![](http://vili.special.ir/parsaimages/post_title_right.jpg)
دلم عجيب خلوت ميخواست.
رفتم تو اتاقم يه شمع بنفش دارم روشنش کردم و گذاشتم کنار عکس سهراب سپهري تو کاست صداي پاي آب، کاست ويولت که اميد بخاطر رنگ بنفش و اسمش برام خريده رو هم گذاشتم کنار شمع به نيت حضور اميد.:love
خود کاست رو داخل ضبط گذاشتم صداي شکيبايي و دکلمه شعر سهراب تو فضاي پر از سکوت اتاق پيچيد براي رسيدن به آرامش بيشتر چراغ اتاق رو خاموش کردم تا از رقص شعله هاي شمع هرچه بيشتر لذت ببرم:angel.
تو ذهنم جرقه زد”عود روشن کنم” ولي زود پشيمون شدم بوش برام سردرد مياورد. کمي اسپند ريختم تو اسپند دودکن و دودش رو ول دادم تو فضا.تلفن رو از پريز کشيدم و موبايل رو هم در وضعيت سکوت قرار دادم که هيچ تنابنده ايي نتونه سکوتم رو بهم بزنه.:nottalking
روي تخت دراز کشيدم و چشمام رو بستم و روحم رو سپردم به صداي گرم و دلنشين شکيبايي با دکلمه اشعار پر نغز سهراب.
حالي بردم ها.:hug:eyelash
اينم چند تا عکس از ويولت!!!.:shades
View image
View image
View image
دلم هوای « افتاده تر از سایه » رو کرده. همونی که برام از سهراب گفت و اینکه « دچار یعنی عاشق »…. ولی ظاهرا دچار یه معنی دیگه م داشته…این که بذاری و بی خبر بری :sick!!!
اووووووووووووووووووول
اول!!!!
دلا خانووووووووممممممممم #angry
ویلی جون من اول بودم به خدا!#cry
به این میگن : شمع و گل و پروانه و بلبل همه جمعند.. دیگه امید می خوایم چیکار؟؟؟ #thinking
#tongue
ويولت جونم خوشحال ميشم مطلب امروزم رو بخونی!آخه يه جورايی به شما هم مربوط ميشه…
راستی مزه ی اين اول شدن هم عجب خوشمزستا!!!#winking #kiss
دختر دريا چرا عکس خودت تو اينا نيست پس؟ اقلآ يه دستت رو ميگذاشتی صفاشو می برديم#heart
والله راستش من خودم مدتهاست که دچارم!!!!
خيلی مواقع آدم به اين آرامش احتياج داره و ميتونه کلی کسب انرژی کنه! منم دلم خواست#heart
ویولت عزیز و دوست داشتنی من
من نرفتم… آخه گفته بودم که دچارت شدم و
«دچار یعنی عاشق
و فکر کن که چه تنهاست
اگر که ماهی کوچک , دچار آبی دریای بیکران باشد.
چه فکر نازک غمناکی!»
وهنوز هم من دچارت هستم …
فقط در روزگاری که
«باران اضلاع فراغت را می شست» ,
«رفتم قدری در آفتاب بگردم»…
ولی ازت ممنونم که ازم یاد کردی و به مصداق این شعر سهراب سراغم رو گرفتی ؛
«چه خوب یادم هست
عبارتی که به ییلاق ذهن وارد شد:
وسیع باش , و تنها , و سربه زیر , و سخت.
من از مصاحبت آفتاب می آیم ,
کجاست سایه؟»
« رفتم نزدیک :
چشم مفصل شد.
حرف بدل شد به پر , به شور , به اشراق.
سایه بدل شد به آفتاب.
رفتم قدری در آفتاب بگردم… »
الان که این سطور رو می نویسم ؛
«در دل من چیزی است , مثل یک بیشه نور , مثل خواب دم صبح
و چنان بی تابم , که دلم می خواهد
بدوم تا ته دشت , بروم تا سر کوه.
دورها آوایی است , که مرا می خواند.»
کلام آخر اینکه :
بر آبی چین افتاد. سیبی به زمین افتاد.
گامی ماند. زنجره خواند.
همهمه ای : خندیدند. بزمی بود, برچیدند.
خوابی از چشمی بالا رفت. این رهرو تنها رفت , بی ما رفت.
رشته گسست : من پیچم , من تابم. کوزه شکست : من آبم.
این سنگ , پیوندش با من کو ؟ آن زنبور , پروازش تا من کو ؟
نقشی پیدا , آیینه کجا ؟ این لبخند , لب ها کو ؟ موج آمد , دریا کو ؟
می بویم , بو آمد. از هر سو , های آمد , هو آمد. من رفتم , «او» آمد , «او» آمد.
امیدوارم متوجه منظورم شده باشی…اگه نشدی یه بار دیگه با دقت بیشتری کامنتم رو بخون عزیزم…
من همیشه همین دور و برا هستم…حتی اگه «سایه»م رو نبینی
#winking #heart #kiss #flower
پ.ن:تمام اشعار بالا از سهراب بود…
منم محتاج صدای پای آبم و دويدن تا ته دشت
منم دلم خواست#cry خوش به حالت. آفرنی دختر خوب#applause خوش باشی.#hug #kiss
يک شب عارفانه به اين ميگن.
اين کامنت افتاده تر از سايه خودش يه دنيا حرفه
يه کم سکوت و آرامش چقدر ميچسبه … ممممممم به به چشمات رو ببندی و کيف کنی …شاد باشی …شبنم
خوش به حالت … من دلم لک زده برای يه خلوت
سلام.. چقدر قشنگ . منم از اون سکوتا ميخوام … فقط به اندازه يک ربع .#cry #sad ……#hug
به افتاده تر از سايه نازنينم:
#kiss #kiss #kiss #kiss #heart #heart #heart #hug #hug #hug
چه روز خوبيه امروز چه صفا و انرژی داره اشک تو چشام جمع شد وقتی کامنتت رو ديدم و ؛چه پرم امروز؛#hug #party
چرا ايميل جواب نمی ديد؟#sad ميدونی چقدر نگران مريضت بودم که خدای نکرده اتفاقق بدی نيوفتاده باشه#cry
ميشه يه ايميل بزنی بازم آدرست رو چک کنم که من اشتباه نکرده باشم#heart
ما فکر می کرديم خود ويولت رو توی عکس می بينيم#angry
ما که کسی بهمون از اين چيزا هديه نمی ده! مجبوريم خودمون واسه خودمون شعر سهرابو بخونيم#yawn !
salam violet
man hamishe webloget o mikhoonam emrooz vaghti ke matlabet o didam goftam nazare khodam o begam to ke inghadr otaghet o romantic kardeh boodi mitoonesti az omidet bekhay ke barat sher haye asheghane bekhoone be jaye navar
midooni man alan hodoode 1 sale ke hich navari goosh nadadam chon delam hich sedaiee ro nemikhad
faghat delam sedaye garme eshgham o mikhad#sad
به دختر ايران:
من در وضعيتی با اميد آشنا شدم که فکر ميکردم ديگه قلب با صدای کسی تندتر نمی تپه ولی ديدم که چی شد#heart نگران نباش صدای عشق حقيقيت رو خواهی شنيد لا اقل بدون که من از ته دلم دعا ميکنم که بشنوی
به اکبر که پست قبل کامنت گذاشته:
اينجور افراد چه خانم چه آقا مايه مباهات جامعه ان.روژين نازتون رو ببوسيد#heart
به فروزان:
عزيزم ميخوای ايميل بزنی بزن#heart
به علی شاد:
ممنون بابت آمار جالبی که اعلام کرده بودی#heart
به ميترا:
خودت بهتر ميدونی که چقدر دوستت دارم و محترمی برام
به هيلا:
الهی قربونت برم خود خودم که اينقدر ماهی#hug
به فوزی و فلور:
#hug #heart
ببينم کی بی خبر گذاشته رفته ويلی جونم؟
آدم واقعا چنين لحظاتی رو لازم داره.
خوشحالم از برگشتنتُ اميدوارم روزهای خوبی رو گذرونده باشی. #flower
دلم برات تنگ شده دختر … پس خودت کوشی تو عکسها ؟
به دختر کولی:
خوب ويولت هست ديگه#thinking دروغ نگفتم که#grin
khob inam ye raveshiye baraye residan be aramesh.rasti,mobiletoono gharz midin be man ye ax bahash bendazam?#winking
می گم ويلی جون ظاهرا ديروز تو جز اين کارايی که گفتی يه کار ديگه هم کردی.#eyelash
اگه گفتی؟#winking
بهت نمی گم تا خودت حدس بزنی#grin
به نازمهر:
اين قضيه مال ديشب نيست مال زمان تعطيلاتمه.
ديروز چی کار کردم؟#thinking آسانسور که درست بود پس بغل مغل نرفتم#silly عيب بچه خوب با کسی قرار نداشتم و اومدم خونه و تنها کار اضافه حموم رفتن بود بعدشم دراز کشيدم و به صدای بارون گوش دادم.#smug
پس چی کردم که قراره برملا بشه؟#thinking
چه خوب كه تونستي از اين آرامش استفاده كني.گاهي وقتا واقعا لازمه.
ويلي جونم تو كه كار بدي نكردي. البته منم منظورم همون روزي بود كه توي اين پست نوشته بودي. اون روز به جز اينكه شمع روشن كردي و كاراي ديگه كه نوشتي از فضاي اتاقت هم عكس گرفتي كه اونو ننوشته بودي#grin
خيلي بيمزم نه؟#kiss
پس تو هم اهل سهرابی#heart
اين تنها مونس تنهايی منه وعجيب هم حالی ميده#blush می چسبه انگار اينا حرف های خود آدمه ولی خودت هم به اين قشنگی تا حالا زمزمه نکرده بودی.#hug #hug #flower #flower
شعر سهراب خود زندگيه
من به روزم سر بزن بابا#grin
سلام ويولت جونم خوبی؟
تعطيلات خوش گذشت؟
می بينم خوب رمانتيک بازی در آوردی.شاد باشی هميشه و بوس بوس#heart #kiss
سر کاری بود؟ پس خودت کوشی؟#rolling
خدائيش هم تو خيلی بااحساس و ماهی هم اميد خان گل . عاشق جفتتون هستم .#heart #flower
نمی دونم چرا کسايی که برای اولين بار آدم رو با سهراب آشنا ميکنن همشون انسانهای بزرگی هستن (حميد رضا شيرخانی خيلی دلم برات تنگه)
راستی من نميدونستم که ما داريم وبلاگ يه کارت تبريک (شايدم يه آباژور) رو ميخونيم #silly #surprise
اون منو اولين بار با سهراب آشنا نکرد.
اولين بار تو نماشگاه خط استاد اخوين تو حسینیه ارشاد با شعر سهراب آشنا شدم با اين شعر:
« چترها را بايد بست
زير باران بايد رفت
چشم ها را بايد شست جور ديگر بايد ديد»
#smile
چقدر خوبه که خوبين![Smile Smile](http://vili.special.ir/wp-content/plugins/tango-smileys-extended/tango/smile.png)
ويولت جونم خيلی خوش عکسی#kiss #winking فقط يه کمی تار افتادی#grin #winking
سلام ويولت جون#heart من چه جوري می تونم بهت e-mail بزنم؟#thinking
فلاْ بای#hand
راستی خوبه حالا خلوت بوده؛سهراب و اميدو برو بچه ها رو جمع کرده بودی#silly #rolling
ويولت جون خدا نکنه #heart من پيشمرگت شم ننه #kiss .. چقدر امشب منو زنده کردی با اين عکسای رمانتيک و ايده های قشنگت
#kiss #hug
سلام…سهراب نفسه…اما با دلا موافقم دستتو می ذاشتی يه حالی ببيرم#tongue
سلام ويولت عزيز
حالت که بهتره راستی من يه خاطره دارم از کلاس زبان يه کمشو انجا برات ميتايپم اگه بغيشو خواستی بهم خبر بده
فکر کن ترم اول باشی و سر کلاس زبان يه استاد وری با کلاس و اتو کشيده بياد بهت درس بده و کلمه هوز رو اشتباهی گو… بشنوی و ادامه ماجرا…….#heart #flower #hand
خوشحالم برگشتی !
ويولت خونم پاييم اومده بود !
خوشحالتر ميشم بهم سر بزنی !!!! #kiss #kiss #kiss
سلام خوب تنهايی خوش ميگذزونی #party
وااااااای منم سهراب می خوام! من آرامش می خوام واااااااااااااای مردم!
in vasat hame az sohrab goftan ke sad albate harfi tosh nist ba obohat o ziba
amma az shakibaey kesi harfi nazad va az sedaye garmesh ke vaghti on ashar ro mikhone garmiye sedash adamo gharghe eshgh mikone
violet jon midonam che hali bordi .daghighan lamset kardam#heart
زندگی چيزی نيست
که لب طا قچه عادت از ياد من و تو برود
زندگی جاذيه ی دستی است که می چيند
زندگی نو بر انجير سياه
در دهان گس تابستان است
زندگی بهد درخت است به چشم حشره
زندگی تجر به ی شب پرده در تاريکی است
زندگی حس غريبی است که يک مرغ مها جر دارد
………………………….#flower