![](http://vili.special.ir/parsaimages/post_title_right.jpg)
معصوميت :
نمي دونم تا حالا توچشاي يه بنفشه نيگا كردي يا نه؟ يا بهتره بپرسم تا حالا تونستي تو چشاش نيگا كني يا نه ؟؟؟؟ آخه چنان معصومانه نيگات مي كنه كه خودت شرمندش ميشي. ويولت منم همينجوريه. اينو فقط كسي ميفهمه كه يه بارجرات كرده باشه تو چشاش نيگا كنه.
آرامش :
ما يه باغچه مربعي داشتيم كه روي يه سكوي يه متري قرار داشت و وسطش پراز گلهاي نازنارنجي و گل بهي بود . دورتادورشم گلهاي اطلسي سفيد و صورتي . هروقت كه به اين باغچه نيگا ميكردي ميديدي يا اطلسي ها گلهاي ناز رو زير خودشون گرفتن و دارن خفه مي كنن يا گلهاي ناز خودشونوروي اطلسي ها ولو كردن و راه نفس اونارو بريدن. اصلا طوري با هم درگير ميشدن كه به سختي مي تونستي از هم جداشون كني ( من كه تا آخرشم نفهميدم اونا باهمديگه چه پدركشتگي داشتن). به همين دليل وقتي مجبور بودم از كنار اون باغچه ردبشم ( چون سر راه ورود و خروجمون بود ) سعي ميكردم سرعتم رو بيشتر كنم و بدون اينكه بهشون نيگا كنم از تيررسشون فرار كنم. از دعواي اون دوتا هم سس سوء استفاده كرده بود و تمام باغچه رو گرفته بود ( همون انگلهايي كه به شكل رشته هاي نازك ودراز زرد رنگ دور گلها مي پيچن و اينقدر از شيره اونا ميمكن تا خشكشون ميكنن ). فكر ميكني نتيجه اين جنگ ودعوا چي شد؟ خوب معلومه. يه روز رفتم بيل رو برداشتم وافتادم به جون باغچه. حسابي زير و روش كردم . بعدشم خاكش رو غربال كردم و يه كمم كود اضافه كردم وتبديلش كردم به يه باغچه يكدست از بنفشه هاي بنفش. ديگه از اون روز هيچ دعوايي توي اون باغچه رخ نداد ( يا اگرم اختلافي بود جلوي من نبود ). همه بنفشه ها به خط كنار همديگه وايساده بودن و معصومانه اطرافشونو نيگا ميكردن . منم هروقت دلم مي گرفت واحتياج به آرامش داشتم مي رفتم كنار همون باغچه مي نشستم و به آرامش و صلح وصفاي اونا خيره مي شدم و دلم آروم مي گرفت.
سالها بود كه ديگه اون آرامش رو تجربه نكرده بودم و در سخت ترين شرايط روحي يا جسمي در عالم رؤيا به لب اون باغچه پناه مي بردم. تا اون شب كه با ويولت آشنا شدم.درست همون احساس آرامش رو بهم داد ولي هزاران بار قويتر و نافذتر. اينو فقط كسي ميتونه درك كنه كه لااقل يه بار لب اون باغچه نشسته باشه.
ابازم که من اول شدم.
همان نظرات قبلی را دارم. موفق باشی غزيزم.
سلام به ويولت عزيزم
بهت تبريک می گم بخاطر چنين اميدی. و به اميد هم تبريک ميگم بخاطر داشتن تو و بخاطر داشتن چنین احساسی نسبت به تو عزيز . چون بقول بزرگی :
« انسانها با احساسات وعقايدشون زندگی ميکنن ».
واقعا این احساسات پاک که صداقت رو میشه از لابلای کلماتش تشخیص داد ستودنیه.
ضمنا اگه به ویولت عزیزم برنخوره ( چشمک ) باید بگم اکثر دخترای ایرونی با بنفشه یه نسبتی دارن. بقول ملک الشعرای بهار:
« جای دگر بنفشه به دسته بدروند
دراین خطه بنفشه به خرمن توان درود».
شادباشی و پایدار
به افتاده تر از سايه عزيزم:
خوشحالم از ديدن دوباره کامنتت عزيز خواهر!!!(اينم تاثيرات ديدن فيلم مارمولک)سايه جون من ديگه سه اسمه شدم ويولت.بنفشه.اون يکی که اصليه ست
کی شيرينی ميخوريم؟!!!
اين احساسات بي ريا، حاكي از صفاي دل و باطن اميده… صفا و عشقتون ماندگار و هميشه بنفش باشه
سلام ويولت عزيز اميدوارم كه هميشه باغچه دلت پرگل و پر آرامش باشه. ميبوسمت عزيز . شب و روزت بخير.
….ای عزيز برادر….اين باغچه بنفشه کور رو هم شفا ميده…..؟..![Big Smile Big Smile](http://vili.special.ir/wp-content/plugins/tango-smileys-extended/tango/smile-big.png)
سلام
از شنيدن اين معصوميت و پاکی لذت میبرم. با تمام وجود. ايکاش هميشه اين طور باشيد. عشق موهبتی است که نصيب هرکسی نمیشه. باور نمیکنی؟ دور و اطراف را نگاه کن.
سلام ویولت جان – امیدوارم که خداوند روز به روز عاشق ترتون کنه. عشق معرکه است.
salam….kheyli khayli ghashang bood omidvaram in ehsas hamishe mondegar bashe
man modati mishe ke sar mizadam vali comment nemizashatam vali hala nemishod ke comment nazari
be manam sar bezani mamnoon misham
byebye
سلام به اهالی…اما بعد…
خوب ما که معاف هستيم چون لب اون باغچه ننشستيم…
سلام و باز هم خوشا به حالت …………… شاد باشی عزيز
انشاالله که هميشه در کنار هم يار و ياور هم باشيد
سلام ویولت عزیز، آنچه که مسلم هست اینه که هر گلی یک بویی داره، اما گل بنفشه یه چیز دیگه است. همیشه شاد و باطراوت باشی.
ويولت جان بی زحمت ادرس باغچه ات رو به ما هم بده
ويولت جان ادرس باغچه ات رو به ما هم بده
خداوند تبارک و تعالي اين گل هاي باغچه را از جميع آفات و بلايا حفظ کناد انشاالله تعالي رحمان!
عزيز دل برادر !
اين برادر اميد هم -خدا حفظش کند ـ ،ماشاالله طبع لطيف و شاعرانه اي دارد.
چه اميد بامزه اي
راست ميگند!کی شيرينی ميخوريم؟ويولت جان درباره قرار من منتظر تلفن شما هستم.