!!!

فکر کنم هرچقدر بيشتر توضيح بدم که بابا الا و لله مشکل من با زن گرفتن هومان نيست اون حق داره واسه زندگيش تصميم بگيره مشکل احساس ايجاد شده تو خودم نسبت به خودمه سوء تفاهم ايجاد شده برای بعضی خوانندگان بيشتر و بيشتر ميشه ميدونم که يه حس گذراست و اينم ميگذره ميره فعلاً دارم پس لرزه هاش رو تحمل ميکنمبا نوشتن و حرف زدن حالم خيلی بهتر شد ولی واسه جلوگيری از سوءتفاهمات ديگه فعلاً نويسنده مورد نظر در مود نوشتن نمی باشد.Shockh


نظرات شما


  1. بارون در 05/30/08 گفت :

    #smile


  2. ئهئه در 05/30/08 گفت :

    #devil #cry


  3. ئهئه در 05/30/08 گفت :

    #devil #cry ننا


  4. Melikbaba در 05/30/08 گفت :

    سلام ، فکر ميکنم تنها اتفاقی که افتاده تحت تاثير قرار گرفتن حس خودخواهی باشه از اين اتفاق ، که اونهم خيلی بديهی است . نه نيازی به تفسير داره و نه نيازی به کنکاش .جاش مثل يک خونمردگی ميمونه که بايد چند وقتی بگذره تا محو بشه همين . خودت رو اذيت نکن .
    شاد زی


  5. مهتاب در 05/30/08 گفت :

    خوشحالم که حالت بهتر شده!!#party


  6. کوروش در 05/30/08 گفت :

    اين نيز بگذرد


  7. ye doost در 05/30/08 گفت :

    bavaram nemishe maghame zire 10 avorde basham#grin


  8. ye doost در 05/30/08 گفت :

    pas larze?#surprise
    #smug ehtiate vajeb ine emshabo too park bekhabid


  9. ارغوان در 05/30/08 گفت :

    بچه ها تو رو خدا ويولت و درک کنيد. انقدر اذيتش نکنيد. مطمئن باشيد در مورد ازدواج هومان درکش از من و شما اگر بيشتر نباشه کمتر هم نيست. پس هی بهش نگيد حق داری حق نداری. اين حرفا فقط يه دردو دل ساده بود همين و بس . فکر ميکنم ويولت جون بجای اين بايد و نبايد ها و فلسفه بافی ها فقط به اين احتياج داشت که بهش بگيم : اين نيز بگذرد (هر چند می دونم که خودشم اينو خوب ميدونه). بابت توجه همتون ممنون هوارتا همتون رو دوست دارم#kiss #kiss #kiss


  10. بهانه در 05/30/08 گفت :

    راست ميگي ويلي جون كاملا؛ حق باتوست من خودم رو ميگم به شخصه متوجه اصل شرايط روحي تو نشدم باور كن قصد نصيحتت رو نداشتم. راست ميگي گاهي وقتها آدم با خودش نمي تونه كناربياد. اينهم از اون موارده. اما به قول خودت بالاخره ميگذره. خصوصا؛ كه تودختر منطقي به نظر مياي. اينو از تصميمت در مورد زندگي مشتركت متوجه شدم. گفتم كه يكروزه آرشيو تورو خوندم. پس بگم كه خيلي بهت اطمينان دارم و مي دونم كه فقط يه بحران دروني خودت با خودته. كه كمي زمان نياز داره. (كاملا؛ حق با خودته)


  11. صادق در 05/30/08 گفت :

    سلام
    اين فضای خالی زير نوشته مال چيه؟
    راستی يه جوک بگم که حال کنی از مود دربيای:
    به یکی ميگن با سي‌دي جمله بساز، ميگه: چُسيدي!!


  12. نرگس در 05/30/08 گفت :

    #thinking
    نه نمیشه یه فکری باید برات بکنم!
    نویسنده مورد نظر در شبکه اسپشیال موجود نمی باشد لطفا خفه قان بگیرید#grin


  13. نرگس در 05/30/08 گفت :

    حالا چرا تیترت علامت تعجبه؟
    لااقل چند تا بلبل بذار که دورسر گیج رفته ات دارن میچرخن#laugh #flower


  14. ye doost در 05/30/08 گفت :

    har ki delesh kotak mikhad hala bazam shookhi kone #thinking
    az man goftan bood badan nagid nagoft#yawn


  15. ئهئه در 05/30/08 گفت :

    حسودی نکن#cry


  16. ئهئه در 05/30/08 گفت :

    #grin


  17. مانيا در 05/30/08 گفت :

    به نظر من که اگر احساس می کنی با نوشتن سبکتر می شی بنويس و کامنتاييم که ناراحتت می کنه بهشون توجه نکن#flower يا اصلا روی يه کاغذ بنويس که فقط خودت بخونی و بعد اگر خواستی بده بعضيا بخوننش#winking


  18. عطيه در 05/30/08 گفت :

    مشترک مورد نظر در دسترس نمی باشد…..#winking


  19. صدف در 05/30/08 گفت :

    #heart


  20. ميترا در 05/30/08 گفت :

    سخت نگير. اين نيز گذرد#heart


  21. نگار در 05/30/08 گفت :

    #kiss


  22. نازنين در 05/30/08 گفت :

    ويلي خوشگله من لب ورچيده قهر كرده از دست ما خوانندگان بي ملاحظه …. ويلي عزيزم اين احساست واقعا طبيعي هست من خودم زماني احساس تورو داشتم ۱۰ سال پيش پسري رو دوست داشتم كه بعد از مدتي به دلايلي از جمله بي بند و باري ازش جدا ، شدم و هميشه هم گوش بزنگ بودم كه ببينم كي ازدواج مي كنه تا يكسال پيش كه شنيدم ازدواج كرد … او ن روزها منم احساس تورو داشتم ولي به نوعي ديگه …. من تو اين سالهايي كه ازش جدا بودم خوب قضيه رو براي خودم حلاجي كردم و نذاشتم به قول تو زير خاكستر بمونه و با توجه به احساسي كه الان بهش دارم و داشتم اصلا ناراحت نشدم كه چرا اون سالها اين اتفاقها افتاد واين رفتارها رو داشت … حالا ديگه بعد از اون همه وقت فقط به عنوان يه خاطره بهش نگاه ميكنم و ازش ياد مي كنم و بهرحال خوشحالم كه همچين تجربه ايي تو زندگيم بوده وباعث شده اگه زماني خواستم ازدواج كنم اول عقلاني تصميم بگيرم بعد احساسي ويلي عزيزم كسي حق نداره تورو سرزنش كنه به خاطراين احساست چون اين مسئله طبيعي هست و بهرحال جزيي از زندگي گذشته تو بوده و تو هم حق داري هرچي دلت ميخواد اين موضوع رو كنكاش كني و ازش ياد كني و دليلي نداره عزيزم كه براي ما توضيح بدي و بخواهي رفع سوء تفاهم كني … بهرحال حقت هست كه تا هرموقع كه دوست داري در مورد حست بنويسي و خودت رو از اين حس نجات بدي و ما هم قول مي ديم خوانندگان خوبي باشيم يا به قولي شنونده خوبي برات باشيم و اظهار نظر نكنيم و كنارت باشيم تا اين چندروزه بگذره عزيزم . هرچي دوست داري بنويس قول مي ديم فقط خواننده باشيم .#kiss #heart


  23. نازنين در 05/30/08 گفت :

    بهتره عزيزم ديگه سعي نكني بغضي رو تو گلوت خفه كني و يا حرفي رو تو دلت نگه داري … از صميم قلب دعا ميكنم روزهاي بهتر و زيباتري رو ببيني#heart #heart


  24. نازمهر در 05/30/08 گفت :

    ويلی جونم هرکاری که خودت صلاح می دونی انجام بده. اون چيزی که مهمه آرامشی هست که تو بايد بهش برسی. همين.#heart


  25. arashl در 05/30/08 گفت :

    ba in harfetoon kamelan movafegham,.kare khoobi kardin


  26. شيما در 05/30/08 گفت :

    حق داری
    منم احساس تورو دارم . شايد هيچ حقی نداشته باشی ولی نميشه خونسرد بود.
    اميدوارم زودی آروم شی#heart


  27. parisanazam در 05/30/08 گفت :

    سلام من چند روزی نبودم امروز کهاومدم و اين مطب را ديدم بهت می‌گم عزيزم رفتارت کاملا طبيعيه منم مثل تو خودم خواستم جدا بشم ۸ سال همسر سليقم مدام بهم گفت تو تنها زن زندگيم هستی تو اين ۸ سال همه می گفتن اون هزار تا مشکل داره ولی تو را دوست داره و عاشقت است بعد از جدايی هم اومد و گفت برگرد ولی من نخواستم هومان به قول خودت بعد از سالها ازدواج کرد ولی مال من ۱ ماه بعد از طلاق من به شدت گيج بودم انتظار هر چيز را داشتم جز اين اول انچنان مبهوت بودم ولی بعد به شدت غرورم جريحه دار شد ولی اون زندگی دوام نداشت


  28. parisanazam در 05/30/08 گفت :

    ويلی الان نمی‌تونم بعد باهات مفصل حرف می‌زنم


  29. ساتين در 05/30/08 گفت :

    خوب مثل اينکه مسئله مفهوم شد بالاخره.از کامنتها که اينجور برمياد


  30. پانی در 05/30/08 گفت :

    #hug
    violet azizam khoshalam halet behtar shodeh omidvaram betartar besheh azizam b gol hameh bacheha in niz bogzarad
    #kiss


  31. فرید در 05/30/08 گفت :

    بذاريد تا اين نويسنده هنوز از تو اين مود در نيومده و در دسترس نيست يه چيزی بهتون بگم#grin
    ببينيد اين الان اعصابش خط خطيه انقدر بهش گير ندين فردا که از توی اين مود در بياد بره تو مود هميشگيش يه بلايی سر هممون مياره ها #sick
    از من گفتن بود
    مانيا تو هم ادای من و در نيار #devil
    ويولت اگه فردا تو مود نوشتن نيستی می خوای من بنويسم؟#grin


  32. LOLO KHOR KHORE در 05/30/08 گفت :

    #silly hame sokot konan


  33. سعيد در 05/30/08 گفت :

    سلام
    زندگی ادامه خواهد داشت….پس يک شاخه#flower تقديم به شما وبقيه دوستان.


  34. عاطفه در 05/30/08 گفت :

    ويلی جون
    حالا که تو مود نوشتن نيستی بيا کمی بريم هوا خوری#kiss


  35. شبنم در 05/30/08 گفت :

    ويولت جونم به خودت و فکرت و روحت استراحت بده …. شاد باشی …شبنم


  36. ساناز در 05/30/08 گفت :

    ويولت عزيز بعضی وقتها لازمه فقط و فقط برای دل نوشت …درسته نظر خواننده ها مهم هست . ولی بعضی وقتها شايد لازم باشه نديده گرفت #kiss


  37. دختر كولي در 05/30/08 گفت :

    خوب نبايد توقع داشت همه جزئيات فکری آدم توسط همه درک بشه عزيزم


  38. اردشير در 05/30/08 گفت :

    ويلی جان
    جون به جونت کنن يه زنی !!!!!!!!
    و زنها ! اونم ايرونيشون ! دردشون از ۱۰۰ کيلومتری تابلو هستش !
    من يا بقه بچه ها که سهله ! اگه به هر روانکاو ديگه هم مراجعه کنی جواب يکيه


  39. اردشير در 05/30/08 گفت :

    #hug جواب دردت اينجاست#hug


  40. اردشير در 05/30/08 گفت :

    بد جوری با ساناز موافقم #winking فقط بنويس س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س


  41. سعيد در 05/30/08 گفت :

    باشه خواهر ما که حرفی نداريم.اما پس اين همه پريشانی برای چيست؟
    بهتره يه يا علی بگی و بشی همون ويولت قبل.#flower #party #winking


  42. اردشير در 05/30/08 گفت :

    بد جوری با ساناز موافقم #winking فقط بنويس س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س


  43. نرگس در 05/30/08 گفت :

    این نازمهره چه مهربونه ها.
    برای اون.خودش که نداره#kiss
    در ضمن بفرمایین مغز!
    حالا منو مسخره میکنی #worried اگه اسم واقعیتو نگفتم#grin
    #party #kiss #kiss


  44. شهرزاد در 05/30/08 گفت :

    ويولت جونم انگاری حر فهای قبليم زياد بوی نصيحت ميداد
    عزيزم ايدوارم اين روزها بگذره… همه ما گاهی با برخورد با مسایل خود درگیری پیدا می کنیم…
    مواظب خودت باش این از همه چیز مهمتره
    #heart #heart


  45. سارا در 05/30/08 گفت :

    ويولت عزيزم چرا اگر کسی درکت نميکنه ميخوای يه جورايی خودتو تنبيه کنی و ديگه ننويسی؟اگر بنويسی راحتتر ميشی و بهتر ميتونی خودتو خالی کنی.به هر حال من خيلی خوب ميفهمم چه احساسی داری و ميدونم اکثر کسانی که باهات اختلاف نظر داشتن و بهت ايراد گرفتن اگر توی شرايط تو قرار بگيرن همين احساس تو رو پيدا ميکنن.به هر حال هر طور خودت راحتتری.#heart


  46. ليلا در 05/30/08 گفت :

    #heart #flower


  47. دلم می خواد بدونم اگه خاله قورباغه ی فيلم گلنار وبلاگتو می خوند چی می گفت: لابد می گفت : منم يه همسايه داشتم خواهر! عين تو بود! بعدش تو می گفتی:‌آدم بود؟ می گفت: نه ننه! قورباغه بود! اما عين تو بود! فيلم گلنارو ديدی ويولت جون؟ ببين کلی شاد می شی!


  48. سعيد در 05/30/08 گفت :

    سلام … شما هر چقدر هم توضيح بدی ديگران آن را توجيه می خوانند و حرلف خودشان را می گويند … بهتره بی خيال باشی … زمان قاضی خوبی است …. و سلام .


  49. آفسايد در 05/30/08 گفت :

    عنوان اين سه پست آخرت باحاله! فکر کنم به همين راحتی می تونی مشکل انتخاب عنوان رو تا چند پست بعديت هم حل کنی #laugh


  50. ياسمن در 05/30/08 گفت :

    فقط بريز بيرون اين خيلی کمک ميکنه به بهتر شدن حالت…#heart


  51. پريسا در 05/30/08 گفت :

    سلام امروز برای اولين بار بلاگت رو خوندم از طريق بلاگ مهتاب.
    حالت خوبه؟


  52. شاهد در 05/30/08 گفت :

    عزيزم ويولت بانو جان اين حست اينقدر طبيعه که نگو. در هر حال همسرت بوده و حسه نوستلجيکی به آدم دست ميده وقتی حس ميکنه يک بخش مهم زندگيش کاملا بسته ميشه. اين ربطی به مشکل داشتن تو با زن گرفتن ايشون نداره. آدم حق داره برای چيری که براش ارزش داشته حتی در گذشته کمی به قولی عزاداری کنه. خدا را شکر تو يک گوش شنوا داری که از دل و جون به درد و دلهات گوش ميده و مهمتر اينکه درکت ميکنه و از اون هم مهمترتر اينکه دوستت داره……


  53. فوزی در 05/30/08 گفت :

    بهترين کار رو هميشه خودت انجام ميدی.ما هم هر چقدر که طول بکشه منتظر ميمونيم#kiss #heart


  54. yaC در 05/30/08 گفت :

    violet jooonam , har rooz sobh sare sa@ 9,10 miam poshte dare khooonat ,,, inghadr zang mizanam ta biay ro mooode neveshtan o dar o baz koni#hug #flower #hug #flower #hug #flower


  55. هيلا در 05/30/08 گفت :

    نوشته شاهد به دلم نشست .. مخصوصا اون قسمت نوستالژيکش#applause


  56. مانا در 05/30/08 گفت :

    سلام ويولت عزيز…۱ماه پيش خيلی تصادفی با وبلاگت آشنا شدم و برعکس اينکه فکر ميکنی خواننده ها حوصله آرشيو خوندن رو ندارن تمام نوشته هات رو از روز اول خوندم….ولی خوب زياد با نظر دادن راحت نيسنتم . امروز اما چيزی رو خوندم که انگار از دل خودم بود….روزی که مردی رو قرار بود همسرم شه با دختر ديگه ای ديدم همين رو حس کردم ….بعد از ۸ سال امسال و درست روز تولدم باز تاريخ تلخ تکرار شد…نمی دونم ايراد از من بود و چيزی رو ندارم که اونها داشتن يا….بگذريم …نميخوام بار غم بگذارمروی دلی که غم داره …فقط خواستم بگم که درکت ميکنم با تمام وجود…و اميدوارم اميدت رو که به حق اميد زندگانی است از دست ندی#flower


  57. زيتون در 05/30/08 گفت :

    ويولت جون اگه من جات بودم دقيقا همين حالت تورو داشتم. مطمئنم.
    ولی بدون زمان همه چيو حل می‌کنه.بخصوص… بخصوص با بودن اميد در کنارت! این ماجرا به زودی می‌شه يکی از خاطراتت.. همين و نه بيشتر..#flower


  58. خودم در 05/31/08 گفت :

    سلام ويولت من تو دوتا پست قبلی برات کامنت گذاشتم و يه چيزايی در مورد خود (با اسمم اشتباه نگيری) بهت گفتم نميدونم خوندی يا نه . ببين عزيز هر کدوم از ما تو عمق وجودمون يه چيزی داريم که خود خودمونه يا من که روانشناسا فکر کنم بهش ميگن ليبيدو و تو فلسفه بهش ميگن کوگيتو . ببين تو تو يه شرايطی احساس کردی که رابطه ای رو بايد قطع کنی دلايلی داشتی که به هر دليلی برای من خودت توضيح ندادی . آتی که زير خاکستر گذاشتی . حالا اون تلفن باعث شعله ور شدن آتش شده . به نظر من کاری که ميتونی بکنی اينه که از اول ماجرا رو يه بار مرور کنی و دلايل محکمی که برای انجام اون کار داشتی برای خودت توضيح بدی کاری که قبلا نکردی . يعنی خود خودت رو اونجا جا گذاشتی . با اينکار انرو همراه خودت ميکنی . و از اين خالت ميايی بيرون . از اين ماجرا گذشته اين قسمت از حرفتو که ميگی وقتی تو کافی شاپ ديديش با يه نفر ديگه به دليل اينکه تو از دختر سر بودی ناراخت نشدی رو نميفهمم واقعا شما خانمها عجيب هستيد# بعد هم اگه از کسی surpriseشاکی شدی عکسشو بیار جنازشو تحویل بگیر خلاصه آدمش هست #grin


  59. مانا در 05/31/08 گفت :

    سلام ويولت عزيز…۱ماه پيش خيلی تصادفی با وبلاگت آشنا شدم و برعکس اينکه فکر ميکنی خواننده ها حوصله آرشيو خوندن رو ندارن تمام نوشته هات رو از روز اول خوندم….ولی خوب زياد با نظر دادن راحت نيسنتم . امروز اما چيزی رو خوندم که انگار از دل خودم بود….روزی که مردی رو قرار بود همسرم شه با دختر ديگه ای ديدم همين رو حس کردم ….بعد از ۸ سال امسال و درست روز تولدم باز تاريخ تلخ تکرار شد…نمی دونم ايراد از من بود و چيزی رو ندارم که اونها داشتن يا….بگذريم …نميخوام بار غم بگذارمروی دلی که غم داره …فقط خواستم بگم که درکت ميکنم با تمام وجود…و اميدوارم اميدت رو که به حق اميد زندگانی است از دست ندی#flower


  60. نیکا در 05/31/08 گفت :

    اميدوارم هميشه موفق باشی و خوش و سلامتيتو هم جشن بگيری
    و البته من رو هم دعوت کنی خانومی#hand


  61. پونه در 05/31/08 گفت :

    #hug #heart


  62. آدم در 05/31/08 گفت :

    حق داری. گاهی اوقات انتقال حس خيلی مشکله. #worried


  63. باران در 05/31/08 گفت :

    ويولت عزيزم به حست احترام می ذارم.#flower


  64. رزيتا در 05/31/08 گفت :

    به اردشير:
    واقعا برات متاسفم#sick
    اميدوارم تو هم بزودی شفا پيدا کنی#worried


  65. فرين در 05/31/08 گفت :

    #angry #angry #angry #angry #angry #angry #angry #angry


  66. ویولت جان سلام
    #heart
    واقعاْ قدر اميد رو بدون… کمتر مردي پيدا ميشه اينطور با منطق با اين قضايا برخورد کنه… موفق باشيد


  67. همدرد در 05/31/08 گفت :

    نه آدمم نه گنجشک
    اتفاقی کوچکم
    هر بار که می افتم
    دو تکه ميشوم
    نيمی را باد ميبرد
    نيمی را مردی که نميشناسم.
    ويولت عزيزم مشکل ما اينه که زنيم ومتاسفانه بخش عمده ای از زندگیمون تحت کنترل احساسات.
    منم این روزها کمابیش حال و هوای تو رو دارم ولی من دارم سعی میکنم فراموش کنم.قبلنا با خوندن نوشته های تو حالمون خوب میشد عجالتا تا برگشتن تو چیزای دیگه میخونیم :
    گاه زخمی که به پا داشته ام
    زیر و بم های زمین را به من آموخته است.
    زود برگرد #flower #flower