دخترکان سرزمین مادری

امروز مطلبي رو از نوشته هاي ويولت عزيز براتون ميذارم كه ادامه بحث هفته گذشتشه:
سئوالي مدتهاست که ذهنم رو قلقلک ميده …آيا يک فاحش-ه واقعي به واقع هرز-ه است؟
کار ندارم به عروسکهاي دور و برم يا اونهايي که حتي اگه شغل خودفروشي رو پيشه نکردن ولي طوري خودشون رو مي آرايند يا لباس مي پوشند که ديگران در يک نظر فکر کنن طرف جن* ست.
خيلي موقع ها شده که با آقايي بودم و يکي از اين عروسکان گوشه خيابون منتظر! ازم سئوال شده طرف بله؟ گفتم نمي دونم ولله ولي حتي اگه نه مي خواد ديگران فکر کنن که بله.
هميشه از اين تيپ افراد مي ترسيدم … درست مثل زمانيکه ديوونه يا بيمار رواني رو ببينم، دست و پام رو گم ميکنم… وقاحت و دريدگيشون معذبم مي کنه … نميدونم عکس العمل درست چيه؟
در مقابل بارها و بارها از مرام اينجور افراد، اينجا و اونجا خوندم … و اينکه پاش بيفته از خيلي از آدمهاي به ظاهر سالم و پاکدامن خوش مرام ترند.
فاحشگ*ي يک شغله؟ تو فقط فروشنده بدنت هستي ونه روحت؟ … اين مي تونه فاصله هرزگي بين تن و روح رو مشخص کنه؟
شنيدم که يک فاحش-ه امکان نداره بگذاره لبش رو ببوسي دليلش هم ظاهرا اينه که لب متعلق به عاشق واقعيشه … دخترکان به ظاهر دختر ما هم اجازه ميدن همه کار باهاشون انجام بدي ولي فعل اصلي نه. چون بافت متعلق به همسر آينده است … چه شباهت غريبي…………:confused
ويولت

توضيحي در مورد مطلب ديروز رو هم مي تونين در ادامه مطلب امروز بخونين و نظر بدين…:regular


عادت ندارم به كامنت ها (چه موافق و چه مخالف) جواب بدم… اونايي كه خواننده وبلاگم بودن مي دونن. ولي شايد بعضي وقتا اگه آدم جواب نده حمل بر چيزاي ديگه بشه پس بايد به چندتا نكته اشاره كنم:
1- خانم ثابتي عزيز، بخاطر نكته سنجي و تعبير و تفسيرزيبايي كه روي متن من گذاشتين تشكر مي كنم. به هرحال من با الهام از كامنت شما نيم نگاهي داشتم به جايگاه زن در كشورمون (كه متاسفانه جايگاه مطلوب و مناسبي هم نيست) و به هيچ وجه قصد سخنراني نداشتم. چون نه بضاعتش رو دارم و نه نيازي مي بينم كه در اثبات روشنايي خورشيد قلمفرسايي كنم. ولي تصادفا منظور من از قهرمان همون قهرمان خارج از داستان و همون موجوديه كه خارجي ها بهش مي گن” سوپرمن”!!! خواستم بگم كه اين سوپرمن كه ادعاي مرديش گوش فلك رو كر كرده چطور در حق جنس مخالف، از خودش مردونگي نشون داده و ميده.
2- از بقيه خواننده هاي عزيز هم كه اظهار لطف كردن و با نوشته هاي من (كه جز واقعيات زندگيمون نيست) موافق بودن ممنونم. به اميد روزي كه اين واقعيات به خاطرات تبديل بشنRazzraying
3- اصلان جان، تمام آمارها مستند هستن ولي فكر كردم نيازي به ذكر منبع در يه نوشته وبلاگي نباشه…رساله دكترا كه نيست:tounge
4- مطمئنا كسي نمي تونه منكر واقعياتي بشه كه من اينجا به رشته تحرير درآوردم(اگه كسي هست كه اين ادعا رو داره حتما با ادله كافي مطرح كنه) ، اما عده اي اين نوشته هارو سياه بازي !! و شعار و يا نشانه نياز من به تقدير و تشكر دونستن كه در جواب بايد بگم، اولا من چه نيازي به سياه بازي براي جمعي دارم كه لااقل من اونا رو در عالم واقع نمي شناسم و ثانيا شما بايد خوشحال باشين كه با خوندن دست من، اون تقدير و تشكررو ازم دريغ كردين و يه بار ديگه تمام توطئه هاي دشمنان رو نقش برآب كردين و از اين آزمون خطير هم بدون خطر و سربلند بيرون اومدين!!!… من به شما تبريك مي گم:teeth
مخلص كلام اينكه در عالم مجازي (كه علي الاصول نويسنده رو نمي شناسين) سعي كنين نوشته هارو تحليل كنين و نه نويسنده هارو…:thinking.
5- براي ما ايروني ها هميشه شنيدن واقعيت تلخ بوده…هميشه ترجيح داديم صورت مسئله رو پاك كنيم تا اينكه به دنبال راه حل باشيم.مگه نه اينكه گفتن “بي خبري خوش خبريه”!!!؟:whistling
توي كشورايي كه ادعاي دين و ايمونم ندارن(يكيش همين چين كمونيست) وقتي اتفاق كوچيكي ميفته كه باعث جريحه دار شدن افكار عمومي ميشه عاملش (اگه خودكشي نكنه) سريعا بركنار ميشه. من قبلنا با خودم فكر مي كردم كه چرا مسئولين ما با مسائل اينطور برخورد نمي كنن؟:question تا حالا هيچ مسئولي حتي اگه باعث مرگ يه عده شده باشه نه خودكشي كرده و نه تنزل مقام پيدا كرده… نهايتش جابجا شده و مدير يه بخش ديگه شده. ولي مدتيه به اين نتيجه رسيدم كه شايد علتش اين باشه كه افكار عمومي توي ايران به اين راحتيا جريحه دار نميشه!!! اگه هواپيما سقوط مي كنه فقط بستگان كساني كه توي هواپيما بودن پيگير قضيه مي شن و بقيه مردم بي تفاوت از كنارش ميگذرن…:whistling چرا؟ چون مشكل اونا نيست… اگه آمار تصادفات بدليل استاندارد نبودن جاده ها بالاست…اگه اتوبوس دانشجوها توي آتيش ذوب ميشه…اگه قايق دانش آموزها توي استخر پارك شهر در فاصله 600 متري ايستگاه آتش نشاني غرق مي شه…اگه بچه هاي كلاس اولي يه روستا با بخاري نفتي از بين ميرن…اين مشكل من و شما نيست. بذار مشكل هركي هست خودش بره دنبالش و يه فكري براش بكنه.اينطوري برا من و تو راحتتره ، مگه نه؟:wink
خوب با اين تفاصيل فكر ميكنم براي يه آقاهه هم اين مشكلات نه تنها مشكل نيست بلكه خوب هم هست!!! اما اگه” يه آقاهه” تصادفا ” يه خانمه” بود مسلما قضيه به كلي فرق مي كرد…:heehee پس حالا كه از حسن تصادف اينطور نيست چه بهتر كه دنبال يه درددل، حرف نو، حرف زندگي باشه!!!
با اين وجود من از يه آقاهه هم ممنونم كه عليرغم اينكه از اين بديهيات چيزي سر درنياورده، به من عنوان قهرمان داده، كه البته ناشي از ايراني بودن و استاديش در قهرمان پروريه (شايد اگه انگليسي بود، من الان شواليه بودم:teeth)
ميگن يه بنده خدايي داشت دراز كش از لب رودخونه آب مي خورد.يكي بهش گفت: اينطوري آب نخور، عقلت زايل مي شه. اون بنده خدا پرسيد: عقل چي هست!!؟ طرف بهش گفت: هيچي…بخور، با تو نبودم:sick!!؟


نظرات شما


  1. راحله در 08/12/05 گفت :

    اگه بتونیم بپذیریم مختلف بون انسانها، غیر قابل پیش بینی بودن و هر لحظه تغییر کردن زندگی و اینکه اون به هر جا بخواد ما رو با خودش می بره خیلی از مسائل حل می شن!
    به نظرم در مورد جامعه ای که به واسطه فشار های طولانی و شدیدی که در طول سه دهه گدشته تحمل کرده و شرایط افتضاح اقتصادی فعلی افسرده ترین!!! در خاور میانه است که خود خاور میانه از افسرده ترین های دنیا!!!! محسوب می شه قضاوت کردن کار سختی است.شاید نشدنی بگم بهتره.
    انسانها متفاوتند و همین تفاوت جالبشون می کنه…


  2. آنارام در 08/12/05 گفت :

    از کوزه همان برون تراود که در اوست #smug
    ميدونی؟
    بنظره من آدما ( که البته بينشون اٍستٍناهايه زيادی هم وجود داره ) ضاهرشون براساسه فکر و نيت و عقايدشونه.


  3. آنارام در 08/12/05 گفت :

    بهر حال
    راجع به خودتونم من يه بار ديگه بهتون گفتم #grin
    اولا واسه خودتون اسپند دود کنيد #grin
    دوما به خوبی درک ميکنم و ميفهمم که واسه تاييد شدن و اينکه بقيه فکر کنن واسه تاييد شدنه اين حرفا رو نزدين #smug
    آنارام باشيد#kiss #heart #kiss #heart #kiss


  4. لئون در 08/12/05 گفت :

    فاحشه يا هرزه؟آشکار کردن ؟ هرز و بی هدف ژريدن ؟ تشابه و تفاوت و معنيشون چيه ؟در هر صورت فکر نمی کنم دليلی واسه بد اومدن وجود داشته باشه … چون ممکنه متقابل باشه!دردی رو هم دوا نمی کنه! ای کاش هم چی حلاجيش می کزدی همراه با نشون دادن جايگاه فکريت.


  5. دهاتی در 08/12/05 گفت :

    با سلام
    رفيق ((اميد))
    پست قبلی شما مرا تحت تاثير قرار داد .
    چنانچه خود در جای ديگری مينويسد عنايت فرموده نشانی را مرقوم فرموده
    تا در اسرع وقت مصدع اوقات شوم.
    باسپاس
    *****************************
    Smileبا تشكر از اظهار لطف شما…من فعلا جايي نمي نويسم


  6. ژاله در 08/12/05 گفت :

    آدم با ديدن چنين صحنه هايی که اين جور دخترا نمی دونم چرا خودشووون در معرض ديد ميزارن چيشونو می خوان ثابت کنن!
    بارها واسم پيش مياد اين سوال که اينا واقعا با اين وضع اسفناکی بيروون مياند پدراشووون نمی بيننشووون؟
    يعنی واقعا غيرت مرده
    مردانگی مفت و مسلم شده#angry #sad
    افسوس ۱۰۰ افسوس#sad
    ***********************
    ژاله عزیز بر سر واژه “غیرت” به معنایی که شما بکار برید بحث و جدل زیاده
    چیزی که مطمئنم منظور ویولت اصلا ربطی به کنترل مردان به زنان و بی غیرتی!!! اونها در این زمینه نداره
    هر شخصی مسئول اعمال خودشه و نه مسئول مادر یا خواهر و…


  7. آدميزاد در 08/12/05 گفت :

    بابای علی سنتوری که ازش می پرسه زنت کجاست؟
    يه دونه سيگار ور ميداره ميزاره گوشه لبش می گه چه می دونم.. ول کرد رفت!
    در جواب اين سوالت باس همون جوری گف چه می دونم!
    ته اين پستت واسم خيلی جالب بود. واقعا چنين مرامی هس؟


  8. (مهربانو) در 08/12/05 گفت :

    #surprise اي واي من چندروز نبودم ويلي جون رفته .. اميد عزيز اومده ..
    خوش اومدي اميد جان .. از مطالب قبلي فهميدم كه ويولت عزيز حالش خوبه خدارو شكر ..
    اميد جان ميشه اگه زحمتي نيست ادرس وبلاگ خودتو بدونم ؟#flower #flower
    ***************************
    ممنون از لطفت… من قبلا وبلاگي داشتم كه فعلا تعطيلش كردم و نمي نويسم.اگه دوست داشته باشي مي توني اينجا ببينيش:
    http://www.omidezendegani.blogspot.com


  9. ساتين در 08/12/05 گفت :

    منم شباهت غريبی بين خودفرو*شان و خيلی از دختران و زنان جامعه مون می بينم. از نظر طرز فکر رفتار وغیره.
    عقیده ام اینه که به این قشر که بهشون میگن فا*حشه کم ظلم نشده.
    اگه این کار زشتیه و مضر بحال جامعه است چرا کسی با مسببن و صاحبان این صنعت برخورد نمی کنه. آیا می دونید که معمولا بخش عمده درآمد حاصل از کار اینها به جیب افراد دیگه ای سرازیر میشه؟و از قبل اونها بقیه پولدار میشند؟
    و ضمنا آیا انصافه که اینها به عنوان یه قشر با بر چسب خاص از نظر بقیه مستحق تف و لعنت باشند وفرضا لایق مادر بودن یا داشتن خانواده نباشند اما شرکای مذکر اینها از امتیاز داشتن خانه و خانواده و فرزند برخوردار باشند و هیچ برچسبی به مردان مشتری اینها نخوره؟
    در حالی که یه کار مشترک انجام میدن.
    ضمنا یه چیزم بگم:
    لفظ فا*حشه یا هر*زه می تونه از طرف هر مردی به هر زنی که در مورد حقش اعتراض کنه و قصد مبارزه داشته باشه اهدا بشه بدون اینکه دلیل خاصی داشته باشه.در نتیجه خیلی از مبارزان حقوق زن رو مفتخر به این لقب کرده اند و بطور کلی بگم این لقب در دست مردان تبدیل به یک سلاح شده که باهاش بتونن هر زنی رو نشونه بگیرند به این قصد که صداشو بیاره پائین و از اعتراضش بگذره


  10. اميدوارم ويولت خوب و سر حال باشه .
    پست قبلی خيلی به دلم نشست .
    به نظر من دليلی نداره توی اين دنيای مجازی که کسی ُ کسی رو نميشناسه آدم بخواد دروغ بگه يا شعار بده .
    توی پست قبلی من این احساس که حرف های شما دروغ یا شعار به من دست نداد . این جمله تون رو خیلی دوست داشتم که به قلبتون افتخار میکنید.
    و من هم به وجود همچين مرد هايی مثل شما افتخار میکنم. البته آيين من هم از همين نوعه .


  11. آورا در 08/12/05 گفت :

    MIGAN AVAYELE ENGHELAB MARHOOM MOTAHARI YA TALEGHANI BE EMAM MIGAN FELAN MAKAN RA KHARAB NAKONID HAR KHOONEIE DASTSHOOIE MIKHAD VAGARAN KOLE KHOONE BA MOSTARAH YEKI MISHE
    ****
    HALA VAGHEAN KOLE SHAHR VA KOLE ADAMA JAHASOON VA NOE BARKHORDASHOON YA ESHTEBAHIE VA YA ESHTEBAH TAFSIR MISHE


  12. بهار۱ در 08/12/05 گفت :

    واقعا نمی دونم … دختری که ادعا می کنه بافت متغلق به همسر آيندست و هر کاری که می خواد می کنه و خودشو در معرض ديده همه جور ادم قرار می ده باید بهش گفت ای کاش بجای اینکه در مورد آینده ای که ازش خبر نداري و نمی دونی کی هست و چی می خواد بشه يکم به خودت توجه می کردی و آينده ای خودت و می ديدی


  13. ای بابا اميد خان مادر اين عادت ما ايرانيان سر افرازه که طرف تا می گه ف
    همه می ريم فرحزاد ولی بنده خدا اصلا شايد منظورش فشم بوده
    بهرحال زياد خودتون رو درگير نکينيد چون بواقع اين اتفاق تو دنيای حقيقی هم زياد می افته
    بعضی وقتها بنده خدای می نويسه يک سری ميان دم در وبلاگش با چوب می ايستند که اله وبله و عربده کشی
    بابا خوب کسی نگفت که بخونی خوب عزيزم نخون
    به همين سادگی
    بهرحال سلام ما را به ويلی برسان
    موفق باشيد#applause


  14. سينا در 08/12/05 گفت :

    چه اتفاق جالبي. ديروز توي يه وبلاگ ديگه بحثي شبيه اين داشتيم و من يه حرفايي تو ذهنم بود که خيلي دوست داشتم با کسي مطرح کنم. پيشاپيش از طولاني شدن کامنتم عذر خواهي مي کنم.
    اگر کسي خواهان بحث منطقي و مودبانه اي با من باشه با کمال ميل در خدمتم، ولي از آقا اميد ملتمسانه خواهش مي کنم کامنتهايي رو که حاوي توهين، تمسخر، يا لودگي نسبت به بنده باشه تاييد نکنن چون بنده هيچ حرفي با اين گونه افراد ندارم.
    در مورد سوال اول، ابتدا بايد تعريف هرزه مشخص بشه تا بتونيم بگيم اين دسته از افراد هرزه هستند يا نه؟ خيلي دوست دارم بدونم که شما و ساير دوستان چه زني را هرزه يا فاسدالاخلاق مي دونيد؟
    به نظر من کسي که از روابط جن*سيش هدف داره و تابع اصول و مرام خاصيه هرزه نيست. حالا اين هدف مي تونه پول باشه، عشق باشه، به دست آوردن نيمه گمشده باشه و …
    من کسي رو هرزه و فاسد الاخلاق مي دونم که خودشم نمي دونه دنبال چيه؟ نه پول ميگيره، نه طرفش رو دوست داره، نه حتي قصد داره بعداً طرف رو ببينه، نه متاهل بودن طرف براش مهمه، و نه هيچ چيز ديگه. صرفاً به اين فکر مي کنه که در اون لحظه آتيشش رو با يه چيزي خاموش کنه يا حتي وقتش رو يه جوري پر کنه!
    يه وقت با دوستي داشتيم درباره يه خانم بخصوصي صحبت مي کرديم. از دوستم پرسيدم فکر مي کني ايشون حاضره در مقابل پول کاري بکنه؟ دوستم گفت نه، هنوز به اين درجه ارتقاء پيدا نکرده!! واقعاً براي بعضيا پولي شدن ارتقاء محسوب ميشه چون حداقل هدفي پيدا مي کنن.
    در مورد لباس هم بايد بگم من با طرز لباس پوشيدن هيچ آدمي در دنيا مشکل ندارم و قضاوت بر اساس لباس رو هم صحيح نمي دونم. همه مي دونيم افراد زيادي هستند که ظاهر و باطنشون ۱۸۰ درجه متفاوته .


  15. آسمان در 08/12/05 گفت :

    چقدر خوشحالم که هيچوقت ديگران رو قضاوت نميکنم و به بدی هيچکسی حکم نميدم.نميدونم در اين باره هم چی بگم.چون هيچوقت نميتونم فکر کنم حتماً ميشه روح ديگران رو از روی ظاهرشون قضاوت کرد.حتی اگر اون ظاهر خيلی ظاهر غلط اندازی باشه.خدا به همه چيز آگاهه و نه هيچکس ديگه#heart


  16. ساتين در 08/12/05 گفت :

    با سينا موافقم
    معنی لفظ فا*حشه يا هر*زه در ديدگاه آدمها متفاوته و تعريف مشخصی براش نداريم من خودم يکی از حز*ب ال*هی ها رو ديدم که در يه محفل خصوصی می گفت( شعارم نمی داد ها) که هر زنی جوراب نازک بپوشه از نظر اون فا*حشه است و خودش من باب درددل می گفت نمی تونه فکرشو عوض کنه و اين به مغزش رسوخ کرده.


  17. صدف در 08/12/05 گفت :

    سلام من بر اساس جائی که زندکی ميکنم رشته ام و شغلم نظرمو ميدم . من چند وقت بيش يه بروژه نوشتم در مورد بچه هائئ که ازشون سوئ استفاده جنسی ميشه بر اساس کلی مقاله و کتاب يکی از عوارض اين مسئله همين فاح.ش.کی در آينده هست يعنی اکثر اونای که ازشون تو بچکی استفاده شده حالا يا توسط بسرخاله بسر دائئ يا هر کسی بزرک که ميشن خواهی نخاهی اينکاره ميشن نه اينکه لذت برده باشن ولی براساس اون ذهنيت که درشون ايجاد ميشه که ميتونه اين يه شغل باشه ولی اينجا کسی کنار خيابون وانميسه مکان و محله مخصوص وجود داره حالا وقت بشه در مورد سفری که به آمستردام داشتم و خيابون ردلايت استريت و صحنه های دردناکی که ديدم مينويسم . ولی ايران اينجور که شنيدم همه ميکن بخاطر کرونی و تورم و از اين حرفاس نميدونم ولی اين دلايل زياد قابا هضم نيست يرای من


  18. سلام آقا اميد
    کلا از بحث های بو دار خوشم نمی اد و در آن شرکت نمی کنم
    راستشو بخواين شما رو هم از ويولت بيشتر قبول دارم چون به نقل از ويولت هر موقع عصبی و يا احساساتی ميشد شما آرام و صبور مشکل رو حل می کرديد….
    ببخشيد خيلی ربط نداشت اما می خواستم بدونيد که چقدر برای من با ارزش هستيد و مرد اين چنين کم نظيری ……


  19. اصلان در 08/12/05 گفت :

    آقا اميد ، امکانش هست من آدرس وبلاگ شما رو بدونم ؟
    *********************
    وبلاگ به روز نمیشه فعلا
    omidezendegani.blogspot.com


  20. فرزام در 08/12/05 گفت :

    این کامنت در مورد مطلب شانه های صیاده! همه حرفات قبول. ولی فکر می کنی خود زنها تو این وضعیت چه نقشی دارن؟ حتما می دونی اولین دانشجوی دختر سیاه پوستی که تو آمریکا وارد دانشگاه شد، بعد سه روز فرار کرد و دیگه بر نگشت. ولی اون آخرین نفر نبود. و حتما می دونی که زنهایی که برای گرفتن حق رای تظاهرات می کردن، با چه توهین ها و تحقیر هایی، حتی از جانب هم جنساون روبرو می شدن. مقایسه ما با اونها کار درستی نیست. مشکل ما ورای مشکلات جنسیتیه. مردهای ما هم که به ظاهر استثمارگر هستن خودشون استثمار زده ان. تو این میون اگه کسی هست که شونه هاش زیر بار استثمار هنوز مقاومه و می تونه کمی از بار دیگری رو هم بکشه ، خوب این افتخار داره. این افتخار منتی نیست سر اونی که کمکشی، منتیه به همه اونایی که می میرن بدون اینکه بفهمن برده بودن و برده دار.


  21. لیلا در 08/12/05 گفت :

    شخصا معتقدم در سرزمین ما زنی که از طریق فروش بدنش امرار معاش می کنه هرزه نیست بیمار روانی یه ! تقریبا اکثریت قریب به اتفاق این زنان در بهترین حالتش (!) دچار افسردگی هستند تا انواع دیگه اختلالات روانی از اضطراب و دو قطبی بگیر تا اسکیزوفرن ها که اوضاع شان خیلی حاد هستش . در سرزمین ما خودفروشی یک انتخاب نیست یک اجباره . بدلیل در هم تنیدگی مسائل اجتماعی فرهنگی و اقتصادی ریشه یابی داستان هم چندان ساده نیست .. با بگیر و ببند و تحقیر هم مشکل حل نمیشه . حتی در کشورهای توسعه یافته هم که بعضی ها برای کوتاه مدت این کار رو انتخاب می کنند عموما ادم هایی هستند که پیشینه ای از مشکلات روحی روانی دارند.


  22. مهسا در 08/12/05 گفت :

    مطلب فوق العاده زیبایی بود.ولی فکر کنم قلم خودتون بود نه ویلی .نه؟#winking
    مهم نیست .مهم زیبایی متن و موضوع بود.
    ************************
    مطلب از نوشته های خود ویلی بود…


  23. رويا در 08/12/05 گفت :

    راستش من با نظر آسمان خيلی موافقم :‌آدما بيشتر وقت ها؛ باطنی متفاوت از ظاهرشون دارن و واقعا نبايد در مورد ظاهر افراد قضاوت کرد ؛ مثلا همين که همش ميگن ر *فسنجانی دزده .. بعد که ازشون می پرسی شما از کجا می دون؟؟؟؟ ميگن ما فقط يه چيزايی شنيديم !!!!!!
    خدا به همه چيز آگاهه و نه هيچکس ديگه ؛ برای همين منم به خودم اجازه نمی دم که در مورد افراد بدون تحقيق چيزی بگم#eyelash


  24. م.م در 08/12/05 گفت :

    سياه بازی يعنی همين ! آدرس وبلاگتو از خودت بخوای خودتم بنويسی ! ه به به .. به به ..
    ويولت می خواد دکان دومش رو هم با نظرای به به هی برای خودش باز کنه #silly


  25. کامليا در 08/12/05 گفت :

    #flower
    حال خود خودت چطوره خانم؟
    #heart


  26. ژاله در 08/12/05 گفت :

    سلام
    ای بابا اينجام با اسم من کامنت می ذارن خوبه نظر خاصی هم نميدم که مهم باشم#cry به هر حال من هميشه ای ميل هم می ذارم.حرف طرفم قبول ندارم .
    بگذريم… دو کلمه حرف خودمو بزنم.
    من هم دقيقا اين سوال ذنم رو به خودش مشغول کرده.يکی از دوستام حرف جالبی ميزنه.وقتی در مورد کسی صخبت ميکنيم و ميگيم وای فلانی چرا اينجوری کرد؟چرا همچين کاری کرد؟وامثالهم ميگه تو توی شرايط اون قرار نگرفتی.اگه تو هم توی شرايط اون بودی شايد همين کارو ميکردي.اين حرفش خيلی رو من تاثير گذاشت و به نظرم درسته.من شخصا وقتی ميگن فلانی خر*ابه اولين چيزی که به ذهنم ميرسه اينه که ميگم آخی!البته پيش آمده که آماری از طرف دراومده و اصلا آخی نداشته.


  27. ژاله در 08/12/05 گفت :

    در ضمن مرسی از اينکه انقدر زيبا با طنز جواب داديد.بسی دلمان خنک شد#grin نوشته هاتون پر از حس خوبه.بارزترينش از نظر من حس انسان دوستيه.البته با اون نامه تاريخی که در وصف احساستون برای ويولت عزيز نوشته بوديدخيلی غيرمنتظره نبود.#flower


  28. کيهان در 08/13/05 گفت :

    راستش ..چظور بگم!خوب! زيبا و روان و پر محتوا و متين می نويسی!
    نمی دانم شايد اولين باره که ميام اينجا شايد هم قبلن آمده ام.
    به هر حال!برايت موفقيت آرزو می کنم.آمين


  29. فلفل بانو در 08/13/05 گفت :

    موافقم#sad