غم و شادی

وقتي کامنت هاي قبليتون رو خوندم به فکر فرو رفتم. ببينيد من اگه يک چيزي حالا به ظاهر منفي مينويسم دليل بر اين نيست که روز و شبم رو دارم با اين افکار ميگذرونم، نه.اينها فقط چکيده ايي از هزاران فکريه که به سر هر کسي ممکنه هجوم بياره حالا براي من شايد يک کمي بيشتر از بقيه باشه.
تو زندگيم با بلاهايي که سرم اومده که هر کدومش واسه يک کلّه بسه Shockmgياد گرفتم که تو هيچ مسئله ناراحت کننده اي گير نکنم و حتي دلم رو به شاديها و خوشيهاي زود گذر هم خوش نکنم که اين نيز بگذرد خواهد بود…:regular
هيچوقت تو اوج ناراحتي لبخندم رو فراموش نکردم که اين شايد يکي از ضعفهام باشه چون تو اوج عصبانيت مي خندم و طرف مقابلم به واسطه همين خنده بي مورد جديم نمي گيره.
هشت ماهه که هروز دارم مينويسم و بعضي از شما عزيزان از روز اول باهام بوديد با ناراحتيم اشک ريختيد و با خنده هام خنديديد اجازه بديد اينجا صفحه خصوصي دلم و افکارم باشه هرچند که بعضي مواقع ممکنه رنگ غم و منفي بودن به خودش بگيره ولي مطمئن باشيد که بلد نيستم آدم منفي باشم صدبار هم بخورم زمين بلدم چه جوري از جام پاشم و خاکم را بتکونم.احتياج دارم که بنويسم چون به واقعه ديدم که بعد از نوشتن ناراحتيم کمتر میشه انگار با اينکار همشو ميريزم بيرون و سبک می شم.
مثلا در مورد مطلب تو سری اين ملکه ذهنم نيست که يک درد بي درمون ديگه مياد سراغم ولي خوب چيزه که بهش فکر کردم و دلم خواست بنويسمش فقط همين و همين.
يکبار که از اميد دلگير بودم اين شعر رو برام ايميل زد اينقدر به دلم نشست که نگو، خواستم شما رو هم در اين احساس خوبم شريک کنم:
از دوست به هر چيز چرا بايدت آزرد
کاين عشق چنين باشد گه شادي و گه درد
گر خوار کند مهتر خواري نبود عيب
گر باز نوازد شود آن داغ جفا سرد
صد نيک به يک بد نتوان کرد فراموش
گر خار بينديشي خرما نتوان خورد
او خشم همي گيرد تو عذر همي خواه
هر روز به نو يار مي نتوان کرد

ويولت


نظرات شما


  1. آورا در 04/14/08 گفت :

    اميدوارم هميشه بتونی به همين راحتی و سادگی و زيبايی حسهايت را بنويسی و ترس از خوانده شدن و يا قضاوت و نقد شدن تو را در نوشتن حسو فکرت دچار ترديد نکند..ميدونی که به قلمت حسوديم ميشه و به صبرت و به قدرتت. مراقب خودت باش دوست من


  2. آندرومدا در 04/14/08 گفت :

    اگه بدونين اينطوری نوشتنتون چقدر به درد بعضيا می خوره…


  3. امیرطلا در 04/14/08 گفت :

    علاوه بر نوشته‌هات، اگه کتکمون هم بزنی و خالی بشی من که راضيم!!! البته من هم برای خالی شدن خوب کتک می‌زنم!!!! Smile


  4. ويولت عزيز شعر بسيار زيبايی بود..ما در شاديها و غمها باتو هستيم…شاديهايت افزون باد…


  5. پرنيان در 04/14/08 گفت :

    سلام عزيزم. می خواستم بگم زياد سخت نگير. همه چی می گذره..


  6. سارا در 04/14/08 گفت :

    ويولت عزيزم
    سلام
    يه مدتی نبودم . همه پست ها رو تا جايی که اسکرول اجازه می داد خوندم .
    متاهل شدی ؟


  7. ذهن سيال در 04/14/08 گفت :

    ممنون که ما رو در احساستت شريک می‌کنی!


  8. دختر كولي در 04/14/08 گفت :

    از ديد عميقت لذت می‌برم … اينکه بعضی از دوستان خواننده رو يک نوشته قضاوت می‌کنند خیلی پیش میاد ولی اينکه وبلاگنويس‌های عزيز هم همين اشتباه رو می‌کنند تعجب می‌کنم که اونا دیگه چرا؟ شماها که خوب میدونین نوشته‌های آدم مال یک لحظه و ماکزیمم یک روزه …چون اين مشکل من هم هست فکر می‌کنند اگر مثلا دو تا کلمه غمگين بنويسيم يعنی از صبح تا شب داريم گريه می‌کنيم و اصلاْ فلسفه فکری ما بر مبنای اين دو تا جمله پايه‌ريزی شده … اميدوارم از حرفام کسی ناراحت نشه ولی به هر حال برات خيلی خوشحالم ضمناْ قدر اين اميد زندگيت رو بدون … ببين چند باره گفتم


  9. چرتينكوف در 04/14/08 گفت :

    دزديديم شعر مورد نظر را . جالب همي بود Smile


  10. مهاب در 04/14/08 گفت :

    … البته كه اينجا محل دلنوشته هاي خودته، و حتماً مخاطبيني نظير من، بهره مند مي شويم، و غم و شادي ات را به جان و دل حس مي كنيم و همراهيم. و شعر بجاي اميد، آرامبخش دلهاي همگي مان خواهد بود، كه در اين روزگار پلشت، هنر بزرگي است كه با انواع مشكلات، روبرو شويم، و هنر بزرگتر آنكه، تو مي تواني، با تمام ناراحتي هايت، لبخند زيبايت را پيشكش دوستان و مخاطبينت كني… آورا خانم حسوديشان ميشه، با جسارت عرض ميكنم، كه حالَت، غِبطه خوردني است، لابد منظور ايشان نيز، غِبطه به قلمتان بود نه حَسَد…شاد باشي و احساس زيبايت مستدام باد


  11. ويولت در 04/14/08 گفت :

    به افتاده تر از سايه عزيزم:
    آدرس ايميل جدید ت رو بده نازنين.بيست هزار بار


  12. amirhossein در 04/14/08 گفت :

    سلام:
    آخ خانوم خانوما نميدونی چقدر دوست دارم مشکلت حل شه…


  13. ياسی در 04/14/08 گفت :

    سلام ….فقط می گم..تو هر جوری باشی ..چه غمگين..چه خوشحال …بازم همون ويولتي که همه ميان و وبلاگشو می خونن…نظر هم که بدن …ناراحتم که بشن …غر غرم که بکنن…اينجا هنون ۴ ديواری اختياری معروفه….KissKiss


  14. آوای دل در 04/14/08 گفت :

    سلام خوشگل خانم.
    هرجی دل تنگت خواهد بگو. حتی اگه کمکی هم از دست ما ساخته نباشه ولی تا دلت بخواد گوش شنوا داريم.


  15. پيمان در 04/14/08 گفت :

    سلام ويولت عرزيز تو هر زمانی هر حرفی داری بگو چه غمونه باشه چه شادونه (چشمک) با جون و دل می خونيم و اگر کمکی هم از دستم بر مياد کوتاهی ندارم.
    در ضمن بچه ها اگه تونستيد امروز حتما به وب لاگ من سر بزنيد يه آمارگيری که دوست دارم شما ها هم جزء اون باشيد.


  16. پيمان در 04/14/08 گفت :

    سلام ويولت عرزيز تو هر زمانی هر حرفی داری بگو چه غمونه باشه چه شادونه (چشمک) با جون و دل می خونيم و اگر کمکی هم از دستم بر مياد کوتاهی ندارم.
    در ضمن بچه ها اگه تونستيد امروز حتما به وب لاگ من سر بزنيد يه آمارگيری که دوست دارم شما ها هم جزء اون باشيد.


  17. افتاده ترازسایه در 04/14/08 گفت :

    سلام ویولت عزیزم
    برات یه ایمیل فرستادم. اگه گرفتیش بهم بگو.
    از نوشته های زیبات که از دل نازکت برخواسته خیلی لذت بردم.
    شادو شادکام باشید.


  18. ويولت در 04/14/08 گفت :

    به افتاده تر از سايه عزيزم:
    تا به اين لحظه من هيچ ايميلی ازت نگرفتم لطفا يکبار ديگه بزن یکی از بچه ها ایمیلی برات به آدرس من زده که من برات بفرستم خلاصه این امانتی رو دستم باد کرده بدجور.


  19. آبچينوس در 04/14/08 گفت :

    ببينم کلّه تو….
    اوه اوه اوه جاي بلا ها رو ببين تورو خدا…
    الهي که اين دردو بلا ها بخوره تو کله بدخواه مدخواهات.
    —————–
    البته خوب اينم يه راحيه براي لاغري !! يعني اگه آدم اينجوري سبک ميشه که خوب خيلي راحت تر از رژيمايي مثل دکتر اتکينز و رژيم سبزيجات و اينجور چيزاست.
    اسمشو ميذاريم رژيم وبلاگ نويسي.


  20. آبچينوس در 04/14/08 گفت :

    راستي ببينم
    چه بانمک ! يعني دوستاي شما که مي خوان براي افتاده تر از سايه کاغذ بفرستن ، يه دور اول ميفرستنش واسه شوما؟
    بازم معرفت شما که اينقدر پيگيري ميکنيد.


  21. ويولت در 04/14/08 گفت :

    به آبچينوس:
    من ايستگاه بازرسی ميان راهم اگه تشخيص بدم به صلاحه و از مميزی رد شه واسه ايشون ميفرستم(چشمک)


  22. توتيا در 04/14/08 گفت :

    عزيز همه ما اجازه داريم ناراحت . منفي باشيم كي گفته بايد هميشه از شادي گفت
    زندگي حقيقت و حقيقت تلخ و قرار نيست ما داريه دمبك هميشه بزنيم خودت باش انان كه دوستت دارند تو را انطور كه هستي مي پذيرند


  23. مهستا در 04/14/08 گفت :

    خدا نخواسته باشه اين ويولت ما اين همه رنج بکشه


  24. ويولت در 04/14/08 گفت :

    به مهستا جون:
    اينجوری ميگی ياد کوزت ميفتم هاهاها.


  25. عرض شود که:متاسفانه اخيراْ من دلم شده مثل windows xp ntfs …هیچ چی بهش نمیشینه(!)


  26. مهستا در 04/14/08 گفت :

    به ويولت قديم که برابر است با کوزت جديد…اميدوارم به زودی پایان سرنوشت زيبای خفته برايت تحقق يابد.دوست دارت سيندرلا


  27. آرتی در 04/14/08 گفت :

    بابا حداقل روزی ۳ دقیقه اشو بخونید تموم میشه ۳، ۴ روزه. اه… مامان. اصلا دیگه فقط جوک مینویسم. (باز دم شما گرم راستشو گفتی، اون یکی که در مورد ریکی نوشتم میگه چه عکسای قشنگی، خودت گرفتی؟)


  28. farhad در 04/14/08 گفت :

    سلام بر دوست خوب و نازنينم .من در مسافرت بودم . ببخشيد که دير ازت تشکر می کنم . تشکر بابت اينکه تو عزيز رو رو پا ميبينم . خيلی وقت بود که سايت شما باز نمی شد . سر فرصت از مطالب زيبات استفاده می کنم .
    حق نگهدارت .
    فرهاد .
    خلاصه اگر دیر امدم شرمنده ولی بدون که دلم با تو عزیز و نوشته های تو عزیز هست .


  29. Sarah در 04/14/08 گفت :

    Salam nazanin, Sheri ke neveshti harf nadasht. Bahatam kamelam neveshtan vaghean be adam taskin mide va adamo khali mikone.
    Man yeki ke khoshalm ke az hamon roza avall neveshtehato che khoshal konande va che narahat konande khondam va kheili chizha ham az ona yad gereftam. Pas merci ke afkareto va khoshio narahatiato ba ma ghesmat mikoni. Dost dare to. @};-


  30. سلام خوبی تو؟…پس خدا پدر اين اينترنت رو بيامرزه بابا !


  31. ساکورا در 04/14/08 گفت :

    ويولت جان ،هر طور دوست داری بنويس .اصلا وبلاگ برای نوشتن حرف دل ه .همه ممنکه ناراحت یا شاد باشن و همیشه که ادم نمی تونه تو یه وضعیت روحی باشه.
    خلاصه اينکه ما نوشته هاتون هر طور که باشه دوست داريم.


  32. گيسو در 04/14/08 گفت :

    سلام ويولت جان خوبی عزيزم؟
    چند وقته سرم حسابی شلوغه بهت سر نزدم بايد ببخشی ولی چند پست آخرت را یک جا خوندم …عزیز دلم زندگی یعنی همین…مجموعه ای از غم ها و شادی ها…مهم اینه که تو اینجا همیشه خودت باشی ما خودت را دوست داریم نه فقط خاطرات و لحظات خوشی ات را.


  33. شهرام در 04/14/08 گفت :

    ما مخلص شوما و نوشته هاتون هستيم آبجی!


  34. سحر در 04/14/08 گفت :

    ويول جون اين حرفا چيه؟هر چه دل تنگت می خواهد بگو!


  35. سپنتا در 04/14/08 گفت :

    حالا چه فرقی ميکنه منفی باف باشی يا نه؟!نه بابا به جان خودم فرقی نداره


  36. آندرومدا در 04/14/08 گفت :

    اولين کامنت در وبلاگ من از شما بود. با يه يادآوری عالی. اين رو به فال نيک گرفتم. ممنون.


  37. مژده در 04/14/08 گفت :

    منم مثل تو دوست دارم ازدلتنگی هام بنويسم ولی همچين که مينويسم ميان ميگن افسرده ای…اصلا به آدم کمی حق نميدن…مطالب طنزم هميشه کامنت بيشتری داره!
    خانمی بشما لينک دادم…مسوو ليتی در قبال جبرانش نداريد…موفق باشی…قدر اميد آقا تو بدون من وقتی در موردش مطلب مينويسی يه احساس آرامشی بهشون دارم…خوش باشيد.


  38. منصور در 04/14/08 گفت :

    من هم می خوام تبادل لينک؟؟؟


  39. سلام ویولت جان امید که همیشه سر حال باشی این وبلاگ تو از اوونایی بود که اگه وبلاگ شناسی میشد کار خوبی ازش در میومد Big Smile)


  40. shabaaviz در 04/15/08 گفت :

    سلام :
    ببخش كه دير به دير سر مي زنم . حق با دوستان است و همين طور با خودت . وبلاگ جاي نوشته هاي خصوصي خودت است و كسي خواننده ها را به زور دعوت نكرده است . هيچ كس هم نمي تواند آنقدر علي بي غم باشد كه هميشه بخندد . خوش باشي : شباويز


  41. shabaaviz در 04/15/08 گفت :

    سلام :
    ببخش كه دير به دير سر مي زنم . حق با دوستان است و همين طور با خودت . وبلاگ جاي نوشته هاي خصوصي خودت است و كسي خواننده ها را به زور دعوت نكرده است . هيچ كس هم نمي تواند آنقدر علي بي غم باشد كه هميشه بخندد . خوش باشي : شباويز


  42. فندق در 04/15/08 گفت :

    Smile


  43. بی نهايت خوشحالم که با شما اشنا شدم چون ميدونم چيزهای بسياری ياد خواهم گرفت شاد باشی و سرسبز