دنباله خيانت

امروز که آمدم شرکت و کامنت هاتون را خوندم به اين نتيجه رسيدم که بحثي که شروع کردم نميشه با يک پست سر و ته قضيه را هم آورد با توجه به کامنت ها از جمله کامنت کامبيز بايد اول ببينيم تعريف ما از خيانت چيه؟ فقط صرف بر قرار کردن يک رابطه جنسي با شخصي غير از همسر است؟چرا ما خيانت را بيشتر مختص آقايون ميدانيم و با ديد اينکه آقا هرزگي کردن(ديگه خيلي بخوايم لفظ بدي بهش اطلاق کنيم) سو ته قضيه را هم مياريم ولي اگه همين کار را خانم خانه انجام دهد کل بنيان خانواده از هم مي پاشد و صفت فا… به ايشون اطلاق ميشه و اگه کسي بويي برده باشه مجازات سنگسار در انتظارشه.
از نظر من خيانت تنها برقرار کردن يک رابطه جسماني نيست همين که روح و ذهنت با طرف مقابل نباشد و بقولي دلت براي اون نتپد و نلرزد اين هم نوعي خيانت است چون تو قول دادي که همراهش باشي و ياورش پس حالا که نيستي اين پيمان بايد گسسته شود نه اينکه حريم دلت را به خيانت آلوده کني اگه چيزي تو زندگي آدم را ارضاء نکنه بايد راحت با طرف مقابلت مطرح کني و در صدد رفع اون با همديگه بر بيايين اينها هيچکدوم نميتونه دليل موجه براي خيانت باشه تمام راهها را بايد امتحان کرد و اگه به نتيجه نرسيديم بايد رشته اي که ما را به اجبار پيوند ميده پاره کنيم من گفتم مقابله به مثل ميکنم ولي فکر کنم در حد قوپي بود و جرات اينکار را نداشته باشم چون فکر ميکنم در درجه اول روح خودم را آلوده کردم تا از اون انتقام گرفته باشم.
چون از نظر من رابطه جسماني با کسي که هيچ احساسي بهش نداشته باشي برقرار کردن، عين حيوانيت است چون اين رابطه از نظر من متعالي تر از اين حرفهاست که با يک خشم آني بخواهيم آلوده اش کنيم .
حالا اگه عشق جديدي در زندگي هر کدام از طرفين بوجود آمده باشد مبحثي ست جدا و احتياج به بحث و روانکاوي فراوان داره چون به نظر من عشق چيزي نيست که بوجود آمدنش دست من و شما باشد توجه کنيد منظورم عشق واقعي ست نه هوس.اگه اينطور بشه من هم با دوستم موافقم بهش وقت ميدم تا خودش را پيدا کنه و ببينه کجاي رابطه ما ايستاده.
در رابطه با انرژي درماني دوستان گفتن چرا با استاد اون آقا ادامه ندادم يا چرا اون فرد ديگه ايي را معرفي نکرد بايد بگم استاد ايشون را چون تهران بود از نزديک ديدم ولي اصلا حس خوبي بهش نداشتم و بالطبع چيز خاصي هم دريافت نکردم از ايشون خواستم فرد ديگه اي را بهم معرفي کنه هنوز که اينکار را انجام نداده.
به فندق عزيز: اعتقاد ايشون هم اين بود که اگه پولي بابت اينکار گرفته شه چون يک موهبت خدايي ست شارلاتان بازي ست نهايت پول دريافتي بايد 1100 تومان باشد که اون هم زکات کاري ست که انجام ميدهند خودش هم قروني پول از من مطالبه نکرد و من فقط هزينه تلفني را که ميزدم پرداخت کردم.
ويولت


دیدگاه ها خاموش