عجب خدایی داریم!

صبح که رفتم بالا صبحانه بخورم ديدم چشماي مامان اشک آلوده هم تعجب کردم هم کمي نگران شدم
من: چي شده گريه کردي؟
مامان: آره خيلي نگرانم نگران شهروزم(برادر کوچيکم)
من: چي شده مگه؟ تو سربازخونه اتفاقي افتاده؟
مامان: نه چند وقته ميگه چشمم هاله داره و دور اجسام رو با هاله ميبينه.
من: خوب بفرستش دکتر ببين چي شده.
مامان با گريه: ويولت اگه ام-اس باشه من چيکار کنم؟ مگه تو هم نمي گفتي دوبيني داشتي.
بند دلم پاره شد صبح اول صبحي:confused.
من: من دوبيني داشتم هيچ وقت اجسام محو يا با هاله نمي ديدم خوب دکتر چي گفته؟
مامان: گفته شماره عينکت بالاتر از شماره چشمته و نمره عينک رو عوض کرده.
من: گفته خواهرم ام-اس داره بيشتر دقت کنه؟
مامان: نه من هيچ حساسيتي به خرج ندادم به رويش هم نياوردم نگران نشه.
حرصم گرفت از اين همه اهمال کاري ولي خوب مادره و نگران نميشه بهش حق نداد از تشويش اذهان عمومي گريزونه.!!!:embaressed
من که ديگه يه پا دکترم: خوب عينکش رو که عوض ميکنه بهش تا دو هفته هرروز يدونه B1 بده اگه برطرف نشد بايد ببريمش دکتر مغز و اعصاب الان هم خودتو ناراحت نکن هنوز چيزي نشده که رفتي پيشواز هروقت تشخيص ام-اس دادن اون وقت اینقدر زمان داری واسه ناراحتی و غصه خوردن انوقت تا میتونی حرصش رو بخور نه جلو جلو تازه ايدز نيست که. اگه روحيه اش رو حفظ کنه هيچ اتفاقي نميوفته يعني من نميذارم که طوري بشه مگه شهر هرته؟ اون موقع که من مبتلا شدم هيچ دارو خاصي براش نبود حالا که تا يکي دوسال آينده درمانش هم مياد پيشگيري ميکنيم تا درمان بشه.
همه اينها رو براي حفظ روحيه مامان گفتم ولي از صبح ذهنم ريخته بهم ميگم اگه اين لعنتي باشه چي؟ شهروز ميتونه مثل من مقاومت کنه؟ ميتونه روحيه اش رو حفظ کنه؟ ميتونه طبق مثل معروف يکي بزنه در کونش و راه بره؟ انگار نه انگار باشه؟ چقدر تو آينده هممون تاثير ميذاره؟ اعتراف ميکنم هروقت با عدم درک يا بي مهري اطرافيانم بخصوص برادرهام روبرو شدم و دلم رو شکوندن تنها چيزي که براشون خواستم اين بوده که فقط يکروز به حال من دچار شن بفهمن يمن ماست چقدر کره داره ولي خدا به سر شاهده براي شهروز اين رو نخواستم چون هميشه يار و ياورم بوده امام رضاي بي معرفت طلبيدي ولي يه کوه غصه و شک گذاشتي رو دلم که رو پات بيفتم و التماست کنم؟خيلي بي معرفتي باشه اينم روش اينکار رو ميکنم ولي فقط بخاطر شهروز ميدوني که حتي واسه خودم هم اينکار رو نکردم.
بخشکي اي شانس که تا مياد خورشيد زندگيم يکم درخشان تر بتابه ابرات رو ميفرستي سروقتش.
پيوست: از جميع آشناها و فاميل گرامي که اينجا رو ميخونن خواهش ميکنم خونه زنگ نزنين واسه پرس وجو يا به خودم زنگ بزنين يا ايميل ممنون.
ويولت


نظرات شما


  1. اميد در 04/05/12 گفت :

    سلام ويولت عزيزم
    خودت رو ناراحت نکن . مطمئنم که چيز مهمی نيست.خوب شماره عينکش اشتباهه. مگه هر کس شماره عينکش اشتباه باشه ام-اس داره؟؟؟؟!!!!
    هممون با هم دعا می کنيم که داداشت صحيح و سالم باشه و اين فقط يه سوء تفاهم کوچيک باشه Smile


  2. مژگان در 04/05/12 گفت :

    خدا کنه که همش فکر وخيال باشه وواقعيت پيدا نکنه


  3. هیلا در 04/05/12 گفت :

    ((: دختر این فکرا چیه میکنی؟؟؟ هزار دلیل ممکنه باعث مات شدن دید بشه : چرک خفیف – غلیظ شدن مایع تو این زلالیه – انواع ضعیفی چشم …تازه من دکتر نیستم اگر نه بازم ردیف میکردم. حالا از این باغ پر گل!!! گیر دادی به ام اس؟! تازه به قول خودت دواش هم که اومده! من یاد گرفتم به امروز فکر کنم … فردا کیلو چنده؟ توکلت به خدا باشه بابا


  4. پرند در 04/05/12 گفت :

    دعا می کنم که هيچ مشکلی نداشته باشه و مطمئنم که چيزی نيست. تو هم مواظب خودت باش و روحيه تو حقظ کن نازنين.


  5. هادی در 04/05/12 گفت :

    سلام سوم بشم بعد بخونم


  6. هیلا در 04/05/12 گفت :

    جوجه خندم انداختیا ((: عین خودم کللت خرابه ((:


  7. هادی در 04/05/12 گفت :

    ويولت خيلی ناراحت شدم ايشاالله که هيچی نيست


  8. ويولت در 04/05/12 گفت :

    حرف همتون درسته و ممنونم از محبتتون آخه واسه کسی که سابقه بيماری ام-اس تو خانواده اش هست و همچين مشکلی پيدا ميکنه اولين احتمال به ام-اس نازنين ميره.(خوبش رو بگم جری نشه باز بيفته به جونم)


  9. مزيم در 04/05/12 گفت :

    تو که شدی از مادرت بد تر؟!ول کن بابا تو که بايد يادگرفته باشی اين جور فکر ها مثل خوره چه به روز آدم ميارن… با خودت و ديگران اين کارو نکن .مواظب بقيه هم باش .می دونم سخته.


  10. سها در 04/05/12 گفت :

    بابا اين فکرا چيه می‌کنی؟ هزارتا دليل برای هاله ديدن هست. تو رو خدا از اين فکرا نکن. اوضاع خودت دوباره به هم می‌ريزه ها.


  11. جوادمنطقی در 04/05/12 گفت :

    سلام ويولت خانوم
    منم اميدوارم که مشکلش جدی نباشه. البته من متوجه نشدم که ديدن هاله چه مشکلی می تونه ايجاد کنه. چون من يه دوست دختری داشتم که اسمش هاله بود و هر وقتم ميديدمش کلی خوشحال ميشدمSmileSmileالبته الان توی کاناداست. يادش بخير.کاش ميشد بازم همه چيزو با هاله ببينمFrown
    شاد باشيد


  12. کردی در 04/05/12 گفت :

    اميدوارم موضوع مهمی نباشه. و دوباره اون خورشيده بدرخشه . باور کن خيلی برای تو و توتيا دعا مي کنم و می دونم که خيليها هم برات دعا می کنن. شايد يه روز خدا دعا های ما رو اجابت کنه.


  13. دنيز در 04/05/12 گفت :

    سلام
    نگران نباش عزيزم لااقل تا وقتی که آزمايش نکرده خودخوری نکن.ميدونی ما ضرب المثلی داريم ميگه هر بارشی باران نيست.مشکل برادرت هم انشاالله هم ام اس نيست.
    ما هم براش دعا ميکنيم.
    منتظر خبر خوشی ازت هستيم.


  14. پریوش در 04/05/12 گفت :

    سلام و صد سلام.منهميشه مطالب جالب و اموزنده ی شمارا می خوانم و عرض پوزش که نتوانسته بودم برايتان کامن بگذارم..در هرصورت از ته دل ارزومی کنم برای برادر محترمتان مشکلی پيش نيامده باشد..وبدرود


  15. پریوش در 04/05/12 گفت :

    سلام و صد سلام..از ته دل دعا می کنم مشکلی برای برادرمحترمتان پیش نيامده باشد…و بدرود


  16. دختر كولي در 04/05/12 گفت :

    سلام عزيزم … می‌خواستم زنگ بزنم بهت ولی نمی‌خوام ناراحت شی … فکر کنم تو هم داری زود قضاوت می‌کنی … مطمئنم که چیز مهمی نیست به هر حال اگه کاری از دست ما برمياد بگو … از چشم پزشک تا ….


  17. من تا حالا خودم چند بار همين جوری شدم ولی رفتم دکتر گفته بخاطر شماره چشمته…دختر عموم هم ام-اس داره…ايشالا خيره…


  18. رويين در 04/05/12 گفت :

    سلام ويولت عزيز ، اميدوارم که چيزه خاصی نباشه


  19. آورا در 04/05/12 گفت :

    سلام. بهت قول ميدم خستگی چشم همراه با الودگی و تغيير نمره چشمه. بابا ناسلامتی ۱۲ سال عينکی بودم. بد به دلت را ه نده عزيز


  20. حقوقدان در 04/05/12 گفت :

    ای بابا هر گردی که گردو نيست . ده تا دليل ممکنه برای تار ديدن وجود داشته باشه
    به خداتوکل کن
    همه چيز درست ميشه


  21. شهلا در 04/05/12 گفت :

    ۱به دلت بد راه مده / دل بد مکن
    ۲ این اگر برای اونی باشه که تو فکر میکنی اینجوری نمیاد که روی یک چشم تاثیر میگذاره
    ۳ اگر برادر تو باشه که باید صبر و تحمل و مقاومت را ازت یاد گرفته باشه
    امروز پس از مدت زیادی دوبراه داشتم خفه میشدم یه چیز کوچولو پرید تو گلوم و …..
    ولی خفه نشدم که
    فدای تو مراقب خودت باش عزیزم فکر و خیال زیادی هم میدونی که برامون خوب نیست و نباید منقی فکر کنی ….
    تا درودی دگر بدرود.


  22. حسن در 04/05/12 گفت :

    سلام عليکم
    ای امام رضا! ويولت داره می آد سراغت، نشنوم هواشو نداشتی. نبينم ناراحت برش گردوندی! (دعای پيش از سفر،باب پنج،يکی دوصفحه مونده به وسطا)
    توکلتون به خدا باشه. من که مطمئنم طوری نيست. احتمالا از خستگی و بالا رفتن نمره عينکه.
    شهروز خودش چی می گه؟ ناراحت که نيست؟


  23. فندق در 04/05/12 گفت :

    سلام.
    فقط يک چيز را با اطمينان ميتونم بگم. ميدونی که فندق تا مطمئن نباشه اظهار نظر نميکنه.
    ام اس مسری نيست و ارثی هم نيست. ديدن هاله در چشم هم نميتونه دليل موجهی برای ام اس باشه. هر چند نميشه رد هم کرد. پس در نتيجه نميشه تا جواب ام آر آی را نديد نظر هم داد.
    ولی من که فکر ميکنم درد سربازيه. شايد اگر در نسخه اش چند روز مرخصی بنويسن خصوصا با اين تعطيلی هفته ديگه حالش خوب خوب بشه. ؛)


  24. توتيا در 04/05/12 گفت :

    عزيز فكر بد نكن من خودم از تو بدترم ولي به اين نتيجه رسيدم هيچوقت انطور نيست كه فكر مي كني پس فراموش كن شهروز ام اس داشته باشه و من براش ريكي مي فرستم امشب
    بوسسسسسسسسس


  25. ويولت در 04/05/12 گفت :

    واقعا ممنون دوباره لبريز شدم از عشق و محبت و حمايتتون واقعا متشکرم حالم از صبح خيلی بهتره و پشتم قرص قرصه .ممنونم


  26. سلام Smile دعا می کنم که چيزی نباشه و فقط همون شماره عينک باشه Smile


  27. اميدوارم که هيچ موردی نباشه ……..


  28. ايشالا که چيزی نيس ….


  29. sahar در 04/05/12 گفت :

    violete azizam aslan khdeto narahat nakon, motmaenam ke chizi nist,va hamash faghat ye negaraniye koochike.motmaenam


  30. زيتون در 04/05/12 گفت :

    ويولت جون آدم وقتی يکيو دوست داره وقتی مريض می‌شه هميشه فکرش به بدترين راه‌ها می‌ره. من دلم روشنه که چيز مهمی نيست..شايد چشماش آستيگمات هم شده. البته اين دليل نمی‌شه که بیماری‌ها رو سرسری گرفت.نبينم نگران باشی عزيزم!


  31. آوای دل در 04/06/12 گفت :

    ويولت عزيزم نگرانيت رو درک می کنم. خودم هم خيلی وقتها بدتر از تو هستم وقتی با مساله ای نگران کننده روبرو شدم. ولی تو مثل من نباش و جلو جلو به پيشواز نگرانی نرو. اميدوارم برای برادرت مشکل خاصی پیش نیومده باشه و با تغییر عینک نگرانی شما ها هم برطرف بشه.


  32. ساکورا در 04/06/12 گفت :

    سلام ويولت جان ،اميدوارم که هيچ مشکل خاصی نباشه .فکر می کنم هم اين تار ديدن يه چيز طبيعی باشه.راستی ويولت عزيز من يه سوال دارم می دونی اين بيماری ارثی هست يا نه؟


  33. ساکورا در 04/06/12 گفت :

    ويولت جان اين نگرانی و اضطراب برای خودت خوب نيست .حتما مربوط به نمره عينکه.نگران نباش عزيزم.خدا بزرگه


  34. bahareh در 04/06/12 گفت :

    salam azizam
    nabinam ghameto,bekhoda hichish nistesh khodeto narahat nakon narahatiye cheshm ya zaeif bodanesh enghadar roye badan tasir mizare ke had nadare , bavaram kon chon man chesham narahat bood kheili sal bish raftam doctor bad az azmayesh goftesh ke male bad ghaza khordanete ke roye cheshmat tasir gozashteh .
    pass vaghean jaye negarani nistesh vali hamegi barash dooa mikonim .
    movazebe khodet bash
    muooooch gondeh


  35. آزاده در 04/06/12 گفت :

    ويولت جان هيچ نگران نباش. دخترخاله من هم هفته پيش ديد يکی از چشماش رو از دست داده بود چون خواهرش و دوتا از خاله های ديگم ام اس دارند کلی ترسيديم ولی خدا را شکر دکتر گفت ربطی نداره و نوع علت از دست دادن دیدش با علت ام اس فرق ميکنه. اميدوارم برادرت زودتر خوب بشه.


  36. ويولت گلم از ته دل دعا می کنم که ام اس نباشه. قوی باش خانومی.


  37. شيوا در 04/06/12 گفت :

    ويولت خوشگلم اصلا نگران نباش.چيز مهمی نيست ايشالا با يه شماره عينک بالاتر درست ميشه.خودت رو ناراحت نکن و جلو جلو غصه نخور.
    راستی با اجازت توی ارکات ادت کردم.


  38. آدم در 04/06/12 گفت :

    عجب دنيای پر فراز و نشيبی. تا پست قبلی، توتيا بود که حسابی نگران بود و همه ميخواستن بهش دلگرمی بدن.
    حالا حتما نوشته آخرشو خوندی. خوب ديگه خيلی وقتها همينطوريه. آدم خيلی بيشتر از اونی که بايد و شايد نگران ميشه و ناراحت. و غصه چيزی رو ميخوره که واقعا نيست.


  39. مری مون در 04/06/12 گفت :

    ويولت جون /دل من خيلی روشنه /نمی دونم چرا ولی احساس می کنم چيزی نيست / صبور باش و توکل کن


  40. نسيم در 04/07/12 گفت :

    سلام من وقتی کسی دلم را ميشکست هميشه ميگفتم کاش ساعتی جای من بود اما بعد پشيمون ميشدم منم يه برادر دارم که بار تست ام اس داد که نميدونم چی چی خونش شبيه من بود که اين مساله داشت منو ديونه ميکرد اما نگران نباش خدا بزرگه انشااله چيزی نيست امروز برای ندونستنها نگرانيم فردا برای نبودنها ميخنديم