نقاشی

حذف شد
—————
امروز يه پست دیگه ميذارم:regular
——————-
تو خواب خوش بودم که شنيدم يه صداي خش خش از پشت در مياد با احتياط بلند شدم و رفتم در رو باز کردم، هيچي و هيچکس پشت در نبودم اومدم در رو ببندم که ديدم يه کيسه فريزر کوچولو با يه کاغذ توش پايين در افتاده.
برش داشتم اومدم تو وقتي کاغذ رو باز کردم ديدم يه نقاشی توشه.
براي صبحانه رفتم بالا دوردونه اومد پيشم و گفت کادوتو ديدي؟
من: نقاشيه رو؟ آره ديدم حالا چرا قايمکي گذاشتيش؟
دوردونه: آخه خواب بودي نخواستم در بزنم بيدار شي نقاشيتو کشيده بودم از مامان بزرگ يه کيسه فريزر گرفتم که کادوش کنم!!!
من: حالا اين نارنجيه چيه بالا سرم؟
دوردونه: همون شال نارنجيته که سرت ميکني ديگه.!
پيوست: ديروز خيلي عصباني بودم و در لحظه احساسم رو نوشتم و گذاشتم تو صفحه اصلي و پست به آينده اش کردم تا شب همه چي با تلفنها و اس –ام – اس هاي مکرر حل شد ولي خوب يه زخم کهنه بود که روش باز شده بود نميدونم التيام ميابه يا نه؟ ولي اين دليل نميشه که معذرت خواهي يک نفر رو در معرض انظار عمومي بگذارم که حس خودخواهيم ارضا بشه شايد اين مشکل منه که خيلي زيادي با افراد صادقم و همين توقع رو هم از طرف مقابلم دارم ميدونم که همه چيز فقط يه سوءتفاهم کوچيک بود شايد اگه اينقدر تيز نبودم و خدا يک کم خنگي بهم مرحمت ميکرد تا اين اندازه از کوره در نميرفتم و اين بيماري هم به سراغم نميومد شايد.:regular


نظرات شما


  1. ساني در 05/02/05 گفت :

    آفرين به ويولت گلم #hug


  2. سجاد در 05/02/05 گفت :

    #surprise


  3. ساني در 05/02/05 گفت :

    ببين اول واقعی شدم#grin


  4. ساني در 05/02/05 گفت :

    سجاد هيسسسسسسسسسسس


  5. آرش در 05/02/05 گفت :

    #worried قضيه چيه؟


  6. Vahidjv در 05/02/05 گفت :

    من ۲ ساعت نظر دادم…سه سوت پاک شد…بابا ايول


  7. Vahidjv در 05/02/05 گفت :

    من ۲ ساعت نظر دادم…سه سوت پاک شد…بابا ايول


  8. Vahidjv در 05/02/05 گفت :

    من ۲ ساعت نظر دادم…سه سوت پاک شد…بابا ايول


  9. محسن در 05/02/05 گفت :

    می بينم که دچار خود سانسوری شده‌ای!#grin


  10. Vahidjv در 05/02/05 گفت :

    ببخشيد…نميدونم چرا ۳ تا شد…#blush
    ولی اين رسمش نيست
    يا علی


  11. الهه در 05/02/05 گفت :

    سلام. خوب شد من ود اومده بودم و خونده بودم وگرنه ازدست داده بودم از اين به بعد يادم باشه که تا ساعت ۹ بيام بخونم#flower


  12. پرنيان در 05/02/05 گفت :

    ای بابا دير رسيدم!#winking


  13. ميترا در 05/02/05 گفت :

    آفرين به تو دختر خوب که احساساتتو اون موقع پست نکردی.بابام ميگه وقتی از دست کسی عصبانی هستی احساستو رو کاغذ بيار و وقتی آروم شدی بخون.اگه ديدی خيلی تند رفتی کاغذ پاره کن.تو هم اين کارو کردی.آفرين به تو دختر گلم#hug #heart


  14. زهرا در 05/02/05 گفت :

    از اين کارايی که من زياد ميکنم
    تو هم به سانسور مبتلا شدی ويولت؟Smile


  15. نازمهر در 05/02/05 گفت :

    جريان چيه؟#surprise
    يه امروز رو من به علت خرابی اينترنت نتونستم زود بيام. حالا بايد حسابی تو فکر بمونم که مگه چی نوشته بودی#brokenheart


  16. شقايق در 05/02/05 گفت :

    خوشگل بود.نقاشی رو می گم.#tongue


  17. torobche در 05/02/05 گفت :

    خيلی قدر دوردونه رو بدون !
    زیاد هم حرص نخور خونت کثیف می شه.


  18. torobche در 05/02/05 گفت :

    راستی چرا نقاشی رو نذاشتی؟


  19. شبنم در 05/02/05 گفت :

    با اين دردونه چيکار کردی مه از درختا هم بزرگتر کشيدتت ؟ :‌)‌…شاد باشی …شبنم


  20. شبنم در 05/02/05 گفت :

    با اين دردونه چيکار کردی که از درختا هم بزرگتر کشيدتت ؟ :‌)‌…شاد باشی …شبنم


  21. ساني در 05/02/05 گفت :

    نقاشی خيلی قشنگ بود آفرين به دردونه!
    ويولت جون دفتر عصبانيت يادت نره . موفق باشی#hug


  22. مهتاب در 05/02/05 گفت :

    #heart خوش به حالت که اينقدر خوبی #eyelash


  23. مهتاب در 05/02/05 گفت :

    اون دماغ و لپت تو نقاشی دردونه منو کشته بيد خيلی باحاله. از طرف من يه بوس حسابی بکنش.#hug


  24. Vahidjv در 05/02/05 گفت :

    با سلام
    به سلامتی همه چيز تموم شد ولی ما آخر نفهميديم که کی به کی بود و چی يه چی….شايد بيش از حد خنگيم…
    در ضمن از طرف من به وردورنه بگو از من خيلی قشنگتر نقاشی ميکشه…قربونه ادبش…
    يا علی
    #flower


  25. Vahidjv در 05/02/05 گفت :

    چرا دوردونه اونجور شد #sad
    دوردونه
    تصحيح شد.


  26. بهار در 05/02/05 گفت :

    سلام
    خيلی خوب شد پاک کردی
    آخه من هم دلم گرفته بود بعد که اومدم ديدم اينطوری نوشتين نتونستم چيزی بنويسم
    خوش به حالت که لا اقل دوردونه رو داری


  27. امید در 05/02/05 گفت :

    سلام ویولت عزیزم
    درسته که تو بزرگواری کردی و کامنت عذر خواهی من رو پاک کردی. ولی من اینقدر بی معرفت نیستم که اگه اشتباهی کردم از اعتراف بهش بترسم. با صدای بلند می گم : ویولت عزیزتر از جونم، اون مسئله فقط یه سوء تفاهم کوچولو بود ولی روح تو خیلی حساسه عزیزم. من ازت برای هزار و یکمین بار در مقابل همه خوانندگان وبلاگ خوشگلت ، معذرت می خوام. من رو ببخش ، ای بخشایشگر مهربان#cry #cry #cry #cry ضمنا خواهش می کنم این کامنت رو پاک نکن . اینطوری آرامش پیدا می کنم.
    راستی دوردونه هم خیلی خوشگل عکست رو کشیده ها ناقلا. از خودت خوشگلتره#heart #heart #heart #heart


  28. سجاد در 05/02/05 گفت :

    #angry
    امروز چه خبره؟چرا همه ناراحتن؟
    میزنم همتون بخوابین دیگه پا نشین ها!دهه!من آرشمو میخوام#cry #cry


  29. مريم در 05/02/05 گفت :

    معلومه دردونه هنرمند بزرگی می شه#winking ولی توهم اينقدر سخت نگير#heart #heart


  30. نسیم در 05/02/05 گفت :

    مشکل همين جاست تيزی و حساسيت زياد ما و روش اين صداقت بی حد و حصر که ام اس مياره و تنهايی#sad


  31. ندا در 05/02/05 گفت :

    آخيشششششششششششش خيالم راحت شد داشتم دق ميکردم.خوشحالم که پست عوض شد و شد يه دنيای شاد کودکانه…هميشه شاد باشی..


  32. هاله در 05/02/05 گفت :

    سلام گل من. خوبی خوشگلم؟ من که الحمدالله ندیدم پست‌ات رو ولی خوش‌حالم که برش داشتی. فقط به خاطر سلامت روح و روان خودت گلم. واقعا” ایام‌مون با ارزش‌تر از اون هستند که اینجوری حروم‌شون کنیم.
    من دارم یواش یواش عاشگ این دردونه خانم شما می‌شم ها! خیلی گله. حتما” از طرف من یه ماچ‌اش بکن. بگو خاله استرالیایی گفته (دختر سامان نمیتونه بگه استرالیایی میگه خاله جاپونی! #kiss )


  33. سانی در 05/02/05 گفت :

    با اجازه ويولت به اميد: اميد جان با معرفت يه چيزی بگم اول اينکه کوتاه بيا تو ديگه. ويولت خيلی بزرگواره ضمنا حرف گوش کنم هست. بعدشم می دونی چيه من بارها شده که از يه چيز خيلی کوچيک زود رنجيدم و از اون يه کوه ساختم اين تقصير من يا ويولت یا نسيم يا بقيه بچه های ام اسی نيست تقصير دل کوچيک و مهربون و صادق ماست که چون هميشه با صداقت پيش رفته تحمل نا ملايمتی رو نداره. اونم از کسی که براش خيلی عزيزه و يه جورايی همه چيزش شده. من نمی دونم چی گذشته بين شما ولی اينو می دونم که يه ویولت غير بيمار ممکنه از حرفی که تو به ويولت زدی نرنجه ولی مراعات کردن لازمه. البته اضافه کنم که مراعات کردن با ترحم کردن خيلی فرق داره که اگه من يکی يه زمانی بفهمم کسی داره از روی ترحم با من دوستی می کنه دمار از روزگارش در ميارم. با روحيه ای که از گل بنفشه هميشه شادابم سراغ دارم می دونم اونم اينجوريه.
    راستی حالت که خوب شده چرا ديگه به ما سر نمی زنی با مرام #smile


  34. arashl در 05/02/05 گفت :

    manam ms daram,ama khodaeish bazi mogheha loos ham mishim.be khoda taghsire in mse lanatiye.adamo hasas mikone


  35. پشمک در 05/02/05 گفت :

    چی بگم#heart #flower #kiss


  36. سجاد در 05/02/05 گفت :

    ویلی.تو از گل کلفتری#grin
    الان عصبانی شدی از دست من؟#grin ناراحت نشو.تقصیر ام اسه.خدا نسلشو از رو زمین ورداره ایشالا.


  37. پشمک در 05/02/05 گفت :

    حالا معلوم شد چه خبره#winking
    ولی بگم تا اين سوءتفاهم ها نباشن.ما همگی مون ارزش همديگه رو نمی فهميم.اين هاواقعا لازم هستن.#heart #heart #heart #heart


  38. ميگم من که نفهميدم چه جوری همه يه بار تو نظر خواهی اول ميشن.. ايضاْ نفهميدم که اصلاْ موضوع چی بود… ( آخ عليرضا که هر چی می کشم از دست تو می کشم) ولی ميگم حالا که معذرت اين اميد مهربون اينجاست خداييش بگو بينيم چی شده ؟#kiss


  39. ااااااااااااا حالا که پست شد نظرم فهمیدم… هییی… تا چند ثانیه دیگه خودم اول#tongue #grin


  40. نازمهر در 05/02/05 گفت :

    پس نتيجه می گيريم که همه ما ام اسی ها خيلی تيزيم و اين باعث خوشحاليه.#tongue
    آی اونايی که ام اس ندارين حواستون باشه ها. دلتونم بسوزه.#winking


  41. نازمهر در 05/02/05 گفت :

    راستی ويولت جون مثل اينکه ديروز روز حالگيری بوده. البته حال من رو پريشب گرفتن. اين حالگيری هم هنوز بهبود پيدا نکرده ولی زخمی حرفای زيبا #brokenheart کمی التيام بخشيده شده.


  42. مانيا در 05/02/05 گفت :

    ویولت جونم مطمئنم اینقدر خوب و گل هستی که مثه همیشه خیلی راحت مشکلو حل می کنی. به حرف دردونه عمل کن#winking یکی دو شب بخواب صبح پاشو مطمئن باش که یادت رفته#kiss


  43. ليلا در 05/02/05 گفت :

    سلام ويولت عزيزم
    هيچ می دونستی قالب بسيار زيبايی داری
    واقعا قشنگ است
    پيش من ونويد هم بيا
    در ضمن از آشنايی با شما خوشوقتم


  44. آرش در 05/02/05 گفت :

    #grin هييييييييی بابا مسله ملی امنيتی شد!!! چقدر بیخ پیدا کردا!!!
    #eyelash از قديم گفتن زنو شوهر( یا چیزی در همین حوالی …) دعوا کنند بعد چيز ادامش ديگه!!!
    #angry راستی سانی وقت کردی يه کم خودتو عسل کن!!!
    #applause اميد جان سنگرتو نگهدار!!!


  45. تو اين عکسه خيلی خوش تيپی ها… #winking


  46. maryam در 05/02/05 گفت :

    salam violet joonam mer30 az rahnamaiet #heart #flower


  47. نرگس در 05/02/05 گفت :

    من دعوارو نديدم دوباره دوباره#grin #grin #grin


  48. آدم در 05/02/05 گفت :

    سلام
    من که همينطوريش تو گرفتن مطالب کندم حالا که مطلب قبلی رو هم نديدم و دير رسيدم که اصلا نميتونم حرف بدردخوری بزنم!
    ولی خوب، يه چيزی که ميدونم اينه که اون عصيانيتهای مقطعی خيلی سخت و تلخه و تا مدتی مرور اون و عکس العملهای خود آدم، ناراحت کنندست ولی، ولی همیشه چيزهای ديگه ای هست که به آدم انگيزه و توان جبران و فراموشی رو ميده. التيام کامل. #flower


  49. آوا در 05/02/05 گفت :

    يه نفر به من کمک کنه بگه قضيه ی ديروز چی بوده #cry آخی اميد!!۱


  50. آوا در 05/02/05 گفت :

    يه چيزی خيلی وقت ها يه نفر عذر خواهی ميکنه ولی امکانس هست که مقصر صرف نباشه! تا حالا بهش فکر کردين؟


  51. یک مامان در 05/02/05 گفت :

    جريان خيلی در همه؟؟؟


  52. #flower


  53. نگين در 05/02/05 گفت :

    سلام#flower
    ويولت جون!نميدونم چی بگم…من که نرسيدم اصل مطلب رو بخونم…ولی يه سوال…واقعا منظور بدی ندارم ولی ايا تو هم شهامتشو داری واسه يه سوئ تفاهم با صدای بلند جلو همه عذر بخوای؟
    شايدم ادم بتونه با تمرين يک کم صبر به خرج بده و به حرمت محبتی که هست بذاره اين قضيه خصوصی حل بشه…شايد اين يعنی حرمت به ان احساسات پاک و مقدس که به اين راحتی ها گير نمياد…شايد اينطوری اصلا همين قضيه سبب خير بشه و هون رابطه رو محکم تر کنه…مثل يه راز که چون به کسی نميگی هی مقدس تر ميشه و پررنگ تر…شايد اگه بقيه خبر داشتن ديگه اينقدر مقدس نبود.
    ببخشيد#tongue فکر کن اينها رو با صدای بلند به خودم گفتم#tongue
    #blush
    شاد باشيد و موفق#flower


  54. نگين در 05/02/05 گفت :

    پیوست :
    تا حدودی با آوای عزيز موافقم#smile


  55. ويولت در 05/02/05 گفت :

    به نگين:
    آره واسه يه سوءتفاهم که بدونم قصور از من بوده شهامت معذرت خواهی دارم اينو ميتونی از هرکسی که واقعا تاکيد ميکنم واقعا منو ميشناسه بپرسی.
    بعدشم ميدونی سوتفاهم داريم تا سوتفاهم
    سوما من اينا رو ننوشتم که کسی بياد من يا طرف مقابلم رو نقد کنه به تجربه بهم ثابت شده با نوشتن آروم ميشم و خيلی چيزا برام حل ميشه فقط خواستم به خودم کمکی کرده باشم که اگه اينطور نبود متن و متعاقب اون کامنت های مربوط بهش رو برنميداشتم شايد موندن مطلب به پنج دقيقه هم نرسيد اونم به محضی که وصل شدم و ديدم انگار يه طور ديگه داره برداشت ميشه پاکش کردم


  56. ويولت در 05/02/05 گفت :

    اميد خودش اصرار داشت کامنتش رو مثل قبلی ها پاک نکنم وگرنه من اصراری به کامنت گذاشتن يا شناسائی اينکه کی ناراحتم کرده نداشتم.
    گواينکه تو همين مدت از خيلی به ظاهر دوستان لطمه خوردم که اصلا به روی خودم نياوردم که اگه منم آدم بی منطق و هوچی بودم حتما از اين تريبونی که در اختيارمه واسه دار دار جار جار استفاده ميکردم


  57. ويولت در 05/02/05 گفت :

    هيچوقت نخواستم فضای اينجا رو آلوده به گروکشی های زشت بکنم اگه اينبار ناخواسته اينکار رو کردم منو ببخشيد#flower #heart


  58. ويولت در 05/02/05 گفت :

    منم با صدای بلند ميگم:
    اميد عزيزم خيلی دوستت دارم و رنجشم بخاطر توقع بالايی بوده که هميشه از درک و شعور تو داشتم#heart
    يادم رفته بود که تو قبل هرچيز انسانی#kiss


  59. نگين در 05/02/05 گفت :

    مرسی ویولت عزیز این قششنگه#hug #party
    من هنوز به حرفی که زدم معتقدم ويولت عزيز!
    واکنش شما هم طبيعی بود و حذف بعد از پنج دقيقه هم طبيعی بود…
    مثل شطرنج…بايد روی هر حرکتی تعمق کرد چون ديگه نميشه برگشت…
    نه اينکه من قدم هام رو هميشه درست بر ميدارم نه…ولی اونيکه از بيرون نگاه ميکنه گاهی بهتر ميبينه…تاکيد ميکنم گاهی…
    و اصلا نقد يعنی همين…يعنی خوندن تمام نظرات و در نهايت اين ما هستيم که با توجه به روحيه و طبيعتمون بهترين تصمیم رو در آن زمان و مکان و شرايط خاص ميگيريم#smile
    موفق باشی#flower


  60. آرش در 05/02/05 گفت :

    #applause می خوامت رفيق!!!


  61. Ocean در 05/02/05 گفت :

    Hi violet Jaan,
    I don’t know what bothered you that much but I am glad that it is over now. Keep being honest and stand for your self as you do know.
    Honest people are the winners!


  62. ساناز در 05/02/05 گفت :

    سلام نقاشيشش رو سيو کردم داشته باشم خيلی باحال بودی …حالا راستکی اين شکلی هستی#winking


  63. بهاره در 05/02/05 گفت :

    تولد من دوردونه به تو کادو ميده. اين ايميل دوردونرو بده من عکس و براش بفرستم ازم يه پرتره بکشه برام بفرسته


  64. بهاره در 05/02/05 گفت :

    تولد من دوردونه به تو کادو ميده. اين ايميل دوردونرو بده من عکس و براش بفرستم ازم يه پرتره بکشه برام بفرسته


  65. بهاره در 05/02/05 گفت :

    هيچی باهال تر از اين نيسن که دماغت و با زربدر کشيده و روی لباست درخت سبز شده


  66. arashl در 05/03/05 گفت :

    baba ehsas,khoobi,romantik.heyf ke man filmhaye tarsnak doost daram.zende bad MS#yawn


  67. ماهی دودی در 05/03/05 گفت :

    پيرامون اون پسته که پاک شد:relax man!


  68. maryam در 05/03/05 گفت :

    violet joon in dordooneh ajab shahkarieh ha…rasti man linket ro bi ejazat gozashtam ro weblogam. bebakhshid dige#blush


  69. امید در 05/03/05 گفت :

    ويولت عزيزتر از جونم
    دوستت دارم با تمام خصوصيات منحصر بفردت#heart #heart #heart
    اول صبحی با خوندن کامنت های آخرت بغض گلوم رو گرفت#cry #cry #cry #cry


  70. امید در 05/03/05 گفت :

    نگين خانوم
    از شما هم بخاطر کامنت زيبا و اثر گذارتون ممنونم. خيلی لطيف و ظريف …بود#applause #applause #flower


  71. الهام در 05/03/05 گفت :

    خيلی خيلی خيلی خوشحالم که قضيه ختم به خير شد … واقعا هيچ چی اينقدر نميتونه بد باشه که معذرتخواهی عزيزت رو در ملا عام بذاری … خوب کردی ويولت جان که کلا از اون پست قبلی صرف نظر کردی …#party #kiss


  72. سجاد در 05/03/05 گفت :

    #sick


  73. سجاد در 05/03/05 گفت :

    واسه صافکاری هم#grin


  74. آرش در 05/03/05 گفت :

    #nottalking


  75. سوده در 05/03/05 گفت :

    سلام ویولت جان من ۴-۵ روزه که اينجارويادگرفتم .خیلی برام جالبه که حتما هرروزابدیت میکنی وازطرزنوشتن وصداقت کلامت واقعا کیف میکنم .دردونه ات هم خیلی خوردنیه.خوش باشی خانومی #smile #flower #flower


  76. یوسف در 05/03/05 گفت :

    سلام . تو گوگل داشتم دماغ را سرچ می کردم که يهو يادداشت شانزده ارديبهشت سال گذشته اتون اومد جلوم ! خوندمش و گفتم هم به صفحه اصلی اتون بيام و هم ابراز خوشحالی کنم از بابت پتانسيل و شور زائد الوصفی که اينجا بخرج می ديد . البته من از بين دوستانتون با مادر سژيد آشنام . ايشون هم بعض شما نباشند فوق العاده اند .. #applause


  77. متاسفانه اين صداقت خيلي كار دست آدم مي دهد.#sad


  78. لئون در 05/03/05 گفت :

    #yawn


  79. شيما در 05/03/05 گفت :

    سلام ويولت گلم
    خوشبختانه يا متاسفانه من نوشته ای رو که پاک کردی نخوندم و برای همين نميدونم جريان چی بوده.اينطور که معلومه سوء تفاهمی بين تو و اميدت پيش اومده بوده#winking
    خوشحالم که خوشحالين و تموم شده#heart
    دوست دارم . مواظب خودت باش#kiss


  80. sadaf در 05/03/05 گفت :

    sheet. man dobareh dir residam nafahmidam chy be chie? daava boodeh???? #sad