![](http://vili.special.ir/parsaimages/post_title_right.jpg)
تو شرکت بودم و اميد قرار بود خبر يه کاری رو بهم بده ولی حدود يک ساعتی از زمان خبر دادنش گذشته بود و حسابی کلافه شده بودم وقتی زنگ زد دلم می خواست هرچی کلفت کنايه بلدم بارش کنمh ولی از طرفی تو شرکت بودم و ناچار بايد عفت کلام رو حفظ ميکردم تصميم گرفتم تلگرافی حالشو بگيرم:teeth که فقط خودش بفهم و من.
من: اميد یعنی منو کردی!!!!!!!!!!hbbbt(مثلاً می خواستم بگم منو رو سرويس کردی از سرويس فاکتور گرفتم شد اين جمله وحشتناک:confused)
اميد: بله؟:thinking
ديدم خيلی ناجور شد الان همکارام چی پيش خودشون فکر ميکنن اومدم به خيال خودم درستش کنم.
من: منظورم اينه که از اون کارا کردي منو.:hypnoid
اميد::rolling
ديدم ديگه حرف از خودم در نوکنم بهتره گندها داره عظيم و عظيم تر ميشه:sick
اومدم حال اونو بگيرم خودم ضايع شدم:cry.