تلفن آخر شب اميد بود که مي خواست بهم شب بخير بگه چشام از زور خواب و خستگي باز نمي شد ولي دلشوره اين انتخاب و نتيجه اش هم نميذاشت بخوابم و ميخواستم هرچه بيشتر بشنوم اونم از دهن کسي که بهش ايمان داشتم با حرفاش قصد نداره گولم بزنه.
من: بگو بهم احمدي نژاد تو سي دي تبليغاتيش چي مي گفت از برنامه هاش؟:nailbiting
اميد در حال خميازه کشيدن: مي گفت دولت آينده , دولت عدالت , دوستي , رفق و مدارا خواهد بود.
من: خوب ديگه چي؟
اميد که معلوم بود داره به خودش فشار مياره:hypnoid که پرت و پلا نگه: مي گفت اصول حاکم بر سياست خارجي مبتني بر عدالت , صلح و همزيستي و توسعه همه جانبه خواهد بود.
من: خوب خوب ميخوام بدونم در مورد بورس و بازار بورس چي گفت؟:nailbiting
اميد با خميازه کشدار: من چه ميدونم بابا. وقت گير اوردي خوابم مياد الان از خودش هم سئوال کني چيزي يادش نمياد اينا رو گفت که من و تو بهش راي بديم که رأيشم اورد .حالام گرفته خوابيده تو هم بخواب خوب؟:shades
من::rolling

دیدگاه ها خاموش