پارتی

پنج شنبه جاي همه اونهايي که اهلشن خالي رفتم مهموني، اولش موندم چي بپوشم ديدم راحتي خودم از تيشان پيشان کردن مهمتره براي همين يک تي شرت جيغ نارنجي (اميد براي اينکه از عزا درم بياره که ديگه مشکي نپوشم برام خريده) با شلوار لي پوشيدم و رفتم ميانگين سن مهمونها بيست دو يا سه بود قرار شد مامان صاحب مهموني از خونه بره بيرون و مهموني رو بسپاره دست من حسابي مامان بزرگ جمع بودم اگه ميخواستم خيلي خانمانه لباس بپوشم بيچاره ها سنکوپ ميکردن Shockmg!!! قبل از شروع مهموني يک نصفه اگزاسپام خوردم با خودم گفتم توروخدا ببين نصفه قبلش رو تو مسجد مراسم ندا خوردم که زياد اذيت نشم اين يکي نصفه اش رو تو مهموني :whatchutalkingabout!!! فاصله غم و شادي به مو بنده .
بعد از مدتها اينقدر رقصيدم که حد نداشت هم موزيک هايي که ميذاشتن خيلي قر دار و با حال بود هم همرقصام يکي از دوستام با شوهرش بود که خيلي خوب کنترلم ميکردن يعني دوستم جلوم واستاده بود که اگه از جلو تعادلم رو از دست دادم بگيرتم شوهرش هم يک دستش رو حائل پشتم نگه داشته بود که اگه برگشتم عقبکي بگيرتم واسه همين با خيال راحت تا تونستم ورجه وورجه کردم (واقعا داشتن دوستاي خوب نعمتيه) کلي تيپ ها و قيافه هاي دختر و پسراي نوزده بيست ساله برام جالب بود قر و فري که به موهاشون داده بودن و مدل رقصيدنشون.
يک پسري هم گير داده بود که باهام برقصه(احتمالا با اون لباس تين ايجريم حدس نزده جاي مامان بزرگشم:shades) بهش گفتم ببين رقصيدن با من آداب مخصوص داره همينطور الا بختکي نيست که :teeth! گفت چطور؟ گفتم اولا بايد گوشه برقصيم که کسي به من نخوره معلق شم بعدشم بايد پشتم صندلي باشه هروقت لازم شد روش بشينم بعدشم زياد نبايد جم بخوري چون من فقط درجا ميرقصم بخواي دور بچرخي سرم گيج ميره فکر کنم بيچاره توبه کار شد پيشنهاد رقصيدن بهم داده:embaressed، حالا همه اين تمهيدات يک طرف وقتي بنده ميخواستم نزول اجلال بفرمايم چراغها رو بايد روشن ميکردن چون تو تاريکي مثل گربه اي که سيبيلاش رو قيچي کنن تعادل نداشتم.
از اون طرف کنترل ضبط تو دستم بود تا از يه حد صدا ميرفت بالا کمش ميکردم و جيغ همه در ميومد.
بزرگ جمع بودن هم عالمي داره ها:regular.
پيوست: براي اون دسته از فضولهايي!! :winkکه ميخوان بپرسن چرا اميد رو نبردي بگم که احساس کردم چون خودم هم کسي رو نمي شناسم و بايد تلاش کنم جمع رو درک کنم سخته اميد رو ببرم و حواسم هم بهش باشه که بد نگذره بهش اون هم با نيومدن راحتتر بود واسه همين اصرار نکردم يکي از خوبي هاي رابطه مون اينه که سريش همديگه نيستيم با اين چيزا دلخوري پيش نمياد.
ويولت


نظرات شما


  1. مهاب در 04/25/09 گفت :

    خوب… انگار لحظه ها شيرينتر ميشه…مامان بزرگي كه به ات نميياد… ولي خوب از عهده اش اومدي؛ ولي اميد… بايد آينده تو رو ( وقتي مامان بزرگ شدي ميديد)، البته اگه مي بردي… در اين وانفساي توزيع رسمي غم و غصه،و نااميدي و فرهنگ جنگي از رسانه هاي رسمي؛ از اينكه شادي، و اشاعه انرژي مثبت و شادي مي كني، سپاسگزارم، شاد زي


  2. آدم در 04/25/09 گفت :

    بَه! همون اول که رسيدم به اينجا که خونه رو سپردن به کی، باخودم گفتم اينا رو ببين گوشتو سپردن دست گربه! حالا ديگه جزئياتشو که نديديم بدونيم تا چه حد اينطوری بوده ولی من که فکر ميکنم از همون تينيجرها کم که نمياری هيچی، خودتم بايد بسپرن دست اونا!


  3. يک نفر در 04/25/09 گفت :

    ويولت عزيز سلام! بعد از مدتها به اينجا سری زدم و از اينهمه اتفاقات تلخ و شيرين شوکه شدم. به هر حال به خاطر دوستت هزار بار تسليت ميگم و به خاطر بازيابی روحيه ات هزاربار تبريک!
    یه خواهشی هم داشتم: اگه ميشه آدرس اون گروهی رو که درمان گياهی انجام ميدن برام ميل بزن. متشکرم!
    راستی تا يادم نرفته به آقا اميد هم خوش آمد ميگم.خوش باشی


  4. سلامSmile…..بزرگترين حسن رابطه شما جدا همينه که سريش هم نيستيد.راستی دلم مهمونی خواست(چشمک)


  5. مريم در 04/25/09 گفت :

    سلام عزيزم.خوشحالم که خوش گذشت……… اما در مورد پست قبلی می خاستم بگم عزيزم اگر اين داروها موثر بود مگه اين همه دانشمند تو دنيا بيکار بودند دنبال درمان ام اس بگردن؟ تازه اونها با افتخار دارو شون رو به نام خودشون ثبت ميکردن!در ضمن يادت باشه مثل اشکال مختلفی که اين بيماری داره ممکنه اثر دارو ها هم متفاوت باشه.دوست دارم.


  6. جوادمنطقی در 04/25/09 گفت :

    Smile


  7. حسن در 04/25/09 گفت :

    سلام.
    خوبه که جلوشون کم نمی آری ها!اينطوری خوبه!
    راستي اون قزصهات رو هم فکر کنم بهتره نصفشون گنی و نصفه اولشون رو دور بندازی(عجب!)
    حرف امشاسپندان درسته ولي به نظرم تو همچين موقعيت سني ديگه همينطوری بايد باشه نه؟
    با اجازه شما خدمت مهاب عزيز هم سلام دارم.


  8. پيمان در 04/25/09 گفت :

    سلام خوشحالم از اينکه خوشحالی و بهت خوش می گزره ان شالله هميشه به تفريح و شادی


  9. آورا در 04/25/09 گفت :

    سلام.خوشحالمکه کلی رقصيدی و خوش گذروندی. منم خوبم.نگران نباش.چيزيست بين خودم و خودم. حل ميشه. زمان ميخواد. تو که منوميشناسی


  10. روزبه در 04/25/09 گفت :

    در راستای نبردن دوست دختر و پسر به مهمونی مثلی هست که ميگه هيچ کی لبنياتی با خودش ماست نمی بره!!هی هی ..خوبی شما؟؟


  11. nc در 04/25/09 گفت :

    ايشالاه هميشه به رقص Smile


  12. شهلا در 04/25/09 گفت :

    جیگرتو برم من عزیز دل که عین خودم میرقصی و خیلی خوشحالم که اینقدر رئالیست هستید با امیـــد جانت ….


  13. ساني در 04/25/09 گفت :

    سلام دوباره امروز دير آپ ديت كردي من اول نشدم ): مهم نيست مهم اينه كه تو شادي و با شاديت شادي به دل همه مياري. ممنونم. موفق باشي و شاد


  14. هر چيزی آداب به خودشو داره خيی خوبه امااين يکی خيلی سخته ها واقعا جای امير خان خالی بود اونم يه حالی ببرد


  15. پائيزآبي در 04/25/09 گفت :

    ويولت جان گفتم تجارت کثيف واسه اينکه هر تجارتی که به اقتصاد کشور ضربه بزنه تجارت کثيف محسوب ميشه تجارتی که باعث بشه جامعه به جای پيشرفت روز به روز پسرفت کنه تجارت کثيف محسوب ميشه وسکه های گلد کوئست ، سکه هایی که از خارج کشور وارد میشه و اگه جلو تجارت این سکه ها گرفته نشه شدیدا به اقتصاد کشور ضربه می زنه/ تا وقتی ملت ما ياد نگرفتند برای پيشرفت کشورشون بايد منافع عمومی رو بر منافع فردی ترجيح بدن همين ميشه که ما تا آخر عمرمون بايد جهان سومی باقی بمونيم/ ممنون از اينکه سر زدی خانومی


  16. پائيزآبي در 04/25/09 گفت :

    ويولت جان گفتم تجارت کثيف واسه اينکه هر تجارتی که به اقتصاد کشور ضربه بزنه تجارت کثيف محسوب ميشه تجارتی که باعث بشه جامعه به جای پيشرفت روز به روز پسرفت کنه تجارت کثيف محسوب ميشه وسکه های گلد کوئست ، سکه هایی که از خارج کشور وارد میشه و اگه جلو تجارت این سکه ها گرفته نشه شدیدا به اقتصاد کشور ضربه می زنه/ تا وقتی ملت ما ياد نگرفتند برای پيشرفت کشورشون بايد منافع عمومی رو بر منافع فردی ترجيح بدن همين ميشه که ما تا آخر عمرمون بايد جهان سومی باقی بمونيم/ ممنون از اينکه سر زدی خانومی


  17. tutia در 04/25/09 گفت :

    aziz be fale nik begir o emtehanesh kon dar semn manam badam nemiad in karo anjam bedam wa ba ham shoru konim age mishe?f


  18. tutia در 04/25/09 گفت :

    aziz be fale nik begir o emtehanesh kon dar semn manam badam nemiad in karo anjam bedam wa ba ham shoru konim age mishe?f


  19. tutia در 04/25/09 گفت :

    aziz be fale nik begir o emtehanesh kon dar semn manam badam nemiad in karo anjam bedam wa ba ham shoru konim age mishe?f


  20. tutia در 04/25/09 گفت :

    chera emtehan nakoni man budam in karo mikardam manam age beshe delam mikhad messle to in karo shoru konam


  21. tutia در 04/25/09 گفت :

    chera emtehan nakoni man budam in karo mikardam manam age beshe delam mikhad messle to in karo shoru konam


  22. tutia در 04/25/09 گفت :

    chera emtehan nakoni man budam in karo mikardam manam age beshe delam mikhad messle to in karo shoru konam


  23. فندق در 04/25/09 گفت :

    سلام
    هميشه به خوشی مامان بزرگ. Big Smile


  24. ساکورا در 04/25/09 گفت :

    ويولت جان اين بچه های نوجون هم برای خودشون عالمی دارن . خوشحالم که کلی رقصيدی .


  25. گيسو در 04/25/09 گفت :

    خوش باشی هميشه ويولت جان جان…
    در مورد اون داروی گياهی که گفتی به نظر من تاثير چندانی نداره و اون آقا هم شايد داره تلقين ميکنه که واقعا خوب شده…نميخوام نا اميدت کنم ولی اين داروهای گياهی خيلی بحث انگيزه.شاد باشی هميشه


  26. خط آخر نوشتت معرکه بود نميدونم چرا ازش خيلی خوشم اومد.راستش منو مورچه هم سعی بر همين مساله داريم. بزرگ جمع باش ولی مورچه شما هم گناه داره .راستی سکه ها درد سر شده ولی سکه ها دست گنده ها نمی يوفته هر چند بهتر که من ندارم


  27. هادی در 04/25/09 گفت :

    هميشه خوش باشيد. جدا زندگی همينه.


  28. رويين در 04/25/09 گفت :

    ويولت عزيز اميدوارم هميشه در شادی و شادکامی باشی..


  29. amirhossein در 04/26/09 گفت :

    خوب از قرار معلوم رسمآ خوش میگذره…من نمیدونم این سوالاتم رو چه جوری ازت بپرسم؟بابا مهم به خدا…


  30. حميدرضا در 04/26/09 گفت :

    سلام..اميدوارم خوش گذشته باشه حالا اين جمع حرف گوش کن بودن…موفق باشی


  31. امير در 04/26/09 گفت :

    سلام …اول از ته دل دعا ميکنم که يه شب بخوابين صبحش که پا شدين ببينين که خوب خوب شدين …اين ارزو شده يکی از وردای زبونم که هميشه قبل از خواب از خدا میخوامش …یعنی یه جورایی اگه این دعا رو پیش خودم تکرار نکنم اصلا خوابم نمیبره..من زنم تقريبآ ۴ ساله که ام اس داره و تمام اين حالتهایی که ویولت داره میگه چه از نوع رقص یا گیجرفتن یا……عینآ تداعی میشه برام . خیلی خوشحالم که یه وبلاگ عالی که یه چندوقتیه شده یه قسمت از زندگیمو پیدا کردم …اول بخاطر اینکه یه سری از اطلاعاتی که بايد حتی از اينور اوونور گدائی ميکردم به راحتی هم از نوشتهای ويولت وهم ازکامنتهای دوستای خوبش (که هنوز هیچی نشده احساس نزديکی بهشون ميکنم )دستگيرم شده .دوم اينکه بيتعارف ميگم چه ويولت چه همه بچه هايی که اينجا کامنت ميذارن جدا از اينکه اين بيماری و دارن يا نه ..نوع نگاهشون به زندگی ناخوداگاه ادمو تحت تآثیر قرار میده و احترام ادمو برمینگیزه … خلاصه من يکی که برام اينجا شده يه مدرسه دوست داشتنی.


  32. سلام عزیز جان امید که همیشه شاد باشی و سرزنده. امیدوارم از کامنت قبلیم ناراحت نشده باشی اگر چه من همیشه تو حرفام یه ذره واقعیتهارو تند و زننده میگم
    من و همه شمارو همیشه شاد و سرحال میخواهیم
    موفق باشی


  33. مژگان در 04/26/09 گفت :

    کاش برای فضولهايی مثل من بيشتر از پارتيت می گفتی واينکه اميد کيه ؟؟؟


  34. مژگان در 04/26/09 گفت :

    کاش برای فضولهايی مثل من بيشتر از پارتيت می گفتی واينکه اميد کيه ؟؟؟


  35. آبچينوس در 04/26/09 گفت :

    پارتي بازي ؟!
    خوب بازي ايه. هميشه به پارتي بازي.خوش باشي خواهر!