داشتن یا نداشتن!

تو جمعي با آقايي ملاقات کردم که مطالعه و تحقيق روي نيروهاي ماورا الطبيعه و روح انسانها داشت.
با هم شروع به صحبت کرديم و من از مشکلات جسميم بهش گفتم بعد از شنيدن حرفهاي من اجازه خواست که کمي روي هاله وجوديم کار کنه با کمال ميل قبول کردم.
صاف رو صندلي با چشمان بسته نشستم در حاليکه کف دستهام رو به سقف بود بعد از گذشت چند دقيقه گفت چشمات رو باز کن و گفت:
– شما ام –اس نداري!
– چي؟ چي ميگيد؟ يعني نه سال خودم و گول زدم و ادا در آوردم.
– شما ام- اس نداري هاله ات هاله آدمي نيست که ام اس داره به احتمال خيلي قوي يه مشکل روحي در گذشته برات پيش اومده و روحت رو آزرده و مريض کرده و روح به اين صورت عکس العمل نشون داده و کم کم جسم هم متاثر شده بايد سعي کني اون مشکل رو ريشه يابي کني و حلش کني، بازم با اطمينان بهت ميگم تو ام اس نداري…
از اونروز خيلي فکر کردم و شايد بتونم بگم اون مشکل رو هم پيدا کردم و سعي کردم از زير خاکستر بکشمش بيرون و زخم قديميش رو التيام بدم جالبه که هرچي بيشتر بهش مي پردازم و اهميت ميدم بهش حالم بهتر و بهتر ميشه نمونه اش اينکه دوستم مهمون داشت زنگ زد به من و خواست که برم خونه شون و همراهيشون کنم بعد 9 ساعت کاري خسته اومده بودم خونه پاشدم رفتم حموم و بعد شروع کردم به حاضر شدن و رفتم مهموني… تو هر شرايط ديگه بود امکان نداشت جون دوباره از خونه بيرون اومدن رو داشته باشم.
نمي گم حرف اون آقا حجّت، ولي سبب شد به خيلي چيزها فکر کنم و دوباره خودم و احساساتم رو بريزم رو دُري…
اعتراف مي کنم که از شنيدن اينکه ام اس ندارم ترس برم داشته،9 سال عادت کني با بيماريت زندگي کني تموم شرايط زندگيت رو بر اساس بودن اون تغيير بدي هر روز و هر لحظه بهت يادآوري بشه که يک چيز غير عادي تو زندگيت وجود داره که بايد بپذيريش بعد يهو بهت بگن نه همش کشک بود برو زندگي عاديت رو بکن!!! … چه جوري؟ بخدا ديگه يادم رفته چه جوري ميشه بدون ام اس زندگي کرد همونجور که حتي ديگه عادي راه رفتن هم يادم رفته.
اعتراف ميکنم که ام- اس ام رو دوست دارم خيلي چيزها بهم ياد داد نقاب خيلي چهره ها رو برام برداشت يادم داد که آدم عادي نباشم خودم رو تو روزمرگي هام غرق نکنم بدونم که فقط واسه خور و خواب به اين دنيا نيومدم ميتونم مفيدتر از اين حرفا باشم… توقع ام رو از خود وجوديم بالا برد… تحملم رو خيلي زياد کرد… دغدغه هاي زندگيم رو تعالي بخشيد، خيلي مواقع خيلي اذيتم هم کرده ولي به واقع بد و وحشتناک نبوده حتي ميشه گفت دوست ناخونده خوبي بوده.


نظرات شما


  1. الهام در 06/12/07 گفت :

    ويولت جان حتما رو اين قسمت فکر کن. خيلی خيلی تاثير داره. من ميدونم که روح قدرت زيادی داره .#heart


  2. الهام در 06/12/07 گفت :

    اصلا فکر نکن که يه تلقين بيخوده .


  3. نخل در 06/12/07 گفت :

    اي كاش به تمامي بيماران همين را مي گفتند كه ام اس نداريد


  4. سيمرغ در 06/12/07 گفت :

    سلام ويلی جون …. مطلبی که نوشتی خيلی تاثيرگذار بود … اينکه تونستی با بيماريت زندگی کنی و چيزايی که ياد گرفتی … واقعا بهت تبريک می گم …. تو نمونه فردی هستی که می تونه الگوی خوبی برای همه ما باشه …. حالا ام اس داری يا نداری تفاوتی نمی کنه … تو از اين آزمون سربلند بيرون آمدی … خيلی از ما که به ظاهر بيماری نداريم و فکر می کنيم سالم هستيم …. در واقع دچار بدترين بيماری يعنی همون روزمرگی و گذر زمان و …. از قبيل هستيم …
    بازم بهت تبريک می گم و خوشبحالت


  5. hani در 06/12/07 گفت :

    هر چيزی توی زندگی که بتونه آدمو از سکون خارج کنه باارزشه.
    خوش به حالت که پيداش کردی.


  6. ندا در 06/12/07 گفت :

    امیدوارم همیشه شاد باشی و امیدوار چه با MS و چه بدون اون


  7. نخل در 06/12/07 گفت :

    ويلي جون يادت است يكبار خودت جمله قشنگي نوشته بودي كه من آن جمله را با خط زيبا نوشتم و گذاشتم توي اتاقم تا درس بگيرم حالا با اجازه ات مجدداً آ جمله را مي نويسم .
    (( تا بيشتر از اين دير نشده روحتان را بزرگ كنيد زيرا جسم هر لحظه چيزي براي از دست دادن دارد )) #thinking


  8. ساتين در 06/12/07 گفت :

    پست عجيبي بود برم دوباره بخونم و بیام


  9. ساتين در 06/12/07 گفت :

    من بعید نمی دونم ویولت . منم به این چیزها اعتقاد دارم و مهمترین نکته مطلبت هم این بود:اعتراف مي کنم که از شنيدن اينکه ام اس ندارم ترس برم داشته
    مواظب باش این یه حقیقتیه که گاهی روان آدم از بیماری استقبال می کنه حالا به دلیلی . و همیشه در مقابل تغییر مقاومت هست . هر تغییری نگران کننده است .خیلی باید شجاع باشی تا بتونی رهاش کنی و اینم بدون اگه روزی از تو دور شد مدتها خلاءشو در زندگیت اجساس می کنی . چسبیدن به یه حالت مانوس همیشه وجود داره و خیلی هم قویه.


  10. ويولت در 06/12/07 گفت :

    به نخل:
    ممنون از يادآوريت
    گيج گيجم انگار يکی داره عزيزترين چيز زندگيم رو ازم ميگيره#cry نمی گم ۱۰۰ درصد حرف آون آقا درسته ولی حرفش مثل يک سيلی بود برام که گوشم هنوز داره از شدت ضربه اش زنگ ميزنه#worried


  11. ويولت در 06/12/07 گفت :

    به ساتين:
    باور کن عادی زندگی کردن يادم رفته آقاهه وقتی چشم هام بسته بود گفت تصور کن کنار دريايی داری راحت راه ميری تونستم تصور کنم بعد گفت حالا تصور کن تو خونه ايی و راحت راه ميری و کارهات رو انجام ميدی گفتم نمی تونم#worried تو خونه لنگ ميزنم و راه ميرم گفت روحت در مقابل تغيير مقاومت ميکنه بايد رو خودت کار کنی#thinking


  12. ساتين در 06/12/07 گفت :

    من شدیدا به این موضوع اعتقاد دارم که در اون برهه دلیلی وجود داشته که این بیماری در تو بروز کرده و یا بهتر بگم تو اجازه دادی بیاد بشینه تو تنت و یا اصلا شاید باید بگم تو به وجودش آوردی . و این دلیل یا دلایل رو هم کسی جز خودت نمی تونه تشخیص بده . برای تشخیصش هم باید برگردی به اون موقع و حال و هوای اون دوران رو در خودت زنده کنی تا ببینی در اون موقع از چی ها رنج می بردی و چه افکاری داشتی . البته کار آسونی نیست.


  13. ساتين در 06/12/07 گفت :

    ویولت عزیز دقیقا درک می کنم فعلا این بیماری برات مثل آغوش مادر مانوس شده اصلا کار آسونی نیست ازش جدا شدن.با حرفای اون آقا موافقم


  14. ساتين در 06/12/07 گفت :

    ضمنا اعترافت تو پاراگراف آخر پستت خيلی شجاعانه است از تو غير از اين انتظاری نمی رفت


  15. سهيلا در 06/12/07 گفت :

    دوست عزيز
    با خوندن وبلاگ شما فهميدم که شما توانايی و اراده خيلی قوی داريد مطمئنم هميشه و هميشه می تونيد شاد و سرحال زندگی کنيد که اميدوارم حتما بدون بيماری باشه#flower


  16. نخل در 06/12/07 گفت :

    ويولت عزيز ،ا با خواند نوشته هات اينقدر احساس نزديكي بهت مي كنم كه تو را عميقاً درك مي كنم و اميدوارم بتواني اين حالت را فقط تلنگري براي خود بدوني#nottalking


  17. نخل در 06/12/07 گفت :

    ويولت عزيز ، با خواندن نوشته هات اينقدر احساس نزديكي بهت مي كنم كه تو را عميقاً درك مي كنم و اميدوارم بتواني اين حالت را فقط تلنگري براي خود بدوني#nottalking


  18. آنا در 06/12/07 گفت :

    ويولت جون شايد اين حکمت خدا بوده که در يک زمانی ام اس رو هرچند که ظاهرش بد و وحشتناکه به تو بده که به قول خودت خيلی چيزها ياد بگيری ساخته و آبديده بشی توانائيهای خودت رو بشناسی و روحت رو بزرگ کنی . حالا هم به خواست خدا وقت رفتنشه شايد ديگه نيازی به وجودش نيست کار خودشو کرده و بايد بره . وجود اون آقا هم يک هشدار و يک علامت بوده برای تو . بی تفاوت از کنارش نگذر . اگر می تونی ارتباطتو با اون آقا حفظ کن شايد بتونه کمکت کنه . با کمک يک متخصص روی خودت کار کن . کسی چه می دونه ؟‌شايد اين مهمون ناخونده کار ش تموم شده و بايد بره . #kiss #party


  19. ًرويا در 06/12/07 گفت :

    #hug خيلی خوشحالم اين رو خوندم. نيروهای خارق العاده ای در روح بشر وجود داره که اگر اونها شناخته بشن و با ممارست اونا رو قوی کنيم،از ما نوح ميسازه.از ما آدمی ميسازه که روی اب ميتونه قدم بزنه……….. و خیلی قدرتهای دیگه و آره اين چيزا هست .در تو نيرويی هست که متونه تو رو به حال عاديت بر گردونه.لطفآ حتما روش کار کن.سعی کن اون تصوير رو که گفتی (کار در خونه و سخت بودن برات )
    از ذهنت پاک کنی .سعی کن اين نيروی تدافعی رو از درونت کم کم بيرون کنی.
    درسته ام اس تو رو قوی تر از سابق ساخته،ولی اينو بدون همين دوست سلامتی رو باید بهت برگردونه .
    به اميد اون روز#party


  20. قصه گو در 06/12/07 گفت :

    من به اين چيزها اعتقاد دارم…وای خدای من نمی دونی چقدر برات خوشحالم#heart مطمئن باش که به همين راحتی خوب می شی..همونطور که به همين سادگی مريض شدی..اميدورام يک روز خيلی نزديک بيای اينجا و بگی دکترت هم تائيد کرده که ام اس نداری#hug #kiss #party


  21. شهــــلا در 06/12/07 گفت :

    وقتی من اومدم حتمن یه وقت بزاریم، که من هم با چنین آدمی باید صحبت کنم و یه سیر و سلوکی انجام بدم در درونم تا شاید من هم به یه نقطه های کور دست پیدا کنم.#kiss #heart


  22. مرجان در 06/12/07 گفت :

    من هم يک ثانيه بدون فکر ام اس نيستم . دلم لک زده برای يک خنده از ته دل و يک چند دقيقه آرامش واقعی چون در ظاهر همه آرامش بيرونی و ظاهری داريم. به هر حال موفق و پيروز باشی عزيزم#heart


  23. خيلی روح بزرگی داری و اين يعنی سلامتی به تعريف من..سلامتی ابدی


  24. نازمهر در 06/12/07 گفت :

    خوب به سلامتی تو که از جمع ام اسی ها خارج شدی.
    حالا ديگه اسم وبلاگت رو عوض کن#grin


  25. نازمهر در 06/12/07 گفت :

    ولی از شوخی گذشته ويلی جون منم با هرکی که از اين نيروها داشته و نداشته صحبت کردم گفته تو ام اس نداری ولی خوب اين علائم ام اس از کجا اومده؟
    هرچند اون موقع که باور نداشتم ام اس رو حالم خيلی هم خوب بود


  26. عدو شود سبب خير اگر خدا خواهد.شايد ام اس برات خيلی دردسر درست کرده اماحتما خيرهايی هم برات داشته.اميدوارم به زودی زود اين بيماری حلا ريشه اش هر چی که می خواد باشه کاسه کوزه اش و جمع کنه وبره.


  27. نازمهر در 06/12/07 گفت :

    و يه مطلب ديگه.
    حالا که می بينی بهتر شدی پس روی تفکرت کار کن.
    قبول کن که بيمار نيستی. و اين باور رو در خودت ايجاد کن که به زودی تمام علائم اين بيماری از وجودت ميره.
    اميدوارم سلامتی کامل رو به زودی در وجودت مشاهده کنم.#kiss


  28. مونا در 06/12/07 گفت :

    اينجور که شما از ام اس تعريف کرديد آب دهنم راه افتاد#blush
    نمی دونم والا چی بگم#thinking
    و در مورد پاراگراف آخرتون
    هميشه بيماری ها و سختی ها آدما رو بزرگ می کنه
    بعضی شبا که خيلی درد دارم يا مشکل خيلی بزرگی برام پيش مياد کاملاْ اينو حس می کنم که یه شبه چند سال بزرگ شدم


  29. طلا در 06/12/07 گفت :

    تاثر بر انگيزه………..شک نکن که تو سالم سالمی…شک نکن…ماها همه به اين قضيه ايمان داريم.


  30. فريد در 06/12/07 گفت :

    ويولت من هم دقيقا همين نظر رو دارم
    البته من نميگم که تو ام اس نداری ولی فکر می کنم بيماريت در اون حدی نبوده و نيست که بخواد مشکلاتی در اين حد برات بوجود بياره من هم معتقدم مشکل تو بيشتر از اينکه جسميو فيزيکی باشه روحی هست
    دقيقا همين حرف رو که اين آقا به تو زده يک نفر هم به نسيم زده بود بهش گفته بود که بيماري تو بيشتر روحی هست تا جسمی در حدی نيست که بخواد تو رو ويلچر نشين کنه
    من فکر ميکنم تو اين بيماری رو چنان تو ناخودآگاهت باور کردی که هيچ رقم نميخوای ازش دل بکنی اون ۶ خط آخر هم حرفای من رو تاييد ميکنه
    ويولت يک نوع بيماری هست که خيلی جالبه اسمش دقيقا يادم نيست تو اين بيماری طرف بعد از يه شوک عصبی يه دفه فلج ميشه يا نا بينا ميشه يا نميتونه صحبت کنه تو عکسها و ازمايشات هم هيچ مشکلی وجود نداره و تمام شبکه ها و راههای عصبی سالم هستند ولی طرف بخاطر اون شوکی که بهش وارد شده و برای چند لحظه ممکن بيناييش و … مختل شده باشه چنان اين موضوع رو باور ميکنه که ديگه اصلا نميتونه راه بره تو اين دسته از شوک و حالت تلقين استفاده ميکنن تا باور طرف رو تغيير بدن و طرف يه دفه ای بيناييش و حرکت و … رو دوباره به دست مياره
    من فکر ميکنم مشکل تو نسيم هم جزء اين دسته هست اون آقا هم مطمئنن خواسته باورت رو تغيير بده
    تو انرژی درمانی مثل هيپنوتيزم ميمونه همه آدمها هيپنوتيزم ميشن ولی بعضی از آدمها که آدمهای دير باوری هستند و مقاومت ميکنن خيلی سخت هيپنوتيزم ميشن


  31. Asal در 06/12/07 گفت :

    روح، قدرت باورنکردنی داره که مستقيما حالتهاش و باورهاش رو جسم هم تاثير ميزاره، وقتی فشارهای عصبی اين بيماری رو تشديد می کنه پس باورها و تلقينهای مثبت هم می تونه کاملا کنترل بلکه از بين ببرتش، واقعا خوشحال شدم همينطور ادامه بده به زودی اون نيروهايی که شايد از بين نرفتن بلکه تضعيف يا ناديده گرفته شدن دوباره بر می گردن#applause #kiss


  32. بهار در 06/12/07 گفت :

    سلام ويولت عزيزم #hug … خوبی ؟ ويولت هر چيزی هر فکری هر کاری که حالت و خوب ميکنه يا بهتر می کنه و روت اثر مثبت می ذاره همونو انجام بده حتی اگر يه تلقين يا خوش باوری باشه تو فقط خوب باش … شاد و سلامت باش #sad #heart


  33. ليلا در 06/12/07 گفت :

    خوشحالم که همه چيز رو با روشن بينی تحليل ميکنی . در مورد صحبت اون اقا هم بعيد نيس صحت داشته باشه کاش ميشد واسه پيگيری و ريشه يابی مشکل باهاش در ارتباط باشی .


  34. نازنين در 06/12/07 گفت :

    ام اس رو دوست نداشته باش عزيزم سلامتی رو دوست داشته باش.برای سلامتی تلاش کن.اين خيلی خوبه که در لوای ام اس اينهمه تغييرات مثبت کردی اما خانمی يادت باشه که هر‌ آدمی برای انجام يه ماموريتی به اين دنيا اومده که اگر اون رو انجام نداده برگرده حتی گواهی بيماری (ام اس يا هر مريضی ديگه ای) هم ازش قبول نيست.#kiss #heart


  35. نازنين در 06/12/07 گفت :

    اين خيلی مهمه.حرف ساتين:
    اصلا شاید باید بگم تو به وجودش آوردی #winking #tongue #thinking


  36. مهرناز در 06/12/07 گفت :

    آره من هم اين رو تو يکی از همين کلاسها شنيدم که تمام بيماريهای جسمی يک ريشه روانی دارند و اگه آدم از نظر ذهنی سالم و قوی باشه ديگه جسمش مريض نميشه ديدی بعضی ها تا سرما ميخورن گلوشون چرک ميکنه؟!… اون هم همين جريان رو داره… موفق باشی#flower


  37. خودم در 06/12/07 گفت :

    با ايت تفاسير ويولت ام اس نگرفته بوده ام اس ويولت گرفته بوده#rolling #rolling #rolling حال ويلي اين ام اس چكار كونه اگه يكي مثل تو نباشه سر به سرش بزاره #rolling


  38. يه دوست در 06/12/07 گفت :

    ويولت عزيز احساساتی که ازش نوشتی شبيه احساس سربازای شجاعيه که بعد از اتمام جنگ از برگشتن به خونه واهمه داره شايد طبيعی باشه ولی اون سربازام وقتی برميگرده می بينه که ترسش بی دليل بوده و کاری نيست که از پسش برنياد شايد چون جنگيده زندگی براش با ارزشتر هم باشه #thinking
    پس نترس فرمانده ويولت برگشتن به سلامتی چيزيه که اگه بخوای به راحتی از پسش بر ميای#hug
    #brokenheart


  39. حنا در 06/12/07 گفت :

    کاش رو منم اين حرفا اثر می کرد !#worried


  40. ويولت در 06/12/07 گفت :

    به يه دوست:
    تشبيه قشنگی ولی می دونی همون سرباز هم وقتی بر ميگرده و می بينه چقدر جامعه عوض شده چقدر با ارزش هايی که واسه اوم مقدس بودن فاصله گرفته افسرده و نا اميد ميشه و ميره تو لاک دفاعی #yawn


  41. يه دوست در 06/12/07 گفت :

    اولا بابت اون آيکون دلشکسته #brokenheart معذرت ميخوام منظورم اين آيکون بود#heart
    بعدش خوب از قديم گفتن در مثل مناقشه نيست . اگه درست فهميده باشم شايد ترست از اين باشه اگه به زندگی عادی برگردی گرفتار چيزايی بشی که روحت رو کوچيک کنه و يا دچار احساس پوچی بشی
    اگه چرت و پرت ميگم ببخش .
    فقط احساسم اينه که رشدی که به دليل بيماری بدست آوردی از درون خودت بوده نه از بيماری .#smug
    بيماری تو رو وادار به جنگيدن کرده وگرنه اگه اراده ايستادن نداشتی اگه به خودت و زندگی علاقه نداشتی چطور به اينجا می رسيدی که سالم و بيمار ازت انرژی مثبت بگيرند .
    مطمئن باش تو اگه به سلامتی يه روز بيای و به عنوان يه آدمی که ام اس نداره از زندگيت بنويسی باز همون ويولتی نه کمتر
    ميدونم زياد نوشتم شرمنده#blush


  42. ليلا در 06/12/07 گفت :

    سلام ويولت عزيز
    اين پستت و همين طور نظرات دوستان کاملا متفاوت با قبلی هاست . برام جالب شد چون من مدتيه اين فکر تو سرم افتاده می دونی چی ؟
    ام اس خيلی برام عزيز بود چون بهم يه آزادی بزرگ داد که رها از خيلی بند ها ببينم و به شکلی که ترجيح می دم زندگی کنم . ام اس اومد مثل يه استاد معرفت که بهم خيلی چيزا رو ياد بده نشون بده .اما من تا کی مريدش بمونم ؟ اون تا چه مقطعی استاد منه ؟
    اگر کارش تموم شده باشه و من به استاد بزرگتری نياز داشته باشم و حالا تو نا هوشياری و نا آگاهی باشم چی ؟ هر وقت چيزی ايده ای به قلب وارد می شه يعنی زمانش بوده که اومده پس …
    #winking


  43. سارا در 06/12/07 گفت :

    به اين فکر کن که بعد از ام اس چطور می تونی موفق تر از قبل باشی چون دو تا زندگی کاملا متفاوت رو تجربه کردی #kiss و اين فقط برای توئه و مال تو #flower


  44. مانيا در 06/12/07 گفت :

    چقدر حس خوبی داشت اين نوشته ات ويولت #heart يه جورايی به من اين حس دست داد که از ام اس ات انگار خداحافظی کردی. به نظرم خيلی قدم بزرگيه. حتی اگه حرف اون آقا هم درست نيوده بازم فکر می کنم تاثير خيلی مثبتی روت گذاشته#flower


  45. سلام ویلی جون#heart
    خوندن پاراگراف اخر مطلبت خیلی بهم حال داد#winking ولی یهو یاد فیلم رستگاری در شانگهوی (اگه اشتباه ننوشته باشم) انداخت.
    تو اون فیلم یه نفر بود که بعد از پنجاه سال از زندان ازاد میشه و بعد از ازادی دیگه نمی تونه مثه ادم های ازاد زندگی کنه.
    من از اونجا که همیشه امیدوارم به شرایط معمول زندگی بر میگردم سعی کرده ام ز ندگی دون معلولیت رو فراموش نکنم. ولی نمی دانم چقدر تا حالا موفق بوده ام#thinking
    ویلی تو چرخه ی زندگی همیشه هر چیزی رو از دست بدیم یه چیزی رو بدست میاریم که شاید طول بکشه تا متوجه داشته ی جدیدمون بشیم.


  46. مينا در 06/12/07 گفت :

    چقدر … وحشتناک؟ جالب؟ هيجان انگيز؟ .. نمی دونم هيچ کدوم ولی تبريک می گم. دعا می کنم بدون ام اس چيزايی که به دست آورده بودی حفظ کنی. توهم دعا کن.


  47. arashl در 06/12/07 گفت :

    midoonam ke shoma manteghitar az in harfa hastid,va hatman natayeje mosbate in harfe na chandan pokhtaro estekhraj mikonid.az yek mohaghegh tavaghoe bishtari mire.shoma rooye ms kam kardid,in khodesh fogholadast.omidvaram tasire mosbate in harf bish az pish dar shoma tajalio peyda kone.movafagh bashid#flower 1


  48. avan در 06/12/07 گفت :

    age bedoni dige MS nadari va MS az jesmet bekeshe biron pas dige moshkeli nist jozinke iman biariMad#kiss


  49. پرنيان در 06/12/07 گفت :

    ويولت جان ولی از همه چيز گذشته آرزو می کنم يک روزی اينجا بيايی و خبر سلامتی و ازدواج و نی نی دار شدنت رو بنويسی اون موضوع رو هم اگه پای آدمی در ميون بوده ببخش يا فراموشش کن.


  50. ياس در 06/12/07 گفت :

    آره منم عقيده دارم که ام اس ريشه ی روانی داره و خوب می شه#eyelash اميدوارم که سلامت کاملت رو بدست بياری #kiss


  51. پیمان در 06/13/07 گفت :

    سلام ويولت جون تبريک می گم
    راستش منم دارم می رم همين کلاسا در همين رابطه هاست
    می گن خيلی مفيده
    ولی معمولا اونايی که مشکل دارن
    خيلی هم موثره
    يکی از مسولاش خودش بيمار ام اس بوده از اونايی که فلج بوده ولی حالا مثل يه آدم سالم داره راه ميره و…….
    موسسه کلام زنده
    شايد اسمش رو شنيده باشی
    مرداد ماه می خواد تويه شيراز برگزار بشه
    برم ببينم چطوريه


  52. زيلان در 06/13/07 گفت :

    سلام
    با تشکر از وبلاگ خوبتون
    خواهان تبادل لینک می باشیم
    در صورت تمایل با ما تماس بگیرید
    وبلاگ دختران مبارز
    http://www.mobarezin2.co.sr


  53. مادر سپيد در 06/13/07 گفت :

    بعضی وقتا يه سيلی يا يه تلنگر فرقی نداره ولی لازمه !
    #kiss


  54. نیکی در 06/13/07 گفت :

    خوب بعضی ها قدرتی دارند که نمی تونیم ما منکرشون بشیم حس ششم قوی یا قدرت مثلا خم کردن یک قاشق با نیگاه و…..ببین ویولت به نظر من همه اینا علاوه بر قدرت شخص به طرز و فکر و اعتقاد تو هم بستگی داره اگه اعتقاد داری بت توصیه می کنم ادامه بده و بازم پیشش برو بی شک کمکت می کنه


  55. negah در 06/13/07 گفت :

    ويولت ميدونی اين روزا خيلی درهم شکسته ام.. ميام اينجا رو می خونم خيلی بهم نيرو ميدی.. مهم اينه که تو روح قوی و سالمی داری که به هزار تا جسم سالم ميارزه… پايدار باشی..#heart


  56. پریا در 06/13/07 گفت :

    چيزهايی که تو ياد گرفتی وتجربه کردی با بهتر شدن بیماریت از بین نمیره .تو با نیروی بیشتر وتجربه های بزرگتر می تونی چیزهای بزرگتری بدست بیاری.من از این دوره هها گذروندم هاله ومشکلات روح که سبب مشکلات جسمی میشه حقیقت داره.ومیتونه حل اون مشکلات، جسم تو رو قوی کنه.باور کن وایمان داشته باش برای سلامتی این اولین قدمه. راستی رها کردن داشته ها ورفتن به سوی چیزهای بهتر اولین درسیه که باید گرفته باشی به یاد بیار دوست من .


  57. محمد در 06/13/07 گفت :

    سلام من از اين چيزها سر در نمی آورم اما خيلی ها می گويند که تاثير دارد و تما هم دارد.
    راستی تازگی ها ديدم که وبلاگی داريد و قشنگ هم است. به ما هم سری بزنيد که خوشحال می شويم.
    تا يادم نرفته از نطر من همه انسان ها در دنيا مريض و … هستند. غلظتش فرق می کند. اين را جدی می گويم


  58. سوگلی* در 06/13/07 گفت :

    #heart #hug


  59. لی لی در 06/13/07 گفت :

    salam man kheyli vaghte miam inja vali khob oomoman nazar nemidam. be har hal,1-free your mind.2-every thing that has a beging has an end…khosh halam ke vojood dari.


  60. سلام بر ويلي خانم گل دوست عزيز و بسيار گرامي .
    مراقب كلاش ها باش
    يه وقت به خودت ميايي كه جريان مشه مثل اون مكمل ها هآاااااااا
    مواظب خودتان باشيد تا هميشه سلامت و شاداب باشيد
    به همه با صداي بلند سلام كنيد


  61. شواليه در 06/13/07 گفت :

    سلام#flower
    دوست دارم!#heart
    به سادگی گفتن یه دوست دارم !#kiss


  62. مريم در 06/13/07 گفت :

    سلام. چه خوب! ميشه آدرسشو بدی رو هاله ی وجودی منم کار کنه#winking


  63. mahsa در 06/14/07 گفت :

    salam man dafeye avvalie ke webloge shoma ro mibinam 14 salame va fahmidam doostam m.s dare ba inke aslan nemishnasametoon vali kheili khoshhal shodam ke momkene aslan m.s nadashte bashid vali mikhastam khahesh konam ke mikham bekhatere doostam bahatoon dar ertebat basham o mail bezanam chon kheili soala va narahatia dar morede doostam ke oonam 14 sal bishtar nadare zehne mano be khodesh mashghool karde age mishe javabamo bedid .man az tahe delam arezoo mikonam ke vaghean m.s nadashte bashid albate age khodetoon fekr mikonid intori behtare ke dige…man hamoon doaie ro mikonam ke shoma mikhaied#laugh felan bye vali montazere javab hastam


  64. ايده در 06/14/07 گفت :

    سلام #winking … فکر نمی کردم اين قدر تصور مثبت از ام اس داشته باشيد !


  65. ايده در 06/14/07 گفت :

    هر تلقين مثبتی مفيده … خيلی !


  66. مونا در 06/14/07 گفت :

    ويولت دوست داشتني. ببين من اصلا نمی خوام در مورد درستی يا غلط بودن صحبت اون اقا و نظرم در موردش صحبتی بکنم بهرحال راه های تشخيصی دقيق فعلی حقايق رو نشون ميدن.نمی خوام بگم اون اقا معجزه می کنه ی کلاشه…..ولی فکر کن که تو توانايی های خودت رو و قدرت روح و ارادت رو تاحدی تونستی درک کنی. تو شرايطی قرار گرفتی که زندگی رو عميق تر از بقيه ببينی. دوستی دارم که سارکوئيدوز داشت. می گفت:سارکو دوسته منه.جزئی از زندگی منه و تحت کنترل منه حتی من دوسش دارم……. اين تعبير جالبيه. ام اس برای تو يک بيماری نيست…بقول يکی از بچه ها يه معلم هم نيست . بخش سرکشی از وجود تو هست که تحت کنترل تو و عاملی برای هشياری تو هستش. تو در مقايسه با خيلی های ديگه اراده قوی تری داری و داری به زندگيت فرمان ميدی. از قدرت خودت غافل نشو… اما هميشه من معتقدم که هر وقت روح ضعيف شه آدم از پا ميفته حتی بدون هر بيماريی. قلمرو روح آدمی بخش اسرارآميزيه که هيچ کس نمی تونه در موردش با اطمينان صحبت کنه…من به تو بخاطر روح بزرگت و بخاطر اراده قويت و قدرتت در درک عميق زندگی تبريک ميگم #applause ……..به تو و دوستای گلی که اينجا پای صحبتاشون می شينم.#heart


  67. رضا در 06/14/07 گفت :

    سلام. اسم اين اقايی که انرژی دزمانی میکنه و درباره تو اين حرف رو زده چیه؟ در ضمن سال ۷۶ کجا رفتی که بهت گفتن ام اس داری؟ شما تهرانی هستی؟ اگه برات مسئله ای نيست اسم دکتری که باهاش در تماس هستی رو هم بگو… مرسی


  68. سبکبال در 06/14/07 گفت :

    سلام . اين موضوع کاملن حقيقت داره و آزردگی های روحی مستقيمن روی جسم تاثير می گذارند . من تازگی ها به جلسات ريکی می روم که مبنای اعتقادشان همين است . می بينی که من هم با وجود قطع اميد پزشکان هنوز زنده ام .
    راستی برای من هم دو ای ميل ويروسی از طرف تو اومده بود که با عث تعجبم شد#surprise


  69. مهدی در 06/14/07 گفت :

    سلام.خیلی عاشقانه بود.واقعا خسته نباشی.زحمت زیادی کشیدی و آمار نشون دهنده علاقه مردم به وبلاگ هست.تو همه مراحل زندگی موفق باشی.


  70. پريسا در 06/14/07 گفت :

    من خيلی ز پزشکی سر در نميارم ولی می دونم که ام اس يکی از تون بيماری هايی که ريشه عصبی داره
    خوب باش و شاداب و قوی مثل هميشه چه ام اس داشته باشی چه نداشته باشی


  71. mahsa در 06/14/07 گفت :

    salam violet joon .bebin tor o khoda javabe mano bed .man ke kheili omidvaram ba moarrefi kardam webloge u be doostam oono omidvar konam .azat khahesh mikonam behesh komak koni .rsti esme in aghahe chie?


  72. شهره در 06/14/07 گفت :

    ویولت عزیزم مثل همیشه در مقابل اینهمه توانایی و قدرتی که در مقابل چنین مریضی داری زبونم از گفتن قاصره…چی بگم منی که سالمم و هر روز به هزار بهانه قر میزنم و ناشکری میکنم . روی ماهت رو میبوسم و بهت آفرین میگم بخاطر این همه قدرت . و برات از صمیم قلب آرزوی بهبودی روزافزون رو دارم. سبز باشی.


  73. ميلاد در 06/15/07 گفت :

    سلام عزيز خوشحالم که متوجه شدی که ام اس نداری.
    ياد اولين جمله دکتر سلطان زاده ولطفی ميافتم که گفتند برو خونه تو ام اس نداری! مساله اينجاس که هيشکی ام اس نداره يا هر بيماری ديگه ای .ما ۹۸٪ ذهن وبدن هستيم و۲٪ جسم اما همش به همون ۲٪ جسم ميچسبيم.همه بيماريها ريشه روانی دارن.ام اس هم يکی از اونا .مهم اينه ما بخواهيم داشته باشيم يا نه.راستی خودتم بارها گفتی وتو بلاگت خوندم.گفتی که دوسش داشتم ام اس رو! اره عزيز داستان همين دوست داشتنه که باعث ميشه نتونی ولش کنی .اخه ما تا يه داستانی ميشه ميگيم که ااااااوخ من ام اس دارم واييييييييی من ام اس دارم وذهنمونم ميپذيره! واز زير مشکلات در ميريم .اميدوارم همه کسانی که فکر ميکنن ام اس دارن .متوجه بشن که ندارن وهیچيشون نيست.راستی کتاب قانون شفا رو هم از کاترين پاندر بخونيد.حتما خوب ميشين.اگه بخوايين البته خوب بشين.


  74. صدف در 06/15/07 گفت :

    خوشم مياد که با هرشرايطی حال می کنيم.پس با فکر سلامتی بيشتر از زندگی لذت می بری .اين روحهای حساس ما هم شايد اگه کمی باهاشون مهربون باشيم وزخمای کهنشون را التيام بديم با ما خيلی بهتر راه بيان#heart


  75. فرزانه در 06/15/07 گفت :

    ويوي ! خدا مي دونه که با خوندن اين پستت چه حالي شدم . دارم از شادي پس مي افتم … خيلي برات خوشحالم . روح تو اينقدر قويه که ام اس رو هم دو در کرده … فقط تبريک #kiss #kiss #kiss


  76. سيمرغ در 06/15/07 گفت :

    اينبار فقط برای ويلی
    ………………………
    قورباغه های آب پز فقط به آب محيط زندگی عادت دارند!قورباغه های آب پزی وجود دارند که هنوز فکر ميکنند همان آب گرم بهترين جای زندگيست …


  77. ساتين در 06/15/07 گفت :

    يه نفر بياد آپ کنه لطفا