ساده ست

روزهاي خوبيه و مسلما اينقدر خوب هست که بشينم يه همچين تابوهايي رو مطرح کنم و در کنار خوندن کامنت هاي قشنگتون يه چند تايي هم فحش بخورم.
شنبه همزمان با شروع بحث، بعداز ظهر بابا تو خيابون تصادف کرد … يعني داشته پياده روي مي کرده يه موتوري درست عين بازي آتاري تو يک خيابون گل و گشاد و خلوت از يک سمت ديگه بابا رو هدف ميگيره و با نقش بر زمين کردنش 100 امتياز مثبت مي گذاره تو کارنامه کاريش!
منم به اجبار چون تنها بودم و همه رفته بودند بيمارستان و دنبال شکايت و شکايت کشي، تا 12 شب پشت کامپيوتر نشستم و کامنت تاييد کردم و از طرف ديگه با دوست عزيز پزشکي در ارتباط براي تاييد درمان و چگونگي انجام کارها.
الان همه چيز خوبه و همه سر جاي خودشون قرار دارند … منم بحث و حادثه اتفاق افتاده خيلي از لحاظ جسمي خسته ام کرد … تو حالت عادي هم وقتي زياد بشينم بايد چند دقيقه به بدنم وقت بدم و دراز بکشم تا به تعبير خودم کمرم آروم بگيره … حالا زمان همون وقت دادنه است.
برنامه ريزي براي روزهاي ارديبهشت مثل بي اعتباري هواي بهار مي مونه، نمي توني به هيچ چيز اعتماد کني در نتيجه 80% برنامه از قبل تعيين شدم لنگش تو هواست بدون اينکه خودم در تغيير يا بهم خوردنش دخيل باشم.
فقط يه چيزي بگم تا خفه نشدم ” بي بندباري جسم رو ميشه يه خاکي سرش ريخت و جمع و جورش کرد … ولي امان از زماني که روحت هرز بره اونوقته که بي بندباري و هرز*گي روح رو هيچکاريش نمي توني بکني.”
کسانی که خيلی خيلی و حتی متعصبانه به دارا بودن اون يک تيکه بافت!! اعتقاد دارن و پافشاری می کنن رو اين يک جمله اگه دلشون خواست تامل و فکر کنن … تا بيست سال بعد نگن ای دل غافل، خدا بيامرز يه چی گفتا.
I’M CRAZY LIKE A FOOL
Boney M-cool Dady

لينک دانلود
پ.ن: آهنگ درخواستی دريافت شد و ممنون.


نظرات شما


  1. m.e.f در 08/05/05 گفت :

    اميدوارم حالت انقدر خوب باشه که سراغ چنين مسائلی بری ولی اين جور بحث ها حالت رو بد نکنه.
    در مورد برنامه ريزی برای اين روزها کاملا باهات موافقم روی هيچ چی نميشه حساب کرد.


  2. ايدن در 08/05/05 گفت :

    سلام ويلی جون اميدوارم هميشه خوب و سلامت باشی خانمی
    #flower
    من اين پستت رو با کلک رشتی تونستم ببينم :
    مشکل :
    يعنی بلاگ رول می گفت آپديت کردی ولی من پست جديدی نمی ديدم
    راه حل :
    آرشيو ماهانه رو باز کردم ماه جاری رو انتخاب کردم و در نهایت پست جديد رو دیدم.
    #party


  3. خانمه در 08/05/05 گفت :

    ویلی به نظرت کدوم يک باعث ايجاد اون يکی ميشه ؟ روح هرزه جسم رو به فنا ميده يا بالعکس ؟
    شايد هم موازی پيش برن ٬ جدی کدوم دليله اون يکی ميشه ؟ #thinking


  4. fariba در 08/05/05 گفت :

    خوب دختر جون كمتر از اين بحثها راه بنداز
    سلامت و تن درست باشي


  5. ساتين در 08/05/05 گفت :

    مدتهاست می خوام از نظر جسمی احوالتو بپرسم عزيزم
    ****************
    خوبم ساتين جان …خوب


  6. بب در 08/05/05 گفت :

    امیدوارم برای پدرت مشکل جدی پیش نیومده باشه
    از اینکه بهتری خیلی خوشحالم#kiss



  7. ناتالی در 08/05/05 گفت :

    ای بابا ناراحت شدم Frown اميدوارم زود خوب بشن


  8. سلام ويولت عزيز #kiss …
    برای خودت و پدرت آرزوی سلامتی می کنم … و منم که مثلاْ آدمی هستم که مشکل جسمی ندارم ولی باور کن تو اين دو روز مريض و يه جورايی خسته شدم ، چون از وقتی که آپت رو ديدم هر نيم ساعت يا يک ساعت يه بار می اومدم و کامنت ها رو ميخوندم و واسه خودم تجزيه و تحليل و آمار گيری می کردم …
    به هر حال برات هميشه ارزوی سلامتی داشته و دارم و خب بعد از دو روز پرکار #winking يه استراحت کامل واست لازمه که با انرژی و سرحال برگردی ..
    علت خودمونی بودنم هم اينه که خواننده ی پروپا قرصت هستم و چندماهی ميشه که بدون وقفه همراهتم و يه يک ماهی که نبودم اولين کارم بعد از برگشتنم خوندن ارشيو اون يک ماهت بود و بعد رسيدگی به کارای خودم و فقط اينو بگم و زحمت رو کم کنم که همون آرشيوهايی که خوندم و ۳ تا از پستت تصميم گيريم رو در مورد مسئله ای که به شدت ازارم می داد کمکم کرد و هميشه مديونتم #kiss #heart #hug
    راستی سوال « خانمه » هم خيلی جالب بود و منم دارم در موردش فکر ميکنم #winking
    با اجازه رفع زحمت کنم …
    در پناه خدا،شاد باشی و اميدوار.#flower


  9. مهرانه در 08/05/05 گفت :

    سلام ويولت عزيز
    يک ساله که وب قشنگتو ميخونم همیشه ازشهامتت خوشم اومده.من دبر ریسیدم به پستای قبلیت ولی از اونجایی که این بحث درگیری ذهنی این چند روز منم بوده دلم میخواد کامنت بذارم
    ۲۴ سالمه، مجردم و توی یه شهر تقریباٌ سنتی زندگی میکنم. همیشه تبوهای جامعه خودم رو شکستم و نا راضی هم نیستم در واقع خوشحال هم هستم برای اینکه الان به عنوان یه دختر اجتماعی و به روز و فعال شناخته میشم که نسبت و هم سنو سالهای خودم توی موقعیت خوبی هستم اینا رو نمیگم که از خودم تعریف کرده باشم. چند سال پیش با یه نفر که اتفاقاً فامیل هم بود درگیری عشقی پیدا کردم ولی هیچ وقت س.ک.س رو تجربه نکردیم.رابطمون به حدی قشنگ بود که هنوز هم به رابطه دوست دختر و دوست پسری الکی میخندم و اصلاً نمیتونم حتی خودم رو راضی به یه همچین رابطه ای بکنم بعد از یه مدتی این رابطه به خاطر خیلی از مسائل که بیشتر مربوط به خونواده ها بود تموم شد اما احساس ما از بین نرفت حالا منمم ب.ا.ک.ر.ه نیستم نه از لحاظ جسمی بلکه از لحاظ روحی برای اینکه فکر میکنم اگر یک روزی ازدواج کنم نه تنها توی رختخواب بلکه توی تمام لحظه های زندگیم اون رو به یاد میارم و با طرف آیندم مقایسه میکنم.کما اینکه عین همین مطلب برای شریک عشقی من پیش اومده و با اینکه سه ساله که با اجبار خونوادش با یه خانمی که از نظر من خیلی موقر و زیبا هم هست عقد کرده اما هنوز نتونسته با خودش کنار بیاد که بتونه با خانمش زیر یک سقف زندگی کنه و این اواخر هم که کلاً از اون سرد شده و برگشته طرف من #worried
    what can I do?


  10. هستی در 08/05/05 گفت :

    سلام ويولت جان. با اين حرفت کاملا موافقم که فکر و روح که هرز شد ديگه فاتحه خود طرف و زندگيش خونده س. من بدبختم گرفتار همچين کسی شدم ديگه. خودشو که بدبخت کرد هيچی زندگی منو هم به باد داد. اتفاقا برای پست ازدواجت ميخواستم کامنت بذارم که متاسفانه موفق نشدم. همه اون حرفات درسته و من همه رو قبول دارم اصلا انگار داشتی حرف دل من رو ميزدی. ميدونی ازدواج مثل يه فلعه س اونايی که بيرون اين قلعه وايسادن دوست دارن سريع برن تو ببينن چه خبره … اونايی هم که توی قلعه هستند دوست دارن دوباره برگردن بيرون قلعه ! مسخره س ولی عين حقيقته. برای ازدواج دومم کاملا باهات موافقم که ديگه آدم معياراش خيلی فرق ميکنه من خودم با اينکه الان ۲۵ سالمه ولی به قول تو انگار همه تفکرات و آمال و آرزوهام پوست انداختن اولا با چيزايی که ديدم ديگه نسبت به همه مردا بدبين شدم و فکر نميکنم حالا حالاها فکر ازدواج دوم به سرم بزنه چون باز به قول تو اون ور بوم رو هم ديدم که هيچ آش دهن سوزی نيست و فعلا حوصله مسئوليت پذيری رو ندارم دوباره ! ولی دقيقا حرفت درسته چون منم ازدواجم بر پايه عشق بود اونم چه عشقی … ولی آنچنان ضربه ای خوردم که تو ی خوابم نميديدم حالا اگر يه زمانی دوباره فکر ازدواج زد به سرم حتما بايد با عقل و منطق تصميم بگيرم که اينجوری با مغز نخورم تو ديوار . هر چند که مرد جماعت ………
    چيزی راجع بهشون نگم بهتره !
    ببخش که خيلی طولانی شد اينقدر که اينروزا دلم پره #sad


  11. دهاتی در 08/05/05 گفت :

    با سلام
    بي بندباري جسم رو ميشه يه خاکي سرش ريخت و جمع و جورش کرد … ولي امان از زماني که روحت هرز بره اونوقته که بي بندباري و هرز*گي روح رو هيچکاريش نمي توني بکني.”
    شرمنده معنی اين جمله رانفهميدم
    #blush
    فکر کنم ارديبهشت تمام شد و جز ۱۰ الی۱۵ روز ديگر چيزی ازش نمانده باشد!#grin
    موفق باشيد #flower #angry


  12. سلام ویولت جون
    الان حال باباتون چطوره؟ بهتر شدن؟
    راستش خیلی جمله جالبی را مطرح کردین هرزه رفتن روح!!!! قابل تامله….
    بحث قبلی را کنار گذاشتین؟
    بنظرم حالا که این بحث مطرح شده بود وزمینه ذهنی برای خواننده ها اماده شده بود ایکاش بحث را ادامه میدادین ،همونطوری که گفتین ب *کارت داشتن با عدم امادگی برای زندگی خیلی فرق میکنه ودر مورد زندگی های شکل گرفته رو این شرایط هم حرف میزدین!!!!


  13. hani در 08/05/05 گفت :

    سلام
    و باعث هرزگی روح چيزی نيست به
    جز روز مرگی


  14. رويا در 08/05/05 گفت :

    ويولت عزيزم خوشحالم همه چيز به خير گذشته و اميدوارم حال پدر از هر موقع بهتر باشه.و استرس اون دقايق از بين رفت باشه.
    لطفآکمی از اين هيجانهای چند روزه فاصله بگير و ذهنت رو بسپار به دست بادهای بهاری#hug
    با اين حرفتم کاملآ موافقم .امان از روزی که روح انسان مانند علف هرز به هرزه گردی بپردازه .اون موقع است که بايد فاتحه جسم رو خوند.پس روح پاک در جسم پاک#applause


  15. سينا در 08/05/05 گفت :

    من روز شنبه متوجه بيدار موندن غير عادي تو شدم (چون تقريباً هيجوقت نديدم بعد از ده يا ده و نيم شب تو اينترنت باشي) ولي به دلم بد نياوردم. از حادثه اي که براي بابا اتفاق افتاده خيلي متأسفم. ايشالله هر چي زودتر خوب ميشن.
    خواهر عزيزم به خودت فشار نيار و خوب استراحت کن که دلهاي زيادي نگران تو هستند:
    حتماً ديدي پشت ماشينا مي نويسن آهسته تر برو که دلم زير پاي توست #grin
    #heart #flower


  16. یاس در 08/05/05 گفت :

    سلام
    منم به درد تو دچار شدم تو اين روزای ارديبهشت. نمی دونم چرا همه برنامه هام ميريزه بهم. نکنه کاسه ای زير نيم کاسه هست؟#thinking
    شاد باشی#kiss


  17. صدف در 08/05/05 گفت :

    مواظب خودت باش عزيزم….درباره بکارت خواستم نظر بدم نشد…ما که جر خورديم حااااالا نظرنداره ديگه
    ***********************
    احتمالا آقاتون از این فتح ظفرمندانه باید خیلی خوشحال وراضی باشن نه؟#tongue


  18. سمیه در 08/05/05 گفت :

    سلام ویولت جان .حالت که خوبه ایشالا پدر هم خوب باشن. راجع به همین تصادف پدرت میخواستم بگم هیچ توجه کردی وقتی زندگی میخواد خیلی یکنواخت بشه یه اتفاقی میافته و آدم رو اینقدر درگیر میکنه که وقت سر خاروندن پیدا نمیکنه. میشه به قضایا اینطور هم نگاه کرد که مدام مسئله جلوت میزارن تا حلش کنی فقط نباید خونسردی رو از دست داد ، وقتی از دور به اتفاقات نگاه کنی خیلی ساده بنظر میاد ( البته اینم بگم که اصولاً ما ها از نسخه پیچیدن واسه دیگران لذت میبریم ، اینو به خودم گفتم که از منبر بیام پایین زیادی اظهار فضل کردم) شاد باشی عزیزم #smile
    ****************
    ممنون از یادآوریت … این که الحمدلله مسئله حادی نشد ولی اصولا خدا خوشش میاد زیاد با من کل بندازه و درگیر بمونه ..مبادا که لحظه ایی فراموشش کنم


  19. ويولت در 08/05/05 گفت :

    بعضی حرفها و يا عکس العمل ها رو اصن نبايد توضيحی در موردش بدی
    يا اينقدر تجربه در اين زمينه داری که موضوع رو سريع می گيری و يا نه.
    که اگه اصن با همچين موردی تا بحال برخورد نکردی و هيچ وقت اين مسئله قلقلکت نداده بهتره بی خيال درک و مزه مزه کردنش بشي… فقط گوشه گنجه حافظه ات نگه اش دار.همين.


  20. مژگان در 08/05/05 گفت :

    #winking ای بابا می ترسم يه چيزی بگم ولی خب نميشه نگم …بايد يه سری از اين افراد باشن که يه عده ديگه هم به اسم دين واسلام ازشون سواری بگيرن….حرفهای رفتن ر*هبر تو جمع مردم شيراز وديدی؟….ادم خنده اش می گيره …يکيش اين بود که طرف يه کار دانشگاه بود هااااااا می گفت سال ۵۷ دوهزار دانشجو داشتيم الان اين قدر…..ای احمق …الان هم زاد وولد صد برابر اون موقع اس……..بد تو گير دادی به اين ادمها…خب عزيزم بايد يه عده ای باشن که به يه عده دیگه سواری بدن يا نه ؟


  21. حسين در 08/05/05 گفت :

    سلام به ويلي ميخوام نظرتون به قسمتي از نامه چارلي چاپلين به دخترش جلب كنم البته ميتونيد همه اش را بزارين نظر خودتونه من اين تكه را ميزارم
    ؛….بخاطر هنر می توان لخت و عریان روی صحنه رفت و پوشیده تر و باکره تر بازگشت، اما هیچ چیز و هیچکس دیگر در این جهان نیست که شایسته آن باشد که دختری ناخن پایش را بخاطر او عریان کند
    برهنگی بیماری عصر ماست، و من پیرمردم و شاید که حرفهای خنده آور میزنم، اما به گمان من تن عریان تو باید مال کسی باشد که روح عریانش را دوست می داری، بد نیست اگر اندیشه تو در این باره مال دهسال پیش باشد، مال دوران پوشیدگی، نترس این دهسال ترا پیرتر نخواهد کرد. بهر حال امیدوارم تو آخرین کسی باشی که تبعه جزیره ی لختی ها می شود….؛


  22. سارا در 08/05/05 گفت :

    منظورت از به هم ريختن برنامه ها توی ارديبهشت چيه؟؟؟؟؟؟؟؟؟


  23. صدف در 08/05/05 گفت :

    واله ويلی ازخداکه ژنهون نيست از تو ورفقا هم چه پنهون…من نفهميدم چی به چی شد!ولی خودش فکر کنم خيلی براش لحظه ی هيجان انگيزی بوده!راستی وبم برای خودم سالمه واسه شما انگار ورم کرده!


  24. ساتين در 08/05/05 گفت :

    به حسین:
    متنی که تحت عنوان نامه چارلی چاپلین نقل کرديد خيلی زيباست اما قبلا چند بار عرض کردم بد نيست بازم اعلام کنم که اين نامه جعليه و دست پخت يکی از روزنامه نگران وطنی .
    اگه تو منابع دنيا بگرديد اثري از اين نامه نخواهيد يافت. بد نيست اينم بدونيد که قبل از انقلاب جرالدين چاپلين دختر چارلی برای شرکت در يک فستيوال يا جشنواره اومده بود ايران و جريان نامه رو شنيد و حتی متنش رو در اختيارش گذاشتند . خيلی براش مفرح بود و گفته بود پدرش هرگز چنین در مدح اخلاق سخن نمی راند!
    بهرحال متن زیباییه اما قبل از استناد کردن به اون بدونید که هنر نزد ایرانیان است و بس!
    یه وقت مجله فیلم در موردش مفصل نوشته بود.
    این لینک رو هم ببینید در همین مورد ه
    http://www.chn.ir/news/?section=4&id=1654


  25. لیلا در 08/05/05 گفت :

    بي بندباري جسم رو ميشه يه خاکي سرش ريخت و جمع و جورش کرد … ولي امان از زماني که روحت هرز بره اونوقته که بي بندباري و هرز*گي روح رو هيچکاريش نمي توني بکني.”
    #applause #applause #applause


  26. برگ بيد در 08/05/05 گفت :

    سلام بر ويولت و آرزوی شادی برايت
    با اجازه پيشنهادی دارم
    اگه زحمتی نيست يه جمع بندی از کامنتهای ۲ تا پست قبلی ات داشته باش.
    بالاخره يه نمونه آماری می تونه باشه.
    کمک هم خواستی من هستم
    پاينده باشی
    برگی از يک درخت بيد


  27. فرزام در 08/05/05 گفت :

    چيه؟ تو قهری حالا؟#grin چرا با ما نمی جوشی؟ …#blush


  28. مهربانو در 08/05/05 گفت :

    آقا وايسا .. من جا موندم .. ميخوام با اسم خودمم کامنت بذارم :
    من معتقدم اگه هر کس وقتی داره هر کاری ميکنه .. بفهمه چيکار ميکنه پس هيچ اشکالی نداره حتی اگر بک*ا*رتش رو هم از دست بده .. حالا حتی اگه اون حساب کتابايی هم که ميکرده غلط از آب دربياد ..
    من اگه اون جريان رو دارم واسه خودم دارم اگر هم ندارم همينطور ..
    گذشته هر کس هم بخودش مربوطه و قابل احترام .. اگر من امروز زن يا مردی رو برای زندگی انتخاب کردم حتما؛ انقدر بهش ايمان دارم که حس کنم اگر با **کره نيست دليلش هر*زگی نبوده .. عشق بوده
    خودمم تو اولين ماه های نامزديم با آرمين همين کار رو کردم .. تا روزی که از هم جدا ميشديم و بعدش و قبلش هم هيچوقت به عنوان اينکه .. ای تو خودتو .. کردی و اين چيزا نبود .. منم هرگز پشيمون نيستم .. اون لحظه با همه وجودم مال اون بودم .#flower #flower
    الهی شکر لال از دنيا نمی رم #grin


  29. اصلان در 08/05/05 گفت :

    سلام. اميدوارم حال بابا خيلی بد نباشه . امان از اين موتوری های شهر شما به مت ديمون گفتن تو آسوده بخواب که ما بيداريم.#grin
    روح رو هم بايد مرتب برد حمام وگرنه کثافت برش ميداره. من آدرس حمام رو دارم ولی مال خودمه … بقيه هم بايد بگردن ببينن روحشون کجا احساس پاکی ميکنه ، حمام همانجاست .
    #thinking


  30. يه دوست در 08/05/05 گفت :

    سلام
    شما که می گی نظر هر کسی برای خودش محترمه
    کاش اين جمله آخرت رو نمی نوشتی
    I’M CRAZY LIKE A FOOL
    چون به نظر من توهين به نظر دیگرانه
    می تونستی مودبانه تر اين جمله رو بگی


  31. مهسا در 08/05/05 گفت :

    سلام.
    موضوع جالبی بود.به خصوص نظرات.اما به نظر من آدمها حق دارن هر انتخابی رو داشته باشند.مثلا اگه دختری باک… نیست با این حق رو به همسر آیندش بده که از جریان مطلع بشه و اگه خواست اون رو به عنوان شریک زندگیش انتخاب کنه.اما اگر اون رو انتخاب نکرد که این حق خودشه اما نباید دختر رو هم محکوم به هر*زگی کنه.در مقابل دختر هم حق نداره طرف رو امل و نفهم و…بدونه.بعد هم به نظر من اگه هومن از اینکه تو باک** نبودی به این دلیل ناراحت نشد که خوب خودت همیشه گفتی آدم بی مسولیتی بود اصلا همسر نبود و دوست بود.طبیعی برای یک دوست این چیزا مهم نیست.


  32. نگار در 08/05/05 گفت :

    سلام ميشه جواب پست قبلی رو داد؟
    به نظر من بودن و نبودنش نبايد در تصميم گيری موثر باشه.
    فقط يک سوال دارم از آقايونی دارم که وجودش رو دليلی بر نجابت و وفاداری و پاکی و… همسر انتخابيشون ميدونن و نبودش رو دليلی برای رد اين صفات : اين عضو ممکنه به دلايل بسيار ساده ای نظير بد پريدن توی آب٬ از ارتفاع زياد روی زمين سخت پريدن٬ از درخت افتادن و هزار و يک حادثه‌ای که برای هر دخترکی ميتونه پيش بياد از بين بره و خود دختر هم منووجه نشه يا بشه اينجور آدمها چه جوری هستند از نظر آقا پسرها پاکند يا ناپاک؟ اصولا آمادگی پذيرش چنين دلايلی رو دارن؟


  33. کولی در 08/05/05 گفت :

    سلام عزیزم … امیدوارم حال پدرت خوب باشه و آسیب جدی بهشون وارد نشده باشه . خوب خانم خوشگله حالت خوبه ؟ بحثهای جنجالی مطرح میکنی … کلی طول کشید تا نظرات ملت رو خوندم … کسایی که نظر میدادن اکثرا جوون بودن . یا اگر هم سن و سال من بودن من متوجه نشدم … به هر حال من چون دیر رسیدم بهتره دیگه نظر ندم … امیدوارم هرجا که هستی خوب و خوش باشی … دلم برات تنگه … سلام منو به دوستان نزدیک برسون


  34. صدف در 08/05/05 گفت :

    سلام ويلی جون اميدوارم حال بابا خوب باشه ومشکلی نباشه راستش من يه ويکند نبودم عجب بحث شيرينی راه انداختی راستشو بخوای من نسبت به مسئله بکارت ممتنع بودم ولی کلا آقايون ايرانی هر چقدر هم بکن ما برامون مهم نيس بازم بس کله شون يه چيزايی ديکه ميکه مثلا من شوهرم از اونايی هس که ميکه اصلا برام مهم نبود و خيلی باز هست تو اين زمينه ولی يه چيزی که هميشه ميکه اينه که همين که احساس ميکنی تو داری اينکارو ميکنی خودش احساس شيرينيه و يه ميوه اکه من امتجان نکرده بودم شايد هميشه کنجکاو بودم که چطوره و حسرت بدل بودم .


  35. شيخ حقگو در 08/05/05 گفت :

    خوب حالا پدر چطور هستن؟#surprise


  36. فضول در 08/05/05 گفت :

    بابا جون اينقدر تريپ روشنفکری ور ندارين!!!!
    همه مردها دوست دارن همسر ايندشون با کره باشه هر کيم ميگه نه دروغ ميگه
    همه زن ها هم دوست دارن برای همسرشون بکر و دست نخورده باشن مال اينه که اينقدر دوخت و دوزيها سرشون شلوغ شده
    پس جمیعا اينقدر افاضات زياده نفرماييد که به هيچکدومتون نمياد


  37. الان حال پدر چطوره بهتر هستند؟
    من واقعا واقعا واقعا با اين قضيه هرزگي روحي ات موافقم


  38. پاني در 08/06/05 گفت :

    ۲۰ ساله ديگه؟ خدا بيامرز؟ ويولت جان فکر کنم يه صفر رو جا انداختيا منظورت ۲۰۰ سال ديگه بود ديگه. نه؟#kiss


  39. حسين در 08/06/05 گفت :

    سلام امروز ميخواستم يه مطلب را بگم كه به يادداشت دوست گرامي ساتين بر خوردم كوتاه بگم با تمام احترام براي روزنامه نگار آقاي فرج صبا بايد خدمت شما عرض كنم اين متن از انگليسي به فارسي ترجمه شده اين ميشه به راحتي ثابت كرد
    ما ايرانيها آنقدر افتخار داريم كه احتياج به ديگران نداشته باشيم
    اگرهم شاهد مثال از اين نامه آوردم بخاطر اين بود كه فقط تو ذهن من بود وگرنه ادبيات ما بسيار غني ميباشد
    با تمام احترام براي نظر دوست عزيز ساتين اين نظر من ميباشد
    از ويلي عزيز هم عذر خواهي ميكنم


  40. حنا در 08/06/05 گفت :

    مرسی گلم.
    خيلی خوب گفتی. من حاضرم اگه قراره بهم خيانت بشه ۱۰۰ بار خیانت جن*سی باشه اما يه بار همسرم با کسی اس ام اس عاشقانه تبادل نکنه. من خیانت احساسی رو نمی تونم تحمل کنم!
    میبوسمت عزیز


  41. بهار۱ در 08/06/05 گفت :

    سهلام ويلی جووون #smile .. باهات موافقم اصلا نميشه برنامه ريزی کرد … خمه چی قاطی پاتيه اين روزا #winking … حال بابا هم اميدوارم خوب باشه #sad … موتوریها هم که نوبرن بابای منم تو پیاده رو موتور بهش زد پاشو شکوند #sad …#heart


  42. موافقم. وقتی روحت بی بند و بار شد هی یکی در میون باید جواب اون من اون تو رو هم بدی..(همون منی که هرروز باهات حرف می زنه و گاهی محاکمه می کنه)


  43. ايدا در 08/06/05 گفت :

    من در کل باهات موافقم #winking
    روح و فکر اگر سالم باشه انسان ميتونه انسان باشه اما جسم …خب گاهی ممکنه همه ما خطاهايی بکنيم که بعدا ازشون راضی نباشیم!
    حتی ممکنه کسی ازدواج کنه اما روحا هنوز باکره باشه!


  44. سينا در 08/06/05 گفت :

    راستي من الان متوجه شدم تو گفتي تا بيست سال ديگه خدا بيامرز ميشي؟#surprise
    من الان ۳۷ سالمه. اگه بخوام عمر طبيعي کنم ۸۳ سال ديگه از عمرم باقي مونده. فرض کنيم تا بيست سال هم تو باشي. ۶۳ سال ديگه رو من چيکار کنم؟ آخه دنياي مجازي که بدون تو صفا نداره؟ #cry


  45. ساتين در 08/06/05 گفت :

    به حسين:
    دوست عزيز خود چاپلين و دخترش از اين ماجرا بعدا مطلع شدند و خيلی هم مايه تفريح دخترش شد يعنی همون به اصطلاح گيرنده نامه.
    کاری نداره به سايت های اورژينال چاپلين در انگلستان مراجعه کنيد اين نامه توليد داخله و بعد ها ایرانیان ترجمه اش کردند.
    anyway
    #smile


  46. ستاره در 08/06/05 گفت :

    سلام ويولت. من هميشه پستهات و ميخونم تا حالا هم يکی دو بار نظر دادم. اين پستت و من ديشب خوندم بعد کل شب داشتم به اين فکر ميکردم که چه وقت به روح ميگن هرزه يا بی بند و بار. کل مطلبت و باهاش موافقم. و اينم بگم که من در خيلی از زمينه ها خيلی قبولت دارم و واسم همش درسه وقتی از تجربه هات يا حسهات مينويسی. الانم خيلی دلم ميخواد نظرت و بدونم تو به نظر خودت چه وقت روح هرز ميشه ؟
    ايميلم هم گذاشتم هر طور خودت صلاح ميدونی نظرت و بهم بگی خوشحال میشم.


  47. ساتين در 08/06/05 گفت :

    راستی ويلی منم می خواستم به اون ۲۰ سال اعتراض کنم که نوشتی.
    ۲۰ سال چيه جونم؟
    من و تو هنوز يه گل از صد گل باغ جوانيمون نشکفته#winking #grin
    بکنش ۲۰۰ سال منم باهات هستم.
    يکی هم اينکه اصطلاح روح هرزه و بی بند و بار خيلی عالی بود.
    در تکميل حرفهای تو می خوام بگم يه جور زنهايی رو می شناسم که به هر دليلی از نظر ظاهری در زندگی زناشوييشون راه خطا و خيانت نرفته اند. اما پای صحبتشون بشينی از حجم وسيع کثيفی تو ذهنشون وحشت می کنی . و کثيف ترين حدس ها و بهتان ها رو در مورد بقيه بیان می کنند . و اصلا بهتره بگم در تلاش یافتن و در صورت نبودنش ساختن موضوعات رسوا در مورد بقیه هستند.تخيلشون وحشتناکه و احساس می کنی از فکر کردن و صحبت کردن در اين موارد لذت می برند. از نظر من روح وقيحی دارند#sick


  48. منوخودم در 08/06/05 گفت :

    آره به خدا هرزگی روح رو هیچ گلی نمیشه به سرش گرفت…
    ما همگی پاهامون لب گوره… اما وقتی یه پیرزن یا پیرمرد میمیره میگیم خدابیامرزش راحت شد…حالا تو این هاگیرواگیر اومدیم و چسبیدیم به همون یه تیکه بافت به قول شما…آخ اگه بیوفته زیرپامونو با کله بیوفتیم تو گور…تعصب جهل میاره..آدم رو کور میکنه حسابی… عشق کن
    خیلی خوبه میام اینجا نوشته هاتو میخونم خوشحال میشم…حال میکنم…بهتر از این چیزی وجود داره؟ نه به خدا…
    چقدر خوبه که حالت خوبه…
    عشق کن….
    چاکر هرچی آدم درسته….


  49. لیلا در 08/06/05 گفت :

    همونطور که ساتين نوشته نامه چاپلين به دخترش جعلی ست و ساخته دست عزيزان وطنی !


  50. آورا در 08/06/05 گفت :

    شما اين جملاتت را با آب طلا بنويس.
    ببين کی گفتما!#winking


  51. راحله در 08/06/05 گفت :

    به يه دوست
    دوست عزيز اون جمله نيست#surprise
    I’m crazy like a fool
    اسم ترانه ضمیمه پست هست#eyelash


  52. نسرين در 08/06/05 گفت :

    اميثدوارم هيچ وقت روحم به هرزگی نرسه


  53. سلام بر ويلي خانم گل دوست عزيز و بسيار گرامي .
    موفق باشي
    لذت بردن از اونچه كه داريد را فراموش نكنيد بخصوص تندرستي كه بزرگترين ثروت‌هاست
    به همه با صداي بلند سلام كنيد


  54. غزال در 08/06/05 گفت :

    سلام ويولت جان
    می خواستم بگم که من هم بالاخره يه وبلاگ درست کردم و ازت ممنونم که اولين جرقه از خوندن وبلاگ تو و راهنمايی تو بود. اگر سوالی داشتم می تونم بهت ايميل بزنم ؟


  55. ايرج در 08/07/05 گفت :

    شرمنده که دارم هينجا نظر ميدم ولی چيکار کنم که کامنتای پست قبلی رو بستی #blush
    من ۱۸ سالمه و به اين هيمهن دارم که هرچی نسبت به يه قضيه کنجکاوتر بشيم حساسيت بيشتری ايجاد می کنيم . بنظر من ما نياز به يه تغير اساسی در بنيان افکارمون دتريم . يعنی کلآ بايد اين قضيه واسه همه قشره جامعه حل شه . الان تو اين دنيای مدرن ماهم بايد مدرن فکر کنيم و نبايد به اعتقاداتی که مال ۱۵۰۰ سال قبله اهميته بيش از حد بديم . اين بکارت هم محدود به زن و مرد نميشه ماله هر دو جنسه و بنظر من هردو در اون دخيلن . تا مردی بکارته زنی رو ندره هيچ زنی لقب بی عفت نمی گيره . پس ميبينيم که اين يه قضيه دو طدفست ولی مهم اين وسط نفسه که مهمه . اين نفسه که ارزش يک انسان رو نشون ميده . اصلآ مگه همه نميگين که همه حق
    آزاد نفس کشيدن و آزاد زندگی کردنو دارن ؟ خب شايد يک زن بد کاره ای هم بود و پشيمون شده . اگر اين آزادی ازش گرفته بشه اون بشايد چی کار کنه ؟ بايد تا آخره عمرش اين زندگی رو ادامه بده ؟ شايد هم يکی اشتباهی کرد از رويه بجگی و نادونی اون وقت چی ؟ نبايد به اون فرصت زندگی داد ؟ پس چه بهتر که مردم سرزمين ماهم اين ديوار رو از جلويه افکارشون بردارن و آزادانه تر تامل کنند تا شايد ديگه هيچ دختر و حتی پسری قربانی افکار نا صحيح اين جامعه نشن و تا مجبور بشن که ترک ديار کنند . من که آينده رو روشن ميبينم اميد وارم که شماهم آيندتون روشن باشه .#flower #kiss
    #winking
    تز تو هم ممنونم ويولت جان بابت شجاعت بي نظيرت و از اينکه تو کشوری زندگی ميکنم که چنين انسان های شجاعی داره به خودم می بالم #grin و اميد وارم که هميشه تو و خانوادت سالمو سلامت باشيد .
    اگه غلط املايی بود و اگه پرحرفی کردم عذر می خوام #smile #flower
    نوشته شده توسطه پسری از يه جايه سبز تو بهشت خاورميانه (مزندران)#flower


  56. شقايق در 08/07/05 گفت :

    اميدوارم بابا سلامت باشه گلم
    خيلی مواظب خودت باش#kiss
    به اوج مینگرم
    به آبی اوج
    به پرواز ستاره ها
    وبه نشانی از مقصد.
    و دورنمای یک درخت گیلاس
    در سکوت خلوت یک باغ
    در التهاب رسیدن.


  57. سلام ویولت جونم …..خوبی خانومی؟
    چی شده؟ کجایی؟
    بابا خوبن؟
    خودت خوبی؟


  58. آلما در 08/07/05 گفت :

    #flower


  59. آسمان در 08/07/05 گفت :

    اميدوارم حال پدرت زودتر خوب بشه و خودتم روزای خوب و خوبتری رو داشته باشی#heart #kiss


  60. ژاله در 08/07/05 گفت :

    سلام.اميدوارم حال پدرتون خوب باشه و مشکلی پيش نيامده باشه.من بحث قبل رو دنبال ميکردم ولی کامنت نذاشتم آخه به قول شما موضعم مشخص نيست.حالا واسه اينکه منم خفه نشم نظرمو ميگم#blush من ب*اکره ام ولی به نظرم وجودش هيچ اهميتی نداره و اصلا نميتونه معيار به حساب بياد.۲۴/زن/ايران


  61. ژاله در 08/07/05 گفت :

    دوست دارم در مورد هرز رفتن روح(که تعبیر فوق العاده ای بود) نظر بدم ولی اصلا نميتونم فکرمو جفت و جور کنم.#sad امروز نطقم باز شده#smile


  62. امير در 08/07/05 گفت :

    منتظر تابوی بعدی هستيم ميخوای اونو با چی بشکونيم؟ کجايی؟ زودتر بيا که همه اينجا منتظرن#flower


  63. bita در 08/07/05 گفت :

    Salaam,,man ye soal dashtam mikhastam bebinam shoma midoonid chetori mishe az dr. lotfi vaght gereft?
    mamnoon misham age komakam konin.
    **************************************
    بیتا جان
    دکتر لطفی به هیچوجه به مریض جدید وقت نمیده مگر اینکه از یه دکتر دیگه معرفی نامه داشته باشی. با داشتن معرفی نامه می تونی هر روز (بغیر از دوشنبه و پنجشنبه) برای گرفتن وقت به مطبش توی خیابون جم مراجعه کنی.


  64. حميد در 08/07/05 گفت :

    اگر من کسی رو دوست داشته باشم و او نيز. بنابراين خود او برايم مهم هست نه ذره ای از جسمش . پس برام مهم نيست.


  65. زن وحشی در 08/07/05 گفت :

    منتظر پست جديدم #flower


  66. وحيد در 08/07/05 گفت :

    #hug


  67. sarina در 08/08/05 گفت :

    سلام این حرفی مه میزنم حمل بر بی ادبی فضولی دخالت یا این که من نمیتونم بفهمم که شما خودتون بهتر می دونید و هزارو یک اما و اگه
    دختر خانمی ساکن فرانسه که پزشک با تجربه و حاذفی است و اتفاقا دکترمجیدی هم کم و بیش با وبلاگ ایشون اشنا هستند فقط پیشنهادم این بود که می تونید برخی سوالات پزشکی اگر نیاز داشتید ازشون بپرسید
    http://joliville.wordpress.com/


  68. زن وحشی در 08/08/05 گفت :

    کجايی عزيزم چرا اپ نميکنی؟#flower


  69. arashl در 08/08/05 گفت :

    violet khanoom chand rooze tashrif nadarin,khoob hastin ke ishala?


  70. محدثه در 08/09/05 گفت :

    #kiss سلام آجی
    اميدوارم حال بابا خوب خوب باشه
    #kiss الان کامنتا رو تموم خوندم…..
    درمورد اون چيزی که گفتی موافقم…کاش ميشد روح آدم دست نخورده ميموند……..تا زمانی که ايده آل رو پيدا ميکرد
    هرچند که من چشمم آب نميخوره که مرد ايده ال پيدا بشه#rolling
    دوستت دارماااااااا#kiss


  71. محدثه در 08/09/05 گفت :

    #kiss کامنتاي پست قبل رو کامل نخوندم….
    باکره موندن به نظر من خيلی مهمه……..#smug
    آجی من بهت گفته بودم که عقد کردم و جدا شدم…شايد باورت نشه
    چون دوستش نداشتم حتی اجازه ندادم بهم نزديک بشه چه برسه که….
    و الان که جدا شدم خدارو شکر ميکنم که….چنين اجازه اي رو ندادم…درسته همه بهت ميگن محرم بوديد ايراد نداشت ولی به نظر من يه غريبه بود و خيلی هم ايراد داشت
    #hug شايد زيادی فکرم بسته هست ولی خوب……..
    یه چیز دیگه هم هست دوست داشتم تو جامعه ما به اون خانومایی که طلاق گرفتن با دید بد نگاه نکنن
    خودم رو نمیگم چون من ارتباطی نبودش…و همه هم میدونستند…خداروشکر هیچ مشکلی نداشتم یه نامزدی ۵ ماهه بودش
    ولی یکی از دوستام تو عقد بکارتش رو از دست داده…شوهرشم دست بزن داره…ولی میترسه جدا بشه#brokenheart چون هنوز نمیدونه خانواده اش با این مسئله چطور کنار میان……….#worried آجی خواستی آدرس وبلاگش رو بعد به صورت میل بهت میدم…که باهاش صحبت کنی…البته اگه وقت داشته باشی…راستش به کمک نیاز داره…مرسی
    #grin اونايی که چند اسمه نظر ميدن اجی چه حوصله ای دارن که ايميلشون رو عوض کنند#rolling من که عمرن اين حوصله ها رو داشته باشم…#tongue
    شبت بهاری آجی جونم
    دوستت دارم
    فعلن


  72. شيوا در 08/09/05 گفت :

    چرا ديگه نمی نويسی؟


  73. sina در 08/09/05 گفت :

    زودتر آپ کن دیگه حوصلمون سر رفت #yawn


  74. ويولت جان
    بابا خوبن؟
    خودت خوبي خانمي؟
    يه خبري به ما بده.
    خيليا نگرانن.


  75. ساتين در 08/09/05 گفت :

    ويولت حالش خوبه دوستا ن عزيز نگران نباشند.
    فقط در مسافرته و اين چند روزه دسترسی به نت نداشته
    #smile


  76. مهدی در 08/09/05 گفت :

    سلام
    من دير بحث ب ک ا ر ت رو خوندم و در نتيجه هم دير جواب ميدم… دليل جواب دادن من هم اينه که عده ای خيلی راحت به بقيه توهين می کنن ! اينکه من يک نظری دارم شما يک نظری و ديگری نظر خودش يک امر کاملا طبيعيه… اما اينکه من به خودم اجازه بدم راحت به طرف روبرو توهين کنم يک چيز ديگه اس و نشانه شعور و اگاهی توهين کننده….
    مسئله ب ک ا ر ت يک چيز کاملا شخصيه اصلا س ک س شخصيه …. من يک نظری دارم شما (منظورم ويولت نيست بلکه شماها) يک نظری… اينکه يک عده می گن بايد حتما قبل از ازدواج تجربه داشته باشی و اگه کسی بعد از ۲۵ سالگی س ک س نداشته باشه مريضه واقعا مسخرس… من خودم الان ۲۶ سالم و يک پسرم… دانشجوی دکتری و ۹ سال در مکان هايی دور از خونم بودم … ازادی کامل داشتم به خاطر کار در وزارت … از جوجه هايی که ممکنه به همه گير بدن به هيچ وجه نمی ترسيدم اما س ک س نداشتم .. اعتقاد من يک چيزيه اعتقاد شما يک چيزه ديگه … لطف کنيد احترام به همديگرو ياد بگيريم و بتونيم نظر خودمون بدون محکوم کردن ديگران بيان کنيم… ضمن اينکه اطلاعات من در رابطه با مسائل جنسی به قطع از ۹۰٪ افراد جامعه بيشتره و اينها رو با مطالعه و دوستی با افرادی که اعتقاد به س ک س ازاد دارند بدست اوردن… هدف اينکه سعی کنيم در همه کارا جانب تعادل رو حفظ کنيم … من رابطه ازادی با دخترا دارم و قطعا هم دوست دارم همسرم هم رابطه ازادی با پسرها داشته باشه چون ازدواج بايد بر مبنای اعتماد باشه اما اگه قراره به اين دليل که من به س ک س قبل از ازدواج اعتقاد ندارم امل حساب بشم با صدای بلند و با افتخار فرياد می زنم ؛من املم
    موفق باشيد


  77. سرخی در 08/09/05 گفت :

    ويولت جان کجاييی؟‌نگرانت شدم/ اميدوارم که حالت خوب باشه. مواظب خودت باش.


  78. وحيد در 08/09/05 گفت :

    alive yet?


  79. محدثه در 08/09/05 گفت :

    #hug