کساني که تي تيش هستند متن امروز منو نخونند که پر ازکِرت کثافته بعدش به بي کلاسي متهم نشم از قبلش هشداردادم معذرت هم ميخوام ولي چي کار کنم واقعيت زندگيه ديگه:embaressed!.
اونروز بخاطر مصرف کورتن ها و پريود و همينطور عصبي بودن خودم معده درد و به همراه اون نفخ شديد داشتم طوريکه با عرض معذرت با هر کلمه حرف يه آروغ گنده ميزدم:confused!يا باد معده ام ول ميشد:sad!!!!آروغ ها هم از اين آروغهاي معمولي نبود که هر کدومش که ميامد انگار سرپوش چاه فاضلاب رو برداشتن:cry!!!!حالا با اين حال خراب با اميد هم قرار داشتم هرچي قرص هم مصرف کرده بودم انگار نه انگار بود پيش خودم گفتم واقعيت رو راحت بهش بگم بهتره هم خودم معذب نمي شم هم خودش با بو و بَرنگي که راه انداختم پي به قضيه نميبره:tounge!!!!
وقتي مشکل رو بهش گفتم بعد از کلي که از خنده ريسه رفت و ديگه چطوري گو*و؟
mg صدام کرد گفت بابا مسئله اي نيست واسه هرکي ممکنه پيش بياد اصلا خودت رو معذب نکن ولش بده بره:teeth !!!
شام قرار بود بريم بيرون بهش گفتم من که سر دلم پره و نمي تونم شام بخورم واسه من نوشابه با يه پرس سيب زميني بگير که فقط همراهيت کنم. گارسون وقتي سفارشمون رو آورد با يه نگاهي عجيب براندازمون کرد به اميد گفتم وا اين چرا اينطوري نگاه ميکنه؟ اميد گفت تو کف منه:shades!! که چه جزبه اي دارم واسه خودم شام سفارش دادم براي تو يه نوشابه:teeth.
يه يکربعي که نشستيم ديدم از گاز معده دارم ميترکم
من: من ميرم توالت ولي تو هم بيا پشت در توالت رِنگ بگير و دست اسپانيولي بزن صدا نياد بيرون من راحت کارم رو بکنم:wink.
اميد: نه بابا ديوارهاي توالتش کلفته فکر نکنم مشکلي پيش بياد بعدشم آروم آروم ولش بده
evil!!!
من: نه آخه سوزني نيست که مثل توپ ميترکه:whatchutalkingabout!!!! آبروريزي ميشه.
از من به شما نصيحت حتي تو شرايط دشوار که گاز و گو* داره خفه تون ميکنه دست از دَدَر بازي برنداريد که اونم عالمي داره واسه خودش:teeth.
ويولت
سلام
ای بابا همين الان اومدم کامنت گذاشتم ها! نذاشتی جوهرش خشک بشه!
کلی خنديدم بابا.
ياد يکی از دوستان قديميم افتادم که بنده خدا يه بار همچين داستانی داشت و اتفاقا هم به عده ای از دوستان رفته بوديم بيرون. اونم برای کل روز که خلاصه هيچ راه فراری نداشت و بچه ها به شوخی میگفتن باید بریم به نوبت پشت در بشینیم طبل بزنیم تا بلکه این صدا کمی طبیعی بشه!… هيچی ديگه بعد از اون روز اين اسم روش موند!!
حالا تو هم بيکار بودی بيای اينجا بنويسی و تازه آب و تابش بدی؟!
خدا بگم چيکارت نکنه….شيطونی هااااااا راست می گی حالا من ميرم مهمونی بعدش نفخ می کنم..با وجودی که اصلا گو..و نيستم ولی نمی دونم چرا جاهايی که برای باراول ميرم وبايد خيلی کلاس جا کنم اينطوری ميشم
سلام كلي حال كردم با متنت شاد باشي دختر
جلو اقایون دم از کلاس نزن که همه از دم بدون عذر موجه …وزون بدفر.خلاصه ابجی راحت باش.
اولا سلام.دوما من امروز با يه حال کاملا رويايی عاشقانه و رومانتيک (همه نقاشها همين طورن)چشمک…از اين بارون زيبا و هوای ملس اومدم بهت بگم جات اينجا خاليی دوست جونم!!!(چون اينجا روزهای بارونی عين شماله)کاش بوددی يه حالی به حولی؟!…. حالا خودت حال من و بعد از خوندن اين افاضات تصور کن.؟! تو ديگه روت ميشه به روی ما نگاه کنی؟خدا خفت کنه؟!
سلام عليکم
خیلی خندیدما
به این می گن زندگی در شرایط سخت!
بابام تعریف می کنه که یه بار تو یه مسافرتی که با دوستاش رفته بوده.یکیشون مسموم میشه. البته می گفت به روی ودش نمی آورده و می گفته طوریم نیست .که اینام سوار مینی بوس میشن واسه شهر بعدی. می گفت وسط راه بودیم که دیدیم یه بو هایی بلند شده و این دوستمون هم داره سوت بلبلی می زنه واسه خودش!
برم به ترکا بگم امروز اين دور و برا پيداشون نشه!(چشمک)
اوا چرا اينطوری شد؟ خودت یه کاریش بکن!
چشم همين الان.
حسن جون روزي چند تا نظر مي دي؟ تقلب نكن داري از من جلو مي زني. چه وضعيه؟ هي ميرم ميام مي بينم حسن يه نظر داده اگه اينجوري كني بهت مي گم حسن آقاها!!!
می‌گم تا صفحه اکسپلورر رو باز کردم يه بويی اومد!!!
ويولت جان ،رفتن با اين شرايط بيرون، هم برای خودش عالمی داره
سلام
به اين ميگن لذت در شرايط شاقه.
ولی طفلک اين آقا اميد بايست اين شرايط شاقه را همراهی کنه.ولی خودمونيم ويولت تازگيها چه پررو شدي
به مريم بگو غصه نخوره .تو روت بيشتر ازاين حرفاست.
راستی حسن آقا من نميدونستم از پسوند آقا بدتون می آد…..
سلام
به اين ميگن لذت در شرايط شاقه.
ولی طفلک اين آقا اميد بايست اين شرايط شاقه را همراهی کنه.ولی خودمونيم ويولت تازگيها چه پررو شدي
به مريم بگو غصه نخوره .تو روت بيشتر ازاين حرفاست.
راستی حسن آقا من نميدونستم از پسوند آقا بدتون می آد…..
سلام. خدا بگم تو رو چی کار نکنه. و دست امید آقا هم درد نکنه برای همه همراهی هاش. دیروز پست جدیدت نمیومد. یعنی من امروز دیدمش. نمیدونم چرا ویولت اونجوری تو مخم نمیره. تقصیر خودته. اونقدر که با حرفات از خودت برای ما یه فرشته ساختی p
:
خيلی جالب بود از مطلبای اين جوری زياد بنويس(چشمک)
كلي خنديدم از پستت و از كامنتها…خيلي بامزه تعريف كردي.يادم اومد كه همكاري داشتم كه تو اتاقم كار ميكرد و هر وقت كه داشت راه ميرفت يدونه در ميكرد و من كلي حرص ميخوردم. البته اضافه كنم كه آلماني بود . اين آلمانيها براشون اينجور چيزا مسئله ايي نيست و راه براه صداي آروغ و فينشون مياد و اين در و دهاتياشون هم هر وقت عشقشون بكشه باد در ميدن. برات آرزوي يك روز بي باد و بي نفخ رو دارم. قربونت.
مرسی از کاری که کردی.
=))
از خنده مردم ویولت جان ولی در عین حال هم چه قدر بهت سخت میگذره. خدا کنه زودتر کارت با این آمپولا تموم بشه عزیزم.
سلام
جالب …. همينه ديگه …. اگه شيرينی منو ميدادی اينجوری نميشدی 
سلام مژده جون.خيلی وقت بود که به وبلاگت سر نزده بودم…شايد منو يادت نياد ولی قبلا اگه پيغام هم نيم ذاشتم مطالبتو دنبال ميکردم…سالم وسربلند باشی نازنيم….دارم با ولع ارشيو نوشته هاتو می خونم…بای بای
سلام و خنده … بقول شهره خانم اين باد بادكا براي اروپايي جماعت يك افتخار و كلاس به تمام معناست. نشانه صحت مزاجشون هست. چند سال پيش، در آخرين كنفرانس بين المللي بازسازي، همراه و همسفر تعداد زيادي مهمان خارجي عمدتاً اروپايي در سفر به مناطق جنگي بودم، معمولاً در توالتهاي عمومي( غير از هتلها) كه صفي بود، با هر صداي بلند و كوتاهي كه از اندرون توسط ايراني جماعت در ميومد، ايشان(خارجيها) با خنده و خوشحالي ضمن نشان دادن بيلَخ،فرياد Ok Ok شان بلند مي شد و به صاحب صداها تبريك مي گفتند و با حسرت از محل دستشويي بدرقه شان مي كردند. اميدوارم مال شما هم ازين نوع صحت مزاجي باشه ؛) شاد زي
چرا اينجوري شد؟ شرمنده، بي تقصيرم…
ويولت جان توی اين هيری ويری نفخ . نوشابه خوردنت ديگه چی بود؟
کلی خندیدم ……….قربونت برم با این قلمت
کلی خندیدم ……….قربونت برم با این قلمت
فکر کنم همه از این خاطرات داشته باشن مرسی از جسارتت خانومی
من از اين متنای بقول تو کثافت خوشم مياد!يه مواقعی ميچسبه خوندنش!!
يکی تعريف ميکرد تو سربازی،گروهبانه اومده بگه: گوش به موزيک!!(توجه کن با قدرت بیان شده..)
گفته : موش به گوزيک!!
ويولت جونم .. خيلی شادم کردی ،مرسی آبجی !
… من دوستمو گم کردم )):
حالا چه کار کنم؟.. <“: D: اینم پیام بازرگانی بود
در گو . . لذتيست که در نگهداشتنش نميباشد .
ببين با اين متنت چقدر روی همه رو باز کردی ها! معلومه از اين حرفا توی دل همه هست و فقط کسی روش نميشه که شروع کننده بحث باشه!
ويولت جون عرق نعناع چرا نخوردی؟ آب رو آتيشه! تا حد امکان کورتن استفاده نکن. من ۴ سال پیش ۴ تا خوردم و هنوز که هنوزه دارم از عوارضش میکشم. البته بعضی وقتها چاره نیست
آسمون جون ويولت كه اسهال نبود عرق نعناع بخوره!!! تجويز اشتباهي نكن كه! با اجازه ويولت به حسن نظراتتو توي سايت بي بي سي حوندم. هر جا ميرم تو هستي كه!
سلام ويولت جون
من هم يه همچين مشکلی برام ژیش اومده اون هم سر جلسه امتحانی که همه دورو بریهام پسرهای همکلاسم بودند با این تفاوت که چونم امتحان سر صبح بود وصدای معده خالی ام بود که بدجوری قار و قور میکرد. خلاصه تو اون سکوت تصور کن من چی کشیدم! مجبور شدم ۴ کلمه نوشته و ننوشته برگه رو بدم و برم و نتیجه امتحان هم معلومه دیگه ۱ شدم !!!!!!!!!!!
خوشم مياد كه تحت هر شرايطي روحيه خوبت رو حفظ مي كني و از لحظه هات لذت مي بري.بهترين آرزوها رو برات دارم.سلامت باشي.