راننده سفارت !!!

صبح براي ماشين واستاده بودم يک کم هم ديرم شده بود يک پرايد با شنيدن مسيرم واستاد مشکوکانه براندازش کردم ديدم يک آقاي 40 يا 45 ساله ست و ظاهر موقري هم داره دل و زدم به دريا گفتم حالا که ديرم شده فکر نکنم کسي ساعت 8:30 صبح حال دزديدن کسي رو داشته باشه پس سوار ميشم:tounge.از اينجا به بعد هرچي رو تو پرانتز نوشتم منظورم فکريه که تو سر خودم بود.
جابجا که شدم پرسيد خانم از کدوم طرف بايد برم(اي دل غافل مسافر کش نيست که ،حتي مسير رو هم بلد نيستش:sad)گفتم بايد مستقيم بريد بعد بپيچيد به راست گفت پس شما راهنمايي کنيد (اي خنگ خدا تو خودت 32 ساله ته سن اين بابا بهت ميخوره که بخواد بلندت کنه چرا فکر ميکني هنوز دختر18 ساله ايي که به تو به چشم بچه اش نگاه کنه!:embaressed)يک کم که رفتيم ماشين افتاد تو دست اندازو آقاه يک چيزي گفت که من اينجوري تعبير کردم که گفته دست انداز ناراحتتون نکنه اومدم يک چيز تندي بهش بگم :angryپيش خودم گفتم بذار يکبار ديگه ازش بپرسم چي گفت بعد حالشو بگيرم،گفتم بله؟گفت پرسيدم بپيچم دست راست!!!(من بپيچم راست رودست اندازشنيده بودم خوبه چيزبدي نگفتما:tounge)ضبط رو روشن کرد گفت صدا اذيتتون نمي کنه گفتم نه دو سه تا آهنگ که گذشت اون آهنگ سپيده شروع شد آقاه برگشت گفت اون آهنگ قبليه اجرا قديم اين بود(فکر کرده من نشستم آهنگهاي درپيتيش رو حفظ ميکنم:shades)گفتم اِ چه جالب بازم ساکت شدم (گفتم اگه منم باهاش بگم بخندم ازاوناست که بعدش کفن هم ميخواد:regular!!)گفت من تو سفارت کار ميکنم وقتي وارد اونجا ميشم اصلا يک دنياي ديگه ست(حتما اينو گفت که منم بپرسم کدوم سفارت گواينکه قيافه اش به دربونهاي سفارت بيشتر ميخورد!)پرسيدم کدوم سفارت؟يک مکثي کرد و گفت:صربستان!(نه گذاشت نه برداشت چه کشوري هم گفت که عمرا ويزاش رو بخوام بگيرم:confused)
سرتون رو درد نيارم از هرراهي وارد شد به در بسته خورد البته بگم ها اصلا بي ادب نبود که معذب کنه آدم رو ولي خوب بيشتر از حد نياز حرف ميزد تا دم شرکت هم آوردم يک هزاري بهش دادم ديدم داره 400 برميگردونه(مسير را سئوال ميکنه اونوقت نمي پرسه کرايه اش چقدر ميشه:embaressed) که متوجه نگاه غضبناک من شد پرسيد چقدر ميشه ؟گفتم 300 تومن بقيه پولم را پس گرفتم و پياده شدم (دير جنبيده بودم پول گوش دادن به آهنگهاي درپيتش وچرت و پرتاش رو هم ازم ميگرفت:whatchutalkingabout).
پيوست:تو کامنت هاي پست قبلي کامنت کوروش نازنين را حتما بخونيد وقتي اين افراد رو مي بينم به خودم مي بالم که ايرانيم ولي افسوس و صد افسوس که حکومت ما قدر اين نو گلان رو نمي دونه و تا چند سال ديگه جذب ديگر کشورها ميشه و اونها حظش رو مي برن.:cry
ويولت


نظرات شما


  1. پرند در 04/25/07 گفت :

    خوش بگذره!!!


  2. بنده خدا در 04/25/07 گفت :

    اه بازم اول نشدم.در ضمن کامبيز نه و کورش


  3. بنده خدا در 04/25/07 گفت :

    پستهای ارام خان هم بد نيس!!Grin))


  4. صربستان!!!!چه جايی!!!وای حالا که اشنا داری اونجا بيا با هم تعطيلات يک سر بريم بينيم چه خبرهBig Smile


  5. ساکورا در 04/25/07 گفت :

    سلام ويولت جان ،کشور قعطی بود ،صربستان .فکر نمی کردم تو ايران سفارت داشته باشه.


  6. مريم در 04/25/07 گفت :

    az daste to mojde bain fekr haye chapo cholat!!


  7. بالاخره میترسم دزدیده بشین.به نظرم کمی زودتر بلند شین که سریع تر برسین.شوخی کردم)چشمک)


  8. آدم در 04/25/07 گفت :

    سلام
    بنده خدارو عجب تو کف گذاشتی. (البته منظورم این بنده خدا تو کامنت دونی نیست ها) همین بوده که خواسته سر کرایه تلافی کنه. ولی نمیدونسته دست گذاشته روی نقطه حساس و چه عکس العملی تحویل میگیره! (واقعا با یک نگاه غضبناک کوتاه اومد؟ صحنه های خشن خاطره سانسور نشده؟!) (چشمک)
    راستی داشتم دنبال یه لینک توی لیست دوستات میگشتم، آدرس خودمونو دیدم! خیلی ممنون. ببخشید که تا حالا دقت نکرده بودم.
    الهی همیشه ماشین خوب گیرت بیاد!


  9. سها در 04/25/07 گفت :

    ماجراهای ويولت و ماشين شخصی‌ها!


  10. shabaaviz در 04/25/07 گفت :

    سلام :
    باز هم خدا پدرش رو بيامرزه مثل اون دانشجوي تئاتر از چين ظريف کنار لب و خال بالاي لب شروع نکرده .شباويز


  11. پيمان در 04/25/07 گفت :

    ويولت جون خيلي مواظب خودت باش تو كه سوار هر ماشين ميشي مي خوان بلندت كنن (چشمك)


  12. ويولت در 04/25/07 گفت :

    به پيمان:
    آخر سر اين زبون سرخم سر سبزم رو به باد ميده!!!گو اينکه الان برعکسه موهام رو سرخ کردم پس احتمالا زبونم بايد سبز باشه!!!!هاهاها


  13. مهاب در 04/25/07 گفت :

    صربستان همونجايي نيست كه مسلموناي بوسني هرزگوين رو نسل كشي ميكردند؟ همونهايي كه تحت الحمايه ايران بودندند و كلي هم هزينه شون كردند؟ جالبه كه حالا براي صربها توي اين مملكت سفارت زدند… آخرش معلوم نشد ننه باباي سياست كشور به اصطلاح گلمون كي هست؟
    مگه امتحانهاي اميد خان تموم نشده؟
    شاد باشي


  14. ويولت در 04/25/07 گفت :

    به مهاب:
    آخه عزيز دل اميد که بنده خدا اون ساعت سر کارشه منو صبحها که نمی رسونه.


  15. بنده خدا در 04/25/07 گفت :

    No cage they make can hold me
    No law enforced controls me
    No trap that’s sprung stops me for long
    No prison cell contains me
    No snare they set will claim me
    Relentlessly I’ll fight them all


  16. سعيد ناصري طاهري در 04/25/07 گفت :

    دوست عزيز سلام
    خوشحالم كه گروه ايران ام اس را پيدا كردي من نيز مثل بقيه ورودت را تبريك مي گم اما در مورد وبلاگ بايد بگويم بعد از افتتاح سايت انجمن ام اس ديگر لزومي براي بروز كردن وبلاگم نديدم چون بيماران حالا ميتوانند براي كسب اطلاعات به آن سايت مراجعه كنند. به همين دليل پيام شما را نديده بودم.


  17. سعيد ناصري طاهري در 04/25/07 گفت :

    دوست عزيز
    مجددا سلام من و همسرم بيشتر از ۵۰ متر (بطور مداوم) نمي توانيم راه برويم ولي يادم نمي آيد از كسي كمك گرفته باشم شايد به اين خاطر است كه با ام اس و خودم صادقانه برخورد كردم يعني وقتي ديدم نمي توانم راه برم يك عصا گرفتم بدون اينكه خجالت بكشم هدف من رسيدن به مقصدم است مهم نيست ديگران چه ميگويند چگونه نگاهم ميكنند و … فكر ميكنم به همين دليل توانسته ام بيش از ۱۱ سال با اين بيماري كنار بيام و زندگي عادي خودم را هم داشته باشم.


  18. بنده خدا در 04/25/07 گفت :

    بيماري ام – اس (MS) يک بيماري پيش رونده و خطرناک است که به راحتي افراد افسرده، ضعيف و عصبي به ويژه زنان را شکار مي کند. پيروي از يک رژيم غذايي مناسب و حساب شده، مي تواند سير صعودي اين بيماري را تا حد قابل توجهي کند کرده و حتي در مواردي نيز آن را متوقف کند.
    اساس برنامه رژيمي که کادر درمان مؤسسه در اين خصوص تنظيم مي کند، برمبناي تقويت سيستم هاي بازدارنده ايمني و مقاوم کننده بدن فرد استوار است. درضمن، از آن جايي که اين بيماري به نوبه خود باعث اتلاف و ايجاد کمبود برخي از مواد مغذي در بدن شده و اين مسئله نيز مي تواند موجب تسريع روند بيماري شود، در طراحي و تنظيم رژيم به اين نکته هم توجه کافي و لازم مبذول مي شود. باور ما بر اين است که با پيروي از برنامه هاي غذائي ما مي توان روند بيماري را کند کرد و دست کم تا زماني که علم پزشکي قادر به ارائه درمان قطعي اين بيماري شود، بيمار را سرپا نگه داشت.
    ==========================
    http://www.taamasrar.com/ms.htm
    ==========================
    تبليغات چي اينا نيستم.محض اطلاع گفتم.در ضمن اگر کسي از اعتبار اينا چيزي ميدونه به ما هم بگه!


  19. حسن در 04/25/07 گفت :

    ويولت جون سلام.
    دستت درد نکنه من هم عضو اونجا شدم. با پيشنهادت هم موافقم اگرچه زياد اهل نوشتن نيستم(حالش رو ندارم)
    راستی… تا به حال فکر کردی که بيماريت از کی شروع شده… منظورم فقط مورد خودته چون از هر کی يه دليل واحد نداره.
    درباره غذا و رژيم غذايی هم بگم که مواظب باش و پولت رو خرج اونها نکن. اما اگه تونستی هر روز دو سه قاشق روغن ماهی بزن تو رگ!!


  20. حسن در 04/25/07 گفت :

    راستی يادم رفت بگم خوب شد تو از اونايی نيستی که بلندبلند فکر می کنند وگرنه معلوم نبود که چی بشه مگه نه Wink


  21. ويولت در 04/25/07 گفت :

    به حسن:
    چون روغن ماهی حالم رو بهم ميزنه هرچقدر هم که اسانس بهش زده باشن.کپسولش رو ميخورم يک دونه درروز که فکر کنم کم باشه بايد بيشترش کنم.بعدشم تنبل بازی در نيار لطفا بنويس و ايميل کن برام.
    به سعيد نازنينم:
    من هنوز عصا بطور دائم دستم نگرفتم برای همين جايی که نتونم رد شم از بقيه کمک ميگيرم البته مشکلی هم با اين قضيه ندارم دلم ميخواد تا اونجايی هم که می تونم خودم رو وابسته چيزی مثل عصا نکنم.راستی خانمتون چند ساله ام-اس دارن؟


  22. آرتی در 04/25/07 گفت :

    سلام، چرا خبري از توتيا نيست؟ ايميل و كامنت ها رو جواب نميده؟ شما ميدوني چي شده ؟


  23. مريم در 04/25/07 گفت :

    mojde joon agar bekham ba baze azbacheha tamas begeram bayad chekar konam?gablan adreseshon bood vale hala javab nemide.


  24. بنده خدا در 04/25/07 گفت :

    خوب بنفش خان ما هم رفتنی شديم.خوش وخرم باشی .
    خدا نگه دار.


  25. آرتی در 04/25/07 گفت :

    نه پيغامي ندارم. مرسي. براش ايميل زدم.آخرين ايميلي كه زد گفته بود حالش خيلي بده و كورتن ميزنه، نگران شدم.اگه حالش بد شد ميتونيم بيايم بهش انرژي بديم. براش تلفن يك خانم مستر رو گذاشتم.شما هم خواستي بگو. در هر صورت ممنون


  26. kimia در 04/25/07 گفت :

    به اين ميگن همه رو برق می گيره ما رو چراغ نفتی Smile


  27. من هم امیدوارم که کودکانی مثل کوروش.. روز به روز پخته تر شوند.. و البته تعریف دوستان .. انها را از خود بیخود نکند.. و همچنین فراموش نکنند که طبق مقتضیات سن خود عمل کنند .. چرا که بعد ها ممکن است دچار مشکل شوند..


  28. ا در 04/26/07 گفت :

    سلام اميدوارم موفق باشيد خيلي خوبه كه با اين بيماري نگراني نداريد و بهش عادت كرديد كاش …
    مراقب خودتون باشيد


  29. bahareh در 04/26/07 گفت :

    azizam man mitonam be yahoo messanger add konamet ???


  30. سعيد ناصري طاهري در 04/26/07 گفت :

    سلام دوست عزيز
    همسر من حدود ۹ يا ده سال است كه بيماريش تشخيص داده شده است.


  31. حسن در 04/28/07 گفت :

    راستی يادم رفت بگم خوب شد تو از اونايی نيستی که بلندبلند فکر می کنند وگرنه معلوم نبود که چی بشه مگه نه Wink


  32. حسن در 04/28/07 گفت :

    در راستای دموکراسی!
    راستی يادم رفت بگم خوب شد تو از اونايی نيستی که بلندبلند فکر می کنند وگرنه معلوم نبود که چی بشه مگه نه Wink


  33. حسن در 04/28/07 گفت :

    در راستای دموکراسی!
    راستی يادم رفت بگم خوب شد تو از اونايی نيستی که بلندبلند فکر می کنند وگرنه معلوم نبود که چی بشه مگه نه Wink


  34. حسن در 04/28/07 گفت :

    در راستای دموکراسی!
    راستی يادم رفت بگم خوب شد تو از اونايی نيستی که بلندبلند فکر می کنند وگرنه معلوم نبود که چی بشه مگه نه Wink


  35. حسن در 04/28/07 گفت :

    در راستای دموکراسی!
    راستی يادم رفت بگم خوب شد تو از اونايی نيستی که بلندبلند فکر می کنند وگرنه معلوم نبود که چی بشه مگه نه Wink