بربادرفته

همانطور که قبلا هم گفتم صبح به صبح ساعت 7:30 اميد تلفن ميکنه بهم که خواب نمونم بعضي موقعها که دارم خوابي هم مي بينم تند تند همانطور که دارم کش ميام و خستگي خوابيدن رو از تنم بيرون ميکنم!:winkخوابم رو براي اميد تعريف ميکنم با آنچنان محبت و توجهي به خوابم گوش ميده و در مورد چند و چونش سئوال ميکنه که نگو هميشه اينجور موقع ها ياد فيلم بربادرفته مي افتم که اسکارلت تو نيواورلان (اگه اشتباه نکنم) خواب گرسنه موندنش را براي رت باتلر تعريف ميکرد و اونم در حالي که با محبت تنگ در آغوش گرفته تش و نوازشش ميکنه بهش قول ميده هيچوقت نگذاره ديگه اون طعم گرسنگي را بکشه.
نه من تو مقام و خوشگلي اسکارلتم نه اميد دون ژواني مثل رت باتلره ولي احساس همون احساسه خدايا شکرت.:regular
پيوست:امروز صبح کامنت هاي قشنگتون رو خوندم و کلي به فکر فرو رفتم اين مطلب را واسه خالي نبودن عريضه پست ميکنم ولي مطلب قبلي را نصفه نيمه ول نمي کنم بنظرم به بحث بيشتري احتياج هست بايد افکارم را جمع وجور کنم و شايد احتياج باشه قضيه را يک کم باز تر کنم تا نتيجه لازم را بتونم بگيرم و با اينکار به خودم کمک کنم براي گرفتن بهترين نتيجه.
فقط يک چيزي خانمي با nick name:elf گفتن من معيارهام براي يک مرد فيلم فارسي است چرا همچين برداشتي کردين؟خوشحال ميشم نظرتون را بدونم اگه خواستين خصوصي باشه لطفا ايميل بزنيد برام.تصور اميد با وجنات مثلا ناصر ملک مطيعي :teethچه شود.
بهاره جون من هفته پيش جواب ايميلت را دادم ببخشيد که دير شد.
ويولت


نظرات شما


  1. سارا در 04/10/07 گفت :

    من هميشه خواب هام يادم می ره ..معمولا کم پيش می آد که بخوام تعريفشون کنم


  2. ويولت در 04/10/07 گفت :

    به سارا جون:
    منهم يادم ميره ولی چون بلافاصله که از خواب پاميشم بااميد دارم حرف میزنم هرچی یادم مونده و هنوز تا حال و هوای خوابم براش تعریف میکنم.


  3. امير حسين در 04/10/07 گفت :

    کجايی دلمون واست تنگ شده بود…راستی بازم با وبلاگم مشکل داری؟


  4. ذهن سيال در 04/10/07 گفت :

    ويولت جون، اگه فکر می‌کنی اميد و هومان شباهت دارند اين اصلا اتفاقی نيست. و باید درموردش بیشتر فکر و مطالعه کنی. اتفاقا من هم یه بحث با این موضوع رو شروع کردم ولی طول می‌کشه اگه عجله داری که بیشتر بدونی بهم بگو. هميشه موفق باشی :*


  5. حالا من مو به مو خوابهام يادم ميمونه.ولی به ندرت خوابهام را تعريف ممی کنم.


  6. توتيا در 04/10/07 گفت :

    نغر من در نئشته قبلی هست


  7. فندق در 04/10/07 گفت :

    سلام
    در ارتباط با پست قبلی. يک سوال. البته ببخشيد. اگر همسری داشته باشی که صبح تا شب بجای رفتن به دنبال کار و زندگي ؛ پای اينترنت و وبلاگ بنشيند با او چه ميکنی؟


  8. ويولت در 04/10/07 گفت :

    به فندق:
    اول با زبون خوش ازش ميخوام دست از اينکارش برداره چون واسش نون و آب نمیشه و وقتی که میتونه به من اختصاص بده برای یک چیز بیهوده تلف میکنه.هر چیزی افراطش بده
    دوم اگه حرف تو کله اش نرفت بي سروصدا ترکش ميکنم
    سوم اگه منظورت به منه من که سرکارم!!!(چشمک)اوقات فراقتم وبلاگ بازی ميکنم.


  9. هاله در 04/10/07 گفت :

    سلام خوشگلم. مختصر و مفید دلم میخواد بهت یه چیزی بگم. صدای تجربه هست ها … دست کم نگیر. به نظر من داری خیلی over-react میکنی در مورد روابط عاطفی ات. ببین گلم … طبق تجربه من وقتی رابطه ای اونچه که باید نباشه خودت اولین کسی هستی که حس میکنی. نیازی به اینهمه آنالیز کردن هم نیست. خودت میفهمی. حالا یا ناخودآگاه با علم به اینکه رابطه بن بستیه ادامه میدی و خودتو گول میزنی یا نه. تو رو نمیگم ها … در کل میگم.
    بهت اطمینان میدم که تو کار روابط هیچ حساب و کتابی نیست. یا با یکی ایاقی و به قول انگلیسیا compatible یا نه. احساست خیلی رو راست اینو بهت میگه. به صداش گوش کن.
    همین دیگه. اینهاست که من تو زندگی چهل ساله ام دریافتم. مراقب خودت باش و خیلی خیلی دوستت دارم.


  10. مهاب در 04/10/07 گفت :

    البته پيگيري و نتيجه گيري از اين بحث. كه باني اش ويولت عزيزه، براي همه مخاطبين ميتونه مفيد باشه. منكه منتظرم از تجربه دوستان استفاده كنم، بخصوص از نكته سنجي هاي صاحبخونه مهربون.
    در مورد از ياد نرفتن رؤيا هامون، از يه روانشناس شنيدم كه توصيه ميكرد: قلم و كاغذ دم دستان باشد ت اگر خوابي ديده ايد بلافاصله بعد از بيداري ثبت و درجش كنيد تا فراموشتان نشود. در گذشته يه مدتي اينكار رو كردم و نتيجه بخش بود، ولي ديگه ادامه ندادم…سعي مينكن ديگه خواب نبينم، ولي افسوس فراموشي رؤيا هاي شيرين گاه بيگاه را مي خورم.
    آرزومند ديدن خوابهاي رنگي و زيبا براتون هستم. شاد باشيد


  11. دختر كولي در 04/10/07 گفت :

    خدا اين رت باتلر و ازت نگيره به حق علی


  12. شهلا در 04/10/07 گفت :

    درود بر تو ویولت جون خودم که از هسکارلت هزاران بار زیبا تری و امید جونت هم هزاران بار از باتلر مرد تره…. میدونی مقایسه نباید بکنیم؟عزیز دلم بهت گفتم که چه احساسی از دوستیت با امید خان آقا دارم(; در پناه یزدان پاک و جاودانی بماند این عشق زیبایتان… تندرست شاد و پیورز زیوی…تا درودی دیگر بدرود.


  13. ميترا در 04/10/07 گفت :

    من و تو کاملا بر عکسيم چون اين منم که هميشه زنگ می زنم که اون خواب نمونه البته خوابم رو هم تعريف می کنم ولی اونقدر خوابه که فکر ميکنه من لالائی می گم Smile
    عاشق مقايست شدم چون من هم هميشه دلم می خواست شوهرم مثل رت باتلر باشه که احساسم ميگه هست.


  14. فندق در 04/10/07 گفت :

    دوباره سلام.
    نه منظورم شما نبودی. اين مشکل برای يکی از نزديکانم پيش اومده. نظر خيلی های ديگر را هم پرسيده ام.


  15. صبا در 04/10/07 گفت :

    اين متن فقط و فقط يک نتيجه اخلاقی برای نظر دادن ارائه ميده و اون هم اينکه :…..دارارا رام ….. آقای اميد مثل رت باتلر احتمالا موهای مشکی و از همه مهمتر سبيل داره .آره ويولت جون؟( کمی تا قسمتی چشمک …)


  16. ساکورا در 04/10/07 گفت :

    سلام ويولت جان .من هميشه خواب هام يادم می ره و اگه مثل تو سر صبح تعريفش نکنم از ذهنم می پره.


  17. امير در 04/10/07 گفت :

    سلام ويولت عزيز:الان زنداييم پهلومه اگه آنلاينی لطفآ خبر بده خيلی مشاقه باهات حرف بزنه.
    فعلآ خدافظ.


  18. امير در 04/10/07 گفت :

    ببخشيد:فضوليه ولی اينجا رفتیhttp://www.nlm.nih.gov/medlineplus/multiplesclerosis.html.


  19. فرنو در 04/10/07 گفت :

    من فقط کابوس‌هام به يادم می‌مونه. اميدوارم احساست به آقا اميد هميشه پاينده بمونه.


  20. آرتی در 04/10/07 گفت :

    خوشا به حالت!


  21. شهره در 04/11/07 گفت :

    سلام ويولت عزيز فقط خواستم سلامي بگم و برات بهترين آرزوها رو بكنم. سبز باشي.


  22. بهزاد در 04/11/07 گفت :

    اسکارلت خيلی جيگر بودا Big Smile از کجا معلوم شايدم تو از اون خوشگلتر باشیBig Smile


  23. امید تو خیلی برتر از اون یارو هست.. من که دیدمش.. عاشقش شدم!.. چشمای بسیار زیبایی داره.. و خیلی مهربونه.. بهش بگو اینا رو .. بگو من خیلی دوستش دارم.. و ازش خوشم اومده..