بادی گارد

چندباري که اومدم سوار آسانسور بشم آقايي با من سوار شد و همون طبقه ايي که دفتر ماست پياده شد استيل و طرز ايستادن اين آقا برام خيلي جالب بود و توجه ام را جلب کرد قد بلند و چهار شونه با موهاي مرتب و خيلي کوتاه با يک عينک پنسي روي چشم پوستي به شدت سفيد با گونه هاي گلي که حکايت از سلامت مزاج درونش داره و کت و شلوار مرتب تميز و اتو کشيده وقتي تو آسانسور مي ايسته با دستاني از پشت قلاب شده و سري افراشته بي اختيار آدم روياد کوه مي اندازه و وصف زمينيش کاملا صورت جدي و صلابت بادي گاردها رو تداعي ميکنه وقتي نگاهش ميکنم ناخودگاه تو دلم تحسينش ميکنم که قدر اين موهبت الهيش رو ميدونه و مثلا با اين قد و اندام کج و کوله وا نمي ايسته وحس احترام رو تو طرف مقابلش زنده ميکنه:regular.
يکي دوبار همزمان سوار آسانسور شديم که هر بار من عصا دستم بود فکر ميکنم همونقدر که طرز منش و ايستادن اين آقا توجه منو جلب کرده بود به همان ميزان عصا دست گرفتن من براي ايشون جالب بود!!!:silly دفعه بعد که سوار شدم هوا باروني بود و من جايه عصا چتر دستم بود وقتي در آسانسور بسته شد رو کرد بهم و گفت انشالله پاتون خوب شده؟(فهميدم از زور فضولي اين مدت داشته خفه ميشده:sick) با لبخند جواب دادم خوب شدن تو کارش نيست( همش ياد قصه حسين کرد بودم و مواظب که قصه اش رو تعريف نکنم:tounge )پرسيد چطور؟گفتم مشکلم ام-اس که فعلا چاره نداره با قيافه گرفته گفت نميدونم اينجور موقع ها چي بايد گفت فقط اميدوارم همه چي درست شه تشکر کردم و پياده شديم همين بهانه ايي شد که ديگه هروقت با همديگه برخورد ميکرديم سلام و احوال پرسي گرم انجام ميشد!!:thinking يه بار اومدم ديدم داره تو کريدور قدم ميزنه گفتم پشت در موندين؟ بفرماييد داخل شرکت ما:eyelash گفت متشکرم نه اومدم بيرون سيگار بکشم و… خوب تمام اين اتفاقات و برخوردها و سئوال و جوابها رو با آب و تاب براي اميد تعريف کرده بودم و…Grinevil
ادامه دارد:confused


نظرات شما


  1. شيرين در 05/24/04 گفت :

    اول ….


  2. من در 05/24/04 گفت :

    و چی……..خيلی بدجنسی زود همش رو بگو………#angry


  3. armin در 05/24/04 گفت :

    salaam, mishe yeh dafe ham keh shode beh jaaye serial , film cinemaii vaar tariif koni, hmaise edaame daarad, edaame dard, baba yeh dafe ham hamshoo tariif kon yehdaf


  4. شيرين در 05/24/04 گفت :

    جالب بود. بخصوص توصيف اين شخص #eyelash #eyelash #eyelash


  5. شقايق در 05/24/04 گفت :

    #winking
    و بعدش؟


  6. سجاد در 05/24/04 گفت :

    آقا امید!باز برو سیم کارت بخر
    ویولی خانوم!مگه بیچاره امید کم بهت محل میذاشت؟چرا اینکارو باهاش کردی؟
    حالا میشه با هم دیگه قهر کنین؟اونوقته که من بهش میگم:نیگا عزیزم،به موبایل خریدن نیس که!عشق مهمه


  7. ندا در 05/24/04 گفت :

    سلام خانومی.آخی.اما بقيه اش يالاااااااااااااااااااا.دارم از فضولی لالن ميميرم که اميد چی گفت.بگو ديگه#eyelash …..مرسی بهم سر ميزنی ويولت.من آپم خواستی بيا…مخمل و ام اس همتونو دوست داره.#kiss #smile #smile


  8. سجاد در 05/24/04 گفت :

    شماهایی که به من و آرش چیز های بد میگین.عوض این کارا برید واسه اش کامنت بذارید.من پول گرفتم واسه تبلیغ ازش.تو رو خدا.اگه کامنت نذارید من نون شبمو از کجا بیارم.زن و بچه ام میمیرن از گرسنگی.
    http://www.arash50.blogfa.com/
    آفرین به همه ی اونایی که میرن کامنت میذارن.لطفا شماره تلفن هم بذارید که قراره قرعه کشی کنیم.ببینیم برنده خوش شانس ما کیه(از آقایون تقاضا دارم شماره نذارن.این قسمت مخصوص بانوان محترمه.فقط خانوما ذکر کنن که آیا نامزدی،شوهری،چیزی دارن یا نه)


  9. مادر سپيد در 05/24/04 گفت :

    #flower هورا هفتم شدم #grin واقعا اينجا ادم رتبه زير ۱۰ بياره خوش شانسه هم صفحه پيامها سبکه سه سوت بالا مياد هم معلوم ميشه منتظر اپ تو بوده #hug ميگم حسوديش شده اميد #devil يه ذره از کلاس اونم بگو اگه داره #blush نوشته هاش مثل تو ميمونه خيلی قشنگه آدم رو شاد ميکنه از قول من سلامش برسون #flower آپ آخريم رو بخون . #hug


  10. مادر سپيد در 05/24/04 گفت :

    خوش به حالت بابا آقای همسر ما يه حرفی زد و قولی داد که واسه ما يه گوشی بخره جای گردنبند نداشته بندازيم گردنمون اون وقت يه دفه زد و ماشينش خراب شد البته ربطی به اون نداشت چون وقتی ميخواسته دولا بشه موبايلشو گذاشته روی سقف ماشين و بی خيال سوار شده رفته و موبايله هم خدابيامرز شده و الان تو اسبلاب بازی بچه هاست #cry واسه همين دوباره رفت واسه خودش خريد #brokenheart با يه گوشی ۸۰۰ هزارتومنی #cry منم ميخوام #worried


  11. آرش در 05/24/04 گفت :

    #grin اصولا هشتم شدن کار هر کسی نيست!!!


  12. مادر سپيد در 05/24/04 گفت :

    يه گوشی ۳۰۰ تومنی هم خوبه راستی گوشيت چيه #grin ؟ مردم از فضولی #grin #grin


  13. الهام در 05/24/04 گفت :

    سلام
    خيلی بدجنس شدی جديدا ها …. چغلی ات رو به اميد ميکنيم که اينقدر سرکار و درانتظارمون ميذاری #heart شاد باشی


  14. مادر سپيد در 05/24/04 گفت :

    ای آرش بدجنس منو نهم کردی#cry


  15. مادر سپيد در 05/24/04 گفت :

    تا ۱۱ دهم نشدم بجنبم #brokenheart


  16. آرش در 05/24/04 گفت :

    #grin سجاد غلط نکنم اندفه می خواد يه چيزی بنويسه باحال!!!!#grin


  17. مادر سپيد در 05/24/04 گفت :

    تا ۱۱ دهم نشدم بجنبم #brokenheart #flower #kiss #kiss


  18. عاطفه در 05/24/04 گفت :

    سلام ويولت جون
    ميشه يه کوچولو اون گوشه موشه ها يه راهنمايی کنی باقی ماجرا دستمون بياد؟ .آخه تا فردا چجوری صبر کنيم؟#worried . من که منتظر باقيشم


  19. عاطفه در 05/24/04 گفت :

    با اين توصيفی که ميکنی همه حق دارن حس فضوليشون گل کنه#silly


  20. يه دختر ۱۸ ساله در 05/24/04 گفت :

    ۲۰#grin


  21. ندا در 05/24/04 گفت :

    آخی ويولت جونم#hug من تازه ديدم لينک مخمل و ام اس رو گذاشتی.مرسييييی دستت درد نکنه.#kiss


  22. سانی در 05/24/04 گفت :

    چه ماجرای جالبی . حالا خوش تيپی اون آقا جلب توجه کرده؟!!! اميد چشمت روشن #grin


  23. من در 05/24/04 گفت :

    ببين ويلی جون اين جوری تن اميد طفلی رو می لرزونی………#nottalking ………..خوب يه جور دلرحيمتر حسش رو بر می انگيختی دختر جوننننن…….#tongue


  24. ميترا در 05/24/04 گفت :

    منتظر ادامه داستانم تا بتونم چيزی برات بنويسم. شماره موبايلتو اگه دوست داری برام ميا کن که برات جک بفرستم.گفتم اگه دوست داشتی.


  25. ای امان من فضول از ماجراهای دنباله دار خوشم نمياد. دلم ميخواد همه چی رو يه مرتبه برام بگی #cry


  26. بچه شر در 05/24/04 گفت :

    ویولت من احتمال می دم امید علاوه بر موبایل یه بادیگارد هم برات خریده تا یه وقت سیم کارتو نسوزونی


  27. مريم در 05/24/04 گفت :

    چيه اميد حسوديش شد؟#grin


  28. نرگس در 05/24/04 گفت :

    بقيش ترسناک نباشه حوصله نداريم#winking


  29. شيما در 05/24/04 گفت :

    حتما اميد هم مثل شهابِ ما(داداشم) گفت : خودت مقصری که طرف باهات گرم ميگيره#sick
    يالا بقيشو بگووووو همين امرووووووز#grin
    خوشحالم که رتبه زير ۳۰ آوردم#hug


  30. شيما در 05/24/04 گفت :

    مادر سپيد و آرش چقد ضايع شدين#rolling نه اون هفتم شده نه تو نهم


  31. اي واي#surprise #surprise #surprise #surprise #surprise


  32. ملينا در 05/24/04 گفت :

    مردم از فوضولی بابااااااااااااااا#cry


  33. پشمک در 05/24/04 گفت :

    به من ياد دادن قبل از بررسی همه جوانب قضاوت نکنم.#winking
    پس تا فردا ………#grin #grin #kiss


  34. شهلا در 05/24/04 گفت :

    ویولت جونمی
    جیگر طلای من هستی دیگه#kiss #heart #hug


  35. آنا در 05/24/04 گفت :

    خيلی خوب ظاهر اون آقا رو توصیف کردی . کاملا میشه قیافه شو مجسم کرد .


  36. بقيه اش چی شد؟؟؟


  37. سانی در 05/24/04 گفت :

    ويولت جونم تبليغ وبلاگم فردا می ذاری تو وبلاگت؟ #grin


  38. زهرا در 05/24/04 گفت :

    من ميدونم آخرش چی ميشه ولی نمی گم #tongue


  39. زهرا در 05/24/04 گفت :

    من ميدونم آخرش چی ميشه ولی نمی گم #tongue


  40. leila در 05/24/04 گفت :

    سلام .خيلی قشنگ توصيف ميکنی .جالب بود.


  41. flor در 05/24/04 گفت :

    #heart #kiss


  42. گيسو در 05/24/04 گفت :

    من هم دارم از فضولی ميميرم که ببينم بقيه اش چی ميشه


  43. گيسو در 05/24/04 گفت :

    فردا از هولم که ميام ببينم چی ميشه شاید اول هم شدم خدا را چی ديدی؟


  44. مژگان در 05/25/04 گفت :

    #grin ميدونی که چقدر زيبا وروان می نويسی؟ کلی حال می کنم نوشته هاتو ميخونم مخصوصا که اين دفعه از چند پست قبل وخوندم وحال کردنش هم بيشتر بود#rolling