يلدا

شب يلدا همگی مبارک باشه.
با عشق :love


000.jpg



یلدا

شب يلدا همگی مبارک باشه.
با عشق :love


000.jpg



وقتی کار تموم شد، دلم می خواست همه رو ماچ کنم از دکتر گرفته تا نظافت چی اتاق از بس که شگفت زده و هیجان زده بودم وقتی دیدم حتی یک درصد هم شبیه تصورات وحشتناکی که از اینکار تو ذهنم بود نبود … بالاخره مغز استخوان رو بعد کنسل شدن دفعات متعدد دادم.
روز قبلش روز خیلی گند و افتضاحی رو از لحاظ روحی گذرونده بودم و کاملا شکننده شکننده بودم در ضمن آنچنان زمینی تو حموم خوردم( شاید بعدا شرح ماوقع رو نوشتم) که یک طرف کمرم عملاً مرخص شده بود و با یک حرکت حساب نشده نفسم می رفت از شدت درد، شبش هم با چشمان اشک آلود و به کمک دو تا قرص آرامبخش تونستم چند ساعتی خودم رو بخوابونم … صبح که از خواب پاشدم هم تقریبا همه چیز برخلاف من بود و این زیاد نشونه خوبی نبود ولی دیگه دل رو زدم به دریا و با خودم گفتم رفتنی باید بره!!! آش کشک خاله مه … وقتی وارد بیمارستان شدم خانم دکتر با یه شاخه گل خوشگل که رنگش ست لاکم بود!! اومد به استقبالم و گفت ورودت رو به عنوان اولین داوطلب به این طرح خیر مقدم میگم.
وقتی وارد اتاق نمونه گیری شدم و دکتر اصلی اومد تو با آخرین لحن سوزناکی که تو خودم سراغ داشتم بهش گفتم : دکتر دستم به دامنتون یه جوری بی حس کنید که هیچی نفهمم!. با خنده گفت دختر جون من که دامن ندارم شلوار پوشیدم! گفتم پس دستم به روپوشتون! … روی تخت خوابیدم و دکتر دستور تزریق دیازپام وریدی رو داد بعد چند لحظه گفت تا ده بشمار
من: ، … هشت، نه ، ده، یازده، دوازده، …
دکتر به پرستار: بیشتر بزن .
دکتر: ویولت(البته اسم اصلی خودم) خوابی یا بیدار؟
من: هوم؟ بیدارم.
دکتر: حرف بزن، نخوابی ها، سوزن رو می زنم هیچ دردی نداره فقط موقع کشیدن مایع ممکنه یک کم درد حس کنی. ..الان درد داری؟
من: یک کم.
پرستار: پاتو دراز نکنی ها، ببین زور من بیشتر از تو نمیذارم پات رو دراز کنی.
من: می خوای کمکت کنم؟ خودم پام رو جمع کنم تو سینه با دست نگه دارم؟ و صدای غش غش خنده من که با سرخوشی ولش دادم تو هوا.
پرستار: شیطون نشو بچه!،آروم بگیر … ببینم مطمئنی اکس مکسی چیزی نزدی؟
من: نه قربونت برم من خودم نزده می رقصم احتیاج به این چیزا ندارم.
دکتر: خیلی هوات رو دارن ها سوزن نمونه گیری از بچه ها رو برات آوردن که نازکه و دردش هم کم… خانم دکتر واسه نفرات بعدی سوزن کلفت تر بیارید … مغز استخوان بسه یا بازم بکشم؟
خ دکتر: چند سی سی دیگه می خوام.
بعد تموم شدن کار اینقدرراضی بودم از نحوه انجام کار و برخورد پرسنل و اینکه کمترین دردی نداشتم که دلم می خواست همه رو ببوسم واز این طریق انرژی مثبتم رو بهشون منتقل کنم به دکتر گفتم
– خیلی ممنون خیلی کارتون عالی بود بی نهایت از LP راحتر بود میشه خواهش کنم تزریق تو نخاعم رو هم شما انجام بدید؟
– اگه اینکار رو بکنم باید با گروه ام اس سر شاخ بشم که تو کارشون مداخله کردم.
– پس بذارید بابت تشکر ببوسمتون ( کاملا در عالم هپروت بودم یه چیز می گم یه چیز می خونید بعدا به مامان گفتم این معتاد ها چه حالی می کنن ها اونوقت این بیچاره ها رو اینقدر اَخ و تف می کنن و چرتشون رو پاره میکنن)
– تو رو خدا من و با حراست درگیر نکن!!!!
– خیلی خوب ولی خانم ها رو که می تونم ماچ کنم ، خانم دکتر بیاید لطفاً …شلپ شلپ … جای یک لب صورتی حک شد رو گونه خانم دکتر که احتملا تو بیمارستان خودش بهش تذکر میدن که پاک کنتش و پشت بندش خانم پرستار مورد تفقد من قرار گرفت.
دکتر دعای خیرش رو بدرقه راهم کرد و گفت خيلی مريض خوبی بودم و اميدواره دفعه آينده با پای خودم برم پیشش برای تشکر.(احتمالا منتظر ماچ نگرفته شه:wink)
هرکی بهم زنگ میزد که جویای حالم بشه اول می پرسید مستی؟ از بس مست و ملنگ و مشنگانه حرف میزدم، بعد که اومدم خونه یه چند ساعتی راحت خوابیدم … از تمام انرژی های منفی این چند وقته خالی شده بودم و پر بودم از حس خوب و مثبت احساس می کردم بدترین دشمنانم رو هم می تونم دوست داشته باشم این حس بعد اون همه استرس و نفرت از خود و اشکهای بی محابا لازم بود برام، بعد که سر عقل اومدم با خودم گفتم عجب کاری کردم به دکتر گفتم یه ماچ بده دمت گرم!!!!!!! اونوقت می رفت فکراش رو می کرد فرداش هرچی از دهنش در می اومد نثارم می کرد که چی؟ چرا بهم ت ج ا و ز کردی؟ دختره بی حیا … حالا بیا حالیش کن که بابا بخدا اگه جای تو یکی داشت اتاق رو هم تی می کشید من ماچش می کردم اینقدر که حسم خوب بود و همه به نظرم دوست داشتنی و بی ریا می اومدن … کوتاه بیا، بابا بی خیال نذار چرتمون پاره شه.:goon
پ.ن : معذرت اگه نگرانتون کردم دست من نبود سایت دچار مشکل شده بود.:eyelash



کوه هدف توست و رسيدن به قله اون هم طبيعتاً راه رسيدن به هدف!!
کوهي را که مي خواهي ازش بالا بري انتخاب کن. قرار است براي رسيدن به مقصدت شور و شوق،زمان و انرژي قابل قبولي صرف کني پس به حرف ديگران گوش نکن و کاري رو انجام بده که از انجامش اطمينان داري.
زمان نزديک شدن به کوه را بشناس: کوه اغلب منظره اي دور دست، زيبا، جالب و پر از چالش است، وقتي بهش نزديک مي شي مشتي سنگ و خاکه و راهي پر پيچ و خم، جنگل و حيوان و …به طور خلاصه مملو از ناشناخته هاس.
چيزي که روي نقشه يا از راه دور به نظر آسون مي آد تو زندگي واقعي خيلي سخته. پس تمام راه ها و مسير ها رو بررسي کن که اگر از اين راه نشد، راه ديگري براي رسيدن به قله پيدا کني به شرطي به قله خواهي رسيد که فقط به رسيدن فکر کني راهش بالاخره پيدا مي شه.
اگر اولين کسي هستي که از کوه بالا مي ره، براي آيندگان نشانه هايي به جا بگذار که پيمودن مسير براش آسون شه. يادت نره که تجربه تو به نفر بعدي خيلي کمک خواهد کرد همونطور که در جاي خودش و زمان خودش تجربه ديگران کمک تو بوده.
خطرها وقتي قابل مهار هستن که از نزديک ديده بشن وقتي بالا رفتن از کوه آرزوهاتو شروع کردي به اطرافت با دقت توجه کن پرتگاهها، شکافهاي ناديدني، سنگهاي سر راه را که طوفان صيقلي شون کرده و مثل يخ ليزن و اگه پا روشون بذاري قطعاً سر مي خوري و…اما اگه دقيق باشي خطرات قابل تشخيص اند و مي شه مهارشون کرد.
از چشم اندازهاي مسير که مرتباً در حال عوض شدن هستن بهره ببر اما هرگز قله رو فراموش نکن. هر چي بالاتر بري چشم اندازت وسيع تر و زيبا تر مي شه! گهگاه ايستادن و نگاهي به اطراف انداختن باعث مي شه بفهمي هر چه از بالاتر نگاه کني، خواهي تونست دورتر رو ببيني از اين فرصت براي کشف چيزهايي استفاده کن که تا حالا نديده اي.
به بدنت احترام بگذار و دوستش داشته باش. هر چند گاهي بخشي از اون به هر دليل در هماهنگي کامل با بقيه نيست و ممکنه اذيتت کنه. در هر حال تنها کسي مي تونه صعود کنه که به اندازه کافي به جسمش و خواسته هاي اون توجه کنه.
آن قدر که زندگي به تو وقت مي ده، فرصت داري. پس براي صعود بيش از حد لازم تلاش نکن اگر تندتر از لزوم حرکت کني خسته مي شي و هرگز نخواهي رسيد اگر خيلي آهسته بري شب مي شه و گم مي شي با سرعت مناسب به پيشروي ادامه بده و اگر به مانعي برخورد کردي به جاي مشوش شدن به دنبال راه عبور بگرد. حفظ آرامش وقتي مهمه که عامل بر هم زدنش وجود داشته باشه اگر نه توي خواب همه دنيا در حال آرامش است!
به روحت احترام بگذار تمام مدت تکرار نکن که “بايد موفق شم” . روحت ديگه اين موضوع و مي دونه در عوض نياز داره از اين راهپيمايي طولاني براي رشد، گسترش به سوي افق و رسيدن به آسمون استفاده کنه. وسواسي بودن هيچ کمکي در رسيدن به هدف نخواهد کرد و تنها کاري که مي کنه گرفتن لذت صعوده در عين حال تمام مدت تکرار نکن که”راه سخت تر از اونه که فکرشو مي کردم” اينکار باعث کاهش شديد سطح انرژي ات خواهد شد.
خودت را براي پيمودن يک کيلومتر بيشتر آماده کن به دليل خطاي چشم در بر آورد طول مسير، قله هميشه دورتر از چيزي است که فکر مي کردي. خودت رو گول نزن لحظه اي مي رسه که فکر مي کني به هدف نزديکي اما خيلي راه مونده. اگر خودتو براي بيشتر رفتن آماده کرده باشي توان ادامه مسير رو خواهي داشت و اين موضوع برات دردسر ساز نخواهد شد.
وقتي به قله رسيدي شاد شو، گريه کن، دست بزن، از ته دل فرياد خوشحالي سر بده. بذار باد دائمي بالاي کوه همونطور که عرقتو پاک مي کنه ذهنتم پاک کنه، غبار قلبت رو بروبه و نگاه کن به چشم انداز دور دست و رويايي ديروز. امروز زير پاي توست و جزئي از زندگي تو محسوب مي شه پيروزي ات مبارک.
با خودت عهدي ببند: بپذير نيرويي رو کشف کرده اي که نمي شناختي و به خودت بگو از اين به بعد از اين نيرو تا پايان عمرت استفاده خواهي کرد عهد کن کوه ديگري پيدا خواهي کرد و با تمام قدرت از آن بالا خواهي رفت!
داستانت رو براي ديگران بگو، الگويي به جا بگذار، هر چه را که ممکن است بگو اجازه بده ديگران با استفاده از تجربه هاي تو به خودشون اجازه رو به رو شدن و جرات صعود کردن از کوه رو بدهند.


بخواهيد تا به شما داده شود، بجوييد که خواهيد يافت، بکوبيد که بر شما گشوده خواهد شد.زيرا هر که بخواهد، دريافت کند و هر که بجويد، بيابد و هر که بکوبد، بر او گشوده خواهد شد. انجيل متي



کوه هدف توست و رسيدن به قله اون هم طبيعتاً راه رسيدن به هدف!!
کوهي را که مي خواهي ازش بالا بري انتخاب کن. قرار است براي رسيدن به مقصدت شور و شوق،زمان و انرژي قابل قبولي صرف کني پس به حرف ديگران گوش نکن و کاري رو انجام بده که از انجامش اطمينان داري.
زمان نزديک شدن به کوه را بشناس: کوه اغلب منظره اي دور دست، زيبا، جالب و پر از چالش است، وقتي بهش نزديک مي شي مشتي سنگ و خاکه و راهي پر پيچ و خم، جنگل و حيوان و …به طور خلاصه مملو از ناشناخته هاس.
چيزي که روي نقشه يا از راه دور به نظر آسون مي آد تو زندگي واقعي خيلي سخته. پس تمام راه ها و مسير ها رو بررسي کن که اگر از اين راه نشد، راه ديگري براي رسيدن به قله پيدا کني به شرطي به قله خواهي رسيد که فقط به رسيدن فکر کني راهش بالاخره پيدا مي شه.
اگر اولين کسي هستي که از کوه بالا مي ره، براي آيندگان نشانه هايي به جا بگذار که پيمودن مسير براش آسون شه. يادت نره که تجربه تو به نفر بعدي خيلي کمک خواهد کرد همونطور که در جاي خودش و زمان خودش تجربه ديگران کمک تو بوده.
خطرها وقتي قابل مهار هستن که از نزديک ديده بشن وقتي بالا رفتن از کوه آرزوهاتو شروع کردي به اطرافت با دقت توجه کن پرتگاهها، شکافهاي ناديدني، سنگهاي سر راه را که طوفان صيقلي شون کرده و مثل يخ ليزن و اگه پا روشون بذاري قطعاً سر مي خوري و…اما اگه دقيق باشي خطرات قابل تشخيص اند و مي شه مهارشون کرد.
از چشم اندازهاي مسير که مرتباً در حال عوض شدن هستن بهره ببر اما هرگز قله رو فراموش نکن. هر چي بالاتر بري چشم اندازت وسيع تر و زيبا تر مي شه! گهگاه ايستادن و نگاهي به اطراف انداختن باعث مي شه بفهمي هر چه از بالاتر نگاه کني، خواهي تونست دورتر رو ببيني از اين فرصت براي کشف چيزهايي استفاده کن که تا حالا نديده اي.
به بدنت احترام بگذار و دوستش داشته باش. هر چند گاهي بخشي از اون به هر دليل در هماهنگي کامل با بقيه نيست و ممکنه اذيتت کنه. در هر حال تنها کسي مي تونه صعود کنه که به اندازه کافي به جسمش و خواسته هاي اون توجه کنه.
آن قدر که زندگي به تو وقت مي ده، فرصت داري. پس براي صعود بيش از حد لازم تلاش نکن اگر تندتر از لزوم حرکت کني خسته مي شي و هرگز نخواهي رسيد اگر خيلي آهسته بري شب مي شه و گم مي شي با سرعت مناسب به پيشروي ادامه بده و اگر به مانعي برخورد کردي به جاي مشوش شدن به دنبال راه عبور بگرد. حفظ آرامش وقتي مهمه که عامل بر هم زدنش وجود داشته باشه اگر نه توي خواب همه دنيا در حال آرامش است!
به روحت احترام بگذار تمام مدت تکرار نکن که “بايد موفق شم” . روحت ديگه اين موضوع و مي دونه در عوض نياز داره از اين راهپيمايي طولاني براي رشد، گسترش به سوي افق و رسيدن به آسمون استفاده کنه. وسواسي بودن هيچ کمکي در رسيدن به هدف نخواهد کرد و تنها کاري که مي کنه گرفتن لذت صعوده در عين حال تمام مدت تکرار نکن که”راه سخت تر از اونه که فکرشو مي کردم” اينکار باعث کاهش شديد سطح انرژي ات خواهد شد.
خودت را براي پيمودن يک کيلومتر بيشتر آماده کن به دليل خطاي چشم در بر آورد طول مسير، قله هميشه دورتر از چيزي است که فکر مي کردي. خودت رو گول نزن لحظه اي مي رسه که فکر مي کني به هدف نزديکي اما خيلي راه مونده. اگر خودتو براي بيشتر رفتن آماده کرده باشي توان ادامه مسير رو خواهي داشت و اين موضوع برات دردسر ساز نخواهد شد.
وقتي به قله رسيدي شاد شو، گريه کن، دست بزن، از ته دل فرياد خوشحالي سر بده. بذار باد دائمي بالاي کوه همونطور که عرقتو پاک مي کنه ذهنتم پاک کنه، غبار قلبت رو بروبه و نگاه کن به چشم انداز دور دست و رويايي ديروز. امروز زير پاي توست و جزئي از زندگي تو محسوب مي شه پيروزي ات مبارک.
با خودت عهدي ببند: بپذير نيرويي رو کشف کرده اي که نمي شناختي و به خودت بگو از اين به بعد از اين نيرو تا پايان عمرت استفاده خواهي کرد عهد کن کوه ديگري پيدا خواهي کرد و با تمام قدرت از آن بالا خواهي رفت!
داستانت رو براي ديگران بگو، الگويي به جا بگذار، هر چه را که ممکن است بگو اجازه بده ديگران با استفاده از تجربه هاي تو به خودشون اجازه رو به رو شدن و جرات صعود کردن از کوه رو بدهند.


بخواهيد تا به شما داده شود، بجوييد که خواهيد يافت، بکوبيد که بر شما گشوده خواهد شد.زيرا هر که بخواهد، دريافت کند و هر که بجويد، بيابد و هر که بکوبد، بر او گشوده خواهد شد. انجيل متي



اين فيلم شايد هيچی از زيبايي جاده عباس آباد نشون نده ولی برای من بی نهايت خاطره انگيزه و فراموش نمی کنم چه لذتی از ديدن جاده و مه ميان کوهها بردم و يه دل سير عکاسی کردم.:hug
زمستون جاده شماله که خودش دنيايي زيبايي داره.:regular
فیلم شمال
اين فيلم شايد بيشتر برای بچه های خارج از کشور ديدنی و خاطره انگيز باشه،آهنگی که پخش ميشه هست ” بهشت از آن توست” و به واقع اين جاده خودش عين بهشته.:love
پ .ن : ظاهراً پرشين گيگ بگير نگير داره:confused و يه موقع فيلم رو باز ميکنه يه موقع نه :whistling. مثلا الان که ساعت 5:15 بعداز ظهره و من امتحان کردم بازش کرد… شرمنده اگه کسی می خواد ببينه بايد ساعتهای مختلف امتحان کنه.:regular



شنبه 17 آذر 1386 ساعت 18:14
هشدار مشاور وزیر درباره ریش‌تراش
آفتاب_ مشاور وزارت صنایع هشدار داد: با توجه به عدم كنترل و آزمایش بهداشتی ژیلت‌های ارزان قیمت در حال فروش در سطح شهر و احتمال بیماری‌زایی، مردم به هیچ وجه نباید از آنها استفاده كنند.
محمدرضا شاه‌بنده با بیان این مطلب افزود: با توجه به بررسی‌های انجام شده، این ژیلت‌ها از چین وارد شده و متاسفانه جزو اقلام رده چهار تولیدی و یا گروه D آنهاست. این در حالی است كه محصولات تولیدی گروه A چین دارای استانداردهای كشورهای اروپایی و آمریكایی بوده و به این كشورها هم صادر می‌شود.
به گزارش ایسنا،وی افزود: متاسفانه تجار سودجو، این ژیلت‌های ارزان قیمت را كه جزو تولیدات گروه D بی‌كیفیت چین است، وارد می‌كنند.
به گفته‌ وی، آنها در خریدهای خود پیشنهاد خرید یك كانتینر ژیلت به قیمت موردنظرشان را به فروشندگان چینی داده و آنها نیز برای كسب سود، با مواد اولیه ضایعاتی این ژیلت‌ها را تولید و به آنها می‌فروشند.
او خاطرنشان كرد: قیمت این ژیلت‌ها در حدی است كه حتی پوشش هزینه بسته‌بندی آنها را نداده و در واقع از ضایعاتی كه دولت چین برای جمع‌آوری آنها پول هم می‌دهد، تهیه شده و به همین دلیل است كه به این قیمت نازل به دست مصرف كنندگان ایرانی می‌رسد.
شاه‌بنده هشدار داد: مصرف كنندگان نباید به دلیل ارزان بودن این ژیلت‌ها از آنها استفاده كنند، زیرا هزینه‌ی درمان بیماری‌های ناشی از آن به مراتب بیشتر از خرید تیغ‌های معتبر از داروخانه‌هاست.
مشاور وزارت صنایع در صنایع بهداشتی، آرایشی و شوینده در تشریح خطرات استفاده از این ژیلت‌ها گفت: طبق آزمایشات انجام شده، در تولید دسته پلاستیكی این ژیلت‌ها از بی كیفیت‌ترین پلاستیك‌های ضایعاتی استفاده می‌شود، در حالی كه باید برای تهیه آنها پلاستیك خوراكی به كار برده شود. این پلاستیك‌ها به دلیل میكرو ارگانیسم‌های موجود در آن می‌تواند حساسیت‌های پوستی، آلرژی و امثال آن ایجاد كند.
او با بیان این كه طبق استانداردها، برای تولید تیغ ژیلت باید از فلز استیل كه زنگ نزده و میكروب‌ها را جذب نمی‌كند، استفاده شود، افزود: این در حالی است كه طبق آزمایش‌های انجام شده تیغ این ژیلت‌ها از فلز نامرغوب تهیه شده است.
شاه‌بنده خاطرنشان كرد: تیغ این ژیلت‌ها بعد از یك بار مصرف و تماس با آب به سرعت زنگ زده و آلودگی‌های شیمیایی روی آن جمع می‌شود كه در صورت استفاده مجدد موجب ورود این آلودگی‌ها به بدن و ایجاد بیماری‌های پوستی می‌شود.
وی با اشاره به یك بار مصرف بودن این ژیلت‌ها هشدار داد: در استفاده اول از این ژیلت‌ها، در صورت ورود میكروب به پوست، میكرو ارگانیسم بدن فعال شده و با داغ شدن پوست، باعث نابودی آنها می‌شود اما دفعات استفاده از آنها خطرات بیشتری داشته و به مرور موجب تضعیف سیستم ایمنی بدن می‌شود.
شاه‌بنده اضافه كرد: طبق آزمایش‌های انجام شده، تیغ این ژیلت‌ها مانند كارد اره‌ای بوده و با ایجاد خراش در پوست موجب به وجود آمدن محیط مناسبی برای ورود میكروب‌های روی بدنه آنها به بدن می‌شود.
وی درخصوص علل واردات این ژیلت‌ها گفت: به دنبال خارج شدن ژیلت و تیغ ریش تراش از نظارت وزارت بهداشت، برای واردات آنها دیگر نیازی به مجوز وزارت بهداشت نبوده و واردكنندگان تنها یك مجوز از وزارت صنایع و معادن دریافت می‌كنند.
او تصریح كرد: متاسفانه بازدیدهایی همچون OMP از كارخانه سازنده كه برای اقلام بهداشتی و آرایشی تحت نظر وزارت بهداشت انجام می‌شود، به دلیل خروج ژیلت از كنترل این وزارتخانه دیگر انجام نمی‌شود. انجام این بازدید به خود واردكنندگان محول شده كه این مساله موجب این سوء استفاده‌ها شده است.