سیب زمينی سرخ کرده

يه ساندويچ فروشي هست که من عاشق ساندويچ کالباس تنوريشم يه جور خاص و متفاوت از بقيه طبخش ميکنه بعداز ظهرها که کارم تمام ميشه و اميد مياد دنبالم معمولا ميريم اونجا.
براي گريز از چاقي و طبق عادت شام نخوردن به اميد گفتم يه ساندويچ بيشتر نگيره و اونم بده نصف کنن نصفش رو من ميخورم و نصف ديگه اش رو اميد. نوشابه هم بخاطر نياز سريع من به توالت رفتن يدونه سفارش ميديم که من زياد نخورم در اصل دو سه قلپ در حدي که لقمه بره پايين.
حالا فضا رو داشته باشيد تا تعريف کنم چي شد.:smug
خسته و مرده و هن هن کنون در حاليکه با يه دست عصام رو گرفتم و با دست ديگه به بازو اميد آويزونم وارد ساندويچ فروشي شدم يه صندلي بيشتر واسه نشستن جا نبود اميد از لابلاي صندلي ها منو به اون سمت راهنمايي کرد و نشستم پرسيد چي سفارش بدم؟ گفتم همون سفارش هميشگي گفت: سالاد؟ سيب زميني سرخ کرده؟ گفتم نه هيچي اضافه نمي خوام.درست زير طاقچه ايي که تو fast food ها به ديوار ميزنن نشسته بودم اميد هم به ميز تکيه داد و واستاد کنارم همينطور که داشتم اطراف رو نگاه ميکردم چشمم افتاد به يه ظرف سيب زميني يه کم خورده شده ( حتي نيم خورده هم نبود!) که مال مشتري قبل از ما بود و روي طاقچه بود با احتياط يکي از برشهاي سيب زميني داخل ظرف رو برداشتم و گذاشتم دهنم اميد هاج و واج منو نگاه ميکرد:surprise حالا خنده اش هم گرفته بود گفت خوب سيب زميني ميخواي سفارش بدم. گفتم نه اينجوري مزه اش بيشتره تازه ظرفش دست نخورده مونده حيفه دور ريخته شه:shades!!. يکم کش اومدن و برداشتن سيب زميني ها از رو ميز بالا سرم سخت بود اميد همونطور که به کارم ميخنديد گفت ميخواي بذارمش پايين؟ گفتم تو به صندوقدار مسلط نيستي من ميبينمش بذار تا روش رو کرد اونطرف ميذارمش پايين!!حواسم به جلو و صندوقداره بود که نبينه سيب زمينيه رو برداشتم ولي اي دل غافل که تو نقل و انتقال ظرف کارگري که ميزها رو تميز ميکرد از پشت عين اجل معلق سبز شد و تمام تلاشم رو ديد.:confused
حالا حساب کنيد پيش خودش چي فکر کرده؟ خانمي با عصا با يه نصفه ساندويچ که هر از چندگاهي يه قلپ از نوشابه بغل دستيش ميخوره و حالا سيب زميني نيم خورده مشتري قبلي رو هم گذاشته جلوش و ميخوره!!!!:hypnoid
پيش خودش گفته بيچاره خانمه خوبه با پول خودم يه پرس غذا براش سفارش بدم اينطوري يه ثوابي هم کردم.:teeth
:rolling
پيوست1: يک بلاگ خيلی خوب و قشنگ که خوندنش رو به همه تون توصيه ميکنم دختر نازوگلي که با مشکل و بيماری طرفه و چقدر قشنگ نگاه طنزش رو به اين مشکل حفظ کرده در مورد بيماريش اگه خودش دلش خواست بيشتر بهتون توضيح ميده وگرنه بنده معذورم:tounge
پيوست 2:نويد تالار گفتمان رو با هدف مطرح کردن مشکلاتي که بيانش در حالت عادی برامون سخته راه اندازی کرده حالا آقايي سئوالی مطرح کردن که خود من در جواب گوييش عاجزم لطفا کساني که جواب ايشون رو میدونن يا تجربه ايي در اين زمينه داشتن راهنمايشون کنن ممنون ميشم.:love
پيوست3:الان رفتم چک کردم ديدم متاسفانه ايشون سئوالشون رو پاک کردن:sad اگه اينجا رو ميخونن لطفا دوباره سئوالتون رو بنويسيد.


دیدگاه ها خاموش