قبل از شروع اين پست از کليه آقايوني که اينجا رو ميخونن معذرت خواهي ميکنم اگه ناخودآگاه بهشون توهين کردم بگذاريد به اين حساب که فقط بلند بلند دارم فکر ميکنم و يک جور بيرون ريختن افکارمه هيچ نوشته ايم را اينقدر پاک نکردم دوباره بنويسم اصلا نمي دونم چي ميخوام بگم و چه نتيجه اي ميخوام بگيرم .:embaressed
چند وقتيه که اين فکر افتاده تو سرم که جدا شدن از هومان کار احمقانيه بوده اگه اون موقع تجربه الانم رو داشتم شايد اصلا اينکار رو نمي کردم بعد از طلاق دلم نمي خواست با افراد مختلف در ارتباط احساسي باشم چون فکر ميکردم احساس و قلبم هرزه ميشه خوب بالطبع افرادي که قبلا باهاشون تماس داشتم هم راحتر و عريانتر شد برخورداشون و شناخت من از اونهابيشتروبيشتر، همه اين شناختها دست به دست هم داد که امر بهم ثابت بشه که مردها همه به نوعي بچه و شايد بشه گفت احمقن همشون يک حرف را ميزنن و کار خودشون را انجام ميدن نفس عملشون يکيه ولي ظاهر عملشون با هم فرق ميکنه شباهت عجيبي بين رفتار و افکار اميد و هومان احساس ميکنم .
قديم ها از چه مسائل پيش پا افتاده اي(البته از ديد الان من) مي رنجيدم و قهر ميکردم چه مي دونستم بابا همه مردها همينن فکر ميکردم عشق تو همه مراحل زندگي بايد حرف اول رو بزنه نمي دونستم زندگي واقعي يک چيز ديگه ست الان ديگه حوصله بحث کردن و مرغ يکپايي رو ندارم فوري کوتاه ميام و از خيرش ميگذرم يعني راستش رو بخواين ديگه حوصله اذيت کردن خودم رو ندارم چقدر اون موقع ها رويايي فکر ميکردم که الان اصلا حوصله اينجوري فکر کردن رو ندارم طفلک اميد که به الان من رسيده يک آدم سرد و منطقي!
دارم فکر ميکنم واقعا بجز بچه ننگي هومان من چه مشکل ديگه اي با خودش داشتم؟واقعا هيچي.
مشکلات مالي هميشه داشتيم و من در مقايسه با دوستام از لحاظ امکانات مالي زيرصفر بودم ولي خوب اصلا براي خودم مهم نبود چون لذتهايي که تو اون رابطه بردم مطمئنم هيچ کدومشون تجربه نکردن .
آدمي بود که با هرکسي نمي جوشيد و به قول معروف تو لاک خودش بود خوب اين قضيه تا حد زيادي منو اذيت ميکرد من همه جا حتي تو مسافرت ها تنها بودم آدمي نبود که محدودم کنه ولي خودش هم همراهي نمي کرد خوب الان اميد هم تا حد زيادي اينطوريه يعني از ارتباط جديد استقبال نمي کنه ولي اگه من اصرار داشته باشم تنهام هم نميذاره.
شايد بشه گفت مشکل اساسي که تو اون زندگي داشتم احساس تنها بودن بود من توقع داشتم حالا ديگه با زمان مجرديم فرق داشته باشه و زوج باشم ولي هومان چنين احساسي نداشت و مي گفت نميشه چيزي رو به زور نگه داشت اگه حقمون باشه در عين آزاد بودن به طرفمون برميگرده خوب حرفش رو قبول دارم سريش نبايد شد ولي نه ديگه اينقدر بي قيد بودن.
شايد تمام اين افکار ضد و نقيض و اين يادآوري هابخاطره اينه که هومان چند شب پيش بهم زنگ زده بود و ديدم که با شنيدن صداش ديگه ضربان قلبم تند تر نشد(چيزي که تا همين اواخر اتفاق ميافتاد) پس عشق حتي عشق اول با اون همه زيبايي و عظمت هم ميشه که کمرنگ بشه اگه عشق اميد به من کمرنگ بشه چيزي براي جايگزين شدنش وجود داره؟
اميد فکر ميکنه همه چي رو ميشه با عشق جايگزين کرد(شايد همون اشتباهي رو ميکنه که من در اولين ازدواجم داشتم) بارها بهش گفتم من از عشق لبريزم هومان ديگه نقطه عطف عشق ورزي بود گوشم از اين حرفها پره حرف تازه تر ميخوام ،ميخوام بدونم مرد راه هستي يا نه يا تو هم ميونه راه ميبري و سوخت عشقت تمام ميشه؟
من به يک مرد به تمام معنا احتياج دارم چيزي که هومان نبود و من مثل يک مادر بايد دنبالش بودم که گند بالا نياره ميخوام اگه روزه و مردَم ميگه شبه باور کنم اينکه دوستت دارم ميميرم برات واسم نون شب نميشه احتياج به تجربه دوباره عشق ندارم به پسر کوچولويي که تازه از بغل مامانش اومده بيرون احتياج ندارم.
بابا اگه همه مردها حرفشون حرف نيست و پسر خوب مامانشونن من چرا از اون هومان بيچاره جدا شدم؟راستي چرا؟:confused
مردهاي عزيز لطفا به مفهوم واقعي مرد باشيد بگذاريد همراهتون لذت با شما بودن را به معناي واقعي احساس کنه.
ويولت
پيوست:فکر نکنيد با اميد مشکلي پيش اومده اينها فقط سئوالاتيه که ذهنم رو پر کرده همين و همين.
ويولت عزيزم
دارم به حرفايی که نوشتی فکر می کنم …
خانم خانمای گل به نظر من عشق زمانی بين دو نفر به وجود منياد که در شرايط خاص روحی قرار دارند و به قولی دچار خلا عاطفی شدند و در اين شرايط دلبستگی ها زياد می شه و به نظر من نتا هزار بار هم قابل تکرار و در خود من عشق يک فرايند که تا حالا کلی بار هم خاموش روشن شده .
ويولت جان به نظر من مردها يه موجودات عجيبی هستن و مسلما با زن ها از نظر اخلاقی فرق ميکنن .و نمی شه ازشون انتطار داشت اون طوری که زن ها فکر می کنن يا رفتار می کنن رفتار کنن و اين دليل بر بدی شون نيست .کتاب مردان مريخی و زنان ونوسی رو خوندی تو اون
کتاب خيلی جالب توصيف کرده.ولی به قول يه جمله در متنت (مردهاي عزيز لطفا به مفهوم واقعي مرد باشيد بگذاريد همراهتون لذت با شما بودن را به معناي واقعي احساس کنه.)خيلی زيبا بود.
راستی خيلی روان و زيبا مينويسی ،من خيلی نوستنت رو دوست دارم.
اوه چه متنی!
از اونایی که باید در موردش بحث کرد نه فقط یه سوال و یه جواب.
فعلا اینو بگم که بعله مردا همشون یجورایی بچه هستن. ولی چرا میشه اینطوری گفت؟
آخه مردا همیشه و همه جا ازشون انتظار میره مرد و مردونه باشن. جدی، مقاوم، … ولی خوب اونام دوست دارن گاهی اوقات بچه باشن! و از اونجایی که دیگه هیچ کجا جایی ندارن، این قضیه سر همسران گرامیشون خراب میشه که باید بچه بازیهای اونا رو تحمل کنن.
به نظر من بعد از ازدواج دیگه پیش مادر هم جایی نمیمونه و فقط میمونه همون زن خود آدم.
البته من قضیه رو ساده و متناسب با همین فرم مطرح شده اینجا میگم. و در ضمن هنوز بقیه قضایا مونده.
قبل از اينکه نوشته امروزت رو بخونم يه چيزی بگم . به جا خوندم يا شنيدم که مرد ها مثل گگربه هستن .فعلا اينو داشته باش .
ویولت نازنینم
این یک واقعیت است که همه مردها بچه هستند حتی پدران ماولی تو هرکدوم درجه بندی وجودداره بعضی سعی کردن که بعد از ازدواجشون از این درجه بکاهند ولی اکثرشون متاسفانه هنوز در همان دوران توقف کرده اند . کاریش هم نمی شه کرد چون ذاتشون اینجوریه .
خوشحالم كه دوباره بحثاي جدي را با بلند فكر كردنت باز مي كني، حلاجي اين مباحث براي همه مون( خانم و آقا فرق نداره) لازمه… ساكوراي عزيز به كتاب مريخي و ونوسي كه تفاوتهاي اساسي بين زن و مرد رو توضيح و تبيين كرده، اشاره مي كنه. اين تفاوتها واقعيتي ست. هيچ جنسي نبايد توقع داشته باشه كه شريكش مثل خودش باشه يا فكر كنه يا اونجوري كه اون ميخواد رفتار كنه… ما ها سياره وجودي مان متفاوت از هم هست. چرا بايد از مردت، شريكت و عشقت چنين توقعي داشته باشي؟ كه:«ميخوام اگه روزه و مردَم ميگه شبه باور کنم» بايد شريكت هم اينجوري فكر كنه تا با هم جفت و جور باشين.
اميدوارم از بحثاي قشنگي كه مخاطبين در 2روز تطيلي خواهند كرد، بهره مند شوم.
شاد باشيد
به مهاب:
يک سری تمثيل هاست که تو ذهن ما جا افتاده از قديم گفتن :مرد و حرفش
وقتی آدم ببينه حالا فرق نميکنه چه مرد چه زن با عدم پايبندی به حرفش نشون ميده که بخودش احترام نميگذاره چطور آدم ميتونه به اون آدم تکيه کنه.
سلام ويولت . اين مطلبت عالی بود و به من يکی ک اصلابرنخورد. اميدوارم زندگيت سرشار از شادی سلامتی و پيروزی باشه..
ويلوت عزيزم عشق اولش قلب تپيدن داره و اينحرفا. ولي بعد كه بدستش مياري كم كم يه عادت ميشه فقط بايد دونفر تو زنده نگه داشتنش تنبلي نكنن. هر چندوقت يكبار دستي به سر و روش بكشن. دوباره رنگش كنن. بهش برسن. بقول يكي از دوستان خوبم گردگيريش كنن. بعدش موندني ميشه. فكرميكنم مهمتر از همه اين باشه كه هر دو همه چيز رو بهم بگن از احساساتشون ، از چيزهايي كه ميخوان، از انتظاراتي كه از هم دارن. ولي هر چقدر سن بالا ميره ديگه حال و هواي عشق هم عوض ميشه. آدم بيشتر دنبال يه همراهه. ببينم اميد خان بلاگت رو مميخونه؟ من براتون از صميم قلب بهترين آرزوها رو دارم. سبز باشي.
نظر من زياد بود ايميل کردمش
خودمونيما همه جوره مردها رو بردی زير علامت سوال…ولی من که ناراحت نشدم، در ضمن دخترهای امروزی هم دسکمی از پسرها ندارند…
ويولت عزيز سلام، اول اینکه نبايد همه رو با يک چوب زد ، ممکنه شباهت هايی وجود داشته باشه بين رفتار امید و هومان ولی اين دو طرز نگاه و وابستگی شون به خانواده میتونه خيلی متفاوت باشه، مثلا اینکه امید از روی احترام به خانواده عمل میکنه و هومان از روی وابستگی به خانواده . دیگه اينکه تو الان ممکنه خيلی از واکنش ها و حرف های اميد رو بر اساس اون چيزی که قبلا تجربه کردی برداشت می کنی . . .چه اشکالی داری همين افکارت رو به اميد بگی و ببينی نظر اون چيه؟ خوب ديگه خيلی حرف زدم
من هميشه وبلاگت رو می خونم . موفق باشي
همه شون سر و ته يه کرباسند به قول معروف ويولت جان.
سلام ويولت جون
من چند وقتيه وبلاگ شما رو میخونم ولی این اولین باره که نظر میزارم. خیلی قشنگ مینویسین.
در مورد این مطلبتون ولی نمیتونم نظر بدم چون به مردها که میرسه من بیتجربم (مامانم توجه کنن!)
ولی از چيزهايی که درباره ی آقا اميد نوشتين به نظر مياد که خيلی مرد خوبی باشن
يک لحظه فکر کردم مشکلی پيش اومده خدا رو شکر .مشکل هاپويت حل شد!
ويولت گلم سلام.
۱. قبلا ها شنيده بودم که آقايون همه مثل تخم مرغ هستن، یکی بزرگتر و یکی کوچیکتر، همشون شبيه همن . شايد خانمها هم از نظر آقایون همينطور باشن نمی دونم.
۲. به نظر من عشق کمرنگ نمی شه فقط مدل اون عوض می شه: يه زمانی با دوستت دارم و دوستم داری ابراز می شه و زمان دیگه به حالت دیگه.
۳. فکر کنم اگه مردی بعد از ازدواج هم هنوز بچه ننه مونده باش معلومه هنوز مرد مرد نشده که بتونه همسر کسی باشه و فقط یه پسر بچه است که احتیاج به مراقبت داره!
ویولت عزیز من خیلی وقته که نوشته هات رو میخونم و دوستت دارم میخوام در مورد مطلب آخرت یه چیزی بهت بگم،من فکر می کنم که انسان نبايد چشم بسته حرف کسی رو قبول کنه بايد خودش هم قدرت تفکر و حلاجی داشته باشه وگرنه اگه يه روزی ببينه که اون طرف حرفش اشتباه شد همه باورهای قبليش زير سوال ميره. ولی آدم يکی رو می خواد که بهش خيلی اطمينان داشته باشه و با تفکر، بيشتر حرفاش رو تاييد کنه. ولی امکان داره هر کسی اشتباه کنه ، مهم اینه که به اشتباهش پی ببره و اون رو تکرار نکنه.دو طرف بايد با منطق ،گفتگو و تفکر همديگر رو قبول داشته باشند(هر دو طرف نه فقط يکی) در غير اين صورت يکيشون موجود منفعلی ميشه. من دقيقا می دونم تو چه انتظاری داری يه مرد منطقی ،محکم و عاقل ولی اين رو بدون که اون خدا نيست يه انسانه مثل خودت. سعی کن اگر اون هم اشکالی داره تو کمکش کنی که رفعش کنه، خودت رو از دست نده(می دونی چی ميگم؟).با همون تجربه بد سابقت روی همه قضاوت نکن، فکر می کنم هنوز خيلی چيزها در مورد اميد برات مبهمه و تو داری پيش داوری می کنی و هنوز در موردشون مط‌ئن نيستی. اینها فقط شکه و ترس ،مگه نه؟ مرد عمل بودنش یواش یواش باید برات مسلم بشه.یه چیز دیگه ، همه آدما دوست دارند گاهی بچه بشن ، باید این فرصت رو بهشون داد.
ببخشيد که پرحرفی کردم ولی بازم نتونستم همه اون چيزی رو که منظورمه بگم.
و اما در ادامه
نکته دوم اينکه فکر کنم ادعای احمق بودن مردا در مقابل ادعای مکار بودن زنها کاملا قابل مقايسه باشه.
و فکر ميکنم اين مقايسه خودش گويای خيلی چيزا باشه.
البته اميدوارم اينو به حساب مغرضانه برداشت کردن نذارين چون من هم واقعا بدون جانب گيری و فقط افکاری که اين مطلب در ذهنم ايجاد کرد دارم ميگم.
با حضور قوي تمثيلهاي كليشه اي كه زائيده محيط فرهنگي سنتي مان هست و خواه نا خواه ملكه ذهنمان شده(هم آقايون و هم خانمها)موافقم، ولي دليل نميشه عليرغم حضور قدرتمندش، كه توسط عواملي نظير حكومت نيز پر رنگتر ميشه، من و تويي كه كلي ادعامون ميشه( منظورم عام هست) چشم و گوش بسته و بدون هيچ حقي، محكوم اين كليشه ها باشيم؟ فكر مي كنم بسياري از تمثيلهايمان، جوابگوي نيازهاي امروزينمان نيست، و بايد زنگار زدايي شود.
ابراز عشق روز اول و آخر، از نظر كمّي شايد مشابه نباشند، ولي در صورت حضور صداقت، بروز متفاوتي خواهد داشت، و مسلماً كيفيتشان چندان فرقي نخواهد كرد.
منهم مثل شما با داشتن تجربه اي شايد ناموفق، حساسيتهايم بيشتر شده، و خيلي عقلي و منطقي تر با مسائل مواجه ميشم، شايد اقتضاي سن نيز چنين ايجاب ميكنه.
با آرزوي شادي و موفقيت
يك سوال: مردها كم توجه اند؟ يا زنها پرتوقع؟
در اين مورد پست جديد عزيزدوردونه رو بخونيد.
بعضي وقتها هم به جاي اينكه اشك مردهاي بدبخت رو در بياريد ببينيد اونها چي خواستن و شما چي كار كردين.
شاد باشيد…
و اما يک نکته ديگه که به نظرم ميرسه تعريف عشقه.
اين يک کلمست بعنوان نماد يک مفهوم. اونم نه يک مفهوم ساده بلکه خيلی پيچيده. يک چيز جالب که من ديدم تفاوتهای کم و زياد اين مفهوم در ذهن افراد مختلفه. ولی همه با همون يک کلمه بهش اشاره ميکنن. اينکه خيلی وقتا باعث ايجاد تضاد و سر در گمی و گاهی اوقات سرخوردگی ميشه.
مثل اينه که بخوايم از کلمه عام سرماخوردگی برای تمام انواعش که کم وبيش ميدونيم چيه استفاده کنيم. اون وقته که شايد برامون ابهام پيش بياد که چرا فلانی سرماخوردگی گرفت و با دو شب استراحت خوب شد ولی سرماخوردگی من با کلی دوا و درمون دو هفته طول کشيد.
اينه که من فکر ميکنم اگه (فقط اگر) قرار باشه عشق هم مثل سرماخوردگی چند بار پيش بياد حتی برای يک شخص هم ميتونه متفاوت باشه و لزوما مشابه نيست و در ضمن ايمنی هم ايجا نميکنه! که در صورت ابتلا به يکيش به انواع ديگش هم ايمنی پيدا کنيم.
سلام عزيز تو هميشه مثل آفتاب لطف دارى .خودمانيم حرفهايت خيلى هم توهين نيست مهم اينست كه ما هم كمى منطقى باشيم
عشق اول ازدواج میتونه تبديل به صميميتی بشه که تا اخر عمرمون دوام داشته باشه. بچه ننه بودن متاسفانه تا حدی به تربيت و تا حدی به شخصيت ذاتی فرد برمی‌گرده و با صبر و تحمل و تلاش برای اثبات خود که کار طاقت‌فرساييه کمی اصلاح میشه. اين رو هم از روی تجربه خودم بگم که وقتی پسرم متولد شد و ديدم که بزرگ‌کردنش چقدر زحمت داره و مزه مهر مادری رو چشيدم کمی رفتارهای غيرمعقول مادرشوهرم رو درک کردم.
سلام خانم ..
فکر می کنم خوب و بد؛ مثل خیلی چیزای دیگه؛ مقوله ای نسبی ست و صدور حکم کلی درباره هر موردی و تعمیم اون به موارد مشابه؛ بی فايده ست ..
بگذریم .. همه مطالب تون رو خوندم .. براتون آرزوی سلامتی و موفقیت دارم ..
آره! همه‌مون سر و ته يه کرباسيم!!!!
دوست عزيز و بسيار گرامي سركار ويولت خانم, گل و گلاب , عرق بيدمشك سلام و درود هاي گرم بنده را پذيرا باشيد اميدوارم حال و احوال شما و خانواده گرامي شما خوب و خوش باشد. ويولت خانم گل اول ممنون از وويس چتمان. دوم من كه خودم خيلي مرد نيستم كه چيزي در باره مرد ها به من بر بخوره , اما شما خانم هاي محترمه ي مكرمه به آقايان بفرماييد كه چه مردي مرد است و بچه ننه نيست و گربه هم نيست و هميشه عاشق است وشما اون را به مردي قبول داريد . من فكر ميكنم خانم ها دنبال يه مرد ميگردن با اين خصوصيات
1- سيبيلو باشه
2- گردن كلفت باشه
3- شكمه گلابي گونه اي داشته باشه
4- حسابي امر و نهي كنه
5-ماهي يه بار هم گرد و خاك كنه
6- 3 ماه يه بار گرد گيري كنه
7-لجباز و يه دنده و زورگو باشه
8- هيچ حرفي را قبول نكنه
9- ديه يه زن را از نصف هم كمتر بدونه
10-عشقش پيكان مدل 55 ش باشه
11- سالي دوتا بچه بخواد اون هم دوقلو
12- خونه ننه باباش هم اصلا نره
13- كفتر بازي كنه
14-كامپيوتر خانمش را روزي 3 بار وسط حياط بندازه
15-با پوشك بچه 100% مخالف باشه
16- اصلا جيش بچه هاش را نگيره
و……… خلاصه دوستا همه نظرات جالبي دادن.من ميگم هيچ زندگيي با عشق شروع نميشه بلكه همه با احساس شروع ميشن و ميتونن با عشق تموم بشن.توي وبلاگ زير كه دختر جواني اون را به زيبايي مينويسه http://www.shabeamn.persianblog.com/
يه مطلب هست بنام رمانتيك يا الاغ كه قسمتي از زندگي 3 زوج برتر رمانتيك آمريكا را نوشته اگه دوست داشتيد اون را بخوانيد قشنگ است.
اميدوارم هميشه نيرومند و مقاوم باشيد و پر از شور شيرين زندگي. به خانواده با صداي بلند سلام كنيد. براي شما و خانواده محترم حضرت عالي روزهاي خوش و مملو از پيروزي و نيكبختي و بهروزي آرزو مي نمايم
سلام
نشد اينکه باز يه خانم آمده حرف دلشو زده و پشت بندش همه خانما دويدن و شروع به تاييد کردن.
ببينم خانما اصلا بچه نيستن؟ اصلا اشتباه نمی کنن ؟ اصلا حرفهايی نمی زنن که عمل نکنن؟اينکه همشون يه حرف می زنن يعنی چی؟
مگه خانما حرفهاشون جديده؟ يا هر کدوم يه حرف تازه واسه زدن دارن؟
اين طبيعيه که حرفها شبيه م باشه ( هم خانمها و هم آقايون )چون همه انسان هستن و نقاط مشترک انسانی دارن.
همه می خوان خوشبخت بشن شاد باشن به آرزوهاشون برسن و ……………
پس نمیشه گفت تکراری میشه؟
بعدش اینکه اگه پای حرف خیلی از مردها بشینی اونا هم همین القاب و الفاظ رو در مورد خانما بکار میبرن.
این ماهاییم که بد می بینیم
بد می شنویم
و بد عمل میکنیم
همه هم عادت کردیم که با یه اشتباه از یه نفر همه رو دم تیغ بذاریم.
violet jaan Email mano gerefti chand hafte pish barat neveshtam ?
پر حرفی رو ببخشيد ولی در ادامه …
اگه با يک عينک آبی به دنيا نگاه کنيم همه چيزو آبی ميبينيم. يکنواخت وخسته کننده. و شايد تعجب کنيم که چرا همه چيز اينقدر به هم شبيهه.
در مورد مشابهت همه مردا به هم يا به قول اون خانم ديگه تخم مرغی بودنشون چرا به اين مساله فکر نکنيم؟ آيا واقعا اين مشکل نميتونه باشه که همه خانما ديدشون يکيه و بقول معروف همه چيزو با يک چشم ميبينن. در نتيجه خيلی چيزا از نظرشون مخفی ميمونه.
فکر ميکنم بهتره به اين موضوع يکم بيشتر و بيطرفانه فکر کرد. اونی که من ميبينم مردايی هستن با کلی تفاوت. حتی بر عکس اگه در ظاهر شباهتهايی با هم داشته باشن پشت اون دنياهای کاملا متفاوتی هست. (که متاسفانه خيلی وقتها هم درک نميشه)
سلام ويولت عزيز. متاسفانه درک چندانی از صحبت هات ندارم اما ديدم کسانی رو که با اين مشکل رو به رو هستند. اينجور که من حس ميکنم مشکل از اينجاست که مردها بين زندگی گذشته که پسر مادری بودند و حالا که مرد زندگی بايد باشند دچار گيجی ميشند. البته به نظر من اگه هر مرد قبل از ازدواج دوران استقلالی به دور از خانواده داشته باشه و با مشکلات زندگی رو در رو قرار بگیره این معضل کمرنگ تر میشه
aziz joon bara chi enghadr sathe khodeto miari paeen?bar chi ye kasi bayad bashe ke har harfi zad to ghabool koni?tarifi ke to az mard dari shabihe mardaye film farsiast na shabihe tarifi ke adam az yek ensan dare
زندگی با مرد به اصطلاح بچه ننه و مادری کردن برای او در کنار همسر بودن زندگی خوش و آرامی نخواهد بود. خودتان برای اين امر سرزنش نکنيد. مرد هايی از اين دست بيشتر زاييد سيستم ارتباط خانوادگی شرقی هستند و خصوصا شرايط سخت اقتصادی و به تبع آن دير جدا شدن آقايان از خانواده و استقلال دير رس – و چه بسا بسيار دير رس- يکی از عوامل اصلی اين مشکل است. مردان متولد ارديبهشت و تير آمادگی زيادی برای وابستگی به مادر دارند ولی تمام مردان ديگر هم در صورت اعتياد به محبت زياده و بدون مرز مادر می توانند به اين مشکل مبتلا شوند. بديهی است بدست آوردن تربيتی که در منزل پدری از آن بدور مانده اند بعد از ازدواج زندگی را به کام همسرشان تلخ می کند.
مادرم هميشه ميگفت مردها تا آخر عمرشان همچنان بچه می مانند و به دنبال کسی ميگردند که از ایشان مواظبت کند.
سلام .من فکر می کنم که انتظار درستی نيست که از يه پسر بخوايم بعد از ازدواج مادرشو و خونواده قبلی شو فراموش کنه و فقط به فکر زنش باشه. در ضمن بايد به پسر ها اين فرصت داده بشه که کم کم با شرايط جديد خودشونو وفق بدن . به هر حال اونها هم به محبت احتياج دارن و اگه به اندازه کافی از همسرشون اين محبت رو نبينن برای داشتنش سراغ آدمهای ديگه می رن که در مورد معصوم ترين مردها مادرها اين کمبود محبت رو جبران می کنن و در موارد ديگه پای خيانت پيش می آد. ويولت عزيز می خوام خودت فکر کنی ببينی چند بار با همسر سابقت يا با اميد با يه لحن مهربونانه و عاشقانه حرف زدی .همون طور که از اون ها همين انتظارو داری؟
من تازه اومدم و بايد برم پستاتو بخونم. دز موزد اين نوشته هم بايد بيشتر فکر کنم.
خوب اين مطلب خيلی بحث برانکیزه
بدون سوئ تفاهم
اصولا هر چه در ارتباط با مرد و
زن باشه همينه جالب بودنشان به اين ربط داره كه با هم فرق دارند و همين فرق طرز فكر باعث جالب بودنشون ميشه از قديم ميگيند مثبت و منفي هم را جذب مي كنند حالا تكليف هم جنس بازها چيه نمي دانم؟
ويولت جونم يه نظر بنده همه مردها مثل هم هستند و کاملا متفاوت با خانم ها و اصلا نبايد توقع داشت که مثل ما بشند و اصلا هم سعی نکن که اونها رو عوض کنی چون غير ممکن است.تنها کاری که ميشه کرد اينکه به قول معروف رگ خواب اونها رو بتونی پيدا کنی که تا آخر زندگی خوشبخت باشی.مردها بچه هائی هستند که فقط ريش يا سبيل يا هر دو رو دارند.البته من تجربم خيلی کمه که بخوام اظهار نظر کنم ولی اميدوارم برات مفید بوده باشم.
ويولت جان ! من فكر مي كنم كتابهاي ( ايا تو ان گمشده ام هستي ) نوشته باربارا دي انجليس كمكت كنه !!
violet khanoum salam
nazaret kamelan mantegie,mardha aksaran khodkhahan…vali inam hast touye yek rabeteye ashegane yek mard ham bayad betoune rouye tarafe mogabelesh ham hesab baz kone o motmaen bashe ke mitoune behesh tekie kone.intor ke to migi rahi baraye mard bagi nemimoune.