![](http://vili.special.ir/parsaimages/post_title_right.jpg)
تو خونه بنايي داشتم، وقتي کارها تموم شد مامان ليندا(دوستيم با ليندا از دوران دبستان تا حالاست) اومد خونه مون و با کمک مامان و شهريار(برادرم) اتاق و ملزومات رو تر و تميز کردن و چيدن برام خودم تقريباً دست به سياه و سفيد نزدم ولي مجبور بودم چند ساعت رو صندلي بشينم و بهشون بگم هرچي رو کجا بذارن و همينطور هيجان ناشي از اين تغيير تحولات سبب شد که خيلي خسته بشم انگار تموم اون کارها رو خودم انجام دادم نه بقيه.:whew
شب دندونهام رو مسواک کردم و چراغ رو هم خاموش کردم آمدم برم طرف تخت خواب که يکهو تعادلم رو از دست دادم و پخش زمين شدم.:sick
با نا اميدي نگاهي به اطرافم انداختم که وسيله ايي پيدا کنم براي اتکا کردن بهش و بلند شدن از جام، مبل کنار دستم بود ولي هرچي دو دو تا چهار تا کردم ديدم سبکتر از اينهاست که بتونم وزنم رو بندازم رو دسته اش و از جام بلند شم چه بسا که تو حين عمليات مبل هم چپه شه روم اگه ميخواستم از لوله رادياتور بگيرم ممکن بود پوسيده باشه و از جاش کنده شه در ضمن اينکه داغ هم بود! اگه از دستگيره در ميگرفتم ممکن بود بشکنه!!!:eyebrow تا تختخوابم که مطمئن ترين و مناسب ترين وسيله بود براي کمک گرفتن و بلند شدن هم مسافتي فاصله بود حالا که نمي تونستم رو پام وايستم چه جوري ميرفتم تا لب تخت؟ روي زانو هام خم شدم و شروع کردم به چهار دست و پا رفتن به سمت تخت خواب از درد روي دستهام که وزن بدنم رو تحمل ميکردن به خودم ميپيچيدم… بالاخره رسيدم به تخت پشتم رو دادم به تخت و دستام رو گذاشتم رو لبه تخت و خودم رو کشيدم بالا، بالا تنه ام رو تخت قرار گرفت مونده بود پاهام نيروي برام نمونده بود که پاهام رو هم بيارم رو تخت، از پاچه شلوارم گرفتم و با فشار پاهام رو گذاشتم رو تخت از اين همه تقلا تمام بدنم خيس عرق شده بود نگاهي به دستهام انداختم روي دستهام به اندازه يه سکه پنج تومني کبود و خون مرده شده بود… اوف hزيرپوشم تو شلوارم قرار نگرفته بود و منم متنفرم از اينکه کمرم موقع خواب لخت بمونه خواستم کمرم رو بدم بالا و زيرپوش رو بسرانم داخل شلوار ولي رمق واسم نمونده بود با بدبختي پاهام رو اوردم پايين و از جام بلند شدم که لباسم رو مرتب کنم ولي… آخ به پهلو افتادم رو زمين آنچنان آخي از ته دلم گفتم که تموم خستگي و دردم رو با همون آخ ريختم بيرون… دوباره عمليات کشيدن خودم رو تخت انجام شد حرصم گرفته بود به خودم گفتم حتي اگه ده بار ديگه هم بخورم زمين بايد رو پاهام وايستم لباسم رو مرتب کنم بعد بخوابم
hbbbt دو بار ديگه هم خوردم زمين به همون وضعيت سابق ولي دفعه سوم تونستم به هدفم برسم.:eyelash
هربار که زمين مي خوردم و آخي از ته ته دلم ميگفتم و ميديدم هنوز سالمم و جاييم نشکسته غرق لذت مي شدم.:teeth
ويولت جان با اجازه بهتون لينک دادم.
قربونت برم ….افرين عزيزم#heart #kiss #heart #flower #flower
salam vili jun toro khoda movazebe khodet bash kheili ziad duset daram#brokenheart #heart #kiss
سلام. خوبی عزیز؟؟؟؟ واقعا به اين استقامتت تبريک ميگم……من جای تو بودی همون دفعه ول که خوردم زمين…… ولش کن اصلا.#flower #hand
#sad #sad
ايشالله بهتر شی عزيزم
سلام
حيف که پسرم وگر نه می گفتم قربونت برم با اين استقامتت. دمت گرم
من قبلا هم وبلاگتو می خوندم هااا ولی از اين به بعد با اين اسم ميام. نيما
نمی دونم نظرت چیه امامن دارم تمام آرشیوت رو از اول می خونم. قلمت خیلی عالیه. بای
یه سلام عاشغونه وبلاگ خیلی خوبی داری
میخواستم بگم زندگی با پول میشه گذشت
اموزش پولدار شدن در وبلاگ http://www.bachebabol.blogfa.com
ممنون میشم تو وبلاگتون بزارین چون وبلاگ خوشکلیه از یه دوست دوست داشتنی#flower #brokenheart
چقدر دلم ميخواد خانوادم و خودم ، مثل تو قوی و اميدوار بشيم
in mozoo baraye chand vaghte pishe?badam mage chand kilooein?#devil #winking #flower 1
وبلاگ شما خیلی جالب بود به ما هم یه سر کوچیک بزن
مرسی
چنان دل کندم از دنيا که شکلم شکل تنهائي است
ببين مرگ مرا در خويش که مرگ من تماشائي است
my id :hamed_66f#flower
ای چه دير رسيدم من #yawn
—————-
دير رسيدن خيلی جذابه ها #grin کامنتا ميخونی و ميخندی #laugh .. فريد تو چقدر حواست به همه چی هست #grin #rolling
————-
ويلی جون آخر صبوری.. آخر قدرت ..آخر سماجتی تو#kiss #heart #flower
—————–
در ضمن ويلی جون چت ممنوعه اينجا اگه نمی دونستی بدون #devil #grin #rolling
آخرین فتوی صادر شده در خصوص مسافرت به قزوین :
احتیاط واجب آن است که در هنگام مسافرت به قزوین نماز را نشیته خواند نه شکسته#rolling
#flower سلام وبلاک زيبايتان را ديدم زيباست موفق باشيد همسرم ام اس دارد من خودم کارمند بانک هستم او توی شهرداری کار ميکند يک دختر خوشکل بنام پرنيان خانم هم داريم با دو سال سن موفق باشيد با خانمم مطالب شما را خوانديم هم شاد شديم هم ناراحت
نشيته = نشسته #silly
سلام ویولت عزیز.
اولین باره که میام اینجا.
اولش برام نوشته ات عجیب بود ولی بعد برام جز حس تحسین برای خودت چیزی نبود
تا شقایق هست زندگی باید کرد
بازم به آقا فريد تذکر بدهم همراه با عسل خانم :
چچچچچچچچچت ممنوع#angry #angry #angry #angry #angry #angry
ويلی ببينه ميکشتتون#angry #angry
#sad #surprise #applause
خيلی خوبه که همت میکنی برای ايستادن روی پاهات. من اگه جای تو بودم همون دفعه اول از خير گذاشتن زيرپوش توی شلوار ميگذشتم و ولو ميشدم روی تخت.#laugh
#grin
بچه ها کامنت قبلی من ۱۱۸ است
باور نداری ۱۱۸ بپرس#rolling #rolling #rolling آقا اينجا هم معلوم شد فضول کيه#grin #grin
بازم به فريد:#angry #angry #angry #angry #angry #angry
آقا يادته به منو پشمک ميگفتی #angry
#winking
عزيزم مراقب خودت باش#flower کلی خوشم اومد از پشتکارت #heart
آقا امروز هيشکی چرا نيست #surprise
سلام ویولت خانوم
وای اینجا چقدر شلوغه!!!!
خوب نظر من اینجا گم می شه که!!!!!
من تابستون یه چند وقتی اومدم ولی بعد که وبلاگ زدم نتونستم زیاد بیا.الان یه هفته ای می شه که دارم همه آرشیو رو می خونم.
از این به بعد حتما میام.لینکتم می ذارو تو وبلاگم.
خوشحال می شم به من سر بزنی.
#smile #flower
می ذارو=می ذارم.#tongue
#yawn
الهی من بمیرم. به خدا شانس آوردی چیزیت نشد.عزیزم مواظب خودت باش ما يکدونه ويلی که بيشتر نداریم#heart
سلام. من بالاخره آپ ديت کردم#grin
#hug #heart #hug