ظرفشویی دوردونه!

اونروز خونه برادرم بوديم. بعد از نوشيدن چاي بعداز ظهر دوردونه پاشو کرد تو يک کفش که من ميخوام کمک کنم واسه همين استکانهاي چايي رو من ميشورم، همه رو جمع کرد برد تو آشپزخونه بعدش اومد پيش من که آستينهاشو براش بکشم بالا از سرکنجکاوي رفتم نشستم تو آشپزخونه که ببينم چي کار ميکنه!
هر استکاني رو دستش را تا مچ ميکرد توش و با يک عالمه کف ميشست انگار جاي چايي توش کله پاچه خوردن !تازه در حين ظرف شستن هم آب شير باز بود و شر شر ميرفت يک کم نگاش کردم ديدم تذکر بدم بهش بهتره.
من: عمه جون احتياج نيست اينقدر بسابيش چرب که نيست بعدشم آب رو ببند هرکدوم رو خواستي آب بکشي شير آب رو باز کن.
دوردونه يه نگاه عاقل اندر سفيه بهم انداخت و گفت: نه تو نمي دوني چه جوري بايد شست اينا کثيف ميمونن مشکل اينجاست که شما وقتي بچه بودي کار نکردي!!!!:hypnoid حالا نمي دوني چه شکلي بايد استکانها رو شست!!!!!!!!!!:waiting
من::surprise:sick


نظرات شما


  1. آرش در 05/30/04 گفت :

    #grin


  2. سجاد در 05/30/04 گفت :

    #grin #grin


  3. محسن در 05/30/04 گفت :

    خوب راست ميگه… لابد وقتی بچه بودی کار نمی‌کردی… حالا چرا به بچه گيرميدی؟


  4. آرش در 05/30/04 گفت :

    #grin حرف راست رو بايد از بچه شنيد!!!
    فکر کنم افلاطون!! گفته! شايد!!!


  5. مريم در 05/30/04 گفت :

    اصلا الگوی خوبی واسه دردونه نيستی#laugh


  6. سلام
    حال شما
    احوال شما
    با اجازه


  7. آنا در 05/30/04 گفت :

    من نميدونم اين بچه ها چه علاقه ای به ظرف شستن دارند . آهوی منم همینطوره . به زور و التماس ميخواد ظرف بشوره .


  8. سجاد در 05/30/04 گفت :

    ویلی!مثه اینکه مونیتورتو بر عکس گذاشتی ها.درستش کن باب.من رفتم ته ته.


  9. نرگس در 05/30/04 گفت :

    خوب حالتو ميگيره ها!عجب زبليه اين عکسشو بذارببينيمیش ويولت#winking


  10. نرگس در 05/30/04 گفت :

    خوب حالتو ميگيره ها!عجب زبليه اين عکسشو بذارببينيمیش ويولت#winking


  11. سانی در 05/30/04 گفت :

    امان از دست این فسقلی #rolling


  12. سانی در 05/30/04 گفت :

    امان از دست این فسقلی #rolling


  13. سانی در 05/30/04 گفت :

    جريان چيه چرا من اول شدم؟ #surprise


  14. ملينا در 05/30/04 گفت :

    اخی نازی //خدا حفظش کنه..!#hug #flower #smile


  15. آرش در 05/30/04 گفت :

    #laugh اول


  16. آرش در 05/30/04 گفت :

    #angry


  17. arashl در 05/30/04 گفت :

    mamoolan bacheha rast migan#rolling


  18. سجاد در 05/30/04 گفت :

    عمرا آرش.خودم فعلا بالام و اول#devil


  19. شبنم در 05/30/04 گفت :

    خوب وايسا وردستش کار ياد بگير تا اميدخان بو نبرده :‌)‌…شاد باشی …شبنم


  20. شبنم در 05/30/04 گفت :

    خوب وايسا وردستش کار ياد بگير تا اميدخان بو نبرده :‌)‌…شاد باشی …شبنم


  21. من در 05/30/04 گفت :

    يه چيز اين وبلاگ امروز مشکوکه؟؟؟؟؟چرا نفرات اول عوض می شن و نفرات اخری سر جاشونن………يکی بگه تو رو جدتون..#sad


  22. پشمک در 05/30/04 گفت :

    حالا فهميدی مشکل از کجاست#silly #devil #rolling #grin #grin #grin


  23. پشمک در 05/30/04 گفت :

    حالا فهميدی مشکل از کجاست#silly #devil #rolling #grin #grin #grin


  24. پشمک در 05/30/04 گفت :

    #surprise #surprise #surprise #surprise #surprise #surprise
    ااااااااااااااااااچرا من که دير اومدم نفر دوم شدم؟!#grin
    اينجا چه خبره؟!#devil #devil


  25. پشمک در 05/30/04 گفت :

    حالا هم که اول شدم.#surprise
    دارم قاط ميزنم؟!#cry


  26. مهاب در 05/30/04 گفت :

    #smile #flower


  27. مهاب در 05/30/04 گفت :

    #smile #flower


  28. مهاب در 05/30/04 گفت :

    #smile #flower


  29. مهاب در 05/30/04 گفت :

    #flower #smile


  30. نرگس در 05/30/04 گفت :

    آفلاينهاتو سريع چک کن خانمی


  31. مادر سپيد در 05/30/04 گفت :

    ممممممممممممممممممممممع #surprise #surprise #surprise
    درودونه است ديگه #heart
    ياد بگير يه چهارم نصف توهه #rolling #rolling


  32. بچه شر در 05/30/04 گفت :

    ویولت نمی دونم قضیه چیه همه دست به دست هم دادن تا تورو ضایع کنن حتی این نیم وجبی
    راستی اگه مطمئنی دوباره ضایت نمی کنه از طرف من لپشو گاز بگیرflower


  33. مهاب در 05/30/04 گفت :

    #flower #smile


  34. من در 05/30/04 گفت :

    پشمک تو رو خدا بگو چی شده..فکر کنم تو يافتی نهههههههه……….#yawn


  35. مهاب در 05/30/04 گفت :

    #blush شرمنده از مشكل پيش آمده تكراري. شاد زي


  36. torobche در 05/30/04 گفت :

    baradar zadeye violete dige! nemishe ke hazer javab nabashe janam.


  37. ويولت در 05/30/04 گفت :

    خوب ديگه کسی نمی تونه اول شه ها#winking بابا خيلی نظرخواهی باحاليه#laugh
    به شر: حالا کی ضايع شده؟؟؟؟#rolling


  38. آوای دل در 05/30/04 گفت :

    هميشه عمه جون تذکر می داده، حالا يکبار هم دردونه جون! #applause


  39. ياد بگير…


  40. آرش در 05/30/04 گفت :

    #angry دورستش کن بابا قاطی کرديم!!!#cry


  41. دنيز در 05/30/04 گفت :

    و باز قصه ای ديگر از ماجراهای عمه خانوم با دردونه واينبار دردونه استاد يار عمه ميشود


  42. تيلا در 05/30/04 گفت :

    #rolling #rolling #rolling


  43. پشمک در 05/30/04 گفت :

    به من…….
    جيگرت و برم منظورمن در مورد دوردونه بود نه وضع قاراشميش اينجا!!!#surprise #surprise #surprise #surprise


  44. من در 05/30/04 گفت :

    اه…………..#angry


  45. من در 05/30/04 گفت :

    #cry


  46. شهلا در 05/30/04 گفت :

    #heart #kiss #hug
    جیگر تو عمه خانم و این دوردونه جون رو برم…….#kiss


  47. شهلا در 05/30/04 گفت :

    #heart #kiss #hug
    جیگر تو عمه خانم و این دوردونه جون رو برم…….#kiss


  48. شهلا در 05/30/04 گفت :

    #heart #kiss #hug
    جیگر تو عمه جون و دوردونه جونت رو….#kiss


  49. من در 05/30/04 گفت :

    خدا خفت نکنه ويلی……..تو از عمد کامنت دونی رو از اخر به اول گذاشتی…#nottalking …….#laugh


  50. arashl در 05/30/04 گفت :

    eeeeeeee,man 4rom boodam chera shodam 36om#yawn


  51. ميترا در 05/30/04 گفت :

    امان از دست اين دردونه.چقدر بامزس.تورو خدا نمی تونی يک عکس ازش بذاری تو وبلاگت. آخه اين حرفا رو از کی ياد گرفته.#grin


  52. ميترا در 05/30/04 گفت :

    وای خدا باورم نمی شه من اول شدم.چه اتفاقی افتاده؟‌آخه امکان نداره تو اين ساعت من اول شم!!!!!#surprise


  53. ميترا در 05/30/04 گفت :

    ای شيطون بلا.حالا فهميدم چی کار کردی ولی خيلی حال می ده ها#devil


  54. parianazam در 05/30/04 گفت :

    چقدر اين بچه جوش بزنه که عمش کار ياد بگيره#winking


  55. مادر سپيد در 05/30/04 گفت :

    سلام خوبی ؟ من نويد رو پيدا نکردم اون صفحه لوژ اين که وارد سايتمون ميشه رو لينکش رو به من بده از دست دادمش منتظرم من رو نکاری ها نميتونم وارد سايتم بشم … بالاخره همسايه گی به درد اين جور وقتا ميخوره کليد يدکيت رو برام تو وبلاگم بزار ممنونم مسينجر ندارم آف نزاری ميمونم تو خماری ها #tongue


  56. شيما در 05/01/05 گفت :

    فدات بشم که دردونه هم ضايت ميکنه#laugh
    راست ميگه ديگه تو بلد نيستی #rolling
    بچه هم بچه های اين دوره#grin


  57. شيما در 05/01/05 گفت :

    فدات بشم که دردونه هم ضايت ميکنه#laugh
    راست ميگه ديگه تو بلد نيستی #rolling
    بچه هم بچه های اين دوره#grin


  58. پرنسس در 05/01/05 گفت :

    ويولت عزيز خيلی وقته نوشته های قشنگت رو ميخونم ………..با داشتن دوردونه ديگه مادر شوهر ميخوای چيکار؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!#rolling دوست داشتی به پرنس و من هم يه سری بزن …..


  59. سانی در 05/01/05 گفت :

    اول از آخر #grin


  60. ويولت در 05/01/05 گفت :

    اينم بشه شصت#tongue


  61. ساني در 05/01/05 گفت :

    ويولت من می خواستم اول بشم آخه چرا اين کارو کردی؟!#silly


  62. نگين در 05/01/05 گفت :

    با سلام#flower
    ببخشيد ويولت عزيز که بی اجازه از اينجا بعنوان تريبون استفاده کردم…#blush
    ولی اگه ديد طنز داشته باشيد اين خودش يک جوکه#laugh #rolling #silly
    به به از اين مملکت خر تو خر#hug #silly #rolling #surprise
    http://dastyaran.mihanblog.com/


  63. نگين در 05/01/05 گفت :

    oops
    اول#grin قاط زدم اساسی#blush