هنوز ننوشتم

نه هنوز هيچي رو شروع نکردم … زدن استارت اول يک کم سخت به نظر مياد … حتي خواب ديشبم هم به چگونه شروع کردن قصه اختصاص داشت … مي دونم چي مي خوام بنويسم ولي چه جوري شروع کردنش خيلي سخت به نظر ميرسه … نمي دونم از زمان حال شروع کنم با يه اتفاق باحال و بعد برگشت بزنم به گذشته يا اينکه روتين از گذشته شروع کنم و بيام جلو … اينکه کدوم اتفاق رو انتخاب کنم فعلا درگيرم کرده … مي دونم هرچي قلم بزنم اگه دلچسب و مطلوب نباشه از طرف حاميم خط ميخوره و جاي نگراني نداره … ولي رضايت خودم رو که بايد جلب کنه، مگه نه؟
الان جزو اون زمانهايي که بخودم بد بيراه ميگم که واسه خودم دستي دستي کار درست کردم … بد بود بي خيال از خواب بلند مي شدم و بدون اينکه هدف خاصي داشته باشم روزم رو ميگذروندم؟ و تنها نگرانيم ممکن بود کار کردن يا نکردن رودههام باشه! … حالا هي بايد نگران نوشته هام باشم و اينکه بايد تازه جوابگوي نوشتن يا ننوشتنم هم باشم.
اصن همش تقصير اين دوست نويسنده مه که بهم گير داد بنويسم … داستان هم از اونجايي شروع شد که با غش و ريسه داستان عروسي رفتنم و سوار بالابر غذا شدنم رو براش تعريف کردم … ديگه گير داد که مگه چند نفر مثل تو شانس دارن سوار بالابر غذا بشن؟ تو خيلي بامزه با اتفاقات تلخي که بيماري جلو راهت گذاشته برخورد ميکني، بيا اين صحنه ها رو بنويس و کتابشون کن، مطمئن باش که نه تنها به درد مردم عادي مي خوره بلکه بيماران هم از خوندنش لذت کافي رو مي برن … و اين شد که حس باحال بودن و منجي بشريت بودنم به شدت قلقک شد و خواستم بنويسم … هرچند الان احساس خري را دارم که به شدت در گل گير کرده.:whistling
پ.ن: بچه ها کسي اطلاعاتي در مورد تلويزيونهاي LCD داره؟ که تصوير و رنگ و نماي کدوم بهتره و همينطور خدمات پس از فروش خوبي داره يا نه؟ مربع هاش بهتره يا مستطيل هاش؟ اگه راهنماييم کنيد ممنون ميشم.:love


نظرات شما


  1. رونيکا در 07/27/09 گفت :

    خوبم


  2. ستاره نقره ای در 07/27/09 گفت :

    سلام خانم نويسنده
    نگران نباش هميشه قدم اول سخته ولی وقتی بيفتی رو غلتک همه چی حل می شه مخصوصا که طرف ويولت هم باشه ديگه نمی شه نگهش داشت #rolling
    موفق باشی


  3. پرند در 07/27/09 گفت :

    سلام.
    امیدوارم هرچه زودتر بتونی شروعش کنی.
    در مورد تلویزیون هم اطلاعات زیادی ندارم ولی دیدم که تصویر توی مستطیلش خیلی کشیده و دفرمه می شه.
    موفق باشی


  4. سینا در 07/27/09 گفت :

    ۱- فکر نمی کردم به اين زودی برگردی و خودم رو برای يک هجران واقعی آماده کرده بودم. سورپريز شدم #surprise
    ۲- پیشنهاد می کنم به جای اينکه بگی «احساس خري را دارم که به شدت در گل گير کرده» مثل یکی از همکارای من بگی «احساس آهویی را دارم که به شدت در گل گير کرده» #grin
    ۳- در مورد موضوع نوشتن پیشنهاد می کنم اول تصمیم بگیری که می خوای داستان کوتاه بنویسی یا بلند؟ اصلاْ چطوره همین ماجرای عروسی خواهر آقا امید رو به صورت یه داستان کوتاه (بسته به سلیقه ات خنده دار یا غم انگیز)‌دربیاری؟


  5. رويا در 07/27/09 گفت :

    ويولت جان خيلی خودت رو دچار استرس نکن .من احساس ميکنم تو در زمينه داستان کوتاه بسيار موفقی.می تونه اين داستانهای کوتاه هر کدوم طوری نوشته بشه که از نظر زمانی به ترتيب باشه.يعنی از يک فاصله زمانيه گذشته شروع کنی و هر اتفاقی که افتاده برات ،به صورت داستان کوتاه بنويسی.و در ضمن هر کسی که می خونتش متوجه بشه که داره پشت هم اتفاق میافته طی ميشه.اميدوارم منظورم رو رسونده باشم.


  6. علی دولت در 07/27/09 گفت :

    سلام
    همیشه شروع نوشتن یا ترجمه کردن سخته ولی مطمئنا تو میتونی!#applause
    در مورد LCD اگه تونستی هم LCD ببین هم پلاسما فکر کنم پلاسما از نظر رنگ نظرت رو جلب کنه وقتی به پلاسمای پاناسونیک نگا میکنم انگار داخل TV نشستم!من LCD ‍اناسونیک دیدم اصلا کیفیت پلاسما رو نداره! در مورد خدمات پس از فروش تو ایران سامسونگ از همه قویتر به نظر میاد و بعدش LG اما کیفیت تصویر پلاسما تو دست پاناسونیکه قیمتشم 42 اینچ حدود ۵ تومن بود تو عید و بزرگترش رو ‍‍۱۱ میلیون!


  7. رويا در 07/27/09 گفت :

    معذرت در جمله يکی به آخر (واو ) جا افتاد.اتفاق ميافته و طی ميشه.


  8. مرجان در 07/27/09 گفت :

    خب بالابره غذا هم همون آسانسوره ديگه .. ذوق مرگيش واسه چيه که ديگه بخوای کتاب راجع بهش بنويسی #rolling ولی جون من کتابتو بنويس هرچی زودتر منو گيگيلی در انتظاريم #grin
    شاد باشی عزيز#flower


  9. مدوسا در 07/27/09 گفت :

    گلکم خب از يه جايی شروع کنيين…حتی شده از وسط داستان. حتی ميتونيين وسطای کار راوی رو از اول شخص بکنين سوم شخص…حالا که با کامپيوتر مينوسين راحتتره. فقط شروع کنين. با اين طرز نوشتنتون من مطمئنم زود پيدا ميکن سبکتونو(من که سبک اينجا رو خيلی دوست ميدارم). ميگم موقع نوشتن آهنگ گوش کننين راحتر نمينويسين؟ بووس


  10. زیر خط IT در 07/27/09 گفت :

    من میگم سامسونگ از نوع مستطیلیش ،
    لینکهای زیر رو هم ببینی بد نیست
    http://www.infoage.ir/official/5370/
    view.asp?ID=421554
    http://www.smarthouse.com.au/Reviews/
    TVs_And_Large_Display/V7E4E9S8
    http://www.lcd-tv-reviews.com/


  11. ساتين در 07/27/09 گفت :

    سختش همون شروع کردنشه.


  12. فرهاد در 07/27/09 گفت :

    #flower


  13. eli در 07/27/09 گفت :

    دومين پاراگراف اين پست، شايد شروع بد براى کتابت نباشه، هان؟ چى فکر مى کنى؟


  14. هانيل در 07/27/09 گفت :

    دلو بزن به دریا از یه جایی شروع کن… مطمئن باش خوب میشه… زیاد منتظرمون نگذار#kiss #flower


  15. maryam در 07/27/09 گفت :

    سلام ويولت جون … راستش من خودم داستانهای روتين رو بيشتر دوست دارم … در مورد تلويزيون هم ما خودمون LCD سامسونگ داريم و تا الآن که يکسال گذشته ازش راضی هستيم


  16. نفيسه در 07/27/09 گفت :

    به خاطر نوع کارم دربست در اين زمينه در خدمتتم . ای .ميل بهم بزن #thinking


  17. #heart #flower


  18. پريچهر در 07/27/09 گفت :

    تلويزيون ال سی دی از پلاسما خيلی بهتره يکی از علت هاس اينه که توی ال سی دی انعکاس نور اتفاق نمی افته…
    مارک آ ا گ هم عاليه – کاتالوگش هم دارم اگه خواستی.


  19. سپيده در 07/28/09 گفت :

    اگه هر روز بدونی هدفی داری و ميتونی مفيد باشی بهتر نيست؟؟
    تنبلی هم نکن
    من خودم ال سی دی سونی مستطيلی خريدم و خيلی هم راضی هستم از کيفيت صدا و تصويرش…
    من هم آپم


  20. سلام عزیز.
    به نظر من که از حال شروع کنی البته خیلی کوتاه و بعد با یه اتفاق برگردی به گذشته بهتره اینطوری خواننده یه چیزی مثل امید توی زمان حال رو داره و کشش برای رسیدن به انتهای داستان بیشتره البته به نظرم بد نیست که این مرور گذشته رو برسونی تا اونجایی که رسیدی به فلاش بک و بعد از اونجا داستانت توی زمان حال اتفاق بیافته.البته این نکته هم بگم که بنده اصولا هیچی از نویسندگی نمیدونما و این فقط یه نظر آماتوریه شخصی بود.من فقط زیاد کتاب خوندم همین
    تو خودت بهترین انتخاب رو خواهی کرد و در این شکی نیست
    در مورد تی وی به نظرم سامسونگ بهترین انتخابه اگر هم خواستی من میتونم جای رو معرفی کنم که بری و بگیری چون تازه ازش خرید کردیم..فقط این تی وی ها رو باید جایی قرار بدی که از لحاظ دید همه جای خونه رو ساپورت کنه.پس قبلش حتما در مورد جاش مطمئن شو
    مراقب خودت باش.بوس#grin


  21. سلام ویولت عزیزم…
    به نظر من که پیشنهاد دوستت پیشنهاد به جایی بوده….
    راستی در مورد تلویزیون مربع فک کنم منظورت
    projection
    باشه
    که زیاد خوب نیست … میدونی ؟؟ تصویر خیلی بزرگ و بی قواره میشه… و از گوشه ها و کنار
    Tv
    اصلا تصویر معلوم نیست…. بیخیال مربع شو
    در مورد
    LCD
    بستگی به قیمتش داره
    اول که سونی ، تصویرش فوق العاد ه س .. قیمتشم از همه بیشتره ولی ارزش داره
    بعدی هم سامسونگ خوبه هم قیمتش هم کیفیتش
    ولی گول خوشکلی
    LG
    رو نخور…من از خیلی ها شنیدم که سوخته و درست نشده
    … در هر حال خواستم کمکی کرده باشم
    مواظب خودت باش
    بوسسسس
    #heart


  22. سوسن در 07/28/09 گفت :

    فک نمي کردم اين قدر زود بر گردی
    شانسکی سر زدم


  23. مريم ( تازه وارد) در 07/28/09 گفت :

    من فكر ميكنم اگه از حال شروع كنيد و كمي جلو بريد بعد برگرديد به زمان گذشته خيلي جذاب تر ميشه . من خودم هم همين طوري جذب نوشته هاي شما شدم . اولش با سرچ يه كلمه توي گوگل به عنوان: من و ام اس برخوردم كه كلمه مورد نظر من اتفاقا توي اون نوشته شما هم بود بعد با خوندن يكي دو تا از نوشته هاي به روز شما به شدت كنجكاو شدم كه از اصل ماجرا و گذشته شما سردر بيارم به همين دليل هم رفتم سراغ ارشيو و شروع كردم به خواندن واقعا به اندازه يه رمان برام جالب بود با اين تفاوت كه ميدونستم اين داستانها همه واقعي هستند
    فقط انتخاب يه داستان جالب از زمان حال مهمه كه خواننده ها رو جذب كنه . در اين مورد اريو نوشته ها ودتوهم ميتونه كمك كنه يعني از روي تعداد نظرات ميتونيد ميزان استقبال افراد رو بسنجيد
    موفق باشيد


  24. #hug خواهش ميکنم عزيزم #heart #kiss #kiss #kiss #kiss


  25. عسل در 07/29/09 گفت :

    خب باحالی اين دردسرهارم داره ديگه#winking ولی واقعا راست گفته#applause


  26. Ocean در 07/29/09 گفت :

    Hi Violet Jaan,
    neveshtane yek ketab ideh besyar alee hast. kash man vaght va estedadesh ro dashtam. hatman in karo bekon.
    movazebe khodet bash


  27. UnI در 07/29/09 گفت :

    با داستان کوتاه شروع کنين…
    چه خوب که هدفمندتر زندگی می کنید!


  28. بادیس در 07/29/09 گفت :

    ویولت جان منم تازه تلوزیون خریدم، تا جایی که من تحقیقات کردم مزیت LCD بر پلاسما: رنگهای واضح تر، تصویر شفاف تر، طول عمر بالاتر، وزن سبکتر و قابلیت بهتر برای نصب به دیوار، عدم نیاز به شارژ گاز(آخه پلاسماها گازی هستن و بعد از یه مدت افت کیفیت تصویر پیدا می کنن و باید ببری و گازشون رو شارژ کنی که خیلی دردسر داره) و … اما مزیت پلاسما ارزانتر بودنشه (مخصوصا در ابعاد بزرگ این اختلاف قیمت مشهود تره) و اینکه چون صفحه اش با یه شیشه (مثل تلوزیونهای عادی لامپی) پوشیده شده در اثر ضربه مقاومتره (ال سی دی ها در اثر ضربه محکم پیکسل هاشون می سوزه). در مجموع اگه میخوای با قیمت پایینتر اینچ بالاتری بخری و خونه شلوغ پلوغی داری که هر لحظه ممکنه یه بچه توپی به سمت تلوزیون شوت کنه پلاسما بخر، در غیر اینصورت LCD. من خودم sony bravia LCD خريدم. البته تازه خريدمش اما فعلا که کيفيت صدا و تصويرش عاليه#winking


  29. آزاده در 07/29/09 گفت :

    ويولت جان سلام
    خوندن کتابهای نويسنده هايی که خاطرات روزانه نوشتند می تونه کمکت کنه مثلا بابا لنگ دراز يا عطر سنبل عطر کاج که اين همه سرو صدا کرده اگه بخونی می بينی خاطراتی از زبون يک مهاجر به آمريکاست که تو ساده ترين نثر نوشته شده اما الان کتاب به چاپ دهم رسيده به نظر من سوژه ها رو در نظر بگير تو آيتم های جدا کاملش کن در پايان کل کتاب راجع به يه موضوع است ولی تو آيتم ها ی جدا می تونی رو شخصيت ها خوب کار کنی روايت داستان هم هر چی ساده تر باشه بيشتر به دل می شينه برا اول کار بهتره سبک واقع گرا رو انتخاب کنی موفق باشی#heart


  30. شب تاب در 07/29/09 گفت :

    سلام خانمی. درمورد ال سی دی نوشتی که بهترينش از نظر من سونيه و درحال حاضر سونی مدل براويا از نوی ال سی دی و پزوجکشن توی بازار زياده و کيفيتش هم وقتی درکنار سامسونگ و ال جی بذاريش خودش برات حرف ميزنه! منتها بالای ۲ ميليون بايد هزينه کنی براش… اينها اطلاعات من بود بعد از تحقيق زياد چون خودمون هم در شرف خريدنيم.موفق باشی


  31. مهسا در 07/29/09 گفت :

    #flower


  32. آلما در 07/29/09 گفت :

    #flower #kiss


  33. آي گفتي آي گفتي منم اين مشكل استارت اول رو بدجوري دارم و دقيقا يك خر در گل فرو مانده هستم
    در مورد تلوزيون : والله من فقط ميدونم مستطيلاش بدليل اينكه استاندارد پخش برنامه ها مربعه وقتي ميخواي مستطيل ببينيشون تصوير كش مياد و يه حالت بدي داره من كه خوشم نمياد همه چيز پهنه منكه خوشم نمياد


  34. ويولت جان من پيشنهادی نميکنم که از کجا شروع کنی #tongue اما ميدونم وقتی شروع کنی اون تابو ميشکنه بعد تازه هی مورد جديدتری برای نوشته ات پيدا ميکنی و خودت انها رو اديت ميکنی


  35. مونس در 07/29/09 گفت :

    سلام .من هم با داستان کوتاه موافق ترم.با شناختی که از شما و نوع نوشتن شما دارم مطمئنم که کار خوبی از اب درمياد. مشتاقانه منتظرم.#flower


  36. سينا در 07/29/09 گفت :

    چرا لينکاي وبلاگت اينجوري شده؟ ديگه به ترتيب آپ کردن نيست و معلوم نميشه کدومشون تازه آپ کردن؟


  37. فلفل بانو در 07/29/09 گفت :

    وای تلوزيونننننننننننننن#grin


  38. ساتين در 07/29/09 گفت :

    اين وبلاگهای دوستات چرا اينقذه گل بارون شده؟#silly


  39. يه زن در 07/29/09 گفت :

    #surprise موندم از اين همه اطلاعات تو چه جوری بخوای تصميم بگيری ؟ #worried راستشو بگم من هيچ وقت اين طوری نمی‌تونم تصميم بگيرم از قديم و نديم گفتن با اهل فن مشورت کن جانم ..حالا پوستيژ و اينا اُکی می‌شه نظر داد چون حرفه‌اي نيست ولی تلويزيون اونم درحد ميليونی پول دادن بالاش نياز به اطلاعات درست داره. حالا… خدمتت بعرضم که بعنوان کارمند وطن‌فروش یه شرکت معتبر ژاپنی، آخرين کيفيت ارائه‌شده مربوط به ال‌سی‌ديه و پلاسما خيلی وقته که اوته ديگه. بعدش بنظر من حقیر، سونی اول و آخر توليدات صوتی و تصويريه و ديگه اينکه بعد از اون سامسونگ پرفروشترين مارک دنياست (تو تلويزيون البته) و اما خودم ال‌سی‌دی سونی رو بشدت توصيه می‌کنم . اينم که می‌گن صفحه دراز می‌شه و پهن و اينا نمی‌دونم از چی حرف می‌زنن. امکانات نمایش تصويری متفاوت داره که می‌تونی کله يارو رو قابلمه کنی و یا فندقی … ولی خدایی‌اش کیفیت دارن این ال‌سی‌دی ها ها ها هااااااااا #kiss


  40. يه زن در 07/29/09 گفت :

    راستی نظرمم راجع به نوشتن رسمی بگم که يه وقت لال از دنيا نرم #grin بنظرم فقط شروع کن… يعنی هر چی که به ذهنت می‌آد ترتيب آداب مجوی … بعداً می تونی اديت کنی… منم با تيکه نويسی موافقم مثل همين وبلاگ هم حفظ ترتيب خيلی مهم نيست و هم زياد به فکرت فشار نمی‌آری … از خاطرات بيماری‌ات شروع کن … درنظر بگير يه کتاب با يه پيش‌گفتار و بعد يه بيوگرافی و بعد تکه تکه خاطرات وااااااااااااااااای چه شود #heart


  41. عزيزم اين قدر رمز آلود ننويس منم بفهمم…بالابر بياد پايين رو سر هر چی بد خواه توئه….


  42. سروین در 07/29/09 گفت :

    #heart #kiss


  43. ژاله در 07/29/09 گفت :

    آخ جون.چه خوب که آپ کردين#hug
    واسه نوشتنتون يک پيشنهاد دارم:هر چی به ذهنتون ميرسه بنويسيد.سعی نکنيد همون اول کار به نوشته هاتون نظم بدبد.اين جلوی خلاقيت ذهنتونو ميگيره.هر اتفاقی يادتون می ياد بنويسيد بعد که تموم شد ويرايشش کنيد و زمان بنديش رو درست کنيد.اين نظر من نيست ها يک فن نويسندگيه.
    واسه مونيتور پيشنهاد ميکنم کلا يه لپ تاپ سونی بخريد که ال سی دی هاش هم بزرگه هم کيفيتش خوبه.
    موفق باشيد#flower #heart


  44. مرجان در 07/29/09 گفت :

    ويولت جان ! بيا از خودت و کتابت يه خبری بهمون بده لااقل#grin


  45. مهزاد در 07/29/09 گفت :

    تا وقتی بشينی و گير کنی که از کجا شروع کنم يک کلمه هم نمی نويسی از هر جا کيبوردت رفت شروع کن بزار اتفاقات تو رو ببرن درون خودشون اينطوری بهتر جواب ميگيری
    موفق باشی#kiss #flower


  46. مارال در 07/30/09 گفت :

    وای چقدر خوب….مطمئنم موفق میشی خانومی . تو چقدر ماه و دوست داشتنی هستی خدا میدونه . تو این همه وقت وبلاگت رو می خوندم یک ذره غرور توی وجودت ندیدم. ویولت جان آدم های خوبی که اشاره می کنی توی زندگی ات هستن ، فقط به خاطر وجود خودته . خوبی ، آینه خوبی ست.
    امیدوارم موفق باشی عزیزم .


  47. آسمان در 07/30/09 گفت :

    سلام جيگرمممممممممم#heart من چقدر سختمه که نميتونم هرروز بيام اينجا.هنوز برنگشتم و اين چند روز دسترسی به کامپيوترم نداشتم.تو خوبی؟وای ويلی چه عيدهء خوبی.خيلی خوشم اومد.تو که دست به نوشتنت خوبه.بنويس شايد معروفتر شدی.البته يادم باشه قبلش ازت امضا بگيرم#hug دلم برات يه ذره شده بود#blush #heart #kiss #flower


  48. زیتون در 07/30/09 گفت :

    ویولت جون. من یکی از طرفدارای پروپا قرص کتابت خواهم بود! می‌دونی#silly اصلا نباید نگران باشی. مثل همین وبلاگ‌نوشنه! تو هر جوری بگی به دل آدم می‌شینه حرفات. می‌دونی چند بار از خوندن نوشته‌هات روحیه‌گرفتم؟
    #smug


  49. سحر در 07/30/09 گفت :

    اسمش چيه؟ کتاب رو ميگم؟