تق تق تق

آهسته آهسته قدم بر ميدارم و سعي ميکنم تا به ديوار يا ميزي نرسيدم تعادلم رو حفظ کنم.
بي اختيار سوار بال خاطره ها ميشم، يه دمپائي ابري نازک داشتم با برش سبز رنگ رويه پا کف خونه سراميک قهوه ايي سوخته بود تند تند کارهام رو انجام ميدم از صداي برخورد کف دمپايي به سراميک ها و متعاقب اون کف پام لذت ميبرم تق تق تق با چه سرعتي راه ميرم، تند تند در حال تدارک مهماني هستم سر ميز رو ميگيرم ميکشم کنار ميز اپن آشپزخونه غذاهاي سردي که آماده کردم ميچينم روي ميز بعدش نوبت ترشي هفت بيجار و آلبالوست که تو ظرفهاي بلوري بگذارم رو ميز سبزي خوردني که پاک کردم و شستم ميريزم تو پيش دستي با برشي از پنير تبريز شمعدونهاي نقره رو پاک ميکنم با شمعهاي جديد و معطر ميگذارم کنار بقيه مخلفات، نگاه آخر رو به سالن ميندازم همه چي مرتب و منظمه ميرم سمت اتاق خواب تند تند، تندِ تند، گيره موهام رو باز ميکنم سشوار رو برميدارم و با برس گرد موهام رو سشوار ميکنم گيره ايي به جلو موهام اونجايي که بهش چتري ميگن ميزنم بقيه موها رو پريشون ميکنم تو صورتم خط چشم پهن مشکي ميکشم با سايه نقره ايي که چشمام رو مخمورتر نشون بده با ريمل مژهام رو مشکي تر و بلندتر از قبل ميکنم برس روژگونه رو بر ميدارم با حرکتي نرم رنگي به صورتم ميدم و در آخر رژ قرمز رو مهمون لبهام ميکنم با سرعت لباسم رو عوض ميکنم و پِرفيوم مورد علاقه ام رو به گردنم ميزنم بعدش استيک زير بغل صندلهاي پاشنه ده سانتم رو پاميکنم نگاهی تو آيينه به خودم ميندازم و بوسي تو هوا بدرقه تصويرم.
مهمونها کم کم ميان قراره تا نيمي از شب پايکوبي کنيم با هر آهنگي به عنوان صاحب خانه وسط گود هستم ساعت از دوازده گذشته براي آسايش همسايه ها نوار و کاست تعطيل و به صداي خوش گيتار پناه ميبريم تا اونجايي که بتونم همراهي کنم ميخونم و در غير اينصورت باز هم ميرقصم، ميرقصم و ميرقصم…
پوف دستم رو تو هوا تکون ميدم انگار که بخوام حشره اي مزاحم رو از خودم دور کنم به عصام تکيه ميدم و سعي ميکنم کمتر پام رو دنبال خودم رو زمين بکشونم راه ميرم صداي قدمهام رو ميشنوم که اينبار گوش نواز نيست و سريع هم نيست بلکه مثل صداي پاي بچه غوليست که خسته از شکار داره به سمت غارش حرکت ميکنه تاق تاق تاق…
بهتره حواسم رو جمع کنم که ديگه زمين نخورم .
چقدر اين شعری که آرزو برام سروده وصف حال نوشته امروزمه.:love
ممنون آرزو جونم


نظرات شما


  1. اميد در 05/16/05 گفت :

    #heart #kiss #worried #brokenheart


  2. ساناز در 05/16/05 گفت :

    ویولت عزیز، مثل همیشه دلم از خوندن مطالبت فشرده شد، اما هنوز خودمم نمیدونم که تو مطالبت دقیقا دنبال چی هستم ! …………. شاید دنبال یه نشونهء عدم شباهت یا یه چیزی که مطمئنم کنه که نه …. عزیز من اینطوری نمیشه، هیچ وقت هیچ وقت.
    باور می کنی که همیشه به یادتم و همیشه برات دعا می کنم!#kiss


  3. عاطفه در 05/16/05 گفت :

    به اميد روزهای قشنگ تر برای ويولت عزيز#flower #flower #flower


  4. ملينا در 05/16/05 گفت :

    چرا تازگيا با يه غمی مينويسی؟#sad
    اميدوارم ذوزهايی در پيش داشته باشی سرشار از بهبودی#heart


  5. ملينا در 05/16/05 گفت :

    چرا تازگيا با يه غمی مينويسی؟#sad
    اميدوارم روزهايی در پيش داشته باشی سرشار از بهبودی#heart


  6. شقايق در 05/16/05 گفت :

    #sad #cry #sad #cry


  7. سانی در 05/16/05 گفت :

    ويولت جونم غمگين نوشتی خيلی غمگين اونقدر که دوباره بی اختيار اشکهام سرازير شد. نمی دونم نوشته ات داستان بود يا واقعيت ولی به واقعيت بيشتر شبيه بود. شايد يه چيزی شبيه خاطره. روزها می گذره و چيزی که می مونه يه مشت خاطره است که گاهی آدمو شاد می کنه و گاهی ناراحت. بذار هميشه قسمت خوبه خاطره ها به يادت بياد و شادت کنه. ام اس تا خود آدم نخواد آدمو ناتوان نمی کنه! اينو من از خودت ياد گرفتم. (البته بهت بگما من امروز روی مود خوبيم و به قول آرش دندونه اره ای هستم ولی امروز پايين اون دندونه ام) #winking موفق باشی و شاد شاد شاد شاد #heart


  8. آنا در 05/16/05 گفت :

    اگرچه غم و حسرت توی نوشته ات موج می زد ولی زيبا بود . زيبا …


  9. عطيه در 05/16/05 گفت :

    سعي ميکنم کمتر پام رو دنبال خودم رو زمين بکشونم راه ميرم صداي قدمهام رو ميشنوم که اينبار گوش نواز نيست و سريع هم نيست بلکه مثل صداي پاي بچه غوليست که خسته از شکار داره به سمت غارش حرکت ميکنه تاق تاق تاق… !!!!!!!!!!! ویولت جونم بابا دست از سر این غار بردار !
    #winking ( چه سجعی بهکار بردم حال می کنی ؟ #eyelash )


  10. سيما در 05/16/05 گفت :

    سلام.
    به من گفتی که فراموش کردی آرزوی من چی بود آخه من هيچوقت نگفتمش.اما حالا می گم.آرزوی من ديدن توست.چند وقت پيش داشتم با عکست که نا غافل کنار اتوبان ازت انداخته بودن ور می رفتم که شايد چهره ی اصليتو بتونم ببينم.
    نميتونم بگم چرا و چقدر دوستت دارم.
    از اولين روزی که وبلاگ زدی تا حالا همه ی مطلبهاتو با عشق خوندم و همه رو حفظم.
    بازم می گم که دوستت دارم.فقط و فقط به خاطر ويولت.
    دوسبدار قديمی و هميشگی تو سيما


  11. parianazam در 05/16/05 گفت :

    اين غمگين ترين مطلبی بود که ميشد ديد #brokenheart #brokenheart


  12. عطيه در 05/16/05 گفت :

    سعي ميکنم کمتر پام رو دنبال خودم رو زمين بکشونم راه ميرم صداي قدمهام رو ميشنوم که اينبار گوش نواز نيست و سريع هم نيست بلکه مثل صداي پاي بچه غوليست که خسته از شکار داره به سمت غارش حرکت ميکنه تاق تاق تاق… !!!!!!!!!!!
    حالا من يه دختر نوزده ساله نه به خاطر اميد دادن بهت ( اميد که داری يه قلم توپ #tongue #laugh …اميد موجووووووووود ! ) داشتم ميگفتم به خاطر خودم دوستدار صدای پای اين بچه غوله باشم چی ؟#grin #eyelash #tongue …..از صداي برخورد کف دمپايي به سراميک ها و متعاقب اون کف پام لذت ميبرم تق تق تق با چه سرعتي راه ميرم……
    حالا اون موقع تق تق بود الان تاق تاق …ناراحت صداشی ؟ دمپايی جديد می خرم برات ويلی جونم…#winking #silly #hug …مايه اش يه دمپایی لای انگشتی نيکتا ست….#party


  13. مانيا در 05/16/05 گفت :

    هروقت رفتی تو اين فکرا اينم يادت بياد که از اين عصای خوشگلت چه استفاده ها که نکردی تاحالا. بهترين و اوليش آشنايی با اميد بوده آخريشم همين اندازه گيری عمق گودال تو خيابون#tongue #heart


  14. عطيه در 05/16/05 گفت :

    حالا بده يه مدت سر و صدا نمی کنی #grin آروم راه ميری ؟ تازه خداييش هم نگاه کنی می بينی سر و صدات به اندازه ی يه حرف زياد شده…
    #winking از تق تا تاق…. بيا بغلم بابا#hug ….بچه غولم بچه غولای قديم #silly تا صدای پات عوض شد برگشتی تو غارت ؟ خوبه ميدونی چه غار تنگيه #grin منو دعوت نکنيا نميام…..
    پيوست : به قول اميد …عاشق همين تاتی تاتی رفتنتم….. خوب بسه ديگه از بغلم برو پايين گردن درد گرفتم#surprise بابا بچه غولياااااااا#devil #winking


  15. عطيه در 05/16/05 گفت :

    کی گفته هر صدای قدم سريع گوشنوازه ؟ خيلی هم گوش خراشه #kiss


  16. عطيه در 05/16/05 گفت :

    حالا يه نکته مثبت هست اينکه همش بهت نميگن خانوم يواش چه خبرته ؟ آروم برو……با يه متاتن نا خواسته می خرامی…#winking بابا جنتل وومن !#grin


  17. عطيه در 05/16/05 گفت :

    راستی رنگ سبز دمپايی با سراميک قهوه ای قشنگه ها #eyelash ! ببين ويلی جان منم اگه اين قدر واسه يه مهمونی دوندگی می کردم تا آخر عمرم از پا درد حرکت نمی کردم بازم تو که تاتی تاتی و تاق تاق می کنی#winking ‌! ( ای روتو برم من کل کلو #surprise #tongue #kiss #eyelash )
    تا نيمه شب پايکوبی می فرمودين #angry ؟ ملت آسايش نميخوان ؟ اون همه رقصيدی بعد ميگی چرا تاتی تاتی می کنم #surprise ؟ #tongue )
    حالا يه مدت بی سر و صدا راه برو …بچه خوبی که شدی شلب آسايش نکردی صندل و دمپايی بهت ميديم#winking !


  18. Vahidjv در 05/16/05 گفت :

    سلام
    بازم که حرف غار به ميون اومد.
    تاق تاق ديگه چه صدايی هست؟؟؟؟#flower #blush ##grin


  19. آرزو در 05/16/05 گفت :

    سلام ويولت جان . به وبلاگ من يک سر بزن . برای غار تنهائيت يک شعر گفتم .


  20. نازمهر در 05/16/05 گفت :

    ويولت جان مرسی که بهم سر زدی.
    حضور شما باعث دلگرميه منه#heart


  21. نازمهر در 05/16/05 گفت :

    در مورد پستت هم فقط اينو می گم
    قرار نشد گذشته ها رو به خاطره ها بسپاريم#brokenheart


  22. مريم در 05/16/05 گفت :

    اول خواستم شکلک گریه بزارم بعد خواستم این بزارم#angry ودعوات کنم بعد تصمیم گرفتم بگم تو حق داری گاهی دردل هات رو اینجا بنویسی تو که بدهکار روحیه بقیه نیستی ولی الان می خوام حالت بگیرم
    #yawn


  23. آوای دل در 05/16/05 گفت :

    قبول کن که صدای تاق تاق اصلا بدتر از صدای تق تق نيست!


  24. یک مامان در 05/16/05 گفت :

    مطمئن باش که اين هم بگذرد#flower


  25. بی تا در 05/16/05 گفت :

    ميتونم تصور کنم چی ميکشی ار ياد آوری اينها .من که باخوندنش دلم گرفت .اميدوارم اين دکترا و محقق ها زودتر وظيفه اش رو انجام بدن و اين ويولت خانوم مارو به دوران رقاصيش برگردونن


  26. rohan در 05/16/05 گفت :

    ببين تق تق يا توق توق يا تاق تاق حرکت کن اما نه به سمت غار


  27. ميترا در 05/16/05 گفت :

    دختری فعال و زرنگ مثل تو حق داره گاهی اينطور فکرکنه.والا من که تا به حال صدای پامو اينطور که تو ميگی نشنيدم ولی با اين فکرا خودتو اذيت نکن.همه چيز درست ميشه.اميدتو از دست نده#heart


  28. arashl در 05/16/05 گفت :

    agar ye hafte anjoman tashrif biyarid khodaro kheili bishtar az alan shokr mikonid.


  29. سانی در 05/16/05 گفت :

    ويولت پيش منم بيا خوب حسوديم ميشه #brokenheart


  30. آرش در 05/16/05 گفت :

    #sad #cry #cry #sad #flower


  31. ندا در 05/16/05 گفت :

    سلام ويولت عزيزم…چقدر قشنگ نوشتی تو وا…..ی دقيقا ياد مخمل و گذشته ی بدون ام اسش افتادم و اشکام همينطوری اومد…وا…ی گلم خيلی زيبا بود خيلی….مخمل برگشته اما فعلا يه آپ کچولو کردم تا بعد…خانومی بخند که مام دلمون نگيره.#kiss


  32. مژگان در 05/16/05 گفت :

    اين چه حرفيه که ميزنی…البته همه ما با تمام توانايی هامون گاهی کم مياريم وگاهی به گذشته برمی گرديم .خودت خبر نداری که چه کسانی ازت دارن نيرو می گيرندوچه کسانی مثل تو نيستند وکم ميارند وچه مواقعی که با حوندن اينجا گل لبخند وروی لبای ما نشوندی! تو قوی تر ازاونيه که خودتو بچه غول تصور کنی تو يه ادمی مثل همه ماها ولی با استقامت تر ……شايد خواستی قوی بودنتو به غول شبيه کنی…..هر چی هست تو هم توانايی خاصی داری که ديگران حسرتشو ميخورند.


  33. کافه نشين در 05/16/05 گفت :

    سلام ويولت عزيز.
    می دونی ايراد وبلاگ تو چيه؟
    اين که هر روز آپ ديت ميشه .اخه عزيز من فکر ماها رو هم بکن . من اين بنده خاص خدا هفته ای يه بار کانکت می شم اونوقت ۶ روز از نوشته های تو رو از دست می دم …اينجا کانکت شدن به قيمت خون قناری های عاشقه#rolling يعنی ساعتی ۳۰۰۰ تومن .خوب اينطوری ها گفتم که بدونی عاشقی بدون پول نمی شه و نوشتن حتما مستلزم يک مشت دلاره.
    خوب ديگه تا هفته بعد روز خوش.


  34. شيدا در 05/16/05 گفت :

    سلام وبلاگت قشنگه داره اميدوارم هميشه سرحال و شاد باشی به من هم سربزنيد منو خوشحال کنيد موفق باشی


  35. سلام ويولت جون
    وای نميدونی
    خيلی حالم گرفته شد چون Trackback تو غير فعاله
    اخه چرا؟
    کلی مطلب در مورد نوشته ی تو در بلاگم نوشته بودم که ميخواستم بهت ترک بک بدم#sad
    حتما بيا بخونش


  36. ليلی در 05/16/05 گفت :

    salam vili……….dast be ghalamet khodaish kheili khobe….adam keif mikone az tosifat….manke arezoo be delam moond betonam matlabe ghashang benevisam…..doran bachegi enshaham ro baba minevesht.bad ham choon bache zerang boodam alaki moalema behem nomre khob midadn vase ensha………..kholase ke khosh be haletttt


  37. سانی در 05/16/05 گفت :

    با اجازه ویولت به امید: آخه تو وبلاگ خودا نشد کامنت بذارم چقدر خوب شد که برگشتي خوشحالم ذوق کردم وقتي ديدم پينگ کردي. خوش اومدي خوش اومدي. اين لينک منم تغيير بده به آدرس جديدم #kiss


  38. سانی در 05/16/05 گفت :

    اين کامته مال اميد بودا نيای بگی من که لينکتو تغيير دادم #grin #kiss


  39. سجاد در 05/16/05 گفت :

    #cry #cry #cry #cry


  40. ويولت در 05/16/05 گفت :

    گريه نکن سجاد#angry


  41. سوگلي* در 05/16/05 گفت :

    سلام مهربونم … بعداز ظهر قشنگ بارونيت بخير . چی بگم مهربون در مورد نوشتت که فقط يه بغض سنگين تو گلومه …. همش دعا ميکنم که به زودی خوب بشی مهربون…. ويولت جون اگر توی مملکت ما کسی به فکر کسی بود الان وضع مملکت و شهر و روستا اينجوری نبود .. هر روز يه خبر از گوشه و کنار اين کشور ميشنويم … بعدشم يه چيز ديگه بگم و برم : خدا اميد رو ازت نگيره .. هميشه کنارت باشه… اميد = روحيه . اميد = زندگی #hug #heart #kiss


  42. هدی در 05/16/05 گفت :

    ٌWoooooooow!!#heart


  43. بچه شر در 05/16/05 گفت :

    پیشکش دل نازکت Frownمخصوصا خط آخرش)
    سفر مرا به عمق زمینهای استوایی برد .
    وزیر سایه ان ((بانیان)) سبز تنومند.
    چه خوب یادم هست ،
    عبارتی که به ییلاق ذهن وارد شد،
    وسیع باش وآرام وسربزیر وسخت.#flower #flower #flower


  44. ليلا در 05/16/05 گفت :

    سلام ويولت جان عدل خدا يعنی همين من که پا و سلامتی دارم بايد هی بشورم و بسابم وبشورم
    وکار کنم و قسط بدم و تو که می تونستی خوش بگذروني….عدل يعنی همين


  45. سانی در 05/16/05 گفت :

    ویولت خوب دوست دارم هر روز به من سر بزنی! میای دعوام می کنی؟ #brokenheart


  46. ديار در 05/16/05 گفت :

    ///لام . لطفا برای آزادی لطفی امضاء کنید.
    http://www.petitionspot.com/petitions/mojtabalotfi
    ممنون


  47. دنيز در 05/16/05 گفت :

    تو ويولت جونم غمها يت را هم خيلی زيبا بيان ميکنی
    خيلی دوستت دارم#kiss #kiss #flower #flower #flower


  48. اميرطلا در 05/16/05 گفت :

    بی معرفت شدم باز؟!!!


  49. اميرطلا در 05/16/05 گفت :

    بی معرفت شدم باز؟!!!


  50. اميرطلا در 05/16/05 گفت :

    بی معرفت شدم باز؟!!!


  51. پشمک در 05/16/05 گفت :

    بد تر وقتی که با اين پا و اين تعادل يه مهمون هم توشکمت باشه؟!#sad #tongue


  52. آفتاب در 05/16/05 گفت :

    ویولت جان دلت گرفته انگار. تو هم مثل همه گاهی دلتنگ میشی. حالت خوب میشه . درست به رنگ زیبا و شاد وبلاگت#heart#flower #flower #flower …


  53. پسرک تنها در 05/16/05 گفت :

    سلام عزيز ….اميدوارم هميشه سالم و تندرست باشی و شاد …….ما عادلانه داراييمان را تقسيم کرديم …از تمام دنيا چشم های سبزت مال من …بقيه اش مال تو


  54. arashl در 05/16/05 گفت :

    diyar damet garm.mer30 az adreset


  55. arashl در 05/16/05 گفت :

    che payame zibaei ham gozshte boodi.manam emza kardam.afsoos


  56. ساناز در 05/16/05 گفت :

    #heart


  57. ساناز در 05/16/05 گفت :

    ويولت عزيز هرکس يه جوری…..


  58. زورق در 05/16/05 گفت :

    ديگه اين روزا با ايران رادياتور کی ميره تو غار#winking


  59. امان از رويا ها#sad


  60. شيما در 05/16/05 گفت :

    ويولت عزيزم سلام
    ميدونم که خيلی سخته و ميدونم گاهی وقتا تجديد خاطره لذت بخشه اما فکرش رو نکن . من که ميدونم تو زود زووووووود خوب ميشی پس به بعد ها فکر کن نه به قبل ها#kiss
    دوست دارم خيلی خيلی#heart
    شاد باشی #flower
    ميدونی يکی از دوستام تو وبلاگش اينو نوشته بود:
    داشتم فکر ميکردم همونطور که گیاهان تو زمستون به فکر تابستون نيستن و ميدونن بهار قراره شکوفا بشن . پس چرا ما نميتونيم به گذشته فکر نکنيم و بدونيم به هرچی بخوايم ميتونيم برسيم#hug
    #heart #kiss


  61. شيما در 05/16/05 گفت :

    راستی ببخشيد که امروز دير شد . چون صبح مطلبت رو خوندم و رفتم پيش آرزو و شعرش ديگه يادم رفت#blush


  62. شهره در 05/16/05 گفت :

    همه نوشته هاي عقب افتاده رو خوندم…فقط ميگم خيلي دوستت دارم ويولت خوبم و برات از صميم قلب بهترين آرزوها رو دارم.#kiss #kiss #flower #flower #hand


  63. پزی ناز در 05/17/05 گفت :

    #brokenheart


  64. رزولت در 05/17/05 گفت :

    ويولت عزيزم.کاش بتونی هميشه بر بال خيال سفر کنی،چون اين تنها جائی که آدم چيزهائی رو که در عالم حقيقی نداره تو روياهاش تو چنگش است.در ضمن ويولت درام نويس هم بودی و ما خبر نداشتيم#winking #tongue


  65. شهلا در 05/17/05 گفت :

    #hug فدای اون رقصیدنت #kiss


  66. مهديس در 05/17/05 گفت :

    سلام ويولت جون
    تق تق و تاق تاق خيلی مهم نيست اون چيزی که مهمه اوای دلته که از وبلاگت به گوش ميرسه و دل نشينه.#hug


  67. آدم در 05/17/05 گفت :

    بهانه به اين خوبی داری که از شر خيلی از اون مدل دوندگيها خلاص بشی. حالا فقط فرقش اينه که بقيه بايد بدون و مهمونی رو حاضر کنن و نقش صاحبخونه فعال (رقاص!) رو بازی کنن و تو ميشی جای اون مهمونای باکلاس که فقط حالشو ببرن.
    بی منفعت هم نبوده ها #grin
    #flower


  68. مهاب در 05/17/05 گفت :

    #sad #flower


  69. طنين در 05/17/05 گفت :

    سلام
    ويولت جان من کامنت گذاشتم اما ارسال نشده البته قبلن هم همينطور
    پس دوباره ميگم دوستت دارم
    درضمن سفر بر بال خيال برای من خيلی جذابه
    منتظرتم


  70. طنين در 05/17/05 گفت :

    سلام
    ويولت جان من کامنت گذاشتم اما ارسال نشده البته قبلن هم همينطور
    پس دوباره ميگم دوستت دارم
    درضمن سفر بر بال خيال برای من خيلی جذابه
    منتظرتم


  71. گذری در 05/18/05 گفت :

    این خانوما تو خیالشونم روزی 2 ساعت آرایش میکنند #surprise


  72. نسیم در 05/19/05 گفت :

    يادم انداختی گذشته و حال را#cry


  73. بهاره در 05/19/05 گفت :

    نه بابا برات شعرم ميگن.منم الان يه شعر ميگم برات.ويولت ويولت نانای نانای ويولت . دختر ناز ويولت بيا بيرون از توی غار تا که بياد يه دونه مار