نامحرمان حقيقي و مجازی!

یکبار یک مشکل به شدت روحی برام پیش اومد … یه جورهایی هم تف سر بالا بود… با هیچکی نمی تونستم حرف بزنم … هیچ محرمی رو دور و برم احساس نمی کردم باشه… نهایت کار امید بود که با اون هم نمی خواستم درد و دل کنم، چون هم ذی نفع بود و نمیشد توقع بی طرف بودن ازش داشت و ممکن بود با راهنمایی غلطش بیشتر گیجم کنه باضافه اینکه اگه اپسیلون می خواست استفهام آمیز نگام کنه یا ذره ایی بره تو نقش یک مرد غیرتی و اما و چرا برام بیاره، بدجوری قاط می زدم و ممکن بود کار خودمون دوتا هم به مراحل باریک برسه ، چون چنین نقشی رو فعلا براش قائل نیستم و دلم نمی خواست تو محرمانه هام شریک باشه.
چیکار کردم؟ یک شب که نهایت قاط زدنم بود زنگ زدم به هومان( همسر سابقم) … همه چیز رو بهش گفتم . می دونستم که خوب می شناستم و با کوچکترین رفتار و عکس العملم آشناست … ساعتها با هم حرف زدیم، اینقدر قشنگ موضوع رو برام حلاجی کرد و خودم رو گذاشت پیش روم که حد و اندازه نداشت … حرف همونجا تموم شد، نه دیگه من تماس گرفتم و نه اون اصرار به تماس مجدد داشت. فقط گفت هرموقع احساس کردی من می تونم کمکت کنم، باهام تماس بگیر.
حالا من اینو برای هرکسی که تعریف کنم حتی اونهایی که ادعای روشنفکریشون دنیا رو برداشته، اولین سئوالی که می پرسن اینه، هنوزم دوستش داری؟ :wink … حالا تو مثل اسپند بالا پایین بپر و بگو اگه همسر خوبی نبود دلیل نمیشه که دوست خوبی هم نباشه … این دلیل محکمی برای دوست داشتن اونه؟
جالبه برام که حتی نوشته های به تعبیر بعضی ها ارو*تیک من … که صرف فقط بیان یک حس زنانه است و نه چیز دیگه… اجازه قضاوت رو به دیگران میده که بپرسن دلت هوای هومان رو کرده؟ :wink
به این آدمها چی میشه گفت، وقتی قدرت تفکیکشون اینقدر پایینه! Shockh
من یک زنم، زنی که به خودش اجازه ارتباطات بی شماری رو میده و تو پستو قایم نمیشم یا لپم رو با انگشت نمی کشم که صدام تغییر پیدا کنه و نامحرم نشنوتش … از لحاظ من نامحرم اونیه که به خودش اجازه قضاوت میده و دخالت در حریم خصوصی افراد… و تو این دنیای مجازی مانور دادن شجاعانه!!! با اسامی جعلی.:sick
تقديم به تمام نوستالژ بازهاش.:hug


لينک دانلود


دیدگاه ها خاموش