آمپول چهارم

ديشب رفتم چهارمين آمپول از هفت تا آمپولم رو زدم صبح که چشمام رو باز کردم و هوشيار شدم اولين جمله اي که با خودم زمزمه کردم اين بود: “خدارا شکر درد ندارم.”
بعد شروع تزريق ها حال عموميم از لحاظ راه رفتن کمي بهتره يعني حداقل سر دو قدم سکندري يا زمين نمي خورم ولي چه بگم از بقيه حالتهام آنچنان بدن درد و پوست دردي دارم که نگو يعني حتي اشاره هم نميشه بهم کرد وقتي دوش ميگيرم و ضربات آب رو پوست بدنم ميخوره دلم ميخواد فرياد بزنم. تمام مدت مثل منگها فقط خيره ميشم بدون اينکه تفکري پشت اون نگاه باشه همش حالت تهاجمي دارم کافيه کسي بيشتر از کوپنش(نه حتي بيشتر هم نه) بخواد باهام حرف بزنه آنچنان ميذارم تو کاسه اش که خودش کيف کنه حتي واسه نوشتن هم هي بايد مکث کنم تا بتونم افکارم رو جمع و جور کنم.
پوست کمرم انچنان خشک و دچار اسپاسم ميشه که ديگه حسش نمي کنم درست حالت آدمي رو دارم که از زير سينه بالا تنه اش روبريدن و گذاشتن رو طاقچه و فقط پاهاش رو اون پايين نگاه ميکنه بدون اينکه بتونه فرماني بهشون بده و پل ارتباطي بنام کمر بين اين دو قسمت وجود داشته باشهShockmg!
حالا تو اين هيري ويري پريود شدن منم شده قوز بالاقوز. وقتشه ولي به خاطر تزريق کورتن ها خونريزي انجام نميشه درد تخمدانها و نفخ و معده درد حاصل از عدم پريود و مصرف کورتن به خدام ميرسونه.
خلاصه چي بگم براتون؟ ميدونم کاري از دست کسي بر نمياد جز گذشت زمان، که اونم بخواي نخواي داره ميگذره و اين بدترين زمانهاي منو که تا حالا داشتم با خودش ميبره بايد استقامت کنم و بي خود مثل اين بچه لوسها غر نزنم الحمدلله که با اين شرايط کارم رو تعطيل نکردم حتي مرخصي استعلاجي هم نگرفتم ميدونم توقع ام از خودم خيلي بالاست ولي تا حالا از پسش بر اومدم از اين به بعد هم ميتونم حالا بعدا تعريف ميکنم تو همين شرايط اسفناک چه کارهاي خارج برنامه اي انجام دادم که خودم چهارچشمي موندم.!
پيوست: اين نوع کورتني که من دارم ميزنم با وجودي که ميل پاييني داره ولي به شدت عوارض گند و مزخرفي داره که حتي بعضي ها با تزريق اول و دوم نميتونن تحمل کنن و عطاش رو به لقاش ميبخشن.
تو اينروزا خيلي توقع نداشته باشين براتون کامنت بگذارم يا تند تند جواب ايميل هاتون رو بدم حوصله خودم رو داشته باشم خيلي هنر کردم:regular.
ويولت


نظرات شما


  1. ساني در 04/16/11 گفت :

    مقاوم باش مي گذره عزيزم. اول شدم


  2. مهتاب در 04/16/11 گفت :

    با آرزوی سلامتی کامل برای ويولت گلم و همه بيماران. از ته دل آرزو ميکنم زود خوب بشی. اميد داشته باش و مقاوم باش عزيز!!


  3. نازنين در 04/16/11 گفت :

    ويولت جان تو که اميد رو داری مقاوم هم که هستی عزيزم .کاش می شد دردت را با ما تقسيم کنی .ان شاء ا… زودتر خوب بشی .


  4. حسن در 04/16/11 گفت :

    سلام عليکم
    خودت که بلدی چکارکنی؟ به ما ها هم تو ياد دادی. پس در اين مورد چيزی نمی گم.
    امان از دست تو که تو اين وضعيت هم دست از فوق برنامه هات بر نمی داری Smile
    تنها توقعی که ازت دازم ویولت جان، اینه که زیاد به خودت فشار نیاری .درسته که خیلی قوی هستی – بزنم به تخته – اما لجبازی نکن خواهشن.اگه دیدی سختته استعلاجی هم بگیر.عیب که نیست
    خودت که می دونی چقدر عزیزی


  5. مهدی در 04/16/11 گفت :

    اميدوارم زود تر خوب شیSmile


  6. پرند در 04/16/11 گفت :

    اميدوارم زودتر اين حمله بگذرد فقط مواظب خودت باش.


  7. مريم در 04/16/11 گفت :

    الهی برات بميرم…البته من اينقدر مشکلم حاد نبوده که حس کرده باشم ولی مشا به اينها رو با دوز پايين داشتم.ميفهممت.عزيزم فکر نمی کنی اشتباه ميکنی که استراحت رو به خودت حروم کردی؟ديگه حالا که دارو مصرف می کنی به خودت رحم کن.ديگه برای تو که نبايد از فوايد استراحت گفت؟!اين کار و بکن .هميشه از خودت کار کشيدن وسلامت نيم بندو به خطر انداختن افتخار نداره کله خراب؟! کله پوک؟!لجباز …


  8. ويولت در 04/16/11 گفت :

    به مريم:
    تف تو روحت(با خنده)کم فحش بده پس اميد چی بگه که کيسه بکس حرفی و عملی منه تو اين روزا!!! من ميخورم زمين لعن و نفرينش رو اون ميشنونه که نبوده منو بگيره!!!


  9. هادی در 04/16/11 گفت :

    سلام ويولت همين که حالت خوب باشه و اينجا بنويسی برای من که بسه


  10. پرگلک در 04/16/11 گفت :

    حسابی مراقب خودت باش خانومی


  11. نسيم در 04/16/11 گفت :

    سلام گاهی بی حسی کمر درحالی که پاها قدرت راه رفتن دارند بهتر از راه نرفتنه اينطور نيست ؟


  12. هاله در 04/16/11 گفت :

    نع … هر چی سرت گرمتر باشه بهتره به نظر من. یاد پدر به خیر. همیشه میگه تو که باید این ایام سخت رو تحمل کنی پس با خوشحالی تحمل کن! باور کن وقتی اینو بهم میگه دلم میخواد اول اونو و بعدم خودمو جر بدم. Big Smile


  13. آوای دل در 04/16/11 گفت :

    ويولت عزيز قبل از هرچيز برات آرزوی سلامتی و بهبودی کامل دارم.
    به نظر من هم تا جايی که بشه سرت گرم باشه و مشغول باشی بهتره. چون باعث می شه کمتر به مشکلات فيزيکيت توجه کنی. ولی اين مشغوليت بهتره با استراحت و تقويت قوای جسمی هم همراه باشه.
    هروقت هم کلافه شدی و خواستی با کسی دعوا کنی و بزن بزن راه بندازی راحت باش و کارت رو بکن. ما هم تحمل می کنيم و صدامون هم در نمی آد.
    ولی به حسابت می ذاريم و بعد وقتی حمله رفع شد و روبراه شدی دوبله باهات حساب می کنيم! Smile


  14. آوای دل در 04/16/11 گفت :

    راستی من هم هروقت زیادی حالم خوش نباشه، به آدمهای دور و نزديک که هيچی به در وديوار و وسایل خونه هم گير ميدم و پاچه زمين و زمان رو می گيرم!!!
    مثلا وقتی دستم محکم به در می خوره و آه از نهادم در می آد یک لعن و نفرین جانانه که بهش می کنم همچین دلم خنک می شه که نگو. راستش این روش خیلی هم موثره. چون در و دیوار آدم نیستن که بخواد بهشون بر بخوره وبعدا آدم از روشون خجالت بکشه! Smile
    اين وقتها هم همسر جان مثل آقا اميد شما بهترين کيسه بوکس حرفی و عملی من می شه! خدا خيرشون بده Big Smile


  15. پيمان در 04/16/11 گفت :

    سلام خوشحالم که بهتر شدی ان شالهه بهمين زودی خوب خوب خوب خوب … بشی


  16. دختر كولي در 04/16/11 گفت :

    جانم به اين اراده … اميدوارم زودتر سرحال شی عزيزم


  17. آدم در 04/16/11 گفت :

    بابا روی ما که کم شد.
    اين چيزا تعريفشم سخته چه برسه به تحملش ولی ميبينم که کارت درست تر از اين حرفاست.
    درضمن مواظب باش در مورد استفاده از رفيق به عنوان کيسه بکس رعايت احتياطهای لازمه رو داشته باش که يوقت اثر کبودی نمونه. چون باز یکی مثل خودت ممکنه شک کنه!!


  18. مهاب در 04/16/11 گفت :

    اين دوره درد و رنج نيز بگذرد. درد و خوشي توأمان خوشتر است. سلامت و شاد زي


  19. مهاب در 04/16/11 گفت :

    به حسن آقاي گل؛ ايميلي كه داده بودم، لابد به ايميل غير فعالتان نرسيده… بهار آفرين؟ شاد زي


  20. مريم در 04/16/11 گفت :

    کله خراب خودت ميگی نيست که بشنوه…تازه شايد اون بيچاره صبر عيوب داره!تازه بقيه فحشها به خاطر شرم حضور از جمع باشه طلبت .فعلا همون کله خراب بسته؟!


  21. صبا در 04/16/11 گفت :

    ویولت جان حرف اضافی نگم وفقط اینکه امیدوارم زودتر این درد ها بپره و بره وخوب بشی .تنها کار من هم امید و ارزو ی خوب شدن داشتن و فرستادنش برای تو هست.


  22. ساني در 04/16/11 گفت :

    حسن جون استعلاجي كه سه روز بيشتر نمي دن. اميدوارم خوب بشي كه مرخصي استحقاقي ها رو هم براي شادي و تفريح صرف كني


  23. سلام Smile من کاری جز دعا نميتونم بکنم … اميدوارم زودتر خوب بشی Smile


  24. دنيز در 04/16/11 گفت :

    سلام
    عزيزم به خاطر داشته باش مشکلات وسختیها با روحی توانا روبرو شد نه تنها گزندی بدان نمی رساند بلکه توانا ترشم میسازه.ما از خوودت یاد گرفتیم.پس مواظب خود باش که لازمت داریم.
    میبوسمت۰۰
    راستی حسن آقا ۱ آی دی ديگه به ما بده دلمون برات تنک شده


  25. yasi در 04/16/11 گفت :

    dashtam fekr mikardam age kasi ke ms dare biad o inja ro peyda kone cheghadr barash mofideee…chon kasio peyda karde ke alave bar inke ye vajhe moshtarak ba ham daran ,,,koli ham adame bahal o khosh akhlagh o saboor o omidvaroo ba roohiyas..vilolet jooonam ishala ke zoode zoode zood khob beshi…biay baramon benevisi ke chi kara mikoni o ma ham delemon shad sheKiss
    shad bashi


  26. يه دوست در 04/16/11 گفت :

    ويولت جوووووووون. دوستت دارم. يه وقت نگی که نگفتی Smile


  27. سلام ويولت خانوم! … اميدوارم اين دوره زود بگذره در ضمن انتظار ما از شما جز خوب شدن و خوب بودن چيز ديگه ای نيست! مواظب خودتون باشين…


  28. جاسمين در 04/16/11 گفت :

    سلام عزيزم
    وبلاگت رو خوندم (حتی تقريبا تمام آرشيو رو )خيلی زيبا مينويسی.من که واقعا جذب شدم.
    ضمنا ممنون از اطلاعاتی که در مورد بيماريت ميدی ! پسر عموی من هم تازگيها اين بيماری رو گرفته ولی من هيچی درباره اش نميدونستم .
    خوشحال ميشم به وبلاگ من هم سر بزنی.


  29. زیتون در 04/16/11 گفت :

    ویولت عزیزم..می‌دونم مثل همیشه از پسش بر میایSmile
    راستی هیچ می‌دونی کیسه‌ی بکستیم؟Smile بیا بزن..البته اگه جرأت داریSmile


  30. سلام . خوشحالم که بهتر شدين. بابا ما روحيه خوب ميخوايم. موفق باشی و شاد


  31. مهديه در 04/16/11 گفت :

    سلام عزيز.خوبی؟خيلی زياد دلم ميخواست پيشت بودم.سعی ميکنم تو اولين سفر به تهران بهت سر بزنم.اخه من کرمان زندگی ميکنم.تو بايد خيلی زياد تمرين تعادلی و تقويتی کارکنی.در اين صورت عوارض حمله به حداقل میرسه.


  32. gita در 04/16/11 گفت :

    azizam khaili moteasefam ke halet khoob nist,…..
    albate in roza aksare M.Siha hale khoshi nadaran[ta oon jaii ke man etela daram]az jomle khodam


  33. شهره در 04/17/11 گفت :

    برات مثل هميشه بهترينها رو آرزو دارم و ميدوني كه چقدر بهت بخاطر استقامتت احترام ميگذارم. پايدار باشي نازنين.


  34. رويين در 04/17/11 گفت :

    ويولت عزيز سلام، اميدوارم هرچه زودتر حالت خوب بشه.


  35. رويين در 04/17/11 گفت :

    ويولت عزيز سلام، اميدوارم هرچه زودتر حالت خوب بشه.


  36. حقوقدان در 04/17/11 گفت :

    ويولت عزيز
    کسی رو ميشناسم که مدت ۲۰ ساله که داره با اين بيماری دست و پنجه نرم ميکنه و شايد به جرات بتونم بگم که جزء اولين کسايی بود که اين بيماری روشش شناسايی شد . يادمه اونوقتها اسم بيماری اونو دکترها نميدونستن ولی هنوز پابرجا < محکم و استوار داره زندگی ميکنه . پس مقاوم باش و اميدوار که هرکس اميد به زندگی داشته باشه زنده ميمونه و بس
    موفق باشی