هرچي بهش ميگم باهات قهرم تو هم يکم قيافه بگير و اداي آدم هاي قهر رو در بيار انگار نه انگاره طبق برنامه قبل بهم زنگ ميزنه و شروع وادامه و خاتمه حرفش با قربون صدقه رفتنه آدم مگه چقدر ميتونه به قهرش ادامه بده و مقاومت کنه تازه قربون صدقه سگرمه هاي در هم رفته هم اضافه ميشه!!!قرار نيست بياد دنبالم چون من قهرم ولي وقتي ميام پايين ميبينم دم در شرکت جايي که ببينمش پارک کرده و تازه براي اينکه دل منو آتيش بزنه سرش را هم گذاشته رو فرمون ولي زير زيرکي در شرکت رو تحت نظر داره !ميگه بريم بلال بخوريم (بدجنس ميدونه دل و دينم براي بلال ميره!) منم با اخم ميگم بريم !خنده ام گرفته از کاراش و مظلوم نمايي هاش واسه اينکه خنده ام رو نبينه روم کردم اون طرف و بيرون رو نگاه ميکنم ولي ميفهمه ميگه به چي نگاه ميکني ؟ميگم به نماي ساختمون ها!ميگه ببينمت با دست دو طرف لبام رو ميگيرم که به خيال خودم خنده ام رو جمع و جور کنم ولي مگه ميشه !!!:teeth
اين مدليش رو ديگه نديده بوديم که اونم نوبر کرديم البته ميدونم همه اينها از سياستش ميخواد آتو دست من نده و با زرنگي زير قبول حرف من نره و به کارش ادامه بده واسه همين جواب اعتراض هاي من هم قربون صدقه رفتنه ياد داستان خاله سوسکه افتادم که خاله از آقا موشه ميپرسه وقتي که دعوامون بشه آشوب و بلوامون بشه منو با چي ميزني؟اونم ميگه با اين دم نرم و نازکم…حالا شده حکايت من و اميد.:whatchutalkingabout
خلاصه که آقايون محترم که خواننده اينجا هم هستيد شما که آخر الامر کار خودتون رو ميکنيد پس چه بهتره که زبون چرب و نرم هم داشته باشيد که خيلي دل نازک يارتون را نشکنيد يا به قول داستان خاله سوسکه ما بجاي زدن با ساطور قصابي با دم نرم و نازکتون حال طرف رو بگيريد!!!!:confused
ويولت
بگذار عشق تو در شعر تو بخندد
بگذار درد من در شعر من بگريد
خوش به حالت. خوش به حالتون فقط همين….
آخه ويولت جان چرا اينقدر اين آقا اميد را اذيت ميکنی ميدونی تو ۱ ميليون نفر يکی مثل اميد تو ميشه(اين آمار را خودم گرفتم)
چشمک مسنجری
حالا که خاله سوسکه ميخوني من هم به سبک عليمردان خان ميخونم :
چي شده ؟ چه اتفاقي افتاده ؟ رنگ به رخسار ندارين ! دعوا شده منزلتون؟ قهر کردين از شوهرتون ؟ هوو اورده سرتون؟ بگين خجالت نکشين ! رمال باشي محرمتون ! بگين درد دلتون تا حل کنم مسالتون!
ممم ممم ممم ….
که اينطور ! بچه ميخواين! يه بچه کاکل زري، خوشکل و ناز و توپولي ، پيرن زري کفش قرمزي !
اين که خجالت ندارد. دادو شکايت ندارد . براي من کار ندارد. به طرفةالعين چنان جادو و جنبل ميکنم مشکلتو حل ميکنم!!!
سلام
قدر اين آقا موشه رو بدون ويولت خانم. هر کسی از اين زبونهای چرب و نرم نداره که با دمش بتونه گردو بشکونه!
آخی ……….
الهی
منم دل و دينم می ره واسه بلال ..چه تفاهمی ..
( خوبی خانومی ؟ )
منم اميد ميخوام…
…خوب ياداوري خوبيه…
منم از اين اقا موشها می خواهم.به به!ابچينوس چه همه قصه را حفظه!
سلام . يه نامه براتون نوشتم اگه به دستتون نرسيده دوباره ميزنم .
موفق باشيد.
بابا ای ولا مرام!! خوش باشی
بوی تشابه مياد
اميد خان شما کارش خيلی درسته ها 
منهم بلال میخام(سمایلی گریه)…
ببین ویولت جون اینجا نان کیک از قبل آماده شده است که پس از خریدن میتونی قشنگ تزئینش کنی یا خامه و هر چیزی که میخواهی و درونش هم ار انواع ماوه جات ویا شکلات و دیگر ….استفاده کنی که قابل به ذکر است در صورتی که شما تشریف بیارید اینجا منم برایت یک خوش مزه اش را درست میکنم*چشمک*کیک های من هم بد نیست هامیدونی ما برای یک بلال کباب کردن در اینجا هنوز باید صبر کنیم چون بلال هایش نرسیده…یخ جوک راجب بلال یادم بنداز تو چت برات بگم…راستی چرا با امید قهری؟
چرا که نه نازگلم؟ ناز خر داری باید ناز بکنی. قانونشه.
بوس بوس هزار و یک تا
بايد اذعان کنم وبلاگ خوب و وزيني داريد.
من امروز مطالبم را به روز کردم با تيتر روزنامه شرق در مورد وبلاگ و سفر ما!
اگر دوست داشتيد در يزدان نگار مطلب را بخوانيد.
http://www.yazdannegar.tk
ageh man roo dava namikon man ham az in Omid h mikham plz
بابا چرا بيچاررو اذيت ميکنی
بدجنس راتس ممنون ميشم بيای بيانيه ای رو که بر ضد سانسور درست کرديم اگه قبول داشتی امضاش کنی
فدات بای عزيز
توي دنيا آدمهاي مختلفي پيدا مي شن.بعضي آدمها يادگرفتند مهربون و با سياست باشند مثل آقا اميد شما!
ولي فكرمي كنم يه جايي توي اين دنيا به يه نفري يه خوبي بزرگ كردي چون الان داري جواب اون خوبيتو،با خوبي هايي كه اين آقا اميد ميكنه به شما،مي گيري.
پس لطفا هميشه شكرگزار اين نعمت باش و قدرش رو بدون.
مطمئن هستم كه دارين بهم ديگه چيزهاي زيادي ياد
مي دين و اميدوارم هميشه خوش و خرم بمانيد.
راستي يه پيشنهاد:
چرا يه كتاب در مورد خودت و اميد نمي نويسي و مثلا“ اسمشو نمي گذاري :
“ ماجراهاي من و اميد “ ؟؟!
دوستدار نوشتهاي بي آلايش شما
نيكو
آی قربون دهنت…
سلام ويولت عزيزم. امروز برای اولين بار و خيلی اتفاقی با وبلاگت آشنا شدم. نوشته هات که همه بوی صفا و پاکی داشت خيلی به دلم نشست و برای اينکه بيشتر باتو آشنا بشم نشستم و همه آرشيوت رو هم خوندم.
راستش هم وبلاگت قشنگه، هم ۱۰۰٪ خودت قشنگی (با توجه به نوشته ۲۶ ژانويه) و ديگه هم اينکه من هم عاشق مانکنی راه رفتنتم (۲۱ ژانويه).آواز هم که می خونی! با خنده هات خنديدم و شايد باور نکنی ولی با خاطرات و تجارب تلخت گريه کردم. روحيه وپشتکارت برای من هم درسه. زياد زياد مهمونت می شم و با اجازه ازت انرژی مثبت می گيرم.
برات آرزو می کنم که امروزت بهتر از ديروز و فردا هم بهتر از امروز باشه.
سلام عزيز وای كه عاشقي چه حال و هوايي داره؟ با بهترين آرزوها. قربانت . ميبوسمت.
سلام من از دوستان تو اورکوت هستم والله راستشو بخواين من از اونايی هستم که همين جوری تو اورکوت شما رو اد کردم البته دليلش اين بود که برام پیام داده بودین به هر حال خوشحال میشم وبلاگم سر بزنین شاید دوسته واقعی شدیم ….
سلام ويولت…اتفاقا من مطمئنم هيچ وقت اقايون چرب زبونی نميکنند…تازه اگه ميتونيد شما هم اين کارارو بکنيد
سلام ويولت عزيز…نميدونستم بلال هم دل و دين و عقل و هوش رو بر باد ميده!!!(دندون) ..برقرار باشی
آخ که من اگه جات بودم سرم رو از رو سجده بر نمی‌داشتم با اين اميد مهربونت
ما آقايون همه‌مون همينقدر لطيف و رقيق القلب و مهربان هستيم…. ! حالا همه هم نه… بيشتری‌ها! حالا بيشتری‌ها هم نه … بعضی‌ها! .. حالا بعضی هم نه اندکی… انگشت شماری… تعدادی…. بابا من که هستم. چرا کم بيارم؟