مثبتم خیلی مثبت

امروز به خودم قول دادم آدم باشم منفي بودن و به زمين و زمان بد و بيراه گفتن يك نصفه روز قشنگه،بيشتر ادامه پيدا كنه دل آدم را ميزنه خوشحالم كه اين وبلاگ را دارم هر از چند گاهي يك جيغي ميزنم و در ميرم:tounge!!
صبح كه از خواب بلند شدم احساس كردم چقدر خورشيد درخشانتر از صبحهايه ديگه ست به خودم گفتم بايد بگردم دوروبرم را خوب نگاه كنم يك انگيزه هر چند كوچولو پيدا كنم از پله ها كه ميخواستم برم بالا سعي كردم بدون كمك گرفتن از ديوار يا نرده ها برم،هووورررااا تونستم سخت بود ولي مهم اين كه تونستم. براي سرخوش بودن،تو ماشين كه با بابا نشستم زدم زير آواز اراجيفي بود كه بهم ميبافتم بعنوان شعر نو در قالب آواز ميدادم بيرون كه ديگه كاسه صبر باباي بيچاره لبريز شد و با متنانت گفت ويولت جان اگه صدات را ضبط كني خودت ميفهمي چقدر بد ميخوني:embaressed!!!رسيدم شركت با حداكثر سرعت خودم را رسوندم به آسانسور ها ديدم كسي جلوش منتظر واينستاده گفتم اي دل غافل تازه رفته بالا حالا بايد صبر كنم 20 طبقه را بره و برگرده،ولي نه هنوز نرفته با عجله خودم را ميندازم تو،خوش شانسي از اين بيشتر پس نتيجه ميگيريم امروز رو شانسم.
1-سزار عزيزم(يا سعيد جان از اين ببعد سزاري) بابت تمام محبت هات ممنون در ضمن خوشحالم كه صدات را شنيدم به نظر من تن (به ضم ت )و لحن بيان آدم ها معرف شخصيت و روحيات اونهاست به نظر من صداي تو پر از انرژي و سر زندگي ست و اين خيلي منو خوشحال ميكنه چون اگه باهات حرف ميزدم و صداي يك آدم بي حال و مريض را ميشنيدم تو ذوق من يكي كه خيلي ميخورد فقط همونطور كه گفتم تنبلي را بگذار كنار و بنويس.
2-يك دوست بسيار نازنيني دارم كه ام-اس داره و الان تو يكي از كشورهاي اروپايي است دختر بسيار هنرمند و دوست داشتني ست كه تويه كلاسهاي يوگا با هم آشنا شديم بعد از سالها كه خارج از كشور بود بنا به مشكلاتي مياد تهران و حدودا 6 ماه بود كه از آمدنش ميگذشت با هم آشنا شديم و خيلي دوستي خوب و تنگاتنگي بر قرار كرديم من مشوقش بودم كه دوباره برگرده و يكبار ديگه تنها زندگي كردن را تجربه كنه(اينجا اسمش را ميگذارم توتيا چون اسم يكي از تابلوهاشه كه من عاشقشم)همش ميگفتم توتيا جان سختش تا توي هواپيماست وقتي نشستي و ديدي فقط خودتي و خودت و مجبوري به خودت اتكا كني حالت بهتر هم ميشه،خلاصه رفت و من دورادور ازش خبر داشتم متاسفانه اونجا دچار حمله بدي ميشه و بيشتر وقتش را صرف درمان و بيمارستان ميكنه،احساس گناه داشت خفه ام ميكرد ميگفتم اگه اصرار هايه من نبود شايد نمي رفت و اينجوري هم نمي شد،حالا بهم خبر داده تا قبل از عيد بر ميگرده از خوشي رو ابرهام و لحظه شماري ميكنم براي برگشتنش.
3-خودتون خونديد و ديديد ديروز چقدر حالم بد بود ولي همانطور كه بارها گفتم زمان بگذاريد براي غمتون ببنيد چند ساعت يا چند روز ارزش داره توش گير كنيد همانقدر وقت بگذاريد نه بيشتر.نمي گم الان فارغم و هيچ غمي ندارم ولي ميشه بعدا هم بهش فكر كرد فعلا بايد از ثانيه ها لذت برد مگه چند بار ميخوام31 ساله باشم با همين طراوت و سر زندگي كه اونم به اشك و آه و حسرت بگذرونم ،از من به شما نصيحت هر چي اذيتتون كرد پشت بندش يك قرص”گور باباش”بندازيد بالا و يك نفس عميق بكشيد مطمئن باشيد اثر ميكنه.
4-براي اميد عزيزم(فقط اميدوارم درست بنويسم افتاده تر از سايه عزيزم اگه اشتباه نوشتم تذكر بده)
احساسم اين ابيات رو تو گوشم زمزمه ميكنه:
صدا كن مرا
صداي تو خوب است
صداي تو سبزينه آن گياه غريبي ست كه در تنهاي حزن ميرويد
……….
و تنهاي من
شبيخون حجم تو را باور نداشت.
(اين برداشت من از شعر بود تا جاي که حافظه ام ياري ميکرد ولي درستش را دوست عزيزم تذکر داده)
شعري كه براي اميد نوشتي يكي از شعرهاي سهراب است به نام «به باغ همسفران» كه با اجازت يك كمي اصلاح وتكميلش مي كنم:
« صداكن مرا.
صداي تو خوب است.
صداي تو سبزينه آن گياه عجيبي است
كه درانتهاي صميميت حزن مي رويد.
….
وتنهايي من شبيخون حجم ترا پيش بيني نمي كرد.
وخاصيت عشق اين است.
…».
ويولت


نظرات شما


  1. افتاده ترازسايه در 04/29/02 گفت :

    سلام به ويولت عزيزم
    منم از انرژي مثبت تو امروز احساس خوبي دارم وبابت ديروز هم عذر خواهي مي كنم. به هر حال زندگي با تمام پستي وبلندي هاش مي گذره و بايد هر لحظه اون رو غنيمت دونست.حق با توئه . مگه ما چند دفه به دنيا مي اييم؟ شعري كه براي اميد نوشتي يكي از شعرهاي سهراب است به نام «به باغ همسفران» كه با اجازت يك كمي اصلاح وتكميلش مي كنم:
    « صداكن مرا.
    صداي تو خوب است.
    صداي تو سبزينه آن گياه عجيبي است
    كه درانتهاي صميميت حزن مي رويد.
    ….
    وتنهايي من شبيخون حجم ترا پيش بيني نمي كرد.
    وخاصيت عشق اين است.
    …».
    شادزي ، پادزي.


  2. افتاده ترازسايه در 04/29/02 گفت :

    با سلام دوباره :
    راستي يادم رفت كه بگم اون خاطره مشابه خودم رو شايد وقتي ديگر برات بنويسم .چون فكر مي كنم بايد از شخصي كه خاطره مربوط به اون ميشه اجازه بگيرم( آخه يه خورده بگي نگي آدم مهميه . بقول معروف آدم حسابيه !!!)
    تابعد به خدا مي سپارمت(ون).


  3. ویولت در 04/29/02 گفت :

    خیلی بدجنسین که کامنت نمیگذارین،بابا من از کجا بفهمم نظرتون چیه و کارم درسته یانه؟یعنی از این ۶۰ نفر که تا حالا خواننده بودن فقط یک نفر حرفی برای گفتن داشت؟پس بقیه چی؟
    افتاده تر از سایه عزیزم ممنون بابت کامنت های قشنگت.


  4. سلام ويولت جان اميدوارم هميشه شاد و مثبت باشی Big Smile


  5. شهرام در 04/29/02 گفت :

    ویولت جان لذت بردم از خواندن نوشته هات. همانطور که گفتی مثبت بودن حلال خیلی از مشکلات است….
    شاد باشی….


  6. با درود !
    اميدوارم كه امروز در خوشی و خرمی به سر بری. زندگی بسيار كوتاه است . مثل شمعی در كنار طوفان. پس بايد از ثانيه های آن هم بهره برد. منفی نگاه كردن به زندگی تنها خراب كردن لحظه هاست . هم برای خودمان و هم برای عزيزانمان. پس زندگی را بايد خودمان زيبا و دوست داشتنی بكنيم. به قول كسرائی در آرش : زندگی زيباست / زندگی آتشگهی ديرنده پا برجاست / گر بيفروزيش رقص شعله اش تا بيكران پيداست / ورنه خاموش است و خاموشی گناه ماست.( به نقل حافظه ).
    يارباقی.ديدارباقی.


  7. ويولت نازنين:
    ممنونم که به کلبه کوچکم سر زديد و خيلی خوشحالم که دوست عزيزی مثل تو پيدا کردم و چقدر دلم ميخواهد دوشنبه از نزديک ببينمت.من پشتکار و روحيه تو را جدا ستايش ميکنم.


  8. ممنون که تولدم رو تبريک گفتين .انشاالله هميشه مثبت باشين


  9. پندار در 04/29/02 گفت :

    سلام!اینجا تهران است صدای پندار! خانومی. وبلاگت رو می خونم ولی نظر نمی ذارم معمولاْ. ديدم گلايه کردي گفتم سلامت بدم. من با ام اس دوران راهنمايی آشنا شدم. مادر يکی از دوستام مبتلا بود. ۱۰-۱۵ سال پيش کسی اين بيماری رو نمی شناخت.حالا خدا رو شکر اطلاعات بيشتر شده. اميدوارم هميشه مثل امروز خورشيد رو پررنک ببيني. برات آرزوی سعادت می کنم. هميشه ميام وبلاگت ولی اگه کامنت نگذاشتم دليل نبودنم نيست. پس دلخور نشو عزيز! بای بای.


  10. سعيد در 04/29/02 گفت :

    سلام ويولت جان خوبی خانوم!
    انگار دير رسيدم
    شرمنده به خدا! ۱۱ هفته به امتحانام مونده و ۸ تا کتاب نخونده!
    خودت ميدونی ديگه! راستی خانوم من تنها زندگی ميکنم ميدونم چی ميگی! آدمو قوی ميکنه خیــــــــــلی!


  11. يك هموطن در 04/01/03 گفت :

    خود را رها كردن, و به دست انرژي هاي مثبت سپردن, و به تواناييهاي خود اعتماد داشتن, معجزه مي آفرينند.


  12. sara در 04/01/03 گفت :

    Salam khanomi! Khoshalam az inke baz shado sare hali. Khob gahi adam bayad pain bashe, gahi gigh bezane ke badesh modate tolani tari mosbato shad bashe! Wink Darzemn khanomi shoma hamishe karet doroste hala ma che barat payam bezarim ya na! To mahi va kohe esteghamat. Dostet daram ziad. piroz bashi.


  13. صبا در 04/01/03 گفت :

    نميدونم چرا من ثواب اول شدن در کامنت گذاری اينجا نصيبم نميشه .يا مشکل خط هست يا فنی يا زمان …..
    ۱به هر حال عزيز جانم بخوان ..هر چه قدر که خواستی ..چون به من هم ميگن صدات بده . بابا مامانی ها به بچه هاشون همينو ميگن که صدات افتضاحه …خواهر برادر ها هم به هم همينو ميگن .
    ۲اجازه هست بگم…ای عاشقی دوستی صفا صمیمیت گل سرخ…آآآيییییی آآآهااااییی.
    ۳ یکی از دوستانم خجالت کشید سوالش روراجع بهms ازت بپرسه …نمیخواد ناراحتت کنه. من بپرسم ؟
    ۴ تا بعد


  14. مهستا در 04/01/03 گفت :

    وقتی خورشيد اين قدر قشنگ می تابه جايی واسه غصه نمی مونه


  15. آندرومدا در 04/02/03 گفت :

    سلام. بالاخره من تونستم نظرخواهی اينجا رو باز کنم! خواستم بگم يه دنيا مرسی. چون اينجا رو که ميخونم حالم خوب ميشه اساسی. بازم ممنون.


  16. الهه در 04/02/03 گفت :

    سلام ويولت جان..مدتهاست که بلاگت رو می خونم..از صميم قلبم برات آرزوی سلامتی و خوشبختی می کنم ..اميدوارم خداوندی که اينقدر در زندگی تو حضور دارد هميشه مراقب و مواظب وجود نازنين تو باشد..


  17. آس و پاس در 04/03/03 گفت :

    سلام
    خوبي
    بلاگ خوشگلي داري وجالب مينوسي.
    از روزي که تو رفتي پريده رنگ شادي /
    اما خورشيد مي تابه مثه يه روز عادي/
    چطور هنوز پرنده داره هواي پرواز/
    چطور هنوز قناري سر مي ده بانگ آواز/
    مگر خبر ندارن تو رفتي از کنارم/
    چرا بهت نگفتن بي تو چه حالي دارم…
    بي تو ببين چه سرده تابستونه تنهاييم/
    به چشم خسته من آسمون از سنگ شده/
    لعنت براين تنهايي دلم برات تنگ شده دلم برات تنگ شده…
    راستي update کردم:
    بيا تا ببينم اون نگاه تورو ***
    بيا تا ببوسم روي ماه تو رو


  18. آس و پاس در 04/03/03 گفت :

    سلام
    خوبي
    بلاگ خوشگلي داري وجالب مينوسي.
    از روزي که تو رفتي پريده رنگ شادي /
    اما خورشيد مي تابه مثه يه روز عادي/
    چطور هنوز پرنده داره هواي پرواز/
    چطور هنوز قناري سر مي ده بانگ آواز/
    مگر خبر ندارن تو رفتي از کنارم/
    چرا بهت نگفتن بي تو چه حالي دارم…
    بي تو ببين چه سرده تابستونه تنهاييم/
    به چشم خسته من آسمون از سنگ شده/
    لعنت براين تنهايي دلم برات تنگ شده دلم برات تنگ شده…
    راستي update کردم:
    بيا تا ببينم اون نگاه تورو ***
    بيا تا ببوسم روي ماه تو رو


  19. آس وپاس در 04/03/03 گفت :

    سلام
    خوبي
    بلاگ خوشگلي داري وجالب مينوسي.
    از روزي که تو رفتي پريده رنگ شادي /
    اما خورشيد مي تابه مثه يه روز عادي/
    چطور هنوز پرنده داره هواي پرواز/
    چطور هنوز قناري سر مي ده بانگ آواز/
    مگر خبر ندارن تو رفتي از کنارم/
    چرا بهت نگفتن بي تو چه حالي دارم…
    بي تو ببين چه سرده تابستونه تنهاييم/
    به چشم خسته من آسمون از سنگ شده/
    لعنت براين تنهايي دلم برات تنگ شده دلم برات تنگ شده…
    راستي update کردم:
    بيا تا ببينم اون نگاه تورو ***
    بيا تا ببوسم روي ماه تو رو


  20. آس وپاس در 04/03/03 گفت :

    سلام
    خوبي
    بلاگ خوشگلي داري وجالب مينوسي.
    از روزي که تو رفتي پريده رنگ شادي /
    اما خورشيد مي تابه مثه يه روز عادي/
    چطور هنوز پرنده داره هواي پرواز/
    چطور هنوز قناري سر مي ده بانگ آواز/
    مگر خبر ندارن تو رفتي از کنارم/
    چرا بهت نگفتن بي تو چه حالي دارم…
    بي تو ببين چه سرده تابستونه تنهاييم/
    به چشم خسته من آسمون از سنگ شده/
    لعنت براين تنهايي دلم برات تنگ شده دلم برات تنگ شده…
    راستي update کردم:
    بيا تا ببينم اون نگاه تورو ***
    بيا تا ببوسم روي ماه تو رو


  21. sezar در 04/03/03 گفت :

    سلام VIOLET جان :
    تبريک ميگم واسه حال شدن مشکلِ سايت قشنگت.بهت از صمیم دل تبريک ميگم و آرزو دارم هر جا که هستی سالم و سلامت باشی
    قربانِ تو
    sezar


  22. افتاده ترازسايه در 04/03/03 گفت :

    سلام به ويولت عزيزم
    از تعارف هاي قشنگت ممنونم.دلم مي خواست براي مطلب قبليت فقط يك بيت از اشعار سعدي رو بنويسم.( اگه يه كمي دير يادم افتاده و تاريخ مصرفش گذشته ببخشيد):
    اگر من ناجوانمردم به كردار
    توبرمن چون جوانمردان گذركن
    شادباش وپايدار


  23. هيلا در 04/03/03 گفت :

    چه صفايی داره آدم ببينه کامنت ميشه گذاشت ! ويولت عزيزم تبريک ميگم وبلاگت درست شد!! ..الان ميخوام برم بازار تهران… چيزی لازم ندارين ؟ P:


  24. پيام در 04/28/06 گفت :

    خيلی اشکانی……I LOVE YOU