عشق بعد ازدواج! آری يا نه؟

نمي دونم چرا دوباره اين فکر افتاد تو کله ام؟شايد بخاطر چيزي بود که خوندم يا دوباره ديدن فيلم Unfaithful .
جداً اگه بعد ازدواج بعد اينکه تعهدي رو نسبت به يک آدم ديگه قبول کردي به هردليلي غير هوس يک عشق ديگه بياد سراغت چيکار بايد کرد؟ يعني درسترين کار چي مي تونه باشه؟
وقتي ماجرا عشقش رو نسبت به يک مرد زن دار خوندم ازش بدم اومد حالت اشمئزاز… يک کم بيشتر به خودم وقت دادم واسه قضاوت دوباره. چرا ازش بدم اومد؟ کارش که از رو هوس نبود؟ پس چرا بايد اينطوري در موردش قضاوت کنم؟
ديدم خودم رو گذاشتم جاي زن طرف و قضاوت کردم فکر کردم قربانيم اونم قرباني اين عشق دعوت نشده. ولي اگه سعي کنم خودم رو بکشم بالا و بدون طرف به قضيه نگاه کنم اين حالت بدم تخفيف پيدا مي کنه.
حالا اگه قضيه برعکس بود چي؟ يعني زن بعد ازدواج عاشق مرد ديگه مي شد… بازم تاکيد مي کنم به هر دليلي غير هوس… اونوقت تکليف چي ميشد؟
بد مخمصه ايي نه ؟ اگه واسه خودت و عقل و شعورت حساب جدا و درستي قائل باشي قاعدتاً بايد به اين احساس تازه بها بدي و در غير اينصورت بايد بري تو قالب فداکاري و از خود گذشتن واسه اينکه احساس همسرت رو فداي اين حس تازه شکل گرفته ات نکني.
واقعاً کار و تصميم درست چيه؟ يک لحظه بدون پيش داوري ( کاري که من در ابتدا کردم) خودتون رو بگذاريد تو اين موقعيت و بگيد اگه شما بوديد چيکار مي کرديد اعم از اينکه 1-از زندگي فعليتون راضي بوديد يا نبوديد 2- بنابر سنتها ازدواج کرده بوديد يا بر اساس تصميم عاطفي يا عقلي خودتون.
مي دونم که فاکتورهاي زيادي مي تونه دخيل باشه ولي چند روزه اين فکر مشغولم کرده که با عشق بعد ازدواج بايد چيکار کرد؟:thinking


دیدگاه ها خاموش