني بايد به …؟
    هنوز هم فكر مي كني …؟
    هنوز هم فكر …؟
    هنوز هم …؟
    می دانید این شکل نگارش بیشتر از پاراگراف های دقیق و اخباری و آماری شما که مثل یک سخنران مطلع پشت یک تریبون رسمی ادا شد ، من را جذب خودش کرد. جهان بینی شما در این فرو کاستن از متن به قصد زیبایی بخشیدن به آن آشکار تر است از عدالت شما در برشمردن مظالم در حق زنان.
    آقای امید شاید خودتان هم ندانید که علاقه ی شما دو نفر به هم در رمز پنهان این نوع نگارش نهفته است. طبیعت از جسم ویلی قدرت می گیرد و بالعکس به زیبایی و قوام روح او می افزاید. مثل شما که کلمه از جمله گرفتید تا قدرت آن مرد اول را فر بنشانید و رفته رفته آنقدر نوشته زیبا شد تا رسیدیم به آن مردی که بجای آمار و درصد و عدد و مظلمه خواهی از زن ، با طبش قلب ا ش و حرمت بوسه هایش همصحبت محبوبه اش می شود.
    به پاس احترامی که به نظرم گذاشتید تشکر می کنم. خدا گل بنفشه تان را همواره در کنارتان خوش رنگ و خوشبو و خوش فکر حفظ کند.


  53. اصلاح می کنم.
    ((( اول آنکه آقای اميد عزيز منظور من از قهرمان در متن به معنای معمول آن در خارج متن نمی باشد. )))


  54. زن وحشی در 08/12/05 گفت :

    حقيقت محض
    ويلی ما حالش چطوره؟


  55. يه آقاهه در 08/12/05 گفت :

    پس اميد شمايی؟! هی میگفتیم خدایا امید دیگه ببین چه اسطوره ایه که پرنسس قبولش داره .
    و اما بنده که از این بدیهیات چیزی سر در نیاوردم و جالب تر اینکه باز هم این جا به سنت قدیمی به حرف های تو هم به به چه چه میکنن ملت . دوستانی که ۱۰۰ آفرین میفرستن قبلا این حرفا رو تو روزنامه ها نخوندن؟
    ما ایرانی ها توی تحلیل و بحث و ریشه یابی مشکلات استادیم.( ایضا در قهرمان پروری) . شما هم آقای اميد قهرمان تا اينجايی تو رو خدا پند و اندرز و يادآوری اينکه ما چرا عقب موندگی فرهنگيم داريم و اينا رو بذا کنار. يه خرده درد دل ، حرف نو ، حرف زندگي ..


  56. ژاله در 08/12/05 گفت :

    واقعا زيبا نوشتيد…
    نميدونم چی بگم…
    به عنوان يک زن ايرانی ازتون ممنونم#flower