يک درد دل،البته اگه بشه گفت!

شايد نبايد الان هم اين مطلب رو مي نوشتم … چون يکي از بزرگترين بدي ها و نقاط ضعف من اينه که با ديدن حرکتي و يا شنيدن حرف نا مربوطي در لحظه گُر مي گيرم و جوابي که همون لحظه به ذهنم ميرسه رو پرتاب مي کنم بيرون … با خوندن بعضي کامنتها و دريافت چند تا ايميل خصوصي، سعي کردم خودم رو کنترل کنم و اصلا جواب ندم به هيچ کدوم…ولي از اونجايي که خوانندگانم چه موافق و چه مخالف براي من نظرشون خيلي مهمه، خواستم جوابگو باشم.
اميد هميشه به من مي گفت وقتي چيزي مي نويسي در بهترين حالت مخاطبت 40% منظور نوشته ات رو مي گيره.
ولي من نظرم خلاف اين بود و مي گفتم نه اگه 100% نباشه 80% ديگه هست.:eyelash
تا وقتي که از خودت و بيماريت و مشکلات دست به گريبانت مي نويسي همه چيز عالي و درک شدنيه ولي اگه يک کم دايره رو بزرگتر کني، اونوقته که تشدد آرا به وجود مياد و حتي ممکنه خيلي تو صحراي کربلا هم گم شن :confused… نمونه اش رو هم دارم.
مثل کسي که احساس تيز بودن داره منفجرش مي کنه و براي مچ گيري از من!!!! نوشته حذف شده رو مياره وسط و واسه مستدل بودن حرفش اين شعر و هم مينويسه که :” واعظان کين جلوه در محراب و منبر مي کنند /تا به خلوت مي روند آن کار ديگر مي کنند”.
اين آقا يا خانم عزيز معلومه اصلا نوشته من رو نخونده و فقط يهو در اثر فوران حس باحالي فقط خواسته يه چيزي گفته باشه :goon…آخه دوست من، من کجاي نوشته ام تاکيد کردم که با روابط زن و مرد مشکل دارم و يا لوندي رو براي يک زن قبيح دونستم؟جز اين بوده که خواستم فقط بگم افکار متجددانه رو با تفکر سنتي قاطي نکنيد و مغلمه تهوع آور نسازيد، يا شتره باشيد يا مرغه و تاکيد کردم که هر نکته مکاني دارد و… که تو به زعم خودت مچ من و گرفتي و نوشته ايي که به هزار دليل ديگه غير اين چيزي که تو اشاره کردي حذف شده، رو تو با زرنگي سيو کردي و حالا به عنوان دليل مستندت مي کوبي تو صورتم.
يا دوست ديگه ايي اشاره ميکنه که من با زيرکي همه رو گذاشتم يک طرف و خود باحالم رو يک طرف ديگه.
مگه اين نوشته در مورد من بوده؟ جز اين بود که با دليل و مدرک خواستم ثابت کنم که افراد باهوش جامعه چه زن و چه مرد وقتي پاي ازدواج درميون باشه خواستار ندارن! توقع داشتي براي اثبات حرفم دختر همسايه رو مثال بزنم؟! جامعه ما جامعه رکي نيست و همه چيز در لفافه تعارف و شکسته نفسي پيچيده ميشه براي همين آدمي هم مثل من اگه بگه بابا بخدا با وجوديکه از لحاظ ظاهر چيزي از کسي کم نداشتم ولي خواستار(با خواستگار فرق ميکنه ها) زيادي نداشته، فوري جبهه مي گيريم که واه واه بلا بدور دختره چه از خودش راضيه! ديگه اصلا نگاه نمي کنيم بحث چي بود که اين خودزني توش اتفاق افتاد؟
يا کجاي نوشته من اين معني رو ميداد که من گفتم مردها همه از دم خيانتکارن؟ اگه اينطوري فکر مي کردم که بيچاره اميد بود… اتفاقا تو دنياي واقعي همه ميدونن که من مبنا رو بر خوب بودن طرف ميذارم مگه خلافش ثابت شه و اين مرد و زن نداره … حالا اگه با نوشته ام من غير اين منتقل کردم معذرت مي خوام چون واقعا اينطوري نيست.
يا دوست ديگه فقط بخاطر به چالش کشيدن بحث به هر قيمتي که شده و اعتراف گرفتن از خوانندگان که با من مخالفند و جرات دادن به اونها که حرفي عليه من بزنن!! بحث سازنده رو به بيراهه مي کشونه…چرا به اپوزيسون تشبيه ات کردم؟ چون اونها هم خورد کردن فلاني و بيساري در درجه اول اهميت براشونه، داد سخن ميدن که راي نديد تو خونه هاتون بمونيد و… ديگه فکر مردم بيچاره ايي که تو همين وضعيت با هزار بدبختي دارن زندگي ميکنن و صورتشون رو با سيلي سرخ نگه داشتن و واسه يه لقمه نون شب هزار معلق بايد بزنن رو نمي کنن،چرا بکنند؟راحت تو کشور مملو از دموکراسي گرفتن نشستن و راضين، ديگه گورباباي من ناراضي کرده. بجاي اينکه بيايم به تفکرات و طرز فکري که به غلط عرف شده بپردازيم و راه کار براش ارائه بديم سعي در جرواجر کردن طرف مقابل داريم.چرا؟ چون جرات کرده حرف زده.
چقدر قشنگتر بود از هم مي آموختيم و آموخته مون رو به نسل بعد خود منتقل مي کرديم که اين جامعه ملتهب به سلامت از مرحله گذر، گذر کنه.
حالا هم اگه اين حرفها راحتت مي کنه که ويلي اَخه، فروتن نيست يا شعار ميده ولي در خفا چنان ميکنه و… بگو شايد من يک نفر اصلاح شدم بي خيال هزاران نفر ديگه.
پ.ن: من برای جلوگيری از ورورد اسپم و کنترل اون،فقط کامنت دونی آخرين نوشته رو فعال ميذارم.
پ.ن:بچه هايي که برام ايميل زدن اين نوشته رو به حساب جواب من به ايميلشون بدونن لطفا.:regular
اين آهنگ هم يه جورايي به دلم نشسته شايد که وصف حاله امشبمه.:wink


لينک دانلود


دیدگاه ها خاموش