داشتن يا نداشتن!

تو جمعي با آقايي ملاقات کردم که مطالعه و تحقيق روي نيروهاي ماورا الطبيعه و روح انسانها داشت.
با هم شروع به صحبت کرديم و من از مشکلات جسميم بهش گفتم بعد از شنيدن حرفهاي من اجازه خواست که کمي روي هاله وجوديم کار کنه با کمال ميل قبول کردم.
صاف رو صندلي با چشمان بسته نشستم در حاليکه کف دستهام رو به سقف بود بعد از گذشت چند دقيقه گفت چشمات رو باز کن و گفت:
– شما ام –اس نداري!
– چي؟ چي ميگيد؟ يعني نه سال خودم و گول زدم و ادا در آوردم.
– شما ام- اس نداري هاله ات هاله آدمي نيست که ام اس داره به احتمال خيلي قوي يه مشکل روحي در گذشته برات پيش اومده و روحت رو آزرده و مريض کرده و روح به اين صورت عکس العمل نشون داده و کم کم جسم هم متاثر شده بايد سعي کني اون مشکل رو ريشه يابي کني و حلش کني، بازم با اطمينان بهت ميگم تو ام اس نداري…
از اونروز خيلي فکر کردم و شايد بتونم بگم اون مشکل رو هم پيدا کردم و سعي کردم از زير خاکستر بکشمش بيرون و زخم قديميش رو التيام بدم جالبه که هرچي بيشتر بهش مي پردازم و اهميت ميدم بهش حالم بهتر و بهتر ميشه نمونه اش اينکه دوستم مهمون داشت زنگ زد به من و خواست که برم خونه شون و همراهيشون کنم بعد 9 ساعت کاري خسته اومده بودم خونه پاشدم رفتم حموم و بعد شروع کردم به حاضر شدن و رفتم مهموني… تو هر شرايط ديگه بود امکان نداشت جون دوباره از خونه بيرون اومدن رو داشته باشم.
نمي گم حرف اون آقا حجّت، ولي سبب شد به خيلي چيزها فکر کنم و دوباره خودم و احساساتم رو بريزم رو دُري…
اعتراف مي کنم که از شنيدن اينکه ام اس ندارم ترس برم داشته،9 سال عادت کني با بيماريت زندگي کني تموم شرايط زندگيت رو بر اساس بودن اون تغيير بدي هر روز و هر لحظه بهت يادآوري بشه که يک چيز غير عادي تو زندگيت وجود داره که بايد بپذيريش بعد يهو بهت بگن نه همش کشک بود برو زندگي عاديت رو بکن!!! … چه جوري؟ بخدا ديگه يادم رفته چه جوري ميشه بدون ام اس زندگي کرد همونجور که حتي ديگه عادي راه رفتن هم يادم رفته.
اعتراف ميکنم که ام- اس ام رو دوست دارم خيلي چيزها بهم ياد داد نقاب خيلي چهره ها رو برام برداشت يادم داد که آدم عادي نباشم خودم رو تو روزمرگي هام غرق نکنم بدونم که فقط واسه خور و خواب به اين دنيا نيومدم ميتونم مفيدتر از اين حرفا باشم… توقع ام رو از خود وجوديم بالا برد… تحملم رو خيلي زياد کرد… دغدغه هاي زندگيم رو تعالي بخشيد، خيلي مواقع خيلي اذيتم هم کرده ولي به واقع بد و وحشتناک نبوده حتي ميشه گفت دوست ناخونده خوبي بوده.


دیدگاه ها خاموش