نتیجه ارتوپد

تصميم گرفتم بخاطر دست دردي که دارم برم پيش يک دکتر ارتوپد ببينم چمه و همه چي رو گردن اين ام-اس بيچاره نندازم ديروز رفتم دکتر وقتي گفتم ام-اس دارم دکتر ازم پرسيد روحيه ات چطوره؟ گو اينکه مشخصه که خوبه گفتم دکتر خوب نه عاليه دکتر گفت همين طبقه بالايه مطب خانم دکتردندانپزشکي هست که ام-اس داره شايد بيست و هفت يا هشت سالي بشه و خيلي خوبه و راحت داره کارش رو انجام ميده تو دلم اين خانم رو تحسين کردم ولي بازم به خودم يادآوري کردم که تو اين بيماري هيچ تو مريضي عين اون يکي نيست که سبب شه آدم زانو غم به بغل بگيره که چرا اون خوبه من نه.
دکتر برام نوشت که برم و عصب انگشتهاي دستم رو تست کنم رفتم پيش اون يکي دکتر يک آقایه حدودا 37 ساله وقتي وارد شدم و نشستم دکتر گفت مشکلت چيه دخترم!!!! از شنيدن لفظ دخترم اونم از آدمي که ماکزيمم 6 يا 7 سال از خودم بزرگتر بود دو تا شاخ رو سرم سبز شد با چشمايي که قد نعلبکي شده بود شروع کردم به توضيح مشکلم رفتم رو تخت دراز کشيدم براي تست يه سري سنسور به انگشتام وصل کرد و گفت يه گز گزي تو دستت احساس خواهي کرد البته گزگز که چه عرض کنم انگار چند ثانيه برق به انگشتام وصل ميشد که خيلي دردناک بود بعدش گفت ميخوام چند تا سوزن به دستت بزنم مشکلي نيست؟ گفتم دکتر من اينقدر سوزن خوردم …که اون ادامه داد ديگه اين سوزنا برات بچه بازيه روم رو کردم اون طرف چون دل نگاه کردنش رو نداشتم ولي اينجور که احساس کردم يه سوزن زد تو ساعدم و درحاليکه سوزن تو دستم بود گفت مچ دستت رو بچرخون و انگشتات رو بيار بالا:sick سوزن بعدي رو زد تو بازوم و همانکارها عين اين عمل رو با اون يکي دستم هم انجام داد وقتي نتيجه رو پرسيدم گفت الحمدلله اعصاب دستت درگير نشده و آرتروز هم نيست يه تظاهر بيماري ام-اس که انشالله بزودي رفع ميشه.
وقتي ميخواست پرونده ام رو پر کنه و سنم رو پرسيد گفتم 32 با تعجب يه نگاهي بهم انداخت و دوباره شروع کرد به نوشتن.
چون با مامان رفته بودم احتمالا فکر کرده چون هنوز احتياج به همراهي مادرم دارم ميتونه جايه بابام باشه.!!! :tounge


نظرات شما


  1. الهام در 05/02/03 گفت :

    سلام


  2. مهناز در 05/02/03 گفت :

    اول#party


  3. مهناز در 05/02/03 گفت :

    ببخشيد.دوم#sad


  4. الهام در 05/02/03 گفت :

    سلامو که قبلا گفتم#grin
    خوشحالم که ناراحتی ات چيز مهمی نيست و بزودی رفع ميشه
    ويولت جان آي گفتی منم اينقدر از سوزن می ترسم که نگو دردش يه طرف – ديدن واردشدن سوزن تو بدن اون طرف که اين آخری وحشتناکتره


  5. الهام در 05/02/03 گفت :

    سانی جان خواب موندی عزيزم #devil


  6. مهناز در 05/02/03 گفت :

    سلام عزيز.خوشحالم که چيز مهمی نبوده.


  7. سانی در 05/02/03 گفت :

    ای بابا دعوايت سر اولی. من که زود اومدم چه خبره بابا الهام جون مگه تو کار نداری صبح اول وقت ميای اينجا اول بشی.#grin . ويولت جونم خوشحالم که اعصاب دستت در گير نشده و اميدوارم زود زود دست دردت هم خوب بشه. ولی چه دکتر بی انصافی بوده ها آمپول زده!#sick بعدشم مگه يه بچه ۳۲ ساله هنوز نی نی مامانش نيست که تعجب کرد با مامانيت رفتی دکتر. منم هميشه با بابام ميرم دکتر #blush . موفق باشی منم آپم با يه مطلب پر از انرژی#hug


  8. سانی در 05/02/03 گفت :

    الهام جون خواب نموندم اين ويولت گل ما زرنگ شده صيح زود آپ ديت می کنه. تازه هفت عدد مقدسيه. هفتی بودن هم عالمی داره. من که از رو نميرم :ـ؛


  9. نازمهر در 05/02/03 گفت :

    ويولت جان اميدوارم هيچ وقت مشکل نداشته باشی. وقتی اين مطلبت رو اينجا خوندم منم به اين فکر افتادم مثل تو يه سری به دکتر بزنم آخه منم دست چپم يه مدته شديدا درد می کنه و اعصابم رو داغون کرده#sad


  10. مريم در 05/02/03 گفت :

    حالا که چيزيت نيست خودتو لوس نکن#tongue ۵شنبه بيای ها#hug


  11. آدم در 05/02/03 گفت :

    حالا از کجا اينقدر به تخمين خودت مطمئنی؟ #winking شايد اون بنده خدا هم ۴۷ سال داشته و حق داشته دخترم صدات بزنه #grin


  12. bahareh در 05/02/03 گفت :

    khob khodaro shokr ke chizit nistesh .
    hala khodemonim bade mofto majani baba dar shodi on ham az nooe javonesh madar joon #rolling


  13. leon در 05/02/03 گفت :

    خوشی دخترم ؟


  14. نوا احمدی در 05/02/03 گفت :

    سلام
    نتوانستم برايت ايميل بزنم !يک سوال نشانه هايز ام اس را در وبلاگ شما وبعضی از لينکهايی که گذاشتی خواندم :
    آيا ام اس می تواند از سستی وتنبلی عضلات شروع بشود . اگر اينطور هست چه طوری می شه ام اس را از يک ضعف عضلانی ساده جدا کرد .
    راستی خودت وبلاگت واميد جونت همگی خيلی باهال هستيد هر وقت بهم ريخته هستم سری بهت می زنم . بعضی اوقات از شسانس بلدم تو هم اوضاع مساعدی نداری ولی زمانهای شاديت خيلی بهم روحيه می دی.
    نوا احمدی تهران


  15. نيما در 05/02/03 گفت :

    سلام


  16. نيما در 05/02/03 گفت :

    اول آقا ببخشيد خانوم من اول شدم …هورا#applause دوستتون دارم .لطفن تشويقم نکنيد#hug من متعلق به همه شما هستم#flower


  17. روزبه در 05/02/03 گفت :

    به زنم به تخته خوب موندی ديگه


  18. ياسمن در 05/02/03 گفت :

    باورت ميشه ديشب داشتم ميگفتم کاش به ويولت بگم انقدر دلم ميخواد بدونم چند سالته؟ اونوقت امروز جوابمو دادی!!!! حالا امشب ميخوام بگم کاش ميدونستم اميد چند سالشه.. اخه وقتی در مورد خودتون مينويسيد يه چهر ه ای ازتون ساختم ميخوام بدونم چقدر به واقعيت نزديکه…اگه اشکال نداره بنويس…


  19. اميرطلا در 05/02/03 گفت :

    اوه اوه! من می‌خواستم بخاطر گردن دردم برم دکتر! اگه بخواد سوزن فرو کنه تو گردنم که اصلاْ بيخيالش می‌شم!!!!!#worried


  20. ميترا در 05/02/03 گفت :

    به خدا هيچ کس بهت چشم نزه خودت بخودت چشم می زنی.دختر برو اسفند دود کن#heart


  21. ميترا در 05/02/03 گفت :

    راستی منم اين آزمايشو انجام دادم.فکر می کنين اين سوزن به اين نازکی هيچ دردی نداره ولی خيلی خوبم درد داره.الان که نوشتتو خوندم دردم اومد#cry


  22. دنيز در 05/02/03 گفت :

    سلام
    ويولت جونم اميد وارم روزی بری و دکتر ببينه تو ام اس هم فراری دادی و ديگه هيچی ات نيست.با اين روحيه زيبا مطمئنمم اون اتفاق بلاخره می افته#hug #flower #flower


  23. دنيز در 05/02/03 گفت :

    راستی من هم يه مدته دستهام خيای درد ميکنه مخصوصا شبها در خوب


  24. پری ناز در 05/02/03 گفت :

    دخترم انشااله زود زود درد دستت هم خوب ميشه #heart


  25. یک مامان در 05/02/03 گفت :

    خوشحالم که به خير گذشت. از بابت لينک به دخترام هم ممنونم. از مدرسه برسن و ببينن ذوق زده می شن


  26. پشمک در 05/02/03 گفت :

    مگه من نگفتم چيزی نيست دختر ؟!#winking ديدی ؟ فقط يه کم تحملش کن.
    در ضمن فردا جای من خاليه ها#worried #brokenheart
    ياد من هم بکنيد #worried #worried #worried



  27. نمیگم.زوریه؟http://www.special.ir/images/smiles/17.gif در 05/02/03 گفت :

    سلام
    اول از همه آففرین به این روحیه.من سالم دارم راه میرم از زندگی حوصله ام سررفته.بعدش هم این هم عا دت خم دکتر هاست هم مردها.میدونم اگه منم(که 20 سالم بیشتر نیست) جای اون دکتره بودم بازم میگفتم دخترم#worried #worried


  28. ويولت جون ترو خدا بيا ابروی من رو هم بردار.من هيچ اه و نفرينی هم پشت سرت راه نمی اندازم چون اگه خراب شه همون موقع می زنم جفت ابروهاتو با تيغ می تراشم.#rolling


  29. يک بابا در 05/02/03 گفت :

    من هم برات آرزوی سلامتی می کنم#flower


  30. ويروس در 05/02/03 گفت :

    سلام …. خوبی ؟ اولين بار است که ميام اينجا … خيلی قالبه خوشگلی داری. …. خيلی نازه …


  31. ويروس در 05/02/03 گفت :

    مثل اين است كه شب نمناك است. //
    ديگران را هم غم هست به دل، //
    غم من، ليك، غمي غمناك است. = سهراب


  32. سینا در 05/03/03 گفت :

    داستان عزيزم !!! موافق لينک هستی‌ ؟؟؟


  33. پانته آ در 05/03/03 گفت :

    در بحث شيرين ابرو …خوابگاه همين بلا رو سر من آمرد که مجبور شدم مستقل بشم و خودم ابرو برداشتن ياد بگيرم بعلاوه ساير کارهای آرايشی پيرايشیSmile
    من مرتب اينجا ميام ها! گفتم خبر بدم.


  34. Mr.Been Laden در 05/03/03 گفت :

    هوم؟؟؟ يعنی سوزنا رو کرد تو دستت؟؟؟#worried #worried


  35. نسیم در 05/03/03 گفت :

    خوشحالم که نتيجه خوب بود #party


  36. nc در 05/03/03 گفت :

    به خاطر داشتن روحيه قشنگت سنت کمتر نشون ميده ُ‌بعدم مگه ۳۲ سال زياده که اينطوری ميگی ؟؟؟؟؟‌#winking


  37. شب تاب در 05/03/03 گفت :

    سلام به ويولت مهربون
    خوشحالم که باهات آشنا شدم.يه سري به من بزن و نظرتو بگو


  38. شب تاب در 05/03/03 گفت :

    سلام به ويولت مهربون
    خوشحالم که باهات آشنا شدم.يه سري به من بزن و نظرتو بگو


  39. شب تاب در 05/03/03 گفت :

    سلام به ويولت مهربون
    خوشحالم که باهات آشنا شدم.يه سري به من بزن و نظرتو بگو


  40. شب تاب در 05/03/03 گفت :

    سلام به ويولت مهربون
    خوشحالم که باهات آشنا شدم.يه سري به من بزن و نظرتو بگو


  41. شب تاب در 05/03/03 گفت :

    سلام به ويولت مهربون
    خوشحالم که باهات آشنا شدم.يه سري به من بزن و نظرتو بگو


  42. شب تاب در 05/03/03 گفت :

    سلام به ويولت مهربون
    خوشحالم که باهات آشنا شدم.يه سري به من بزن و نظرتو بگو


  43. شب تاب در 05/03/03 گفت :

    سلام به ويولت مهربون
    خوشحالم که باهات آشنا شدم.يه سري به من بزن و نظرتو بگو


  44. مصطفی در 05/04/03 گفت :

    سلام
    با من تماس بگير تا يک روش درمانی فوق العاده را بهت معرفی کنم
    ۰۹۱۲۲۲۵۰۲۲۴ تلفن شبانه روزی


  45. ۳لام
    حالتان؟ احوالتان؟ دماغتان؟
    گود خوب بيد!؟
    از الطاف يو ن۳بت به آی
    وری خيلی ممنون
    مر۳۰
    نا۳
    ۳پا۳


  46. مريم در 05/04/03 گفت :

    تو دخمر کوچولوی ناز همه بلاگستانی. وقتی وبلاگتو می خونم حتی غصه هات هم بوی غصه نميده. اميدوارم هميشه همين طور شاد و سرزنده باشی.


  47. ياسمن در 05/04/03 گفت :

    سلام ويولت جون چرا نمی آپديتی؟ ضمنا پست امروزم در مورد سانی هست دوست داشتی بيا…


  48. مـهاب در 05/04/03 گفت :

    خدا ر و شكر كه مورد جدي نبوده، دكتري كه تست اعصاب انگشتان رو انجام داده، چه تخصصي داره؟ ارتوپد هستش؟ انگار بايد مامانم رو براي تست عصب انگشتاي دستش ببرم…. شاد زي


  49. فوزی در 05/04/03 گفت :

    ويلی سانی رو بزن…نميخواد ديگه اينجا رکورد بذاره#sick


  50. ميترا در 05/05/03 گفت :

    خوب کردی آمريکائيشو گرفتی چون داروهائی ايرانی رو دوزشو ميارن پائين. به قول خودم گچ قاطيش می کنن


  51. دست دردت بهتر شد ؟