همدردی

يكي از دوستان عزيزم متاسفانه به سرطان مبتلا شده و الان مشغول شيمي درماني با عوارض وحشتناك:confused خوب ريختن موها يك چيز عادي تو مرحله شيمي درماني ولي عوض شدن طعم دهان انگار كه هميشه يه كوپه كثافت تو دهنت باشه و مزه مزه اش كني :sick ديگه فكر نمي كنم اين عارضه عادي باشه.Shockh خلاصه داشتيم با هم در اين مورد صحبت مي كرديم و اون نالان بود از وضعيت پيش اومده و اينكه بيماريش يك طرف و اين عوارض گند و مزخرف هم يك طرف، ديگه كاسه صبرش لبريز شده و به هيچ عنوان ياري تحمل و ادامه مسير رو نداره بهش گفتم:
– چند سري بايد شيمي درماني كني؟
_هشت نوبت.
_ الان نوبت چندمه؟
_ ششم.
_ خوب نگران نباش ديگه نفسهاي آخر.:teeth
خودم بعد از اين اظهار همدردي بي ربط::sick
پيوست: اين پست آبچينوس رو از دست نديد باز برداشته عكس منو دستكاري كرده:thinking و حسابي هم محجّبه ام كرده :eyelash با ناخنهاي تيز Razzhbbbt كه هرگونه شباهتي رو قوياً تكذيب مي كنم :nottalking من تا جاييكه يادم مياد هميشه ناخنهام مربع بوده، حالا با اين دست قرضي…:eyebrow


نظرات شما


  1. نخل در 06/13/09 گفت :

    خدواند سلامتي به تمامي بيماران دهد


  2. نخل در 06/13/09 گفت :

    يامن اسمه الدوا و ذكره الشفا
    ادم توي شرايط بد هميشه يك حرفهايي ميزنه كه بعد كه به اون فكر مي كنه مي بينه چه حرف بي ربطي زده ، البته منظور شما از نفسهاي آخر حتماً اون ديو بيماري بوده كه بوسيله شيمي درمان آن ديو از پا در مياد.


  3. ويولت در 06/13/09 گفت :

    به نخل:
    اره عزيزم دقيقا منظورم همين بود
    ولی اگه به کسی که همش حرف مردن و راحت شدن داره ميزنه بگی نگران نباش نفسهای آخر ديگه…#sick


  4. فرزانه در 06/13/09 گفت :

    بابا سوتي #laugh #laugh


  5. فرزانه در 06/13/09 گفت :

    از شوخي گذشته هممون واسش دعا مي کنيم … خدا کنه زودتر خوب بشه#surprise


  6. فرزانه در 06/13/09 گفت :

    ببخشيد منظورم اين بود>>#flower
    خودمم سوتي دادم #blush


  7. آلما در 06/13/09 گفت :

    سلام ويولت جونم
    خوب می بينيم که سوتی ميدی و تازه اشتباه تايپی هم داری #kiss (طعم دهان رو نوشتی طمع دهان )
    #grin
    اميدوارم این دوست عزيز زودتر حالشون خوب بشه و سرحال و سلامت بشن #kiss #heart #flower


  8. سانی در 06/13/09 گفت :

    #sad #sad #sad #sad #sad


  9. شانه بسر در 06/13/09 گفت :

    دعا ميکنم اين دوست نازنين هرچه زودتر سلامتيشو دوباره به دست بياره. رنج و عوارض شیمی درمانی واقعاٌ زیاده ولی ازش بخواه که تحمل کنه و روحيه شو نبازه چون خيلی ها با همين کار معالجه شدن. پسر دایی من توی ۱۸ سالگی دچار سرطان استخوان شد و بعد از يک سال و نيم شيمی درمانی و راديوگرافی و درد و عذاب و به لب رسوندن جون همه ما از نگرانی الان سر و مر و گنده و سالم داره با زندگی حال ميکنه!!


  10. سارا در 06/13/09 گفت :

    هر بار که از بيماری ديگران می شنوم … زندگی برام سخت میشه … چقدر سخته … خدا به همه بيمارا شفا بده #flower


  11. نامدار در 06/13/09 گفت :

    سلام
    تولدت مبارک#flower #heart


  12. فرزانه در 06/13/09 گفت :

    حالا که رو دور غلط ديکته گرفتنيم من هم بگم که (( خب ))‌ رو نوشتي (( خوي)) > در کل ۱۸ مي شي#grin


  13. الميرا در 06/13/09 گفت :

    آخی، اميدوارم زود زود اين دوره سخت رو بگذرونه و خوب بشه.
    اميدوارم دوستت برداشت بد نکرده باشه از اين سوتی خفن تو دختر


  14. سيروس در 06/13/09 گفت :

    قبل از شیمی درمانی که باید بیمار موهاشو کوتاه کنه و قاعدتا ریزش مو تو چشم نمیاد با این کار. تازه تو دور اول که اصلا کار به ریزش ابرو هم نمیرسه. در مورد اون مزه دهان هم بار اول بود که میشنیدم! من خیلی موافق نیستم از یه بیماری تصویر وحشتناک خلق بشه چون کمتر این چنینه…


  15. لیلا در 06/13/09 گفت :

    اميدوارم دوستت تحمل ادامه مسير درمان رو داشته باشه و سلامتيش رو بدست بياره .
    پست ابچينوس و عکست #surprise !!! هم جالب بود #laugh


  16. نگاه در 06/13/09 گفت :

    سلام ويولت جون.. خوبی.. خيل يوقته اينقدر همه چی بهم ريخته بود که سر هم نزدم.. اومئم ديدم مث هميشه قبراقی.. خدا رو شکر.. هميشه سر زندگی تو به منم آرامش ميده.. داشتم اينو به فرزانه هم می گفتم.. پايدار باشی خانم گل#flower #heart #kiss


  17. بهار در 06/13/09 گفت :

    سلام#flower
    خدا شفاش بده
    من نتونستم عکسو ببينم


  18. نگاه در 06/13/09 گفت :

    می گم برا من دعا نفرماييد لطفا#grin #laugh


  19. Asal در 06/13/09 گفت :

    چقدر بد اميدوارم زودتر حالش خوب بشه و از اين شيمی درمانی خلاص


  20. Asal در 06/13/09 گفت :

    اين آبچينوس هم چی کار کرده#rolling


  21. ويولت در 06/13/09 گفت :

    به سيروس:
    بار اولشه که شيمی درمانی ميشه ولی داروهاش خيلی قوی يعنی علاوه بر مو مژه و ابروهاش هم ريخته#worried خود دکترش هم ميگه من تا حالا همچين عوارضی نديدم#thinking


  22. - در 06/13/09 گفت :

    من که از اون پست آبچینوس هیچی سر در نیاوردم ….. جدا منظورش چی بوده از اون پست؟!#thinking


  23. صدف در 06/13/09 گفت :

    می شه لطفا همدردی نکنی!تو پست بزار خودش يه عالمه همدرديه#heart


  24. نخل در 06/13/09 گفت :

    ويولت جان با تمام تغييراتي كه در عكس داده شده ولي نتوانسته زيبايي چشمان شما را كم كند #smile


  25. Neginak در 06/13/09 گفت :

    ويولت جونم سلام اميدوارم دوستت زودتر شيمی درمانيش تموم شه و سلامتی شو به به دست بياره…. اون عکس چه ترسناک بودا!!!!! دندونات چرا زده بود بيرون؟؟؟؟؟#rolling #surprise


  26. آورا در 06/13/09 گفت :

    اون اشتباه تصحيح شد.#blush
    ****
    اون عکسه بی نظيره. چون هيچ شباهتی به تو نداره. مخصوصا دندونهاش#rolling


  27. نازنين در 06/13/09 گفت :

    سايت نامها برات فيلتره!!!
    چرا؟؟؟
    سايت رسميه ثبتاحوال ايرانه.چجوری ممکنه فيلتر باشه؟؟؟#surprise
    اونی که برام نوشتی ساکن دبی هست رو ميشناسم.از نزديک.دوسته دوستمه.پيارسال سيزده به در هم با هم رفته بوديم.البته شوهر هامون م قبلا تو يه شرکت کار ميکردن.مدتهاست ازش خبری ندارم.Smile
    (خبر حضوری) يه آيدی هم قبلا داشتم که پارسال پاکش کردم و اون هم توش ادد بود.فکر کنم اون هنوزم منو تو ليست ادد آيديش داشته باشه.فرصت نشد بهش خبر بدم که دارم آيديم رو پاک ميکنم.
    آدرس وبلاگ من پيشت مثل يه راز ميمونه ديگه.#winking #grin


  28. نازنين در 06/13/09 گفت :

    خدا نکشه اين آبچينوشس رو!!
    اين چه عکسه؟#surprise #rolling
    برای دوستت هم دعا ميکنيم.(کار ديگه ای از ما برنمياد .#sad )


  29. memol در 06/13/09 گفت :

    خواهشاْ شما ديگه همدردی نکن …. خسته نباشی #grin #rolling
    ولی از صميم قلب براش آرزوی سلامتی دارم … ايشالا زود خوب شه يا حد اقل اين مشکلش زودی رفع بشه #worried


  30. هيلا در 06/13/09 گفت :

    ..آدم هل که ميشه خيلی بايد مواظب حرفاش باشه . يادم باشه يک چيزی رو برات بعدا تعريف کنم(گندی که زدم)#worried
    راستی ما همون جای قبلی هستيم … اصلا نميدونم خودت بودی؟#grin .. ولی چند وقتيه موقتا اومديم خونه بابام اينا . اينه که پیامت رو امروز گرفتم#heart


  31. ًرويا در 06/13/09 گفت :

    خوبه همه يه عکس بديم اين آبچينوس جان ،برامون تبليغ در وکنه ،فردا در خونه از پاشنه در اومده از کشته مرده ها.#grin
    راست ميگی ويولت جون آدم کاهی از حس دوست داشتن زياد ،يه چيزايی ميگه که بعد مجبور ميشه اينطوری بشه#sick
    منم دختر دايی نازم مبتلا به سرطان لنفاوی بود .#cry ميديدم چی ميکشه ولی نمی دونستم چيکار بايد بکنم.گاهی هم بد جوری حرف میزدم در صورتی که اصلآقصذ بدی نداشتم.اما خدا رو شکر الان بيماری موذی شرش کم شده .اميدوارم دوست تو هم سلامتيشو بدست بياره .الهی آمين


  32. مامان آيسان در 06/13/09 گفت :

    اميدوارم دوستت روحيش و نبازه و زودتر خوب بشه


  33. حسام در 06/13/09 گفت :

    بر مردگان خويش نظر ميبنديم با طرح خنده ای..و نوبت خود را انتظار ميکشيم بی هيچ خنده ای..


  34. بامداد در 06/13/09 گفت :

    واسش حتمن حتمن حتمن دعا مي كنيم … #smile


  35. مهاب در 06/13/09 گفت :

    هو الشافی
    بعد از مدتی سلام دوباره٬ از لوگو انگار تولدته٬ ايشالا مبارک باشه ۱۰۰ سالگی رو هم عمر باقی باشه تا تبريک بگم. بی دردی و آسايش برای آدميزاد آفريده نشده و دوستت نيز Frown
    ضمن همدردی با همه دردمندان و دوستت٬مثل هميشه از مطالعه دو مطالبت شارژ شدم هرچند سرعت مسخره مخابرات فيلتری مانع از کامل باز شدن صفحه ات شده… تا فرصتی ديگر٬ شادزی #flower


  36. مونا در 06/13/09 گفت :

    #rolling #rolling #rolling #rolling
    تجربه باحالی
    باعث ميشه آدم خودش ازين جور حرفا که از دهن می پره ناراحت نشه#kiss


  37. خيلی برای دوستت متاسفم. کاش روزی بياد که درمان همه بيماريها پيدا شده باشه . عکست هم کلی سکسی بود . جووووووووووووووووووووووووووووووووووون #grin #heart #kiss


  38. نگار در 06/14/09 گفت :

    اوف چه عکس خوشملی


  39. Ocean در 06/14/09 گفت :

    Omidvaram doostet salamtish ro be zoodi be dast biareh. Va khodat ham salamat va shad bashi.


  40. Ocean در 06/14/09 گفت :

    Rasti, tavalodet kheili mobarak basheh!


  41. sed hosse!n در 06/14/09 گفت :

    عکستو ديدم خيلی خوش عکسی
    #rolling
    اشالا اين دوستت هم از کچلی در بياد#hug


  42. ناتالی در 06/14/09 گفت :

    متاسفم بخاطر دوستت.
    عجب عکسی بود #surprise #rolling


  43. hani در 06/14/09 گفت :

    وقت كردي يك كم سوتي بده.


  44. اميدوارم بهتر بشن. می‌شه شما و خواننده‌ّای خوب وبلاگتون يه سر بزنين و تو نظرسنجی من شرکت منين؟ ممنونم.


  45. ببخشين. شرکت کنين درسته نه شرکت منين!


  46. یاسمین در 06/14/09 گفت :

    این سوتی تو دیگه آخر سوتی بود#surprise


  47. سميرا در 06/14/09 گفت :

    اميدوارم دوستت زودتر حالش خوب بشه
    اما مهمترين چيز برای بهبود پيدا کردن اميد به زندگی و روحيه داشتنه


  48. درود
    تازه با اين خونه آشنا شدم
    حال و هوای عجيبی داره
    بازم ميام اگر عمری بود
    در پناه مهر#flower


  49. ساتين در 06/15/09 گفت :

    من برگشتم و الان همه پستهاتو خوندم #grin
    سوتیت با مزه بود
    یاد یه روز افتادم که خواهر زاده ام که شش ساله اش بود دید من خسته و گرما زده از بیرون اومدم محبتش گل کرد رفت یه لیوان سن ایچ خنک از یخچال برام آورد و گفت: بخور جونت بالا بیاد#laugh


  50. رها در 06/15/09 گفت :

    ويولت عزيزم، سعی کردم شعری رو که پیشنهاد دادی رو پيدا کنم که نشد. يه شعر ديگه گذاشتم که به زعم خودم خيلی قشنگه. اسکنرمون هم کار نمی کنه فعلا . در اسرع وقت به خط حودمو می گذارم.


  51. رها در 06/15/09 گفت :

    وای يادم رفت در مورد متنت نظرمو بگذارم. من هم تو به حورد به نوعی مشابه يه سه اينجوری دادم. دوست صميم که غمگين بود و گله می کرد که نمی تونه مرد مورد علاقه اش رو پيدا کنه و هی می گفت ديگه پر شديم رفت. منم در جوابش گفتم مه بابا تو هنوز خيلی جوونی. اينجا که من هستم آدما تو سن ۷۰ سالگی هموز خودشون رو جوون می دونن و تازه طرف اگه تو ۸۰ سالگی بميره می گن جوون مرگ شده! تصور کن قيافه دوستمو#sick


  52. رها در 06/15/09 گفت :

    وای يادم رفت در مورد متنت نظرمو بگذارم. من هم تو یه مورد به نوعی مشابه يه سه اينجوری دادم. دوست صميمیم که غمگين بود و گله می کرد که نمی تونه مرد مورد علاقه اش رو پيدا کنه و هی می گفت ديگه پیر شديم رفت. منم در جوابش گفتم نه بابا تو هنوز خيلی جوونی. اينجا که من هستم آدما تو سن ۷۰ سالگی هنوز خودشون رو جوون می دونن و تازه طرف اگه تو ۸۰ سالگی بميره می گن جوون مرگ شده! تصور کن قيافه دوستمو#sick


  53. صبا در 06/15/09 گفت :

    الهی بمیرم من. آبچینوس با تو چی کار کرده؟
    برای دوست عزیزت هم دعا می کنم تا خدای عزیز سلامتی بهش عطا کنه#heart #heart #heart #heart #angry #angry #angry


  54. nemogoody در 06/15/09 گفت :

    سلام سرکار خانک ویولت
    از اینکه به موقع نرسیدم تا تولدتان را تبریک بگویم متاسفم ولی امیدوارم که سال خوبی را شروع کنید و تا حد امکان سلامت خوب را به دست آورید. دلیل این کم کاری این بود که باید خانه جدید گبدا می کردم و همچنین اسباب کشی می کردم. البته حدود دو هفته شده است که به محل جدید نقل مکان کرده ام ولی خوب جابجایی کمی من را از روند روزانه زندگی جدا کرده است در آخر هم متشکر از اینکه منزل نو مبارکی گفته اید. خوب و خوش و سلامت باشید


  55. ساتين در 06/15/09 گفت :

    ويولت عکست تو سايت آبچينوس نمی دونم چرا ديده نميشه#sad


  56. آرش در 06/15/09 گفت :

    مهم قلب پاکه …


  57. مرجان در 06/16/09 گفت :

    اين که خوبه من يک بار داشتم با يکی از دوستام که پدرش فوت شده حرف ميزدم بهش گفتم به مامان و بابات سلام برسون. جای من بودی چکار ميکردی؟


  58. حسن در 06/16/09 گفت :

    سلام..بجون خودم وقتی ديدم وبلاگت اپ نشده..اعصابم بههم ريخت
    من حسنی از خلوت نتنهايی باری عسل خيلی (همون دوستت که ميريز ازش خبر ندارم.بجون خودم چيند ماه هروز انترنت..هروز سر ميزنم ولی ….
    جون هر کی که دوست داريد منرو يه طرفه کنيد يا اينور يا اونور يه خبر خوب يا بعد…خيلی دلمک ميخواست بيام تو بيماسرستان ببينمش .وليييييييييی
    کمکم کنيد لطفا


  59. حسن در 06/16/09 گفت :

    من از شما کمک ميخوام.يه خبری از دوستتون به من بديد من هم مريز شدم.اعصابم بههم ريخته
    کمکئ کنيد


  60. کپلی در 06/16/09 گفت :

    سلام من تازه به جمع خوانندگانت اضافه شدم و بيو گرافيه بغل فحه رو خوندم فقط چون گفته بودی نپرسين می پرسم که چرا با اميد ازدواج نمی کنی ؟#grin #devil #rolling
    ميدونم خيلی بی نمک بود ولی يه ذره که ميتونستی بخندی نميتونستی؟#angry #nottalking


  61. آق ممد در 06/16/09 گفت :

    سامو عليک
    باز ما اين هيکل بد قواره ی خودمون رو ميون خونه ی حضرت ويولت مهربان يافتيم و مزاحم جمعيت حاضر شديم
    درود بر حضــــرات مخاطب…
    چند روزی میشود که لنگ و پاچه ی مان روی لاین نیامده و کلی دل و جیگرمان هوای حضراتعالی را کرده بود که خلاصه یکدفعه همه را روی هم ریختن کرده تا بعد از این امتحانات ترم تابستانه ی لقارتی مان دهان مبارک را چار طاقیده و هر آنچه دلمان تنگ شده بود .. گشاد کرده و تل انبار شدگان را گونی گونی بر روی آنتن فرستاده…فیض جیگولی حواله ی جمال جیگول یکایکتان نمایم…!
    حضرت ویولت به مویتان قســـم این چند هفته بصورت تراکتور و مثال دور از جانتان حیوان نجیبی چون خـــر از ما (این مای جمع عشقی بوده و منظور.. خود طفل نویسنده و دیگر طفلان معصوم هم کلاسی اش است..نر و ماده هم سرش نمیشود…!)..کار کشیده ..با چماغی به قطر کمرتان و چندین فقره طفل لباس شخصی که تنها وظیفه شان بپا بودن بود تا توانستند جواب ازمان گرفتند….این شد که مدت طویل ناکی را در غیبت فاطی (از صغری و کبری به مراتب لاغر تر را گویند..!) به سر برده …رخصت سر زدن به یکایک جیگران به ویژه شخص شما را نداشته کلی شرمنده شدیم…!
    طی این چندین و چند قرنی که این حقیر خودش را با تلاش ها و کوشش های فراوانی در انواع و اقسام مکاتب علمی شرکت داده و علوم مختلف را زیر شست پای استادانی ارجمند با مخ هایی پر محتوا ، در گوشه کنار مخمان همی جای دادمی تا بگوییم نه خیر برای خودمان کلی هم چیزی حساب میشویم و سرمان به تنمان ارزانی دارد و اینها…
    به این نتیجه رسیدن کرده ایم که فقط خدا
    ما نیز به همراه دسته جمع و جیگران حاضر دست به سوی آسمان بلند میکنیم و از همان بالایی میخواهیم که هر کی هر چی میخواد و به صلاحشه بهش بده
    فدای تک تکتان بچسبم
    ….
    زت زیاد


  62. آق ممد در 06/16/09 گفت :

    آبجی ویولت از اینکه قدم رنجه کردین و به کلبه ما خرابات نشینا پا گذاشتین دمتون گرم
    خاک پای هرچی بامرامشم هسیم…
    لوطی صفتاش زدن زنگو…ناز نفس آبجی ویولت گل و گلاب..خوش اومدی لوطی..شرمنده عسکت اگه میدونستم کی میای میگفتم کوچه موچه رو آب و جارو بکنن و همچی برق بندازن راس کار ویولت و …


  63. آق ممد در 06/16/09 گفت :

    فکر کنم اينبار اين لحن صحبتام زيادی رفت تو فاز غربی
    ويولت خانوم جدا اگه از اين لحن صحبتام خوشتون نمياد حتما مرقوم بفرماييد ما حتما اصلاحيه ميزنيم
    چون ممکنه ناراحت بشيد عرض ميکنم
    دليلشم مامان خودمه که خيلی بدش مياد بهش بگم ننه !!
    قربان شما
    امضا: محمد رضا
    يا علي